ماهان شبکه ایرانیان

مسلمانان تایلند

کشور پادشاهی تایلند با مساحت ۵۱۴۰۰۰ کیلومترمربع (۱) در مرکز شبه جزیره هندوچین و شمال شبه جزیره مالی واقع شده و محدود است از شمال و شمال شرقی به کشور لائوس، از شرق به کامبوج، از جنوب به مالزی و خلیج سیام و از غرب و شمال غربی به برمه.

گروه جغرافیای ممالک اسلامی

مشخصات جغرافیای

کشور پادشاهی تایلند با مساحت 514000 کیلومترمربع (1) در مرکز شبه جزیره هندوچین و شمال شبه جزیره مالی واقع شده و محدود است از شمال و شمال شرقی به کشور لائوس، از شرق به کامبوج، از جنوب به مالزی و خلیج سیام و از غرب و شمال غربی به برمه.

این کشور در 50 تا 50/20 عرض شمالی و 980 تا 1020 طول شرقی واقع شده است. (2)

تایلند کشوری نیمه کوهستانی است و کوههای آن عمدتا در نواحی شمالی، غربی وقسمت شبه جزیره ای واقع شده اند. مهمترین رودهای آن مکونگ، مون، نان، چائوپرایا وشعبه های آنها است. جنگلهای تایلند بسیار وسیع و آب و هوای آن در اکثر نقاط گرم ومرطوب و پرباران است. (3)

در تایلند بیش از 30 ملیت مختلف به سر می برند ملیتهای سیامی و لائوسی در آن اکثریت دارند و 85 درصد کل جمعیت را تشکیل می دهند. زبان رسمی مردم این کشور تائی،یکی از زبانهای گروه سینو - تبتی است. مذهب رسمی تایلند بودایی است که حدود 90درصد جمعیت را شامل می شود. (4)

جمعیت تایلند در سال 1980 حدود 000/540/54 نفر و تراکم نسبی آن 1/106 نفر درکیلومتر مربع بوده است. (5)

تاریخچه

تایلند دارای سابقه تاریخی زیادی است. اعقاب سکنه فعلی تایلند از ایالتهای جنوب غربی چین به این سرزمین آمده اند. (6)

سرزمین فعلی تایلند (سیام سابق) در دورانهای گذشته جزء امپراتوری مون خمر بود و تاحدود قرن دوازدهم میلادی تاریخ مستقلی نداشت. در اواسط قرن چهاردهم قوم تای در این سرزمین مملکت مستقلی تشکیل دادند که پایتختش آیوتایها بود. در قرن پانزدهم و شانزدهم میلادی برمه ای ها حملات فراوانی به تایلند کردند. در همان دوران پای پرتغالیها و هلندیهانیز به آن سرزمین باز شد و بعدها در قرن هیجدهم انگلیسیها نیز بدان جا راه یافتند.

در اواسط نیمه دوم قرن هیجدهم میلادی پایتخت امپراتوری تای ویران شد.

در قرن نوزدهم میلادی استقلال تایلند به وسیله انگلستان تهدید شد ولی تایلندیها باایجاد رابطه با دول دیگر، امکان نفوذ انگلستان را از بین بردند.

در نیمه دوم قرن نوزدهم تایلند دست از ادعای خود بر خاک کامبوج برداشت و در اوایل قرن بیستم قسمتی از تملکات خود را به کامبوج واگذار کرد و در سال 1909 نیز قسمتی ازتملکات خود را به انگلستان داد. از اواسط نیمه دوم قرن 18، سلسله «چاکری » بر تایلندحکومت کرد. در سال 1932 کشور از شیوه استبدادی به نوعی مشروطه تبدیل شد که بر اثرکودتا حاصل شده بود. در سال 1938 ژنرال «لوانگاپی بول نگگرام » با قدرت نظامیان جلورشد دموکراسی را گرفت. در سال 1941 ژاپنیها تایلند را اشغال کردند و تایلند در جنگ جهانی دوم همراه با ژاپن جنگید. پس از پایان جنگ حکومت تایلند در سطح نخست وزیرهمواره متشنج و پرکودتا بود.

در سالهای اخیر تایلند درگیریهای فراوانی با همسایگانش داشته است که آخرین رویارویی بسته شدن مرزهای این کشور با لائوس بوده است. (7)

ورود اسلام به تایلند

دین مقدس اسلام از طریق هندوستان و بنادر خلیج فارس و دریای عمان به کشورهای جنوب شرقی آسیا و جزایر اقیانوس هند راه پیدا کرد و گروهی از بازرگانان و دریانوردان ایرانی سهم بسیاری در مسلمان شدن مردم این مناطق داشته اند. (8)

در مورد ورود اسلام به تایلند نظرات مختلفی ارائه شده است.

