تاریخ: 1/12/79 (سخنران روز نخست همایش امام علی علیه السلام)
بجز سیره نبوی که - با شدت و ضعف
(2) - از همان آغاز مورد توجه و استناد عامه مسلمانان قرار داشته است، سه سیره مهم در میان مسلمانان عبارت است از:
1) سیره صحابه; اهل سنت در فقه، به این سیره تمسک کرده و در برخی از منابع حدیثی که وظیفه آنها جمع میان احادیث و آثار است، تحت عنوان آثار، از سیره صحابه، مطالبی را نقل می کنند .
2) سیره شیخین; گرچه بخشی از سیره صحابه است، اما به دلیل موقعیت این دو نفر، بویژه عمر، این تعبیر شکل گرفته است . نخستین موردی که به آن استناد شد، در رخدادهای مربوط به انتخاب جانشین برای عمر بود که عبدالرحمن بن عوف شرط عمل به سیره شیخین را در کنار سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله مطرح کرد که امام علی علیه السلام آن را نپذیرفت و عثمان آن را قبول کرد .
(3) بعدها در میان اهل سنت، این سیره، جایگاه مهمی یافت; طوری که در عمل، سیره عمر، عدل سیره نبوی بلکه در مواردی، مهمتر و اولاتر دانسته شد و بدان عمل گردید .
3) سیره امام علی علیه السلام - و دیگر ائمه - با وجود آن که سیره علوی نیز جزء سیره صحابه است، اما در عراق، این سیره مورد توجه شیعیان بوده است . در میان منابع حدیثی اهل سنت بویژه سنیان عراقی، اقوال و افعال امام علی علیه السلام مانند سایر صحابه مورد توجه بوده و نمونه هایی از آن را می توان در المصنف عبدالرزاق یا متون دیگر یافت . در برخی از نمونه ها، بطور منحصر، به روش امام علی علیه السلام استناد شده و این، بدان دلیل بوده است که در آن موضوع، از دیگران، خبر و سیره ای در دست نبوده است . از آن جمله سیره آن حضرت در برخورد با بغات است که به تصریح رؤسای مذاهب فقهی اهل سنت، تنها مستند، همان روش امام علی علیه السلام است .
(4) آنچه در اینجا مورد بحث ماست، استناد به سیره سیاسی امام علی علیه السلام به عنوان یک رویه و روش در اداره حکومت است . چنین استنادی تنها می توانسته مورد توجه شیعیان آن حضرت باشد که البته شمار آنها اندک بوده است - تا پیش از دولت صفوی، دولتهایی نیز که چنین گرایشی داشته اند، امکان انجام عمل را بر اساس سیره امام علی علیه السلام بندرت داشته اند و در کنار آنها فقها می توانستند بر اساس این سیره، رساله های سیاسی - فقهی بنگارند و مانند سایر فروع فقهی، در باب سیاست هم، ضمن طراحی فروع از سیره سیاسی موجود در سیره نبوی و علوی و حسینی و غیر آن، احکام این فروع را نیز به دست آورند . البته چنین کاری، یعنی بازبینی دقیق سیره سیاسی ائمه معصوم و طراحی رساله فقهی براساس آن، تقریبا به طور مطلق زمین مانده و جز در حد کلیات، به آن پرداخته نشده است .
با این همه، نشانه هایی از تمسک به این سیره در آثار تاریخی برخی از انقلابیها، عالمان، اندیشمندان و فقیهان دیده می شود که در اینجا به برخی از آنها می پردازیم:
1- نخستین جایی که بصراحت از سیره امیرالمؤمنین و احیای آن یاد شده، نهضت امام حسین علیه السلام است . آن حضرت ضمن همان جمله معروف خود که فرمودند: «انی لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما ; و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدی » افزودند: «ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیرة جدی و ابی .»
(5) و به نقل از ابن شهر آشوب، حضرت فرمودند: «. . . اسیر بسیرة جدی و سیرة ابی علی بن ابی طالب .»
(6) ذکر سیره امام علی علیه السلام در کنار سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله بر اساس مذهب تشیع، امری کاملا تایید شده بود و نشان از آن داشت که امام حسین علیه السلام در صورت پیروزی نهضت، سیره پدرشان را زنده می کردند . شیعیان کوفه، پس از شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام ضمن نامه ای به امام حسین علیه السلام، از علاقه خود به اقامه سیره آن حضرت، سخن گفتند: «و نحن شیعتک المصابة بمصیبتک، المحزونة بحزنک، المسرورة بسرورک السائرة بسیرتک المنتظرة لامرک » .
(7) بنابراین در اینجا، از زبان شیعیان، تعبیر سیره حسینی را می توانیم به دست آوریم .
2- در نهضت «توابین » به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی، که از صحابه امام علی علیه السلام بود و در صفین نیز حضور داشت، آثاری از احیای روش امام علی را مشاهده می کنیم . وی هنگام رفتن به شام همراه مجاهدان، ضمن یک سخنرانی، خطاب به توابین گفت: در وقت جنگ، اسیران را دنبال نکنید، مجروحان و اسیران را نکشید، مگر آن که پس از اسیر شدن هم بجنگند یا آن که از کشندگان برادران ما در کربلا باشند . سپس افزود: «فان هذه کانت سیرة امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب فی اهل هذه الدعوة .»
(8) پیش از آن نیز، توابین اعلام کرده بودند که در صورت پیروزی، حکومت را به اهل بیت خواهند سپرد .
(9) 3- پس از شکست جنبش توابین و زمانی که عراق تحت سلطه آل زبیر درآمد، عبدالله بن مطیع از طرف عبدالله بن زبیر حاکم کوفه شد . وی در سخنانی که در جمع مردم ایراد کرد، از اقامه سیره شیخین سخن گفت . در این وقت، سائب بن مالک اشعری، یکی از شیعیان کوفه، به اعتراض برخاست و با رد عمل به سیره دیگران، گفت: «نحب ان تسیر فینا سیرة امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب »
(10) ; به روایت طبری، متن سخن وی ضمن شروطی که برای عبدالله بن مطیع مطرح کر، چنین است: «. . . و الا یسارفینا الا سیرة علی بن ابی طالب التی صاربها فی بلادنا هذه حتی هلک رحمة الله علیه و لا حاجة لنا فی سیرة عثمان فی فیئنا و لا فی انفسهم [انفسنا! ]، فانها انما کانت اثرة و هوی و لا فی سیرة عمربن الخطاب فی فیئنا و ان کانت اهون السیرتین علینا ضرا و قد کان لا یالوا الناس خیرا»
(11) ; نمی بایست در میان ما جز به سیره علی بن ابی طالب که تا زمان درگذشت او میان ما عمل می شد، عمل شود . ما نیازی به اجرای سیره عثمان درباره بیت المال و خودمان نداریم که بر اساس تبعیض و هوی و هوس بود . همین طور به سیره عمر هم درباره بیت المال نیاز نداریم; گرچه ضررش از آن کمتر بود و در جهت خیر مردمان بود!
4- عبدالرحمن بن ابی لیلی - از فقهای عراق که در انقلاب عراق به رهبری عبدالرحمان بن محمد بن اشعث حضور داشت - هنگام تحریک و تحریض مردم بر ضد شامیان، به نقل از سخنان امیرمؤمنان که در صفین شنیده بود، پرداخت و از مردم خواست تا مطابق آن با شامیها برخورد کنند; «یا معشر القراء! ان الفرار لیس باحد من الناس باقبح منه بکم . انی سمعت علیا - رفع الله درجته فی الصالحین و اثابه احسن ثواب الشهداء و الصدیقین - یقول یوم لقینا اهل الشام: ایها المؤمنون! انه من رای عدوانا یعمل به، و منکر یدعی الیه، فانکره بقلبه، فقد سلم و بری ء، و من انکر بلسانه، فقد اجر و هو افضل من صاحبه; و من انکره بالسیف لتکون کلمة الله هی العلیا و کلمة الظالمین السفلی، فذلک الذی اصاب سبیل الهدی و نور فی قلبه الیقین » .
