در نگاهی عمیق به احادیث نبوی و ائمه اطهار(ع) درمی یابیم که دین مبین اسلام، آموزه های فراوانی درباره انسان و زیست جسمی و روانی وی ارائه نموده است؛ به گونه ای که محدثان و ناقلان حدیث را بر آن داشت که به تألیفاتی مستقل با عنوان «کتاب الطب» و مباحث مربوط به آن بپردازند. بسیاری از رجال حدیثی پس از آگاهی کامل از روایات معصومین(ع) دریافته بودند که پیامبر(ص) و ائمه(ع)، امت خویش را به طوری راهنمایی نموده اند که ضمن پیمودن راه سلامتی جسم و روح، شیوه های طرد ناتوانی و بیماری از خود را نیز بیاموزند.
هنگامی که در پیشینه نگارش احادیث طبی نظر می افکنیم، آنچه در نظر اول جلب توجه می کند، وجود بخشی به عنوان «کتاب الطب» در صحاح ستّه و کتب حدیثی اهل سنت می باشد. از سوی دیگر، نگارش کتاب های متعدد «طب النبوی» در میان دانشمندان اهل سنت، باعث گردید که در کتابنامه های گوناگون، سابقه جمع آوری و تألیف احادیث طبی را در میان خود بدانند؛ اما طی کنکاش وسیعی که در کتاب های تاریخ پزشکی و کتابنامه های معتبر صورت گرفت، این نکته مشخص گردید که اولین کتاب «طب النبوی» را عبدالملک بن حبیب اندلسی ابیری، متوفای سال 238 ه. ق، تألیف کرده است؛1 در حالی که به نظر می رسد به علت نا آگاهی از منابع شیعه، عدم تدوین منسجم نگارش این احادیث از لحاظ تاریخی در میان شیعیان، برجسته نبودن این بخش از احادیث در منابع حدیثی شیعه و دلایل متعدد دیگر، زمینه پذیرش عمومی این موضوع ایجاد شده است که نگارش این گونه کتاب ها در نزد اهل سنت دارای پیشینه بیشتری می باشد.
واقعیت تاریخی آن است که برخی اصحاب ائمه(ع) دارای کتاب هایی مستقل، با نام «کتاب الطب» بوده اند؛ اما عنایت جدی و ویژه ای از سوی شیعه به این گونه گنجینه ها صورت نگرفته است و بسیاری از افراد حوزوی نیز کمترین اطلاع را در این زمینه دارند.2
آنچه در بین علمای شیعه به عنوان اولین کتاب مستقل در زمینه طب مشهور گشته است، رساله ذهبیه امام رضا(ع) می باشد.
مرحوم آقا بزرگ در الذریعة، طب الرضا را اولین کتابی می شمرد که در طب اسلامی نوشته شده است.3 اگر این موضوع را بپذیریم، می توان به راحتی دریافت که نگارش کتاب مستقل در زمینه احادیث طبی، در میان شیعیان دارای پیشینه بیشتری می باشد.
بر پایه آنچه گذشت نوشتار حاضر، نخست کتاب طب الرضا و شرح های متعدد آن را بر می رسد؛ آن گاه کتاب های طب النبوی در میان اهل سنت را مقایسه می کند و در پایان برخی رجال حدیث و علمای شیعه را که به تدوین و نگارش کتاب الطب و احادیث طبی در میان شیعیان پرداخته اند، معرفی می نماید.