گفته می شود که اسلام در سده های دوم و سوم هجری به وسیله بازرگانان مسلمان از شبه جزیره مالایا به جنوب تایلند نفوذ یافته و در آن بخش هنوز اکثریت با مسلمانان است، ولی به هر حال می توان مدعی شد که از چهارصد سال پیش به این سو، دین اسلام در این کشوراز اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است و این اهمیت از هنگامی شروع می شود که دو برادربه نامهای شیخ احمد و شیخ سعید از ایران وارد «ایودیا» پایتخت پیشین تایلند شدند و چون ایودیا علاوه بر ایتخت بودن، یکی از شهرهای مهم بازرگانی به شمار می رفت، این برادران با استفاده از این فرصت دادوستد پیشه کردند و بتدریج شیخ احمد که برادر بزرگتر بود وارددربار سلطنتی تایلند گردید.

اسلام در دوره پادشاهی نارای کبیر (1656 تا 1688) بسرعت در این سرزمین پیشروی کرد و پادشاه تایلند هر چند سبت به فرستادگان پادشاهان و رهبران اسلامی سوماترا وهندوستان محدودیت قایل می شد، سرانجام با پیشنهاد سفیر هندوستان دایر بر تاسیس مسجدی در پایتخت موافقت و حتی آن را به لحاظ مالی تقویت کرد. این موافقت و کمک به اسلام و مسلمانان، علی رغم انتقال پایتخت از «ایودیا» به «دنوذی » و سپس «بانکوک »ادامه یافت. در این زمان امور مسلمانان را یکی از مسئولان دادگاه عالی به نام «الفباخولارا مگونتری » اداره می کرد. (9)

بنیانگذار مرکز اهل بیت در بانکوک طی مصاحبه ای در مورد تاریخ اسلام در تایلندمعتقد است که اسلام در حدود 450 سال پیش توسط بازرگانان و مبلغان مسلمان در تایلندرواج یافت و از آنجا که بعضی از این مبلغان اهل زهد و تصوف و گوشه نشینی بودند، مردم تحت تاثیر زهد و اصول اعتقادی آنها قرار گرفتند. حادثه ای در تاریخ نقل شده که یکی ازعلمای ایرانی (×1) که در یک سفر تجارتی از این کشور دیدن کرده بود، وقتی عقب ماندگی مردم را دید تصمیم گرفت در آن کشور بماند و پس از مدتی توانست شاه کشور را مسلمان کند و این مساله از خلال اسامی شاهان آن دوره که شبیه اسامی اسلامی است معلوم می شود. (10)

مجله العالم در مقاله ای تحت عنوان «موقعیت مسلمانان تایلند» می نویسد:

براساس آنچه در تاریخ موجود است اولین مرتبه که مسلمانان به تایلند رسیدنداواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم هجری بود و آنان از طریق جهانگردی و تجارت به شبه جزیره مالایا رسیدند و در مورد تجارت ادویه و تشویق مردم آن سرزمین به استفاده بیشتر از بنادر طبیعی و مواهب زندگی آن روزگار بحث و گفتگو نمودند. (11)

در مقاله اسلام در تایلند آمده است:

اسلام، در اواخر قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم میلادی توسط مالزیاییها وهمچنین تجار هندی و عرب به تایلند وارد شده و در جنوب این کشور به علت مجاورت بامالزی که یک کشور اسلامی است بسرعت گسترش یافته است. (12)

در جای دیگر آمده است:

قبلا ناحیه جنوب بخشی از تایلند به شمار نمی رفت. در واقع شبه جزیره مالایا،مسکون از قوم مالایا، به صورت کشورهای کوچکی درآمده بود که مردم آن در طول سده پانزدهم میلادی مانند اکثر مالایاییها اسلام آوردند. تایلند از سده چهارم میلادی سلسله جنگهایی را برای فتح شبه جزیره مالایا آغاز کرد که در سال 1767 با تصرف تمام کشورهای مسلمان، تا حد پایین لیگور، (ناخن سی تامارات) به اوج رسید; بدین ترتیب کشورهای اسلامی جایاس (چایا)، گراهی (سورات - تانی) و لیگور به امپراتوری تائی منضم شدند، آنگاه تاییها از لیگور فتوحات خود را به سمت جنوب گستردند و کشورهای مسلمان بیشتری نظیر، بدلونگ (پاتالونگ)، سینگورا (سونگخالا) و ستول (ساتون) رامتصرف شدند. در طول سده نوزدهم رقابت بر سر تصرف بقیه شبه جزیره مالایا میان تایلند و بریتانیا آغاز شد. در سال 1832 تایی ها کشور مسلمان پتانی (فتانی) را تسخیرکردند و دولت بریتانیا این پیروزی را در سال 1909 به رسمیت شناخت. تایلند درابتدای تصرف کشورهای مسلمان، اجازه می داد تا به وسیله سلطانهای خود اداره شوند.اما در سال 1902 حاکمان مسلمان خلع شدند; خودمختاری سرزمینهای مسلمانان ازمیان رفت و اداره مستقیم آنها به دست تایی ها افتاد. (13)

به هر حال با توجه به مطالب فوق می توان نتیجه گرفت که مسلمانان تایلند خود به اسلام تشرف نیافتند، بلکه در آن کشور به واسطه مهاجرت دریانوردان و بازرگانان مسلمان بویژه ایرانیان مسلمان و آمیزش و ازدواج آنها با پیروان دین بودایی نفوذ کرد.