(12) آنگاه ابن ابی لیلی افزود: فقاتلو هؤلاء المحلین المحدثین المبتد عین الذین قد جهلوا الحق فلا یعرفونه و عملوا بالعدوان فلیس ینکرونه .»
(13) مروری بر قیامهای زیدیان و علویان، نشان می دهد که در بیشتر آنها، هدف اصلی، همان اهداف امام علی علیه السلام در جنگ صفین است . مقایسه اهداف آنها و اصولی که بر اساس آنها بیعت صورت گرفته، این مطلب را بخوبی نشان میدهد . برای نمونه می توان به تعبیر مختار برای نبرد با قاسطین اشاره کرد .
(14) چنان که جنگ با محلین
(15) نیز از تعابیر رایج در فرهنگ انقلابیون شیعه است . توابین از «عمل به کتاب خدا، سنت رسول، انتقام خون اهل بیت، دفاع از ضعیفان و جهاد با محلین » سخن می گویند .
(16) جهاد با محلین تعبیری است که خود امیرمؤمنان علیه السلام در نامه ای که در آغاز جنگ صفین به قیس بن سعد، حاکم خود در مصر می نویسد، از آن سخن می گوید .
(17) در زندگی امامان شیعه - پس از ماجرای کربلا - یک برنامه ریزی سیاسی برای رسیدن به حکومت دیده نمی شود تا بتوان از این زاویه، یعنی احیای سیره سیاسی امام علی علیه السلام مطلبی را به دست آورد . در این دوره، بیشتر احیای فکر و فقه امام علی علیه السلام در قالب احادیث و در واقع زنده نگاهداشتن تفکر اهل بیت است . تنها اشاره ای که هست، مربوط به وصفی است که از حکومت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شده است که یک نمونه را نقل می کنیم . در روایتی آمده است که امام صادق علیه السلام فرمود: «اذا قام لبس ثیاب علی و سار بسیرة علی علیه السلام » .
(18) البته گاه تفاوتهایی نیز میان روش امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با سیره امام علی علیه السلام در سخت گیری و سهل گیری مورد توجه قرار گرفته است .
(19) کلمات سیاسی امیرمؤمنان علی علیه السلام
برای ادامه بحث می توان به میراث سخنان سیاسی امام علی علیه السلام که در میان شاگردان ائمه و علاقه مندان به امام علی علیه السلام وجود داشته و به نسلهای بعدی منتقل شده، پرداخت . بخشی از اینها، خطبه ها و کلمات سیاسی حضرت است که پیش از نهج البلاغه، در مجموعه هایی بصورت پراکنده و حتی مدون بوده است، سپس سید رضی بطور منظمی آنها را نهج البلاغه گردآوری کرده است .
همانطور که می دانیم هدف از گردآوری نهج البلاغه، در ظاهر، جمع آوری سخنان زیبا و بلیغ امیر مؤمنان علیه السلام بوده است; اما بدون تردید اهداف دیگری را نیز داشته است . سید رضی - با توجه به گرایشهای سیاسی اش در مقابله با عباسیان بخوبی آگاه بود که بخشهای مختلف نهج البلاغه، در زمینه معرفت دینی، تاریخی و سیاسی، تا چه اندازه حاوی مسائل اساسی و مهم است .
طبعا به دلیل آن که موضع گیری سیاسی موجود در نهج البلاغه، در ارتباط با ادبیات اختلافی شیعه و سنی، موضعی معتدل بوده است، این کتاب، براحتی توانسته است مورد توجه بسیاری از عالمان و اندیشمندان قرار گیرد . این توجه افزون بر تاثیری که در استنساخ نسخه های متعدد نهج البلاغه داشته شامل شرح آن کتاب عظیم نیز می شود .
نهج البلاغه، بخشی از فرهنگ سیاسی امیرمؤمنان علیه السلام را حفظ کرده است و همان گونه که آگاهیم، در دوره های مختلف، بویژه از عصر صفوی به بعد، همواره این بخشها مورد توجه بوده است .
از میان آنچه که در نهج البلاغه آمده است، باید به برخی از نامه ها، و در آن میان به عهدنامه مالک اشتر توجه خاصی داشت . این عهدنامه، کهنترین سند سیاسی اسلامی - شیعی است که از همان عصر امام، به عنوان یک سند معتبر شناخته می شده است . از میان اصحاب امام، اصبغ بن نباته - که به نگارش خطبه های امام شهرت داشت - راوی این عهد شناخته شده است .
(20) نخستین کتابی که عهدنامه را در خود گنجانده و به دست ما رسیده است، کتاب دعائم الاسلام اثر قاضی ابو حنیفه نعمان مغربی (م 363 هجری) است .
(21) معاصر همین نویسنده، ابن شعبه حرانی (میانه قرن چهارم) متن آن را در کتاب تحف العقول آورده است . پس از این دو، سید رضی آن عهد را در نهج البلاغه آورده است .
(22) بهاءالدین محمد بغدادی معروف به ابن حمدون (495- 562) نیز در کتاب ارجمند التذکرة الحمدونیة به این عهد اشاره کرده است .
(23) اهمیت این عهدنامه، با توجه به محتوای آن درباره روش برخورد حاکم با مردم و قواعد مناسبات میان آنان، طبعا جنبه سیاسی داشته و به عنوان دستورالعملی برای حکومت کردن، به آن عنایت می شد . برای مثال، زمانی که علی بن محمد عبشمی قرشی، داعی فاطمیان، کتاب دامغ الباطل و حتف المناطل را در رد فضائح الباطنیة غزالی نوشت، در برابر این اتهام غزالی که خلفای فاطمی مصر را ستمگر و ظالم دانسته، توجه خلفای فاطمی به عهدنامه اشتر را به عنوان یک متن سیاسی مهم به او یادآوری می کند و می نویسد: «و قد جمع رسول الله صلی الله علیه و آله لوصیه علیه السلام انواع السیاسة الواجبة التی یلزم ولاة الامر ان یسیروا بها فی الامة فی عهد کتب له، و کتبه علی علیه السلام لمن قلده من عماله، و بذلک یعهد کل امام من ذریته الی عماله و ولاته و ذوی متصرفاته .» پس از آن در پایان عهدنامه اشتر می نویسد: «هذا ما یتضمنه هذا العهد الکریم من السیاسة الدینیة و الدنیویة، التی یجری علیها اولیاءالله امور من ولوه، لا ما علیه من تعصب لهم هذا المارق من ائمة الضلال من الطغیان و التعدی، و حمل الناس علی غیر ما امر الله به و بخلاف ما سنه فیهم رسول الله صلی الله علیه و آله . . . .»
(24) گفتنی است که شیعیان فارسی زبان پیش از عصر صفوی هم به این عهدنامه توجه داشته اند . به همین دلیل فرمان یاد شده، توسط حسین بن محمد بن ابی الرضا حسینی آوی به سال 729 به فارسی درآمد و به یکی از امرای وقت با نام شرف الدولة تاج الاسلام علی فامنینی وزیر تقدیم شد . وی در مقدمه، پس از ستایش از دانش امام علی علیه السلام - «کی بیخ درخت سخنانش از بحر علم الهی ترشح و زهاب می دهد و میوه تربیانش از بستان «علمنی رسول الله الف باب » بوی تنفح و تروح می دمد» - از این فرمان به عنوان متنی که جهت «عمارت ولایت و رعایت رعایا و جبایت خراج و ضبط ملک و تحصیل حقوق و اموال و قلع متمردان و قلع متغلبان و استیصال اعدای دین و دولت » نگاشته شده، یاد کرده و درباره آن نوشته است که: «دستوریست ملوک و وراء را و ارباب تدبیر و اصحاب تقریر را، مستوعب سایر رسوم و آداب، از تهذیب اخلاق و تدبیر منازل و سیاست مدن و قانون منطبق بر نوامیس الهی، مانند امور عبادات و احکام و کیفیت عقود و ایقاعات و اقامت حدود و سیاسات بر مرتکبان جرایم و جنایت » . در اینصورت، بر وی لازم بوده است تا آن را «از عرب سوی عجم » نقل الفاظ کند و آن را به کسی که وی را «حیدر ثانی » خوانده تقدیم گرداند .