طب الرضا
در کتابنامه های اهل سنت مانند هدیة العارفین4 و کشف الظنون،5 کتابی در طب به امام رضا(ع) نسبت داده اند که احتمالاً همان رساله ذهبیه امام رضا(ع) می باشد؛ زیرا نام دیگر این رساله طب الرضا است.6
توجه شمار زیادی از علمای شیعه به این رساله، باعث نگارش شرح های متعدد و ترجمه مناسب آن شد که در اینجا به صورت گذرا به بیست مورد آن اشاره می گردد:7
1. الترجمة العلوی للطب الرضوی، ضیاءالدین ابوالرضا فضل الله بن علی راوندی معروف به قطب راوندی، قدیمی ترین شرح موجود بر رساله ذهبیه.8
2. شرح طب الرضا، سید عبدالله بن محمد رضا شبّر حسینی، متوفای 1342 ه. ق.9
3. شرح طب الرضا، محمد شریف بن محمد حسن مشهدی خاتون آبادی، متوفای 1121 ه. ق.10
4. شرح طب الرضا، محمدبن محمد حسن مشهدی، متوفای 1257 ه. ق.11
5. شرح طب الرضا، محمدبن یحیی لاهیجی.12
6. شرح طب الرضا، ابومحمد هاشم طبیب.13
7. شرح طب الرضا، نوروزعلی بسطامی.14
8. شرح طب الرضا، شمس الدین محمدبن محمد بدیع رضوی مشهدی، متوفای 1135 ه. ق.15
9. شرح طب الرضا، ملامحمد مدرس مشهدی، متوفای 1257 ه. ق.16
10. شرح محمودیه(شرح طب الرضا)، میرزا کاظم زنجانی.17
11. شرح طب الرضا، میرزا محمد هادی شیرازی.18
12. شرح طب الرضا، سید صاحب زینی.19
13. شرح طب الرضا، جواد فاضل.20
14. شرح طب الرضا(به زبان اردو)، مولوی مقبول احمد هندی با نام الذهبیة فی اسرار العلوم الطبیة.21
15. شرح رساله ذهبیة، ابوالحسن طباطبایی رضوی.22
16. کنزالذهب(ترجمه طب الرضا)، محمدبن یحیی لاهیجی.23
17. ترجمة الذهبیة، محمدبن باقربن محمد تقی بن مقصود علی مجلسی، متوفای 1110 ه. ق.24
18. ترجمة الذهبیة، فیض الله عصاره تستری، متوفای 1078 یا 1088 ه. ق.25
19. ترجمه طب الرضا، محمد نصیر یزدی.26
20. طب الرضوی، حسین بن نصر الله ارومی موسوی، متوفای 1332 ه. ق.27
طب النبوی
نگارش «کتاب الطب» در ضمن صحاح ستّه اهل سنت صورت گرفته است. به عنوان نمونه، صحیح بخاری دارای دو کتاب به نام «الطب» و «المرض» می باشد که در بردارنده 80 باب می باشد. در کتاب الطب حدود 120 حدیث از پیامبر(ص) نقل شده است.28 در صحیح مسلم نیز حدود 8 حدیث کمتر از صحیح بخاری آورده شده است.29 همچنین کتاب الطب به صورت مستقل از نسائی( 215 303 ه. ق) چاپ شده است.30
از قرن سوم به بعد، نگارش احادیث طبی با عنوان «الطب النبوی» به صورت مستقل درآمد31 که به ترتیب تاریخی عبارتند از:
1. طب النبوی، عبدالملک بن حبیب اندلسی ابیری،(174 238 ه. ق).32
2. الطب النبوی یا الطب و الامراض، ابوبکر احمدبن عمروبن ابی عاصم(قاضی اصفهان)، متوفای 287 ه. ق.33
3. الطب النبوی، ابوبکر احمدبن محمدبن اسحاق بن ابراهیم بن اسباط دینوری، معروف به ابن سنی،( 284 364 ه. ق)؛ نسخه خطی آن در 72 ورقه در کتابخانه فاتح ترکیه موجود است.34
4. الطب النبوی، ابونعیم احمدبن عبدالله بن محمدبن اسحاق اصفهانی،(336 430 یا432 ه. ق).35
5. الطب النبوی، ابوالعباس جعفربن محمد مستغفری، متوفای 432 ه. ق.36
6. الطب النبوی، ابوعبدالله محمدبن عبدالله بن فتوح حمیدی، متوفای 488 ه. ق.37
7. الطب النبوی، عبدالحق اشبیلی، متوفای 581 ه. ق.38
8. الاربعین الطبیة المستخرجة من سنن ابی ماجة مع شرحها، موفق الدین عبداللطیف بن یوسف بغدادی،( 577 629 ه. ق).39
9. الطب من الکتاب و السنة، موفق الدین عبداللطیف بن یوسف بغدادی،(577 629 ه. ق).40
10. شرح حدیث الاربعین فی الطب النبوی، نجم الدین ابوالعباس احمدبن موفق الدین ابی الفضل اسعدبن حلوان بن منفاخ دمشقی، معروف به ابن عالمه،(593 652 ه. ق).41
11. الطب النبوی، ضیاءالدین ابوعبدالله محمدبن عبدالواحدبن احمد مقدس حنبلی، (569 643 ه. ق).42
12. الشفاء فی الطب المسند عن السید المصطفی یا الشفاء فی الطب النبوی یا الوافی فی الطب الشافی) ابوالعباس احمدبن یوسف بن احمدبن حمدون بن حجاج بن میمون بن سلیمان بن سعد قیسی قفصی تیفاشی،( 580 652 ه. ق).43