تعداد مسلمانان

دولت تایلند نیز همچون سایر کشورهایی که مسلمانان در آنها در اقلیتند هیچ گاه نخواسته است آمار دقیقی از مسلمانان کشورش ارائه دهد و جمعیت مسلمانان را بسیار کمتر از تعدادواقعی قلمداد می کند. به هر ترتیب دسترسی به آمار دقیق مسلمانان تایلند بسیار مشکل است.

در این زمینه در منابع مختلف، آمارهای متفاوتی ذکر شده است که اختلاف زیادی با هم دارند.

برخی ارقام حاکی از آن است که مسلمانان 20% از کل جمعیت یعنی حدود 10 میلیون نفررا تشکیل می دهند. (14) برخی دیگر این نسبت را 11% ذکر کرده اند. (15) بعضی از مقامات مذهبی مسلمانان تایلند این رقم را بیش از 10 میلیون نفر می دانند. (16)

به موجب سرشماری سال 1975، تایلند در حدود 42 میلیون نفر جمعیت داشته است که 500/606/1 نفر از آنان مسلمان بوده اند. (17) البته این رقم آمار دولتی است و به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست.

در کتاب جدول مشخصات کشورهای جهان که توسط وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران چاپ شده، جمعیت مسلمانان تایلند حدود 000/000/4 نفر ذکر شده است. (18)

در کتاب اقلیتهای مسلمان در جهان تعداد مسلمانان تایلند 1/6 میلیون نفر یا 12% از کل جمعیت عنوان شده است. (19)

در کتاب اقلیتهای مسلمان در جهان امروز، تعداد مسلمانان تایلند در سال 1982میلادی حدود 6 میلیون نفر یا 12% کل جمعیت ذکر شده است. (20)

با توجه به مطالب فوق اگر تعداد مسلمانان تایلند را 12% کل جمعیت بدانیم، با توجه به جمعیت 000/500/54 نفری تایلند در سال 1988 (21) ، مسلمانان حدود 000/540/6 نفربوده اند.

حدود 4 میلیون نفر از مسلمانان در چهار ایالت جنوبی به نامهای بتانی - جالا «یالا» -تراتوات و ساتون سکونت دارند. اکثر این مسلمانان مالزیایی الاصل بوده اند و عده ای هم ازایران، پاکستان، هندوستان و اندونزی به تایلند مهاجرت کرده اند. (22) مسلمانان بانکوک که تعدادشان 000/800 نفر است از اخلاف زندانیانی به شمار می روند که از استانهای مالایایی آورده شده اند. مثلا در سال 1789 قریب 4000 مسلمان پتانی بازداشت و به بانکوک آورده شدند. این مهاجران اجباری بعدا با سایر مسلمانان مهاجر امتزاج کردند. دراین روند زبان مالایایی خود را از دست دادند و زبانشان تایی شد، مسلمانان دیگر بخش مرکزی تایلند نیز از نسل زندانیان مسلمانی هستند که با اسلام آورندگان محلی زیسته اند.شاید تعدادشان به حدود یک میلیون نفر برسد. مسلمانان شمال خاوری و برخی نواحی شمالی از اخلاف چامها هستند که از کامبوج، به هنگام فتح آن به دست تایلند، آورده شده اند.بسیاری از نومسلمانان تایی در این دو ناحیه زندگی می کنند. و بالاخره در شمال، بسیاری از مسلمانانی سکونت دارند که زادگان مسلمانان مهاجر ینان (چین) هستند که به هنگام شکست شورش سال 1875، خود به این کشور پناه آوردند. (23)

بنابراین می توان گفت مسلمانان تایلند در سه ناحیه متمرکزند:

در جنوب از مرز مالزی تا تنگه کرا; در شمال، در ناحیه چیانگ رای; و در ناحیه پایتخت یعنی شهر بانکوک.

وضعیت مسلمانان تایلند

پس از نفوذ اسلام به تایلند و اهمیت یافتن آن، روز به روز بر تعداد مسلمانان افزوده شدو توانستند موقعیت خاصی برای خود به دست آورند و مدارس و مؤسسات مذهبی ویژه دایر کنند که در زمان شیخ احمد قمی به اوج خود رسید. دوستان و پیروان وی توانسته بودندکلاسهای مذهبی را برای خارجیان و همچنین اهالی مقیم آیودیا برگزار کنند و به کمک همین کلاسها بسرعت بر تعداد تازه مسلمانان منطقه بیفزایند. حضور شیخ احمد در دربار سیام موجب شده بود تا تجار مسلمان براحتی بتوانند به منطقه رفت و آمد کنند و از امتیازهای بازرگانی شایسته برخوردار شوند. با توسعه کمی و کیفی نفوذ جامعه مسلمانان سیام، شاه درصدد برآمد تا آنها را به عنوان یکی از اقلیتهای رسمی مورد شناسایی قرار دهد. به این ترتیب شیخ احمد علاوه بر مناصب اداری، تجاری و سیاسی، به سمت رئیس جامعه مسلمانان سیام نیز منصوب گردید و بعدها به عنوان نخستین شیخ الاسلام سرزمین تایلندشناخته شد. (24)