(25) فرمان مالک اشتر در دوره صفوی - که حکومت به دست شاهان شیعه مذهب افتاد مورد توجه قرار گرفت و بتدریج و بارها به فارسی ترجمه و حتی شرح شد و به شاهان صفوی و امرای آنان تقدیم گردید . برخی از این ترجمه ها و شرحها عبارت است از:
1- شرح سید ماجد بن محمد بحرانی شیرازی (م 1097)، قاضی اصفهان; که رساله او تحفه سلیمانیه نام دارد و به چاپ رسیده است .
2- ترجمه علامه محمد باقر مجلسی (م 1110) ; که نسخه های متعددی از آن در دست است (فهرست نسخه های خطی دانشگاه، ج 5، ص 1219; فهرست مرعشی، ج 1، ص 215 .)
3- ترجمه محمدباقر بن اسماعیل حسینی خاتون آبادی (م 1127) ; که برای شاه سلطان حسین نگاشته است (بنگرید به: فهرست دانشگاه، ج 7، ص 2716; فهرست ملک، ج 2، ص 13; فهرست نسخ کتابخانه ملی، ج 6، ص 139 .)
4- ترجمه و شرح میرزا علیرضا تجلی شیرازی (م 1085) ; که به نام شاه سلیمان نگاشته است .(نسخه هایی از آن را منزوی در فهرست نسخه های فارسی، ج 2، ص 1573 معرفی کرده است . نیز بنگرید به: فهرست دانشگاه، ج 9، ص 1214 .)
5- ترجمه محمدکاظم فرزند محمد فاضل مدرس مشهدی (زنده در 1107) ; (فهرست منزوی، ج 2، ص 1574) ; ترجمه عهدنامه مالک اشتر از محمد جعفر بن فاضل مشهدی (زنده در 1106) در فهرست مجلس (ج 38، ص 407) یاد شده و آمده است که نسخه ای از همان رساله در همان فهرست (ج 35، ص 429) معرفی شده است . این متن به کوشش شیخ مهدی انصاری تحت عنوان نظام نامه حکومت به چاپ رسیده است .
(26) 6- ترجمه ملامحمد صالح قزوینی روغنی همراه با شرحی مختصر که در 1094 نگاشته است (فهرست منزوی، ج 2، ص 1573 .)
7- ترجمه عبدالواسع تونی از علمای سده 12 هجری بوده است (فهرست منزوی، ج 2، ص 1573 .)
8- نصایح الملوک و آداب السلوک، از ابوالحسن الشریف العاملی (م 1138) ; در شرح عهدنامه مالک اشتر که آن را به سال 1118 برای شاه سلطان حسین نوشته است . نسخه هایی در آن از فهرست سپهسالار (ج 2، ص 33و ج 5، ص 715) معرفی شده است .
9- ترجمه محقق سبزواری (م 1090) ; که در انتهای کتاب روضة الانوار عباسی
(27) او به چاپ رسیده است .
دهها ترجمه و شرح دیگر از عهد مالک در اواخر دوره صفوی و پس از آن در دوره قاجار نوشته شده و نسخه های فراوانی از این ترجمه ها در کتابخانه های مختلف موجود است که نام مؤلفان آنها روشن نیست .
(28) این ترجمه ها و شرحها، بطور عمده به سلاطین صفوی و قاجاریه و یا امرای برجسته آنان مانند صدر اعظم ها یا حاکمان ولایات اهدا شده و در مقدمه بیشتر آنها، از ایشان خواسته شده است تا ای اثر را مبنای رفتار خود قرار دهند .
در اینجا لازم است به یک اثر دیگر برای گردآوری سخنان امام علی علیه السلام اشاره کنیم . این اثر با عنوان غرر و درر از عبدالواحد آمدی (م 510) است که در آن کلمات کوتاه امام علی علیه السلام گردآوری شده است . بسیاری از این کلمات کوتاه، در باب سیاست و عدالت بوده و حجم قابل ملاحظه ای را تشکیل می دهد . این کتاب مورد توجه دانشمندان عهد صفوی قرار گرفت و شروحی بر آن نگاشته شد . همچنین در سال 911 و بار دیگر توسط آقاجمال خوانساری (م 1122) ترجمه شد . ترجمه آقاجمال همراه با شرح است و توسط مرحوم محدث ارموی (انتشارات دانشگاه تهران) به چاپ رسیده است .
ترجمه و شرح دیگری از عبدالکریم بن محمد یحیی قزوینی (زنده در 1124) است که وی نیز آن را به نام شاه سلطان حسین صفوی انجام داده است . آنچه در کار وی تازگی دارد، آن است که روایات غرر و درر را بطور موضوعی تقسیم کرده و همه کلمات سیاسی را در یک مجلد واحد گردآوری کرده است . این بخش از کتاب قزوینی به کوشش مؤلف همین سطور تحت عنوان بقاء و زوال دولت در کلمات سیاسی امیرمؤمنان علیه السلام به چاپ رسیده است .
(29) سه فصل عمده این کتاب، درباره دولت و نشانه های پیشرفت و پسرفت آن، منافع عدالت و انصاف و ضرر ستم و تجاوز، و در پایان تعلیم خدمت نزد حاکمان و سیاستمداران است . ارزش این کتاب، در درجه نخست به ارائه ترجمه کلمات سیاسی امیرمؤمنان علیه السلام است که بسیار نغز و عالی است . مؤلف با شرح و تفصیل هر حدیث در عمل یک متن سیاسی قابل استفاده را فراهم آورده است . در این کتاب، همانند سایر متون، پس از شرح یک مطلب سیاسی، داستانها و حکایاتی انتخاب و نقل شده است . گاه چندین کلمه از کلمات حضرت که مضامین مشترک دارند، نقل و ترجمه شده، سپس شرحی برای آنها آورده می شود .
یکی از نمونه های جالب بهره گیری سیاسی از نهج البلاغه و کلمات سیاسی امام، کار قطب الدین نیریزی - در پایان دوره صفوی - در رساله طب الممالک خود و برخی دیگر از آثارش می باشد که کوشیده است بر اساس قرآن و نهج البلاغه، به ارزیابی دلایل سقوط دولت صفوی بپردازد . وی دیگران را دعوت می کند که بر اساس قرآن و سخنان علی علیه السلام، اسباب بدبختی و فلاکت جامعه آن روز را دریابند: «فوجب ذکر اسباب اعتلال هذه المملکة، و اختلاله و علاماته و معالجاته من کلام الله و کلامهم علیهم السلام . . . فعلیکم نسخة من قانون رب العالمین الذی وصفه الله بقوله «و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنین و لا یزید الظالمین الا خسارا»
(30) ، و من کلمات یعسوب الذین امیر المؤمنین و الائمة المعصومین علیهم السلام » ; پس از آن نیز مرتب کلمات سیاسی امام را در تحلیل اوضاع بیان می کند . در این میان، بویژه بر خطبه قاصعه تکیه کرده و ضمن شعری خطاب به افرادی که از اوضاع غافلند می گوید:
(31) «کان لم یروا نهج البلاغه مطلقا
و ما شاهدوا انواره بالبصیرة
لقد غفلوا عن خطبة فیه سمیت
بقاصة کی یفهموا بالکیاسة »
(32) از جمله آثار دیگری هم که کلمات قصار امام علی علیه السلام را فراهم آورده و ضمن آن، کلمات سیاسی را نیز یاد کرده، قاضی ابوعبدالله محمد بن سلامة قضاعی (م 554) تحت عنوان معالم الحکم و ماثور مکارم الشیم
(33) است که می تواند در کنار غرر و درر آمدی، مورد بررسی قرار گیرد .