13. الطب النبوی، شمس الدین ابوعبدالله محمدبن ابی فتح بن ابی فضل بن ابی علی بعلی حنبلی دمشقی،(645709 ه. ق).44
14. الاحکام النبویة فی الصناعة الطبیة، علاءالدین ابوالحسن علی بن عبدالکریم بن طرخان بن تقی حموی صفدی،(650 720 ه. ق).45
15. تذکرة فی الطب النبوی، امام بدربن جُماعة، متوفای 733 ه. ق.46
16. الطب النبوی، شمس الدین ابوعبدالله محمدبن احمدبن عثمان بن قایماز ذهبی فارقی شافعی،(673748 ه. ق).47
17. الطب النبوی، شمس الدین ابو عبدالله محمدبن ابی بکربن ایوب بن سعد زرعی، معروف به ابن قیم جوزیة،(691751 ه. ق).48
18. الطب النبوی، محمدبن احمدبن محمدبن ابراهیم محلی شافعی،(791864 ه. ق).49
19. السیرالقوی فی الطب النبوی، شمس الدین ابوالخیر محمدبن عبدالرحمن بن محمدبن ابی بکربن عثمان سخاوی،(830902 ه. ق).50
20. الطب النبوی یا المنهج السوی و المنهل الروی فی الطب النبوی، جلال الدین ابوالفضل عبدالرحمن بن ابی بکربن عثمان بن محمدبن خضربن ایوب بن محمدبن همام الدین خضیری طولونی مصری شافعی،(849 911 ه. ق). این شخص همان جلال الدین سیوطی می باشد که در برخی کتاب ها با نام ابن طولون آمده است. کتاب دیگر وی که احادیث نبوی را جمع آوری کرده، النبات و الشجر است.51
21. السرالمصطفوی فی الطب النبوی، نورالدین ابوالحسن علی بن جزار حنفی مصری، متوفای 984 ه. ق.52
22. المختار فی اختصار الطب النبوی، ابوسعود محمدبن رضی الدین محمدبن محمدبن احمد مفرج عامری غزی،(9771061 ه. ق).53
23. الطب النبوی، ابو وزیربن احمد ابهری، متوفای 1070 ه. ق.54
24. الطب النبوی، حبیب نیسابوری، متوفای 1138 ه. ق.55
25. الطب النبوی، محمدبن ابراهیم بن مساعد انصاری.56
26. الطب النبوی، محمد صفتی زینی.57
27. مختصر الطب النبوی، احمدبن عبدالله قادری روحی، متخلص به قدوسی، متوفای 1265 ه. ق.58
28. طب النبی، مصطفی افندی فهمی.59
29. الطب النبوی و العلم الحدیث، محمود ناظم نسیمی، متوفای 1401 ه. ق. نامبرده فقیه و طبیب اهل حلب بوده است.60
30. رسالة فی الطب النبوی، ابراهیم بن علی بن حسن سقا،(12121298 ه. ق).61
31. الطب النبوی، جمال الدین بن داود.62
32. الهدی النبوی فی الطب، عبدالله بن جار الله بن ابراهیم آل جاراللّه، (1354 1414 ه. ق).63
33. الابداعات الطبیة لرسول الانسانیة، مختار سالم.64
34. معجم جامع الشفاء للتداوی بالقرآن و الطب النبوی، علی عبدالحمید بلطه چی.65
35. فی رحاب الطب النبوی، نجیب کیلانی(13501415 ه. ق).66
36. الطب النبوی و الصحة العامة و الاحصاء الحیوی، حسان احمد قمیحة، محمد معتز معصرانی.67
37. الاحکام النبویة فی الصناعة الطبیة، عبدالسلام هاشم حافظ،(13471415 ه. ق).68
38. الطب النبوی فی علاج مرض الجهاز الهاضمی، علی موءنس.69
39. الصیدلیة المحمدیة، احمد رجب محمد.70
40. العقاقیرالنبویة و العلم الحدیث، محمد نابلسی.71
روند تدوین کتاب های طبی بر مبنای احادیث ائمه(ع)
متأسفانه تاکنون برای آشنایی اولیه با تاریخ نگارش احادیث طبی، کتابی تدوین نشده است. به همین دلیل، اطلاعات اولیه در این زمینه بسیار اندک می باشد؛ در حالی که به نظر می رسد بسیاری از علمای شیعه به نگارش مستقل احادیث طبی عنایت خاص داشته اند و به عنوان یک روند مستمر، تدوین کتاب های طبی در زمینه احادیث از قرن دوم هجری تاکنون ادامه داشته است. مرحوم سید عبدالله شبر در مقدمه خود بر کتاب طب الائمة به روشنی ضرورت نگارش این گونه احادیث و رد برخی شبهات پیرامون این موضوع را بیان کرده است؛72 اما آنچه در نگاه اولیه به نظر می آید، آن است که هر گونه اظهار نظر پیرامون احادیث طبی و تدوین کتاب های مربوط، منوط به تدوین اولیه پیشینه این روند می باشد.
در این بخش، به عنوان شمه ای از روند مستمر نگارش و تدوین کتاب های طبی بر مبنای احادیث ائمه(ع)، به معرفی چهل نفر از علمای شیعه که در این زمینه همت گماشته اند، اشاره می گردد. امید است در آینده نزدیک بتوان کتاب مناسبی در این زمینه در اختیار علاقه مندان قرار داد.