در سال 1901 «شمولاکونک کورن » پادشاه وقت، قانونی را تصویب کرد که به موجب آن کلیه امور مسلمانان از قبیل ازدواج و ارث و غیره باید به وسیله قاضی مسلمان انجام گیرد و نیز «فاجیرانوذ» جانشین او مجموعه ای از قوانین را تصویب کرد که بیشتر این قوانین راجع به مسلمانان بود و نیز در سال 1932 ماده ای به قانون اساسی کشور تایلند اضافه شدبه این مفهوم که: «پادشاه کلیه معتقدات دینی را حمایت می کند

در سال 1945 طی قانونی، بر ضرورت تطبیق شریعت اسلامی نسبت به پیروان اسلام تاکید شد و آنها را از مالیات قربانی حیوانات که جنبه دینی داشته باشد معاف داشت و نیزاداره امور مساجد را تنظیم کرد و زمینهایی را برای ساختمان مساجد اختصاص داد. (25)

مشکل ملت تایلند از زمانهای دور تاکنون دوری از مراکز علمی اسلامی چون زیتونه،الازهر، نجف، دمشق، بغداد، مدینه، مکه، قم و استامبول بوده است. حضور تایلندیها در این مراکز که بر تمام جهان تاثیر داشته و علمای زیادی را تربیت کرده اند نیز بسیار کم بوده است.البته عده ای در مکه و مدینه (به دلیل مسافرت به منظور حج بخصوص در مکه می ماندند وبه کشور خود بازنمی گشتند. لذا بسیاری از علمای مدارس علمیه تایلند که فنادق نام دارنداز کسانی هستند که پانزده یا بیست سال در مکه زندگی کرده اند; و گفته می شود که بیش ازپانزده هزار تایلندی تنها در مکه اقامت دایم دارند.

وضعیت اقتصادی مسلمانان تایلند ضعیف است و نشانه هایی از وجود نقشه ای برای خرید زمینهای جنوب و اسکان غیرمسلمانان در آنها شبیه آنچه که در فلسطین اتفاق افتاد،دیده می شود و مسلمانان زمینهای خود را که در طول نسلهای متعدد مالک شده اند پیوسته از دست می دهند و این از مهمترین مشکلات آنهاست. از مشکلات دیگر اقدامات بیگانه کردن مسلمانها و تحمیل عقاید غیر اسلامی بر آنهاست. در جنوب، دولت اخیرا سعی کرد درهر مدرسه مجسمه بودا بگذارد و در این مورد بخشنامه ای صادر کرد، اما مسلمانان با این کار مخالفت کردند و تظاهرات عظیمی در «ساتون » و «بانکوک » به راه انداختند و نامه اعتراض آمیزی برای وزیر آموزش و پرورش نوشتند و پس از آن، دولت مدارسی را که اکثریت آنها مسلمانند در این مورد مخیر نمود، مسلمانان نگران آنند که قرار دادن مجسمه هابر ذهن فرزندانشان تاثیر بگذارد.

مسلمانان تایلند در دولت حضور رسمی ندارند فقط در پارلمان که بیش از دویست نماینده دارد، تنها 9 نماینده دارند و چون متفرق و پراکنده هستند نمی توانند نمایندگان خودرا در مناطق مسلمان نشین انتخاب کنند و به همین دلیل نیز در مسایل عمومی کشور دخالت مؤثر ندارند. در دستگاههای دولتی سازمانی خاص حمایت و اداره امور مسلمانان وجودندارد. تنها یک اداره مرکزی اسلامی هست که از سوی خود مسلمانها انتخاب می شود و این اداره یکی از علما را به عنوان «شیخ الاسلام » انتخاب می کند. شیخ الاسلام صلاحیت رسیدگی به امور مسلمانان را داراست و دولت نیز نظرات او را تایید می کند، اما صلاحیت واختیارات وی مطلق نیست و محدود به امور عمومی است و در مسایل سیاسی دخالت نمی کند. اما امور حسبی مانند ازدواج و طلاق و مانند آنها در مساجد محلی برگزار می شودو اداره های ثبت رسمی هم برای این کارها وجود دارد، اما قانون احکام اسلامی یا حقوق مربوط به مسلمین را به رسمیت نمی شناسند. (26)