سیره سیاسی امام علی علیه السلام در دوره معاصر
در قرن اخیر، پس از هجوم افکار سیاسی جدید و به دنبال مسائل و مشکلاتی که پس از ایجاد نظامهای مشروطه خواهی در بلاد عثمانی، عربی و ایران پیش آمد، بار دیگر توجه مسلمانان به بحث راجع به حکومت جلب شد . این توجه، تامل در متون و منابع سیاسی از جمله نهج البلاغه و بویژه عهدنامه مالک، برای استخراج افکار و اندیشه های اسلامی را در پی داشت .
شیخ محمد عبده (م 1323) از شاگردان سید جمال الدین اسدآبادی و از متفکران مصری که به نهج البلاغه عنایتی داشت و تصحیحی تازه از آن منتشر کرد، شرحی با عنوان مقتبس السیاسة و سیاق الریاسة بر عهدنامه اشتر نوشت که در سال 1317 در مصر به چاپ رسید و در سال 1320 قمری تحت عنوان دستور حکومت به فارسی ترجمه شد .
(34) ترجمه ها و شرحهای دیگری در دوره قاجاریه و مشروطه از عهدنامه مالک صورت گرفت . برخی از آنها عبارتند از:
شرح عهدنامه مالک از میرزا محمد صادق همای مروزی - وقایع نگار که آن را در چهار بخش تحت عناوین: اخذ خراج، جهاد، اصلاح مردم و آزاد کردن شهرها ارائه کرده است .(فهرست نسخه های فارسی منزوی، ص 2840 .)
هدایات الحسام فی عجائب هدایات الحکام از میرزا محمد حسین پسر علی نقی همدانی که آن را در سال 1308 قمری در کرمانشاه ترجمه کرده است .
هدایة السلوک و هدیة الملوک، از محمدبن عبدالله نوری، که برای ناصرالدین شاه نوشته شده و در یک مقدمه، پنج باب در مورد کشورداری و یک خاتمه در بیان عهدنامه مالک اشتر تنظیم شده است .(فهرست کتابخانه ملی، عبدالله انوار، ج 3، ص 383 .)
آداب ملوک به فارسی در شرح عهدنامه اشتر از نظام العلماء طباطبائی تبریزی که در سال 1320 در تبریز چاپ شده است (ذریعه، ج 1، ص 29 .)
توفیق الفکیکی عالم شیعه مذهب نیز عهدنامه اشتر را تحت عنوان الراعی و الرعیة شرح کرده و آن را با قوانین جدید اروپایی مقایسه کرده است .
(35) می توان گفت که این یکی از بهترین شروح این اثر در دوره اخیر می باشد .
برخی دیگر از آثار عربی که چند دهه گذشته درباره عهدنامه مالک نوشته شده، عبارت است از:
مع الامام علی فی عهده لمالک الاشتر، محمد باقر الناصری (بیروت، 1973، 1393 ق .)
نظریة الحکم و الادارة فی عهد الامام علی علیه السلام للاشتر، السید عبد المحسن فضل الله (بیروت، دار التعارف، 1979، چاپ دوم، 1983 .)
النظام السیاسی فی عهد الامام علی علیه السلام لمالک الاشتر، نوری حاتم (مؤسسة المرتضی العالمیة، بیروت، 1994 .)
همان گونه که اشاره شد، در دوره مشروطه و پس از آن - که طی یکی دو دهه رساله های سیاسی نگاشته شد - ترجمه هایی از عهدنامه مالک انتشار یافت . از این جمله، می توان به نامه مبارک امیرالمؤمنین علی علیه السلام به مالک اشتر ترجمه محمد هادی بن محمد حسین قائنی بیرجندی اشاره کرد که در سال 1333 قمری ترجمه شد و به سال 1316 شمسی در تهران (انتشارات کلاله خاور) به چاپ رسید . سیره سیاسی امام علی علیه السلام پس از انقلاب اسلامی
در واقع، یکی از شعارهای انقلاب اسلامی، ایجاد حکومت عدل علی علیه السلام بود و پس از انقلاب اسلامی، درست زمانی که اندیشه سیاسی شیعه مورد توجه قرار گرفت، توجه به سیره سیاسی امام علی علیه السلام از چندین جهت فزونی یافت; نخست روش سیاسی زندگی امام علیه السلام در جریان رخدادهای سی ساله زندگی ایشان پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله بطور عام، و تحولات چهار سال و نه ماه خلافت ایشان به طور خاص مورد توجه قرار گرفت; به علاوه، بهره گیری سیاسی از نهج البلاغه نیز بیشتر شد و در بسیاری از متون سیاسی و سخنرانیها از آن استفاده گردید; به طور مثال می توان به کتابهایی مانند درسهای سیاسی از نهج البلاغه از محمد تقی رهبر، عوامل سقوط حکومتها از نصرت الله جمالی، آزادی در نهج البلاغه از عبدالعلی بازرگان، مسائل جامعه شناسی از دیدگاه امام علی از هیات تحریریه بنیاد نهج البلاغه اشاره کرد .
در این میان، عهدنامه مالک نیز مورد توجه بود و ترجمه ها و شرحهای چندی درباره آن انتشار یافت . در این زمینه به چند مورد اشاره می کنیم:
آیین کشورداری از دیدگاه امام علی علیه السلام از آیت الله محمد فاضل لنکرانی، تقریر و تنظیم حسین کریم .(تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1376)
درسهایی از نهج البلاغه، نامه امام علی به مالک اشتر، آیت الله منتظری (تهران، حزب جمهوری اسلامی، 1361)
حکمت اصول سیاسی اسلام از محمد تقی جعفری (تهران، چاپ دوم، بنیاد نهج البلاغه، 1373)
نامه روح فزا از علی محمد تاکندی و رضا شیخ محمدی (تهران، آفرینه، 1378)
رهبر فقید انقلاب امام خمینی رحمه الله نیز در سالهای مبارزه با طاغوت و در دوره 10 ساله نخست انقلاب از سیره امام علی علیه السلام الگو گرفتند . توجه به سیره امام از نکات حساس و مورد اتکای ایشان در بسیاری از سخنرانیهاست که می بایست بطور مستقل مورد بحث قرار بگیرد . همانطور که ذکر شد استناد به سیره علوی توسط امام، به پیش از انقلاب برمی گردد و این نشانگر آن است که امام در ایجاد انقلاب برای مبارزه با رژیم ستم شاهی و اندیشه حکومت برای ایجاد عدالت، متاثر از آن سیره بوده است . بطور نمونه: امام در آبان 57 شرحی از مبارزه امیرمؤمنان علی علیه السلام را با ظلم به دست داده و مبنای جنگ صفین را در همین جهت می داند; کما اینکه به سیره حسینی نیز در این باره استناد می ورزد .
(36) پس از آن نیز بارها در طول سخنرانیها از اخلاق امام و رفتار آنان با رعیت و شیوه حکومتی آن حضرت یاد کرده اند . موضوع: سیمای انسان کامل در مباحث عرفان
سخنران: خانم دکتر مهین عرب
تاریخ: 2/8/79
موضوع بحث، ویژگیهای انسان کامل از دیدگاه عرفانی است که ضمن آن برخی از ابعاد وجودی امامان معصوم علیه السلام را - که بیشتر عرفا به آن پرداخته اند مرور خواهیم کرد .