1. ابومحمد حسن بن علی بن فضال کوفی(حسن بن فضال)، متوفای 224 ه. ق.
نجاشی، شیخ طوسی و برقی او را از اصحاب امام رضا(ع) برشمرده اند؛ ولی برخی مانند تفریشی او را از اصحاب امام رضا و امام جواد دانسته اند. شیخ طوسی برای او کتاب الطب ذکر کرده است.
2. ابومحمد حمادبن عیسی جهنی، متوفای 208 یا 209 ه. ق.
وی از اصحاب امام صادق(ع)، امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) بوده و در زمان امام جواد(ع) در گذشته، ولی روایتی از امام رضا(ع) و امام جواد(ع) نقل نکرده است. شیخ مفید گفته: وی حدود نود و چند سال زندگی کرده و در سال 209 ه. ق فوت نموده است. نجاشی سال وفات وی را 208 ه. ق ذکر کرده است. کتاب تنبیهات علی منافع الاعضاء من الانسان و الحیوان را برای او ذکر کرده اند.
3. ابوعبدالله محمدبن حسن بن جمهور عمّی(محمدبن جمهور).
برخی او را از اصحاب امام رضا(ع) دانسته اند؛ اما نجاشی می گوید: وی از امام رضا(ع) نقل می کرده است. شیخ طوسی، کتاب الرسالة المذهبة عن الرضا(ع) را برای او می شمرد.
4. ابوعبدالله احمدبن محمدبن سیار کاتب بصری(احمدبن محمد البصری یا احمدبن محمد السیاری).
او را از اصحاب امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) دانسته اند. نجاشی گفته: وی از نویسندگان آل طاهر در زمان ابومحمد بوده است که دارای کتاب الطب است؛ ولی تأسیس الشیعة او را نحوی، لغوی، شاعر و ادیب مصری و از علمای امامیه قرن سوم و زمان امام حسن عسکری(ع) معرفی کرده است. ریحانة الادب به نقل از منهج المقال، نام برده را متوفای 368 ه. ق دانسته، ولی این تاریخ درست نیست؛ زیرا وی در زمان امام عسکری(ع) می زیسته و متوفای 260ه. ق بوده است.
5. ابوجعفر محمدبن احمدبن محمدبن رجاء بجلی، متوفای 266 ه. ق.
نجاشی برای وی کتاب الطب را ذکر کرده است.
6. ابواحمد عبدالعزیزبن یحیی بن احمدبن عیسی جلودی ازدی بصری، متوفای 330 ه.ق.
برخی او را از اصحاب امام جواد(ع) ذکر کرده اند؛ ولی طریحی او را از اصحاب امام باقر(ع) دانسته است. آیت اللّه خویی گفته: جدّ او یعنی عیسی جلودی ممکن است از اصحاب امام باقر(ع) باشد و مراد از ابی جعفر در کلام نجاشی این است که جدّ او از اصحاب امام جواد(ع) بوده است. موءید این موضوع، گفته ابن ندیم در الفهرست است که فوت عبدالعزیز را در سال 330 ه. ق ذکر کرده است. نجاشی برای وی کتاب های متعددی یاد کرده که برخی از آنها عبارتند از: کتاب الطب، کتاب قوله فی الدعاء و العوذ و ذکر الخیر و فضل ثواب الاعمال و الطب و النجوم، کتاب الطیب، کتاب اللباس، کتاب ما جاء فی الحمام و کتاب ریاحین.
7. ابوجعفر احمدبن محمدبن خالدبن عبد الرحمان بن محمدبن علی البرقی، متوفای 274 یا 280 ه. ق.
او را از اصحاب امام جواد(ع) و امام هادی(ع) شمرده اند که علاوه بر کتاب الطب دارای کتاب های الم آکل، المشارب، الطیب و الزینة نیز بوده است. علی بن محمد ماجیلویه، وفات او را 280 ه. ق ذکر کرده است، در حالی که سایر مورخان، تاریخ وفات او را 274 ه. ق بیان نموده اند.
8. ابوالعباس عبدالله بن جعفربن حسن [حسین] بن مالک بن جامع حمیری قمی، متوفای 274 ه. ق.
شیخ طوسی وی را از اصحاب امام رضا(ع)، امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) ذکر کرده است. کشّی او را از اصحاب امام رضا(ع) دانسته؛ ولی آیت الله خویی این را بعید شمرده است. نام برده در سال دویست و نودواندی وارد کوفه شده است. شیخ طوسی و نجاشی برای او کتاب الطب را ذکر کرده اند.
9. ابوالحسن علی بن حسن بن علی بن فضال بن عمربن ایمن کوفی( علی بن حسن بن فضال یا علی بن حسن تیملی یا علی بن حسن تیمی یا علی بن حسن میثمی).