مسلمانان تایلند در برپایی شعائر اسلامی و ساختن مساجد و مراکز اسلامی و برگزاری جشنها به مناسبتهای مختلف دینی از آزادی نسبی برخوردار هستند و از بزرگترین فعالیتهای آنان برگزاری منظم کنفرانس حج در بانکوک را می توان نام برد که نمایندگان مسلمانان مناطق مختلف تایلند در آن شرکت می کنند. احیاءگری اسلامی بارز و آشکار است و این مطلب را در محلات و رستورانها که دیوارهای آنها با آیات قرآن کریم و عکسهایی ازاماکن مقدسه بخصوص مکه معظمه تزیین شده دیده می شود. در رستورانها گوشت حلال وآماده شده عرضه می شود. لازم به یادآوری است مؤسسه های دامپروری مخصوص پرورش گاو متعلق به مسلمانان است و صاحبان آنها در سطح شهرها و روستاها گوشت با ذبح اسلامی توزیع می کنند. در مناطق مسلمان نشین تایلند اختلاف در پوشش نسبت به دیگرمناطق این کشور بوضوح دیده می شود. و آن مربوط به پوشش زنان محجبه و مردانی است که لباس آنها از دیگران پوشیده تر و غیر زننده می باشد. در جنوب، عده ای از مسلمانان بیشتر به کشاورزی و تجارت اشتغال دارند، البته شغل بیشترشان کشاورزی است. همچنین مسلمانان مالک مزارع کائوچو، بادام هندی، موز، برنج، آناناس و میوه های دیگر که تایلندبه واسطه آنها در جهان شهرت دارد، هستند. عده دیگری از مسلمانان، علاوه بر آن، دربخش صنعت صید ماهی و تجارت آن بخصوص ماهیهای زینتی به منظور صادرات مشغول فعالیت هستند. گسترده ترین شغلها تجارت ماهی زینتی می باشد و تجار بزرگ این نوع فعالیت در ادارات دولتی مشغول فعالیت می باشند.

جالا یکی از شهرهای جنوبی تایلند که اسلام در قلب آن جای دارد شهری است آرام وزیبا با مظاهر اسلامی افزونتر. بازار مرکزی شهر شلوغ است و مردم سرگرم فعالیتهای تجاری بخصوص تولید فرآورده های کشاورزی و ماهی هستند، اما چیزی که توجه انسان رابه خود جلب می کند فعالیت زنان مسلمان است که دوش به دوش مردان کار می کنند و آنچه موجب تشخیص زنان مسلمان از زنان بودایی می گردد حجاب شرعی زنان مسلمان است.مدارس اسلامی در سطح شهر جالا پراکنده است و مسلمانان بسیار علاقه مند هستند که فرزندانشان اصول دین و علوم اسلامی را فراگیرند. بسیاری از دختران ترجیح می دهند دراین مدارس تحصیل کنند زیرا تحصیل در مدارس دولتی با مشکلات عدیده توام است ازجمله آن که حجاب در مدارس و ادارات دولتی ممنوع می باشد و زنان مسلمان تایلندی ازاین ممنوعیت رنج می برند. بعلاوه مدارس اسلامی نقش بزرگی در دور نگهداشتن جوانان مسلمان از فرهنگ مخرب بودایی، به عهده دارند، چرا که فرهنگ بودایی مورد توجه علنی دولت است و از این طریق سعی می شود تا شخصیت اسلامی مسلمانان مسخ گردد. اغلب اساتیدی که در این مدارس مشغول تدریس هستند از دانشگاههای کشورهای اسلامی دروس اسلامی و زبان را فرا گرفته اند، اما امکانات مادی به منظور توسعه آموزشهای اسلامی بسیار محدود است. مدارس از لحاظ مدرس و وسایل آموزشی در مضیقه اند، به همین جهت خانواده های ثروتمند فرزندان خود را جهت تحصیل علوم دینی به کشورهای اسلامی دیگر همچون پاکستان، ایران و مصر اعزام می دارند. در تایلند به علت کمبود علما وخطبا فعالیتهای اسلامی با وجود عطش آشکار جوانان نسبت به فرهنگ اسلامی در تنگنا ومحدودیت قرار دارد. (27) بخصوص که مجاورت این کشور با برخی کشورهای دارای حکومتهای چپگرا و شرایط بی عدالتی اقتصادی حاکم بر آن زمینه را برای گرایش به چپ فراهم ساخته است.

بنابراین بسیار بجا و مناسب خواهد بود که دولت جمهوری اسلامی بویژه مقامات وزارت ارشاد اسلامی و وزارت امور خارجه ارتباط با مسلمانان را گسترده تر کنند و دراین جهت ارسال مبلغ، کتاب و اعطای بورس به دانشجویان مسلمان تایلندی از جمله اقدامات مفید تواند بود.

شیعیان تایلند

چنان که گفته شد در زمان سلطنت «نارسون » (1591-1605 میلادی) گروهی از تجارایرانی اهل قم به رهبری شخصی به نام شیخ احمد به تایلند رفتند. این گروه از ایرانیان مذهب تشیع را در تایلند پایه گذاری کردند و به کسب و تجارت مشغول شدند. شیخ احمد با زنی ازاهالی تایلند ازدواج کرد و کم کم یکی از تجار معتبر و سرشناس پایتخت گردید و پادشاه سیام(تایلند) به او لقب «پیاشیخ احمد رتنارات ستی » اعطا نمود.

پس از شیخ احمد پسرش جانشین او شد و دیگر ایرانیان نیز در دستگاههای دولتی سیام به مقامات عالیه رسیدند.