این بحث در دو محور ارائه می گردد:
1) بررسی شان و مکانت انسان بخصوص انسان کامل در عالم وجود
2) تامل در موضع اسلام و تشیع
در این باب انسان در این عالم موقعیتی خاص دارد; زیرا اشرف مخلوقات است، عقل و اراده دارد و روح خدا در او دمیده شده است . از دیدگاه عرفان اسلامی انسان تنها موجودی است که در این عالم، استعداد ظهور و تجلی تام و تمام اسماء و صفات الهی را دارد و آینه تمام نمای صفات علما و اسماء حسنای الهی است; لیکن اگر انسان بخواهد بالفعل آینه حق باشد باید خودیت و منیتش فانی شود: «الله نور السموات و الارض » در این صورت آنچنان نور خدا در این آینه متجلی می شود که یکپارچه نور می گردد، و به همین دلیل هرکس اولیای حق را - که کاملترین آینه صفات الهی هستند - می دید، به یاد حق می افتاد چرا که این آینه حق را نشان می داد نه غیر را . منیت، آینه انسان را کدر می کند . «ان الله خلق آدم علی صوره » یعنی انسان می تواند واجد و محل ظهور همه صفات الهی باشد و به همین دلیل عصاره عالم خلقت در وجود انسان خلاصه می شود . همانگونه که ابن سینا در کتاب مبدا و معاد می گوید: کمال عالم هستی در این است که انسان در این عالم پا به عرصه وجود بگذارد . انسان میوه شجره کون است; طبق آیات شریف قرآن، خداوند مقام خلیفة اللهی را به انسان داد و به فرشتگان امر فرمود که بر او سجده کنند . پس بدیهی است که باید از لحاظ صفات و ویژگیها شبیه مستخلف عنه باشد . خداوند جامع همه صفات ثبوتیه است; پس خلیفه هم باید اینگونه باشد . چون وجود و بقای عالم، بسته به وجود خلیفة الله است; اگر دلمان برای بقای خودمان بسوزد، باید او را بشناسیم . رابطه خود را با او درک کنیم و سعی کنیم شبیه او شویم . ویژگیهای انسان کامل:
انسان کامل بعد از خدا، عالمترین و عارفترین موجودات است; زیرا ظرفیت علمی و علم آموزی انسان نامحدود است . انسان توانایی یادگرفتن را دارد «و علم آدم الاسماء کلها» و این توانایی از آن نفس ناطقه است . حال هرچقدر انسان کاملتر باشد، شناختش کاملتر است . بدین ترتیب سررشته علوم در دست انسان کامل است چون عالمترین است .
انسان کامل عابدترین است و کاملترین عبادت را دارد; زیرا شناخت کامل دارد . مقام عبد بودن رسول الله صلی الله علیه و آله بر مقام رسول بودنش تقدم دارد: «اشهد ان محمدا عبده و رسوله » .
انسان کامل حجت الله است ; زیرا روشنترین دلیل بر ذات و صفات حق تعالی است .
امام صادق علیه السلام فرمود: «ان صورة الانسانیه اکبر حجة الله و هی الکتاب الذی کتب بیده » . این انسان کامل همان کتاب الهی است که در قرآن آمده که همه چیز در آن مسطور است; اصلی ترین کتاب، وجود انسان کامل است، و هی الهیکل الذی بنا بحکمه، هیکلش با حکم الهی نباشد، و هی مجموع صورة العالمین، دو عالم غیب و شهادت در اوست . و هی مختصر من العلوم فی اللوح المحفوظ او خلاصه همه امور است و هی شاهد علی کل غائب و هی الحجة علی کل جاحد هر کس سؤالی دارد برود خدمت او، او حجت است . هی طریق المستقیم الی کل خیرة . راه مستقیم نزدیکترین راه است و آن انسان کامل است . و هی الصراط الممدود بین الجنة و النار . صراط راهی است که از روی جهنم می گذرد تا به دروازه های بهشت برسد . مؤمنان باید از این راه بگذرند تا به بهشت برسند که این راه، انسان کامل است .
در شان پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است: فان محمد صلی الله علیه و آله بصورته و حقیقته و دلیل دال علی ربه ; او دلیلی است تمام بر پروردگار . روزی که انسان کامل به عالم بشریت معرفی شد بزرگترین اتفاق رخ داد و این بزرگترین سعادت برای ماست که با آنها نسبت داریم . و هو اتم دلیل لکونه اکمل المظاهرالجمعیة الکمالیة الالهیة الانسانیة و صورته اجمع الصور ایشان جامع جمیع کمالات الهی است . او با این جسم کوچک جامع همه حقایق و صور است . همه چیز در این عالم به اجمال در انسان کامل است . انسان کامل قطب و محور عالم وجود است .
حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه فرموده: ان محلی منها محل القطب من الرحی; انسان کامل مثل خورشید است که همه دور آن می چرخند . بقای ما وابسته به خورشید است و اگر خورشید خاموش شود، ما و تمام کائنات از بین می رویم . محور کل کائنات انسان کامل است . وجود ما از وجود اوست . خدا خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: لو لاک لما خلقت الافلاک خلق عالم به خاطر اوست .
یکی از یاران امام صادق علیه السلام از ایشان سؤال کردند: اتبقی الارض بغیر امام; آیا زمین بدون وجود امام باقی می ماند؟ فرمود: لو بقیت الارض بغیر امام لساخت; «زمین اهل خود را فرو می دهد، اگر امام روی زمین نباشد .»
انسان کامل واسطه فیض است . عالم کون به اراده خدا به وجود آمد . انسان کامل واسطه ای است میان عالم ملک و ملکوت، خاک و افلاک، تجرد و مادیت و این واسطه، بهترین مخلوقات است . او با عالم ملک و ملکوت وجه مشترک دارد; به همین دلیل نیز پیامبران هم ویژگیهای بشریت را داشتند و هم متصل به عالم بالا بودند . بدین ترتیب خدا ابتدا بر وجود مبارک انسان کامل متجلی می شود و بعد از آن فیض به سایر موجودات سرایت می یابد .
ما از انسان کامل فیض می یابیم . پس وظیفه ما نسبت به این بزرگان سنگین است .
ابن عربی در کتاب فتوحات مکیه درباره انسان کامل می گوید: فالانسان الکامل ظهر کمال الصورة و هو قلب لجسم العالم الذی هو کل ما سوی الله » . قلب ما سوی الله انسان کامل است و صورت کامل به وسیله او ظهور پیدا می کند . «و هو بیت الحق » . خانه خدا اوست نه کعبه . به این دلیل که خدا می فرماید: «و وسعنی قلب عبدی المؤمن، لا وسعنی ارضی و سمواتی » ; زمین و آسمانها با این همه گنجایش جای من نیست; بلکه خانه من قلب بنده مؤمن است .
در ساحت دین اسلام انسان کامل در قالب معصومان: ظهور پیدا کرده است و تمام ویژگیهای انسان کامل در «ولایت » خلاصه می شود و «امامت » ظهور ولایت است; ولایتی که حق دخل و تصرف در امور مولی علیه است .