شیخ طوسی وی را از اصحاب امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) دانسته و برایش بیش از 30 کتاب ذکر کرده که یکی از آنها کتاب الطب است. نجاشی علاوه بر کتاب الطب، کتاب ما روی فی الحمام را نیز برای او ذکر کرده و وی را فقیه کوفه دانسته است.
10. ابونضر محمدبن مسعودبن محمدبن عیّاش سلمی سمرقندی، متوفای 320 ه.ق.
او همان عیاشی معروف و صاحب تفسیر می باشد که کتاب های زیادی را تألیف نموده است. در فهرست کتاب هایش کتاب الطب نیز به چشم می خورد.
11. ابوعلی احمدبن محمدبن یعقوب بن مسکویه رازی، متوفای 321 ه.ق.
در میان کتاب های وی، کتاب الاشربة و ما یتعلق بها من الاحکام الطبیة و مقالة فی علاج الحزن دیده می شود.
12. ابوالحسن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، متوفای 329 ه. ق.
او پدر شیخ صدوق است و دارای کتاب الطب می باشد. برخی وی را از اصحاب امام عسکری(ع) ذکر کرده اند.
13. ابوجعفر احمدبن محمدبن حسین بن حسن عیسی اشعری قمی، متوفای 350 ه.ق.
اکثر کتاب های رجالی، در شرح حال وی کتاب الطب را از تألیف های او دانسته اند.
14. احمدبن محمدبن حسین بن حسن بن دوءل قمی، متوفای 350 ه.ق.
نجاشی وی را دارای 100 کتاب دانسته که از میان آنها می توان به این موارد اشاره نمود: کتاب الطب، کتاب الادویة، کتاب الزینة، کتاب الاغذیة، کتاب الاشربة و کتاب التجمل.
15. ابوالقاسم جعفربن محمدبن جعفربن موسی بن قولویه قمی، متوفای 368 یا 369 ه.ق.
نجاشی گفته: از ثقات اصحاب است که در حدیث و فقه از اجلا محسوب می گردد و دارای کتاب مداوة الجسد است. شیخ طوسی نام کتاب وی را مداوة الجسد لحیاة الابد ذکر کرده است.
16. ابوجعفر محمدبن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، متوفای 381 ه.ق.
نجاشی گفته: شیخ صدوق در سال 355 وارد بغداد شد. وی در زمینه طب دارای این کتاب هابوده است: کتاب نوادرالطب، کتاب السواک و کتاب اللباس.
17. ابوجعفر محمدبن احمدبن یحیی بن عمران بن عبدالله بن سعدبن مالک اشعری قمی.
وی از ثقات حدیث است و شیخ طوسی و علامه حلی او را به بزرگی یاد کرده اند. کتاب الطب از تألیف های او است.
18. ابوالحسن بن حسن بن عامربن عمران بن عبدالله بن سعد اشعری قمی (موسی بن عامر).
وی از ثقات حدیث بوده و نجاشی با تعابیر ثقه، عین و جلیل از او یاد کرده و شمار کتاب هایش را 30 کتاب دانسته که یکی از آنها کتاب الطب است.
19. ابوعبدالله محمدبن ابی القاسم عبیدالله بن عمران جنابی برقی( معروف به ماجیلویه)، متوفای 376 ه. ق.
وی، به ابن بندار نیز ملقب بوده و از قمیین به شمار می آمده است. او ثقه، فقیه و داماد احمدبن ابی عبدالله برقی است و دارای کتاب الطب بوده است.
20. اسماعیل بن شعیب عریشی.
شیخ طوسی او را فردی ثقه دانسته است. وی کم حدیث است؛ ولی کتاب الطب دارد.
21. ابوعتاب عبدالله بن بسطام بن سابور زیّات.
نجاشی گفته: وی به همراه برادرش حسین بن عتاب، کتابی را در طب جمع آوری نموده اند که کثیر الفوائد و المنافع نام دارد.
22. ابومحمد زیدبن علی بن حسین حسینی.
وی فقیه و شاگرد شیخ طوسی بوده و کتابی با نام علم الطب عن اهل البیت علیهم السلام داشته است.
23. ضیاءالدین ابوالرضا فضل الله بن علی بن عبید الله حسنی راوندی(قطب راوندی).
وی دارای کتاب ترجمة العلوی للطب الرضوی بوده است و برخی نیز برای او الطب الرضوی را نقل کرده اند.
24. حسین بن محیی الدین بن عبداللطیف بن ابی جامع عاملی.
شیخ حرّ عاملی در امل ال آمل گفته: وی دارای کتاب فی الطب می باشد.