مؤلف کتاب سفینه سلیمانی (سفرنامه سفیر ایران به سیام) که شرح سفارت محمدحسین بیک سفیر شاه ایران (شاه سلیمان صفوی) نزد پادشاه سیام در سالهای 1096-1098 ه ق(86-1685 میلادی) است، در حدود 80 سال بعد از ورود تجار ایرانی به تایلند هنگام ورود به قصبه «پتچ بوری » راجع به شیعیان می نویسد:

سید مازندرانی که در آن جا حاکم و صاحب اختیار بود به استقبال شتافته، لوازم مراسم خدمتکاری به تقدیم رسانید و از آن جا به ناونشسته، روز دیگر به قریه مسمی به «سوهان » وارد گردیدند و آن قصبه متصل به شهر ناو و در نهایت صفا و خرمی است...چون به حوالی آن جا رسیده چلبی نام مردی از مردم روم که به آن ولایت آمده و به تشرف تشیع مشرف شده حال ساکن و راجه آنجاست به ناو طولانی که آن را کنجه (×2) گویند، و سواری وزرا و معتبران آن ولایت و باعث اعتبار ایشان است نشسته به استقبال آمد. (28)

و در جای دیگر می نویسد:

بنابر آن که محرم سنه 1098 هجری رسید و این پادشاه در بدو حال که به مسندفرمانفرمائی آن ولایت به دستیاری مردم ایران که به مراسم تعزیه اباعبدالله الحسین علیه السلام مشغول می بوده اند نشسته، مقرر داشته بود که هر سال مردم مغولیه (×3) به رویه و کیش خویش تعزیه دارند و در جنب خانه خود حسب الصلاح مرحوم آقا محمد بتخانه ای راشکسته، مسجدی و فضایی ساخته و مقرر داشته که آنچه فرش و اسباب و شربت و شمع یا چراغ و مایحتاجی که در کار باشد با مبلغی نقد از سرکار هر سال به ایشان بدهند. (29)

مطالب فوق مؤید این مطلب است که شیعیان تایلند به کارهای دولتی اشتغال داشته ودارای آزادی کامل بوده اند که حتی مراسم تعزیه امام حسین علیه السلام را نیز انجام می داده اند.

با وجود اشتغال به کارهای دولتی، ایرانیان همچنان به مذهب اولیه خود یعنی تشیع وفادار باقی ماندند تا این که در سال 1750 میلادی یعنی در زمان سلطنت «برم کت »(1733-1758) که پادشاهی متعصب به کیش خود بود شرکت ایرانیان در مراسم رسمی که در معابد بودایی برگزار می گردید اجباری شد، یعنی عملا اشتغال به کارهای دولتی مشروطبه پذیرش دین بودایی گردید. از این رو رهبر ایرانیان که در آن زمان «پیاپت پی جائی » بوددر معبد «پرایت تابات » حضور یافت و در برابر پادشاه و کشیش اعظم به طریقت بودا گرویدو به پیروی از او گروه کثیری از بازماندگان مهاجران ایرانی نیز تشیع را رها کرده و بودایی شدند. ولی گروه دیگری همچنان در کیش خود باقی ماندند و بیشتر شیعیان تایلند که تعدادآنان در حال حاضر از دو هزار نفر تجاوز می کند و در محله تونبوری شهر بانکوک متمرکزهستند از بازماندگان همان مهاجران ایرانی می باشند. (30)

شیعیان تایلند در حال حاضر در بانکوک دارای چهار مسجد به نامهای مسجد شاهی،مسجد خوشبخت، مسجد فلاح و مسجد الاعانة الاسلامیه هستند که طبق قانون تایلند تحت نظارت بزرگان شیعه تایلند اداره می شوند که بیشتر آنان از طبقه متوسط کشور هستند.

تاکنون هیچ یک از شیعیان تایلند برای تحصیل علوم دینی به عراق و ایران و دیگر مراکزعلمی اسلامی مسافرت نکرده اند. از این رو همه شیعیان تایلند به زبانهای عربی، فارسی واردو آشنایی ندارند. البته در جلسات مذهبی از کتاب جامع عباسی و مفاتیح الجنان استفاده می کنند و در ماه محرم به زبان فارسی به ذکر فضایل و مناقب اهل بیت می پردازند.

در سال 1969 میلادی جناب آقای غلام رضا مدیر «مسجد الاعانة الاسلامیه » و کاپیتان نیروی دریایی که از نسل شیخ احمد قمی است، به منظور زیارت مشاهد مشرفه عراق،ایران، عربستان سعودی، مصر، هندوستان و پاکستان مسافرت کرد و در این سفرها به خدمت آیات عظام مراجع عالیقدر تقلید نجف و قم و مشهد رسید و آیة الله سید محسن الحکیم طاب ثراه به ایشان وعده دادند که برای شیعیان تایلند یک نفر مبلغ مذهبی اعزام دارند. یک نامه نیز به مرحوم «پویا» در کراچی نوشتند که یک نفر روحانی برای شیعیان تایلند تعیین کنندولی متاسفانه با درگذشت آن مرحوم این وعده عملی نشد.

به هر حال در اثر فعالیتهای آقای غلام رضا در سال 1973 میلادی یک مرکز تعلیمی اسلامی ساخته شد و الحمدلله فعلا نوجوانان تایلند از برنامه های آن جا استفاده می کنند.بخصوص نشریات مذهبی که از کشورهای خارجی می رسد توزیع می شود و مورد توجه قرار می گیرد.