ولایت از آن خداست که از رگ گردن به ما نزدیکتر است . و ولایت خدا از مجرای انسان کامل اعمال می شود، «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم » ، «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکوة و هم راکعون » ; ولایت منحصر به خدا، رسول خدا و کسانی است که در نماز زکات می دهند . شیعه و سنی معتقدند این مساله فقط در مورد حضرت علی علیه السلام رخ داده است . از دیدگاه شیعه چون ائمه علیهم السلام همه نوری واحد هستند . این آیه در مورد وجود مبارک ایشان نیز صدق می کند . می دانیم ولایت دو قسم است:
1- تکوینی
2- تشریعی
ولایت تشریعی یعنی حق دخل و تصرف در امور ارادی بنده . شارع بودن فقط از آن حق تعالی و ابلاغ و انذار از زبان پیامبران است . اما پیامبر به استقلال حق وضع قانون را ندارد . «ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی .» اما ولایت تکوینی یعنی حق دخل و تصرف در کائنات و نظام آفرینش . حال چگونه انسان حق دخل و تصرف در کائنات را دارا می شود . انسان کامل جامع جمیع اسماء و صفات الهی است . اما اینها فقط لفظ نیستند . بلکه حقایق اند و انسان کامل واجد همه حقایق وجودی است . چون تمام عالم در وجود مبارک انسان کامل جمع است; لذا به همان راحتی که ما می توانیم دستمان را بالا و پایین ببریم انسان کامل به اذن خداوند می تواند در کل عالم دخل و تصرف کند . لذا در این ساحت کرامات و معجزات را می بینیم . پیغمبر صلی الله علیه و آله می فرمایند: «اول ما خلق الله نوری و نور من اولین چیزی بود که خدا خلق کرد . عرفا بر اساس این حدیث اولین مخلوق را که از تجلی حق تعالی صدور یافته است، حقیقت محمدیه صلی الله علیه و آله نامیده اند . این حقیقت در سیر نزولی در عوالم مختلف ظهور پیدا می کند . در عالم اسماء به صورت اسم اعظم که همان انسان کامل است، در عالم روح به صورت روح محمدی صلی الله علیه و آله و در عالم کون در قالب انبیاء از آدم تا خاتم: ظهور و تجلی نموده است و اینها همه از آثار مظاهر وجود مبارک انسان کامل است . موضوع: طب سنتی و مفردات پزشکی
گزارشگر همایش: خانم غفاری
تاریخ: 16 تا 19 آبان 1379 مقدمه:
گزارش حاضر خلاصه ای از مطالب و سخنرانیهای ارائه شده در اولین همایش بین المللی طب سنتی و مفردات پزشکی است . این همایش از 16 تا 19 آبان 1379 توسط دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در مرکز همایشهای بین المللی صدا و سیمای استان تهران برگزار شد و در آن بیش از یکصد و چهل مقاله بصورت سخنرانی و سیصد مقاله بصورت پوستر ارائه شد که بالغ بر 25 مقاله به طب اسلامی (حجامت، فصد، دعادرمانی، گیاهان دارویی در احادیث ، دستورات بهداشتی اسلام و) . . . اختصاص داشت .
هدف از این گزارش بیان ضرورت انجام تحقیقات در زمینه طب سنتی و اسلامی و ترویج مبانی آن در جامعه است تا با آشنایی هرچه بیشتر محققان و اندیشمندان علاقه مند با اینگونه تحقیقات، امکان همکاری میان شرکت کنندگان این همایش وکارشناسان علمی مرکز تحقیقات واحد خواهران دانشگاه امام صادق علیه السلام در زمینه تحقیق، ترجمه و شرح، تصحیح و تحشیه و بازنویسی متون قدیمی و تهیه مقاله در زمینه طب اسلامی فراهم آید .
در مراسم افتتاحیه، دکتر فرهادی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در خصوص استقبال گسترده اندیشمندان از این همایش در بخشی از سخنرانی خود چنین گفت: «. . . تمایل جدی دانشمندان به رویکردی نو به مسائل و آلام بشری، روییده از این واقعیت گریزناپذیر است که طب مدرن در طی قرون متمادی نتوانسته پاسخگوی کامل و مطلوب به نیازها باشد; لذا زمینه برای جولان سایر مکاتب فراهم آمده است تا حیات بظاهر رو به انقراض خود را به اثبات رسانند . . .» .
سپس دکتر پیروی رئیس همایش و رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در زمینه استفاده هرچه بیشتر از منابع طب سنتی گفت: «جامعه پزشکی در سراسر جهان همواره در تلاش پیدا کردن راه حلهایی با کمترین عوارض برای مشکلات بهداشتی - درمانی ساکنان کره زمین بوده است، در این راستا، طی یکی دو دهه اخیر دریچه جدیدی برای برطرف کردن اینگونه مشکلات مردم با توجه به منابع طب سنتی و مواد اولیه نشات گرفته از طبیعت گشوده شده که خوشبختانه به موفقیتهای غیر قابل باوری نیز دست یافته است . . .» .
پس از آن، سخنرانان به ارائه مقالات خود پرداختند . گفتنی است که مباحث طب اسلامی از جمله حجامت، دعا درمانی، فصد، مداوا با عسل، گیاهان دارویی در احادیث و . . . برای اولین بار در یک همایش بین المللی داخل به صورت پژوهش و تحقیق مدون و با کیفیت قابل توجه مطرح شده است که به بعضی از این مقالات باختصار اشاره می شود:
1- گیاهان دارویی در منابع فقهی (احمد علی آقا رفیعی، مرکز تحقیقات طب اسلامی، تهران): در این تحقیق با استفاده از کتب ارزشمند اصول و فروع کافی و دیگر کتب اربعه، بحار الانوار، وسائل الشیعه، طب الائمة، قرب الاسناد، العیون، مکارم الاخلاق، محاسن برق، خصال صدوق، مستدرک الوسائل، سفینة البحار، جامع احادیث شیعه، فصول المهمة فی معرفة الائمة و . . . به خواص درمانی گیاهان دارویی از جمله کاسنی، سنا، سرداب، کاهو، کرفس، رازیانه، جعفری، گلپر ، حنا، کندر، قارچ و . . . اشاره شده است .
2- دعا درمانی از دیدگاه پزشکی (سید عبدالله مدنی، مرکز تحقیقات طب اسلامی و سنتی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری): این مقاله، جنبه های مختلف دعا درمانی از دیدگاه پزشکی و علمی و نتایج آخرین تحقیقات جهانی را در این باره مورد بررسی قرار داده است . براساس این مقاله که در شرایط فعلی جهانی، پیشرفته ترین مراکز درمانی جهان در مقابل آفریدگار انسان سر تعظیم فرود آورده، به حقایق دعادرمانی معترف شده اند .
3- حجامت، فصد و اهله قمر (فرخ سیف بهزاد، هفته نامه پزشکی امروز، تهران): حجامت سنت پیامبر گرامی اسلام است و از گذشته ای دور همراه فصد در جهت پیشگیری از بیماریها و درمان آنها مورد استفاده بوده است . اهله قمر ، سومین ریتم اساسی حیات است . این چرخه بصورت الگوهای زمان تولد انسان ظاهر می شود . ماه بر جسم و روان انسان تاثیر دارد و این تاثیر به اثبات رسیده است . آنچه در فصد و حجامت با ارزش است و اکنون به آن توجه نمی شود، زمان انجام این روشهاست که باید با توجه به اهله قمر انجام پذیرد . در این مقاله تاثیر ماه بر انسان مورد مطالعه قرار گرفته است .
4- شفا و دوا در طب علوی (علی اکبر اسدی پویا، بخش بیماریهای کودکان، بیمارستان نمازی، شیراز): طب علوی یا اصول روش درمان بر مبنای نهج البلاغه روشی است که با الهام از گنجینه ارزشمند نهج البلاغه اصول روش درمان بیماریهای دل را بیان می کند . در این پژوهش پس از استخراج کلیه مصادیق شفا و دوا از بطن نهج البلاغه تلاش شده است تا گامی در جهت معرفی وسایل و روشهای درمان برای دردهای بشری برداشته شود .
5- دیدگاههای امام علی علیه السلام در پزشکی (حمید رضا جمعه زاده، شرکت تحقیقات علمی و صنعتی گیتی پژوهش، مشهد): در این مقاله سعی شده است که با استفاده از سخنان مستقیم امام علی علیه السلام در مورد علم طب و نیز سیره و روش زندگی ایشان، دیدگاههای آن امام بزرگوار راجع به چگونگی تامین سلامتی انسان مشخص گردد . اصول یا مراحل علم طب از دیدگاه امام علی علیه السلام عبارت است از:
الف) درمان روحی یا روان درمانی
ب) تدبیر در وضع بیمار مانند استراحت، نوع لباس، تحرک بدنی، حجامت ، حمام و . . . .