25. محمدبن حسن بن علی بن محمدبن حسین حرّ عاملی مشغری( شیخ حرّ عاملی). مهم ترین کتاب وی در زمینه احادیث طبی را می توان الفصول المهمة فی اصول الائمة دانست که مشتمل بر احادیث فراوانی در این زمینه است.
26. ضیاءالدین نورالله بن محمد شاه حسینی مرعشی شوشتری.
وی نیز دارای کتاب الطب می باشد.
27. شبربن فخار موسوی.
وی دارای کتاب الاطعمة و الاشربة در بیان روایات مربوط و احکام خوراکی ها و آشامیدنی ها از دیدگاه اطبا است.
28. حسین بن شهاب الدین بن حسین بن محمدبن [حسین بن] حیدر جاندار بقاعی کرکی عاملی،(10121076 ه.ق).
شیخ حر در امل ال آمل گفته: وی ساکن اصفهان بود. سپس به حیدرآباد رفته و در آنجا فوت نموده است و دارای کتاب کبیر فی الطب، مختصر فی الطب و رسائل فی الطب می باشد.
29. شمس الدین محمد حسینی احساوی، متوفای 1089 ه. ق.
او کتابی با عنوان کشف الاخطار فی طب الائمة الاطهار تنظیم نموده است.
30. میرزا محمد شفیع بن صاحب «ابواب الجنان» واعظ قزوینی، متوفای 1089 ه.ق.
وی کتابی با عنوان الفصول التسعین فی معالجات امراض اهل الدین باحادیث آل طه و یاسین تدوین نموده است.
31. محمد تقی دهخوارقانی، متوفای 1093 ه.ق.
شیخ حرّ عاملی در تذکرة المتبحرین گفته: گرچه وی متولد دِه خوارقان است، ولی در قزوین رشد یافته و در بسیاری از فنون، از جمله طب، ماهر بوده و از شاگردان خلیل قزوینی و برادرش محمد باقر قزوینی است و دارای کتاب فی الطب می باشد.
32. محمد شریف بن محمد صادق خاتون آبادی، متوفای 1121 ه.ق.
وی دارای شرح های مناسب بر طب الائمه، طب الرضا و طب النبی، می باشد.
33. احمدبن صالح بن حاجی بن علی بن عبدالحسین بن شیبة درازی بحرانی، (10751124 ه.ق).
او کتابی با عنوان طب الاحمدی دارد که در این کتاب، روایات اهل بیت(ع) درباره طب را جمع آوری نموده است.
34. میرزا محمدبن میرزا صادق بن میرزا باقربن میرزا خلیل رازی، متوفای 1218 ه.ق.
کتابی با عنوان طب الامام الصادق تألیف نموده است.
35. عبدالله بن محمد رضا شبّر حسینی حلّی،( 1188 1242 ه. ق).
دو کتاب الطب المروی و طب الائمة برای وی نقل شده است که احتمال می رود هر دو، نام یک کتاب باشد.
36. عبدالمطلب بن غیاث الدین محمد، متوفای 1298 ه. ق.
وی کتابی را با عنوان تسهیل الدواء و الداء لتحصیل الشفاء و دفع المرض بالدعاء در 8 باب به زبان فارسی تنظیم نموده است.
37. حسین بن نصرالله ارومی موسوی، متوفای 1332 ه. ق.
او کتاب الطب الرضوی را تدوین نموده است.
38. عارف بن سلیم بن علی قراغولی.
وی کتابی با عنوان الامام الصادق و الطب در سال 966 ه. ق در نجف نوشته است.
39. محمودبن مهدی بن اسدالله موسوی ده سرخی اصفهانی.
او کتاب مفاتیح الصحة فی طب النبی و الائمة را به عربی تدوین نموده است که علی صحت، آن را به فارسی ترجمه کرده و آیین تندرستی نامیده است.
40. ابراهیم کفعمی.
کتابی با نام حافظ الابدان دارد که احادیث مربوط به سلامتی بدن را شرح نموده است.
پی نوشت ها:
1. این کتاب، با شرح دکتر محمد علی البار در انتشارات دارالقلم دمشق در سال 1993 میلادی چاپ گردیده است.
2. آیت اللّه سبحانی، در مقاله ای با عنوان پزشک و پزشکی در اسلام در مجموعه مقالات اخلاق پزشکی، جلد دوم، صفحه 41 به نکته مهمی اشاره نموده اند:
در عنایت اسلام به امر پزشکی همین بس که مجموع سخنان معصومین(ع) در مورد پزشکی به صورت کتاب هایی درآمده و در طول تاریخ، کتاب های متعددی به نام طب النبی، طب الائمه، طب الصادق، طب الکاظم و طب الرضا نگارش یافته است. شکی نیست که بخش عظیمی از این سفارش ها از آن مقامات صادر گردیده است و این خود می رساند که عنصر حاکم بر فضای عصر رسالت و پیشوایان معصوم(ع) استقبال از مسائل بهداشت و درمان بوده است و اگر موضع اسلام در این مورد منفی بود، هرگز چنین احادیثی از آنان نقل نمی شد و موءلفان دست به تألیف آنها نمی زدند.
