شناسه : ۳۳۳۶۵۵ - شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۰۳:۴۴
روحانیت وکارگزاری
فی الدین لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون
فلولا نفرمن کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا
فی الدین لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون
چرا از هرگروهی طایفه ای برای آموزش دین بیرون نروند تا به هنگام بازگشت، قوم خویش را از نافرمانی خدا بیم دهند، شاید که آنان نیز از انجام ناپسند بپرهیزند.
توبه - 122
یکی از دوستان ساکن تهران به گلایه گفت: «در محل ما، مسجد زیبا و بزرگی است که رها شده و امام جماعت ندارد» این دوست افزود: «وقتی ما کوچک بودیم درکوچه ما روحانی بزرگواری منزل داشت که همیشه درخانه اش به روی ما گشاده بود و هر وقت احساس نیاز یا دلتنگی می کردیم به آنجا می رفتیم و با کسب نشاط روحی، پرسش های دینی ما پاسخ می یافت. اما امروز فرزندان ما هیچ روحانی نمی یابند تا با او مانوس شوند و رویاروی درحل مشکلات فکری و اجتماعی از او مددجویند. به فرض اگر من موفق شوم فرزندم را به مسجد ببرم، تا نماز پایان نیافته، خادم مسجد با انتظار است تا درخانه خدا را ببندد!؟»
البته آنچه گفته شد عمومیت ندارد و دربعضی از محله ها علمایی را می شناسیم که خانه شان به روی مراجعان گشاده است و مساجدی را که تا پاسی از شب با برنامه های مختلف فرهنگی و آموزشی، میزبان مهمانان خدا هستند ولی باید به این دوست هم حق داد. که نیاز جامعه وجوانان به دلایل موجه و غیرموجه برآورده نمی شود. روحانیان با فضیلت و موفق بسیاری هستند که ضرورت های انقلاب آنان را درکارهای اجرایی یا قضایی گرفتار کرده است.
اما این موانع، وظیفه اصلی روحانیان را نمی تواند سلب کند.که گفته اند: زکات علم نشر آن است. بنابر آیه صدر سخن، علما درهر حال و در هر شرایطی وظیفه دارند یاد خدا را دردل ها زنده کنند و با عمل و زبان لااقل نزدیکان خویش را درراه خدا بیم و امید دهند.
بویژه امروز، استقبال جوانان، تکلیف را مضاعف کرده است.اگر سال های قبل از انقلاب درهر محله و مسجدی تعداد معدودی جوان متدین یافت می شد اکنون که بحمدالله درهمه مراکز دینی صفوف بهم فشرده جوانان چشمگیر است. با هیچ عذرو بهانه ای این همه شور و اشتیاق را نمی توان نادید انگاشت.
هرگاه خطری از سوی خناسان به کمین نشسته این عزیزان مشتاق را تهدید کند، گرفتاری آن دامان همگان را خواهد گرفت و مسئوولیت آن بیش از دیگران برعهده روحانیان خواهد بود.
حضرت علی (ع) می فرماید: خداوند تا از عالمان برای آموزش علم و دانش پیمان نگرفت، نادانان را به آموختن آن متعهد نکرد.زیرا علم برجهل مقدم است.
درفرآیند سخنان فوق برای تلفیق بین کارهای اجرایی و تکلیف تبلیغ دین پیشنهاد می شود; هر روحانی که به دلیل خدمت در یکی از سنگرهای نظام جمهوری اسلامی ایران ازمنبر، محراب و تدریس بازمانده است.در هر پست و مقامی هست درهفته نصف روز خود را خالی و اعلام کند:
اینجانب درآن فرصت درمنزل هستم، نزدیکان و همسایگان بویژه جوانان می توانند با حضور خود ضمن آموزش معارف اسلام درنشستی چهره به چهره به گفت وگو پیرامون مسایل دینی بپردازند.
آری با سازماندهی و مدیریت اوقات، می توان فراغت های بیش از این نیز برای انجام و ظیفه روحانیت پیدا کرد.
موفقیت علمایی که با وجود کثرت مشاغل حساس حکومتی ازگسترش آموزش های دینی بازنمانده و همزمان رابطه با مردم را درمحل سکونت خویش ادامه داده اند، حجت را بردیگران تمام می کند. نه می شود عرصه انقلاب را ترک کرد و نه وظیفه روحانیت را نادیده گرفت، بلکه می توان به شایستگی تجربه کارگزاری را درمسیر دانش گستری دینی به کاری بست.
مدیرمسوول