ج) پرهیز درمانی و امساک
د) درمان با غذا
ه) درمان با داروی گیاهی
و) درمان با داروی شیمیایی و معدنی
ز) جراحی
با دقت در فرمایشها و سیره زندگی آن حضرت درمی یابیم که از میان مراحل فوق، امام علیه السلام با تاکید بر چهار مورد اول در واقع روش صحیح زندگی کردن را موجب پیشگیری از اکثر بیماریها می دانند .
6- نقش تشیع در دانش پزشکی مسلمانان (محسن الویری، مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق علیه السلام، تهران): چنین بر می آید که در تاریخ تمدن اسلامی گرایشهای مذهبی و فرقه ای تاثیر محسوس و تعیین کننده ای در چگونگی گسترش علوم تجربی از جمله پزشکی نداشته است; به عنوان مثال، دانش پزشکی نزد شیعیان ویژگی خاص و متفاوتی از اهل سنت نداشته است . ولی فراوانی نسبی تعداد پزشکان دارای گرایش شیعی نشان دهنده حضور فعال پیروان این تفکر در صحنه های مختلف علمی و مشارکت فعال آنها در بنا نهادن آنچه تمدن اسلامی نامیده می شود، می باشد . همچنان که اعتقاد به کرامات و قدرت ماورایی ائمه اطهار: و شفا خواستن برای درمان بیماریها از ذوات ائمه: و دعاهایی که برای درمان برخی بیماریها در پاره ای از منابع آمده، صبغه ای خاص به این دانش در میان شیعیان داده است .
در کتابهای پزشکی منسوب به پیامبر و ائمه: اطلاعات قابل توجهی درباره خواص دارویی گیاهان ، میوه ها و خوراکیها، چگونگی درمان بیماریها و توصیه های بهداشتی ، راههای کاستن درد و تقویت پاره ای تواناییهای انسانی مانند حافظه و بینایی آمده است . در میان پزشکان برجسته شیعه، می توان از شخصیتهایی همچون خواجه نصیرالدین طوسی، ابو نصر گیلانی طبیب، یوسف بن محمد طبیب، ابوالحسن بن عبدالله جزائری و ابوالقاسم محمد ایروانی نام برد .
7- نگرشی بر مطالب مرتبط با پزشکی در قرآن کریم (محمد ربانی، گروه میکروب شناسی، دانشکده دامپزشکی ، دانشگاه تهران): قرآن کریم، متضمن هدایت بشر و بیانگر اصول کلی حیات طیبه مادی و معنوی انسانهاست . در این مقاله به منظور آشنایی کلی با مطالب مرتبط با طب در قرآن کریم و با استفاده از آیات، دسته بندی ذیل انجام شده است:
الف) خلقت انسان: جنین شناسی، خصوصیات تشریحی و حواس آدمی
ب) سیر حیات طبیعی انسان: کودکی، جوانی ، بلوغ، رشد، پیری، مرگ و خصوصیات آنها
ج) اصول بهره گیری از مواد غذایی: ارزشمندی آب، توصیه به مصرف مواد گیاهی و حیوانی، نهی از اسراف، حلال شمردن طیبات و تحریم خبائث و نهی از مصرف مواد مضر
د) بهداشت نسل: زوج بودن خلقت، آثار ازدواج ، ضرورت عفاف و . . .
ه) رابطه مادر و فرزند: دوران بارداری، شیرمادر ، جنسیت جنین
و) اهمیت وراثت
ز) مطهرات و پاکیزگی بدن و . . .
8- «پرسیکا» موفقیتی حاصل از سنت ارزشمند رسول اکرم صلی الله علیه و آله و .(. . محمد حسین صالحی سورمقی، گروه فارماکوگنوزی، دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران):
این مقاله به معرفی فرمولاسیونی جدید به نام پرسیکا که نتیجه ادغام یک سنت ارزشمند قدیمی و صنعت داروسازی امروز می باشد، پرداخته است . درخت مسواک با نام علمی محمد Salvadora Persica اولین بار توسط حضرت محمد صلی الله علیه و آله جهت مسواک کردن و سفت شدن لثه به مسلمانان توصیه شده و پس از 1400 سال این تجربه گرانبها به شکل صنعتی و بصورت دهانشویه ای صد در صد گیاهی تهیه شده است . دهانشویه پرسیکا که از عصاره های درخت مسواک به همراه دو گیاه نعناع و بومادران فرموله شده، به علت دارا بودن موادی از جمله فلوراید، کلراید، کلسیم و . . . دارای اثرات متعددی از جمله ضدپوسیدگی دندان، ضد خونریزی لثه و دهان، ضد ورم و . . . می باشد .
9- بهداشت خانواده در اسلام (اکرم حیدری، گروه پزشکی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی فاطمیه ، قم):
این بررسی با استفاده از کتب تالیف شده مختلف در این زمینه و نیز منابع حدیثی از قبیل بحارالانوار ، وسائل الشیعة، مستدرک الوسائل ، جامع الاحادیث شیعه، الکافی و با کمک نرم افزارهای موجود انجام گرفته است . ابعاد مختلف مورد بررسی در این مقاله عبارتند از:
الف) کلیات بهداشت و سلامتی در اسلام
ب) بهداشت اطفال
ج) بهداشت ازدواج
د) بهداشت باروری
ه) بهداشت فردی
و) بهداشت تغذیه و . . .
10- طب الادیان در پیشگیری و درمان (فاطمه فدایی فتح آبادی، گروه آناتومی، دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران):
ادیان آسمانی فقط به جنبه عبادت و اخلاق و ارتباط با خدا نپرداخته اند، بلکه به بهداشت فردی و اجتماعی و رفع هرگونه بیماری جسمی و روحی توجه خاصی داشته اند . طب الادیان دو جنبه پیشگیری و درمان را شامل می شود که در این مقاله سعی شده است این دو جنبه و تاثیر آن بر جامعه مورد بحث قرار گیرد .
11- ارائه تعریفی از «سلامت » با استناد به ادعیه حضرت سجاد علیه السلام (علی اکبر اسدی پویا، دفتر معاونت پژوهشی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز)
تعریف اندیشمندان مختلف از «سلامت » طی سالیان دراز تاریخ بشر تا حدودی متفاوت بوده و بتدریج کامل شده است ، بطوری که امروزه کاملترین تعریف را در این زمینه سازمان بهداشت جهان ارائه داده است ; در حالی که حضرت سجاد علیه السلام حدود 1400 سال پیش، جوانب گوناگون سلامت را در قالب دعا بنحوی بسیار جامع و کامل بیان فرموده اند . در این مقاله کلیه ادعیه حضرت راجع به عافیت و سلامت، از صحیفه سجادیه استخراج شده و نشان داده می شود که مثلا حضرت سجاد علیه السلام عافیت را بدفعات با خصوصیات مختلف و جوانب گوناگون از خدای تعالی طلب کرده است .
12- دعا درمانی (فرزانه حیدری، حوزه علمیه فاطمیه، شهر کرد):
در این مقاله اثرات روحی دعا، درمان دردهای جسمی به وسیله دعاهای منسوب به ائمه اطهار علیهم السلام و نیز آنچه در کتب اسلامی ذکر شده، آمده است; همچنین علت پزشکی درمان بعضی دردها با این روش و نیز ترجیح این درمان بر درمانهای دارویی بررسی شده است .