3. الذریعة، ج 10، ص 46.
4. هدیة العارفین، ج 1، ص 668.
5. کشف الظنون، ج 2، ص 876.
6. این کتاب، در میان اهل سنت از اعتبار خاصی برخوردار است و آنها شرح های متعددی بر آن نوشته اند. محمد علی البار در سال 1992 م آخرین شرح را بر این کتاب نوشت که به الامام علی الرضا و رسالته فی الطب النبوی؛ الرسالة الذهبیة نام یافت. این کتاب در انتشارات دار المناهل بیروت چاپ شده است.
7. شرح و توضیح گسترده پیرامون رساله ذهبیه یا طب الرضا و فهرست کامل ترجمه و شرح های متعدد این کتاب در کتابنامه بزرگ طب اسلامی که به زودی از سوی مرکز تحقیقات طب اسلامی امام صادق(ع) منتشر خواهد گردید، در اختیار علاقه مندان قرار خواهد گرفت.
8. الذریعة، ج 13، ص 364؛ معجم رجال الحدیث، 9417.
9. الذریعة، ج13، ص 364.
10. همان؛ و ج 15، ص 138.
11. فوائد الرضویه، ص 485؛ الذریعة، ج 13، ص 364.
12. الذریعة، ج 13، ص 364.
13. فهرست خطی کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی، ص 6(نوشته 1087 ه. ق)؛ الذریعة، ج 13، ص 364.
14. الذریعة، ج 13، ص 364.
15. همان، ج 4، ص 103.
16. همان، ج 13، ص 364.
17. همان.
18. موجود در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی.
19. همان.
20. همان.
21. الذریعة، ج 10، ص 46.
22. موجود در کتابخانه آستان قدس رضوی.
23. الذریعة، ج 18، ص 154.
24. همان، ج 4، ص 103.
25. همان.
26. فهرست خطی کتابخانه گلپایگانی، ص 162.
27. الذریعة، ج 15، ص 142.
28. این بخش از صحیح بخاری با نام «الطب النبوی»، امام بخاری و با تحقیق عبدالغفار سلیمان البنداوی در سال 1990 میلادی در انتشارات دارالجیل بیروت چاپ گردیده است.
29. در اینکه طب اولاً و بالذات مقصود پیامبر(ص) بوده است یا نه، بین اهل سنت اختلاف نظر می باشد. اکثر آنان معتقدند که طب اولاً و بالذات مقصود پیامبر(ص) نبوده است؛ ولی به صورت ثانوی و بالعرض روایات متعددی از حضرت رسول(ص) درباره طب نقل شده است که در کتب روایی اهل سنت موجود می باشد. کتاب های فراوانی نیز پیرامون این موضوع به نگارش درآمده است. مانند هل هناک طب نبوی؟ اثر محمد علی البار، الدار السعودیة للنشر و التوزیع، 1990. همچنین مرکز «المنظمة الاسلامیة للعلوم الطبیة» کویت در چهارمین کنفرانس جهانی پیرامون طب اسلامی این موضوع ها را بررسی کرد: مدی الاحتجاج بالاحادیث النبویة فی الشئون الطبیة و العلاجیة؛ احادیث الطب، خصائصها، تصنیفها و منهج جمعها.
30. عبدالرحمن احمدبن شعیب بن علی بن بحر نسائی که کتاب الطب وی با تصحیح ابوالفدا سامی تونی چاپ شده است.
31. دکتر کمال سامرائی در کتاب مختصر تاریخ الطب العربی، جلد اول، می گوید: پیامبر(ص) حدود 300 روایت در زمینه طب دارد که باعث گردیده کتاب هایی با عنوان «الطب النبوی» به نگارش درآید.
32. کشف الظنون، ج 2، ص 1095.
33. فتح الباری، ج 10، ص 135؛ الرسالة المستطرفة، ص 263.
34. الاعلام، ج 1، ص 209.
35. کشف الظنون، ج 2، ص 1095 و 1435.
36. همان.
37. موجود در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی.
38. همان.
39. چاپ دار المعرفة، بیروت، 1414 ه.ق.
40. همان.
41. مطرح الانظار، ج 1، ص 76؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 4، ص 174؛ هدیة العارفین، ج 1، ص 95؛ معجم الموءلفین، ج 2، ص 285.
42. معهد المخطوطات بجامعة الدول العربیة، رقم 2183 که در 13 ورقه است و دار الکتب المصریة در 25 ورقه(طب طلعت 536).
43. هدیة العارفین، ج 1، ص 94؛ کشف الظنون، ج 2، ص 1055 و ج 2، ص 625؛ معجم الموءلفین، ج1، ص 326.