در سالهای اخیر (حدود 15 سال قبل) چهار نفر از جوانان شیعه تایلند که بعضی از آنها ازنسل شیخ احمد قمی هستند، برای تحصیل علوم دینی به حوزه علمیه قم آمدند و دردارالتبلیغ اسلامی قم (در بخش عربی) به تحصیل پرداختند و پس از فراغت از تحصیل برای تعلیم و تربیت شیعیان به کشور خود بازگشتند. (31)

در حال حاضر مساجد شیعیان در بانکوک تحت سرپرستی مرکزی به نام «مرکز گسترش فرهنگ اسلام » اداره می شوند. این مرکز با همکاری انجمنی به نام «انجمن دوستی جوانان شیعه » عهده دار امور مذهبی شیعیان تایلند می باشد. این دو مرکز می کوشند با ترجمه کتابهای اسلامی به زبان تایلندی و ترتیب دادن جلسات مذهبی برای طبقات مختلف شیعیان تایلند به وظایف خود عمل کنند. فعالیتها و اخبار مربوط به شیعیان در نشریه ای که توسط این دو مرکز منتشر می شود، به آگاهی عموم می رسد. (32)

علاوه بر دو مرکز یاد شده، اخیرا مؤسسه ای به نام «مرکز اسلامی اهل البیت » توسط «سید محمد زکی » یکی از روحانیان مسلمان احداث شده است که در زمینه فرهنگی،هدفهای بزرگ و وسیعی را دنبال می کند. علاوه بر برگزاری میزگردها در مناسبتهای مختلف مانند میلاد پیغمبرصلی الله علیه وآله و هفته وحدت و هفته امام حسین علیه السلام نماز جمعه نیز برگزار می شود وشب جمعه جلسه دعا و نیایش تشکیل می گردد و در شب یکشنبه به عنوان روز آخر هفته جلسه های هفتگی فرهنگی منعقد می شود و ازعلما و دانشمندان محلی و خارجی برای شرکت در این جلسه دعوت به عمل می آید. مرکز اهل البیت همچنین تحریر و چاپ و ترجمه کتابهای اسلامی را به عهده دارد و تاکنون بیش از 25 جلد کتاب در زمینه های مختلف عبادی، عقیدتی، اخلاقی و تاریخی چاپ کرده که با استقبال بی نظیر مسلمانان مواجه شده است. این مرکز مقدمات ایجاد کتابخانه ای در مسجد را فراهم کرده و اعزام طلبه را برای تحصیل در حوزه ها و مراکز علمی اسلامی برعهده گرفته است و تاکنون بیش از بیست طلبه دختر و پسر را اعزام کرده و مخارج تحصیل آنان را از خود تایلند تامین می کند. یک نشریه به نام «خانواده مسلمان » از طرف مرکز به زبان محلی هر پانزده روز یک بار منتشر می شودکه قصد توسعه آن هم هست. مرکز اهل بیت همچنین از طریق هماهنگی با گروهها و تشکیلات اسلامی موجود در جهت حمایت و تشویق برگزاری کنگره ها فعالیت می کند. (33) درقسمتهای بعدی این مرکز به صورت مفصل معرفی خواهد شد.

مراکز و مؤسسات فرهنگی - مذهبی مسلمانان

مسلمانان تایلند برای مقابله با فشارهای دولت تایلند به منظور تبدیل فرهنگ اسلامیشان به فرهنگ بودایی، سعی می کنند مراکز فرهنگی اسلامی احداث کنند. برخی ازاین مراکز به شرح زیر می باشند:

1- مؤسسه اهل البیت علیهم السلام

مؤسسه اهل البیت در سال 1979 تاسیس شد. این مؤسسه فعالیت خود را ابتدا به صورت مدرسه ای کوچک آغاز کرد که با کمکهای مالی مسلمانان تایلند ساخته شده بود و سپس به مرکز فعلی منتقل شد.

ساختمان مؤسسه سه طبقه است. طبقه همکف شامل قسمت اداری، سالن ورزش وآموزشگاه زبانهای خارجی است. همچنین نمازخانه و یک سالن و کتابخانه در طبقه اول قرار دارد. انواع کتب مرجع و گرانقیمت عربی و کتب انگلیسی و تایلندی و فارسی و بعضی از مجلات تایلندی و دیگر کشورهای اسلامی در این کتابخانه نگهداری می شود. در طبقه دوم اتاق مخصوص نگهداری نوارهای ویدیویی واقع شده که در آنها انواع بحثها و گفتگوهاو سرودهای اسلامی و جشنهای دینی که در مؤسسه اهل البیت و یا دیگر مؤسسات اسلامی برگزار می شود ضبط شده است.

فعالیت مؤسسه در تابستان که مدارس تعطیل است نیز ادامه می یابد. دختران و پسران در دروس استاد اسلامی شرکت می کنند و دانشجویان تایلندی که در دانشگاههای کشورهای اسلامی به تحصیل مشغولند و در ایام تعطیلی نزد خانواده هایشان بازمی گردند،در جلسات بحث و گفتگو شرکت می کنند. طلبه در این جا دروس ادبیات عرب، فقه، اخلاق، تاریخ اسلام و سیره نبوی را می خواند.