13- بررسی تاثیر دانشمندان اسلامی و ایرانی در پیشرفت دانش فیزیولوژی و فارماکولوژی (پروین ریاضیات، واحد توسعه و تحقیق، شرکت سهامی گل دارو، تهران): ایرانیان از دیرباز از پیشگامان دانش پزشکی و داروسازی و شاید نخستین کسانی بودند که به تاسیس دانشکده پزشکی و بیمارستان دست زده اند و به تربیت پزشک همت گماشته اند . در قرن چهارم میلادی به دستور شاپور اول مرکز بزرگ پزشکی در جندی شاپور برپا شد و در همین مرکز اولین کنگره پزشکی با شرکت دانشمندان یونانی، چینی، هندی و ایرانی برگزار گردید . خدمات دانشمندان ایرانی به عالم پزشکی را به دو دوره متوالی می توان تقسیم کرد:
1- دوره ترجمه (750- 900 میلادی)
2- عصر طلایی خلاقیت (900- 1100 میلادی .) در دوره اول دانشمندان جندی شاپور به ترجمه، آثار جالینوس، بقراط و دیوسکورید پرداختند که مشهورترین این دانشمندان حنین بن اسحاق، فرزندش اسحاق، برادرزاده اش جبیش و هفت نسل از خاندان بختیشوع می باشند . در دوره دوم چهره های درخشان بسیاری در رشته های فیزیولوژی، فارماکولوژی و داروشناسی درخشیدند که شرح مختصری از زندگی ایشان در مقاله آمده است . از جمله: علی بن سهل ربن طبری صاحب کتاب فردوس الحکمة، ابوبکر محمدبن زکریای رازی صاحب کتاب الحاوی ، علی بن عباس مجوسی اهوازی صاحب کتاب کامل الصناعة الطبیه، سید اسماعیل حسینی جرجانی صاحب کتاب ذخیره خوارزمشاهی ، شیخ الرئیس بوعلی سینا صاحب کتاب قانون در طب .
14- نقش جندی شاپور در شکل گیری پزشکی اسلامی (علی اکبر ولایتی، فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران)
15- بررسی خواص فارما کولوژی، یک داروی شفابخش به نام «قرآن » (احمد اسدی پویا، بخش بیماریهای کودکان بیمارستان نمازی ، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز)
16- تحقیق پیرامون دعا در قرآن و روایات و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی انسان (سید حسین فتاحی معصوم به بخش جراحی توراکس، بیمارستان قائم علیه السلام ، مشهد)
17- دعا درمانی (فاطمه فدایی فتح آبادی، گروه آناتومی دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران)
18- زنبور درمانی در طب سنتی و جدید (حمید رضا جمعه زاده، شرکت تحقیقات علمی و صنعتی گیتی پژوهشی، مشهد)
19- مقایسه آثار یک بار و دو بار استعمال عسل در روز بر روند التیام زخم پوست موش صحرایی (محمد بیات، جهاد دانشگاهی علوم پزشکی ایران، تهران)
20- نقش اسلام و دانشمندان مسلمان ایرانی در گسترش علم طب در جهان (علی غفوری، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، تهران)
21- آشنایی با مبانی دارو درمانی در پزشکی اسلامی ایران (سلیمان افشاری پور، دانشکده داروسازی و علوم دارویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان)
22- تاریخچه تنظیم خانواده در اسلام و ایران (سیمین تعاونی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران)
23- جامعیت و شمول پزشکی در جهان اسلام (مهدی محقق، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تهران)
24- نقش دعا و شفای مذهبی در طب سنتی ایران (اکرم جهانگیر، تهران)
25- بررسی مهمترین آثار دانشمندان بزرگ ایرانی از دوران تالیف و تصنیف کتب طبی تا حمله مغول (غلامرضااخوان فرید، دانشکده داروسازی و علوم دارویی اصفهان، ایران)
پی نوشت ها:
1) مقاله حاضر، بیش از آن که مقاله ای پژوهشی درباره موضوع طرح شده، باشد، طرحی است که می تواند در زمینه وسیعتری مورد تحقیق قرار گیرد .(سخنران)
2) این مساله طبعا اشاره به موضع خلیفه دوم نسبت به سنت نبوی دارد که چندان جدی نبود; مساله ای که با توجه به تاریخ حدیث در چند دهه نخست پس از رحلت پیامبر (ص) آشکار می شود .
3) بنگرید به: شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 12، ص 364
4) احکام القرآن، جصاص، ج 3، 400 ; جواهر الکلام، محمد حسن نجفی، ج 1، ص 332
5) بحار الانوار، ج 44، ص 328
6) المناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 89
7) تاریخ یعقوبی، احمدبن واضح یعقوبی، ج 2، ص 228
8) تاریخ طبری، محمدبن جریر طبری، ج 5، ص 592
9) همان منبع، ج 4، ص 433
10) الفتوح، ابن اعثم، ص 88
11) تاریخ طبری، ج 6، ص 11
12) ای گروه قاریان! فرار هیچ کس زشت تر از فرار شما نیست . من از علی بن ابی طالب - که خدا درجه او را میان صالحان بالا برد و بهترین پاداش شهیدان و صدیقان را به او بدهد - شنیدم که در صفین، در زمان رویارویی با شامیان گفت: ای مؤمنان! هرکس نظاره گر عمل ستمگرانه و منکری باشد، و در دل آن را انکار کند، سالم و بری مانده است . اگر با زبانش، آن را انکار کند پاداش برده و از فرد پیشین، افضل است . و اگر کسی با شمشیر انکار کند تا کلمه خدا بالا باشد و سخن ظالم پست، راه هدایت را دریافته و نور یقین را در قلبش تابانده است .
13) تاریخ طبری، ج 6، ص 357: پس با این محلین و بدعتگران که به حق جاهلند و آن را نمی شناسند و ستم می کنند و انکارش نمی کنند بجنگید .
14) همان منبع، ج 6، ص 7
15) محلین اصطلاحی کهن است که بر گروهی از مردم جاهلیت اطلاق می شد که معتقد بودند، مظلمه در بازار رواست . «کان فی العرب قوم یستحلون المظالم اذا حضر السوق، فسموا المحلین » . تاریخ یعقوبی، ج 1، ص 270
16) تاریخ طبری، ج 5، ص 606 ; ج 6، ص 15
17) تاریخ یعقوبی، ج 23، ص 203 ; و بنگرید به: تاریخ طبری، ج 5، ص 79
18) کافی، ج 1، ص 411 ; بحارالانوار، ج 40، ص 336
19) بنگرید به: بحارالانوار، ج 52، ص 353 ; بصائر الدرجات، ص 152
20) رجال النجاشی، تصحیح سید موسی شبیری زنجانی، ص 8: اصبغ بن نباتة المجاشعی، کان من خاصة امیرالمؤمنین (ع) و عمر بعده، روی عنه «عهد الاشتر» و وصیته الی ابنه محمد .
21) دعائم، ج 1، ص 412- 431 . در میان آن متن با آنچه در نهج البلاغه آمده، اختلافات جزئی دیده می شود . بنگرید به: دانش پژوه، مقدمه او بر ترجمه عهد اشتر از آوی، تهران، بنیاد نهج البلاغه، ص 38- 41
22) تدوین «نهج البلاغه » در سال 400 هجری به پایان رسیده است .
23) التذکرة المحدونیة، ج 3، ص 352- 354 (تصحیح احسان عباس)
24) دانش پژوه، فرمان مالک، ص 41
25) فرمان مالک اشتر، آوی، 58- 59
26) قم، انصاریان، 1373
27) تهران، میراث مکتوب، 1378
28) فرمان مالک اشتر، آوی، ص 34- 38 (مقدمه مصحح .)
29) قم، کتابخانه آیة الله مرعشی، 1371
30) الاسراء، 82
31) متن این رساله را در کتاب «صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست » جلد سوم، به چاپ رسانده ام .
32) فصل الخطاب، نسخه خطی، ص 95
33) تحقیق برکات، یوسف هبود، بیروت، دار ارقم، 1997
34) بنگرید به: ذریعه، ج 14، ص 159
35) بنگرید به: الراعی و الرعیة، توفیق التفکیکی، افست بنیاد نهج البلاغه، تهران، 1402ق .
36) صحیفه نور، امام خمینی، ج 4، ص 151