44. ایضاح المکنون، ج 2، ص 263؛ الاعلام، ج 4، ص 302؛ معجم الموءلفین، ج 2، ص 462.
45. همان.
46. ریحانة الادب، ج 2، ص 277؛ الاعلام، ج 5، ص 326؛ اکتفاء القنوع بما هو مطبوع، ص 210؛ معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج1، ص 909.
47. ریحانة الادب، ج 2، ص 277؛ معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج 1، ص 909؛ مستدرک علی تتمة الاعلام، ج 3، ص 192؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 4، ص 498؛ الاعلام، ج 5، ص 326؛ اکتفاء القنوع بما هو مطبوع، ص 210.
48. الاعلام، ج 5، ص 333؛ مستدرک علی تتمة الاعلام، ج 3، ص 192؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج8، ص 462.
49. الاعلام، ج 5، ص 333.
50. ایضاح المکنون، ج 2، ص 33؛ هدیة العارفین، ج 2، ص 219.
51. کشف الظنون، ج 2، ص 1095؛ اکتفاء القنوع بما هو مطبوع، ص 227؛ معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج 1، ص 1073؛ هدیة العارفین، ج 1، ص 540؛ معجم الموءلفین، ج 2، ص 85؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 8، ص 462.
52. ایضاح المکنون، ج 1، ص 265؛ معجم الموءلفین، ج 2، ص 414.
53. هدیة العارفین، ج 2، ص 285.
54. موجود در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی.
55. کشف الظنون، ج 2، ص 1095.
56. نسخه خطی در دار الکتب المصریة(طب تیمور 2) در 60 ورقه است.
57. همان(طب تیمور 131) در 100 ورقه است.
58. هدیة العارفین، ج 1، ص 186.
59. تتمة الاعلام، ج 2، ص 251.
60. موجود در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی؛ تتمة الاعلام، ج 2، ص 251.
61. معجم الموءلفین، ج 1، ص 46؛ مرآة العصر، ج 1، ص 133 و 234؛ حلیة البشر، ج 1، ص 29 و 30؛ فهرست الخدیویة، ج 2، ص 9 و 166.
62. موجود در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی.
63. تتمة الاعلام، ج 2، ص 285.
64. چاپ موءسسه المعارف، بیروت، 1416 ه. ق.
65. چاپ دار الخیر، بیروت، 1413 ه. ق.
66. تتمة الاعلام، ج 1 ص، 294.
67. چاپ دار الفضیلة للنشر و التوزیع، قاهره، بی تا.
68. چاپ مکتبة الغزالی، دمشق، 1418 ه. ق.
69. موجود در کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی.
70. تتمة الاعلام، ج 1، ص 294.
71. چاپ العصر الحدیث للنشر و التوزیع، بیروت، 1412 ه. ق.
72. قد ورد عنهم علیهم السلام فی انواع المداواة، والمعالجات، و حفظ الصحة، و استدفاع البلایا والامراض والمضرات بالادویة والاغذیة والاذکار و الادعیة، اخبار متکاثرة و روایات متظافرة، اجلّ من ان تحصی و اوسع من ان تستقصی. و لکن فی زماننا هذا، و ما ضاهاه، قد اقبل الناس علی المفضول و ترکوا احادیث اهل بیت الرسول، و امسی علم الحدیث فی زماننا مهجوراً و اصبح کأن لم یکن شیئاً مذکوراً. لرواج العلوم الباطلة بین الجهال المدّعین للفضل والکمال، مع اعتراضهم بان زلال العلم لاینفع الا اذا اخذ من ینابیع الوحی والالهام، و ان الحکمة لا تنجع اذا لم توءخذ من نوامیس الدین، و معقل الانام کما فی النبوی: انا مدینة العلم و علی بابها، انا مدینة الحکمة و علی بابها، فمن اراد المدینة فلیأتها من بابها. والعجب من اعتناء جمع من العلماء الاعلام، والفضلاء الکرام بالکتب الطبیة، والرجوع الیها، والتعویل علیها، و عدم الاعتناء بما ورد عن ائمة الانام، علیهم الصلاة والسلام.
و ما خطر فی بعض اوهام الفاسدة و عرض لأرباب الافهام الکاسدة من ان الوارد عنهم علیهم السلام فی ذلک لو کان حقاً لما تخلّف، مع انه کثیراً ما یتخلّف، حتی اوّلوالاخبار فی ذلک بتأویلات بعیدة و حملوها علی محامل غیر سدیدة، فهو جهل محض و محض جهل. لایخفی علی من له ادنی فهم و عقل، کما اوضحناه فی جملة من کتبنا سیما مصابیح الانوار فی حل مشکلات الاخبار.