مؤسسه سالنی مجهز را به فعالیتهای ورزشی اختصاص داده است تا پاسخگوی نیازهای جوانان مسلمان باشد و مانع از تباهی آنان در باشگاههای مختلف تایلند گردد.

نیمی از اعضای مؤسسه را زنان تشکیل می دهند. آنان نقشی خطیر، سرنوشت ساز ودشوار در تربیت کودکان بر طبق موازین اسلام به عهده دارند. (34)

در سطح اقتصادی مرکز اهل بیت سعی می کند برای مسلمانان بیکار زمینه های اشتغال فراهم نماید، در مناطق فاقد مسجد، مسجد بسازد و به تعمیر مساجد کمک کند. مرکز اهل بیت به بعضی از خانواده های فقیر در حد توان خود کمک می کند و به کسانی که نسبت به پوشش اسلامی علاقه نشان می دهند، برایگان چادر می دهد. (36)

2- مرکز اسلامی بانکوک

مرکز اسلامی بانکوک در محله «بنگراک » شهر بانکوک قرار دارد و عهده دار امورمسلمانان تایلند است.

فعالیتهای این مرکز به شرح زیر است:

1- سرپرستی مسلمانان در کلیه امور دینی و اجتماعی.

2- اداره امور مربوط به مساجد و تهیه مخارج ساختمان و تعمیرات آنها.

3- اجرای برنامه های تبلیغی از طریق تهیه و توزیع نشریات اسلامی و برگزاری سخنرانیهای مذهبی در مساجد و از طریق رادیو. برنامه های اسلامی رادیو تایلند، ازد ومرکز رادیویی در پایتخت و در جنوب به زبانهای «تای » و «مالی » پخش می شود. رادیوبانکوک هر هفته عصر شنبه و صبح یکشنبه، و رادیوی جنوب هر شب نیم ساعت برنامه های ویژه برای مسلمانان پخش می کند. این برنامه ها شامل تلاوت آیاتی از قرآن کریم،سخنرانیهای مذهبی و اخبار جهان اسلام هستند.

مرکز اسلامی بانکوک با برخی از کشورهای اسلامی ارتباط دارد و از کمکهای آنهابهره مند می شود. (37)

علاوه بر مراکز اسلامی، حدود 400 مدرسه (پونداک) مربوط به مسلمانان وجود دارد.در مدارس تایلند اسلام تدریس نمی شود. همان گونه که قبلا نیز ذکر شد مسلمانان بسیارعلاقه مند هستند که فرزندانشان اصول دین و علوم اسلامی را یاد بگیرند و این مطلب اصالت اسلامی آنان را حفظ می کند. دختران زیادی تحصیل در این مدارس را ترجیح می دهند زیرا تحصیل در مدارس دولتی با مشکلات عدیده همراه است از جمله آن که حجاب در مدارس دولتی ممنوع است. بعلاوه این مدارس نقش بزرگی در دور نگهداشتن جوانان مسلمان از فرهنگ مخرب بودا به عهده دارند. (38)

در تایلند تعداد اندکی از مسلمانان به آموزش سطح کالج دست پیدا می کنند. تنهامعدودی فارغ التحصیل دانشگاهی از جمله حدود 40 پزشک و 30 مهندس در میان آنان وجود دارد. (39)

مساجد مسلمانان

مسلمانان تایلند به مساجد علاقه زیاد دارند. در بانکوک علی رغم این که شهری توریستی و پر از مظاهر فساد است، 165 مسجد وجود دارد. اما در جنوب کشور تعدادمساجد و مراکز اسلامی بی اغراق به هزاران می رسد و شوراهای اسلامی زیادی هم وجوددارد که بر این مساجد و مراکز نظارت دارند. (40)

تعداد مساجد تایلند باید حدود 2500 باب باشد، لیکن شمار آنها که برابر فرمان سلطنتی سال 1947 به ثبت رسیده اند 2078 است. از این تعداد 414 باب در استان پتانی، 339 باب در استان ناراتی وات، 213 مسجد در استان سنگخالا، 169 مسجد در استان یالا، 139 باب در بانکوک و بقیه در سایر نقاط تایلند قرار داشته اند.

از نظر ناحیه ای 1695 مسجد در جنوب، 346 مسجد در ایالات مرکزی، 18 باب درشمال غربی و فقط یک مسجد در شمال موجود بوده است. (41)

در حال حاضر در بعضی از ایالتها 400 مسجد وجود دارد. در کنار هر مسجد یک مرکزآموزش اسلامی هم ایجاد شده که در مجموع 800 مرکز اسلامی می شود. (42)

قبلا گفته شد که شیعیان تایلند در بانکوک چهار مسجد دارند که طبق قوانین تایلند تحت نظارت بزرگان شیعه اداره می شوند.

چگونگی ورود ایرانیان و تاثیر آنها در تایلند

بنابر آنچه در میان بازماندگان ایرانیان تایلند شایع است، استقرار ایرانیان در این کشوربه رهبری شخصی به نام شیخ احمد بوده است.

شیخ احمد قمی در سال 922 قمری (1543 میلادی) در محله پایین شهر قم متولد شد.سالهای اولیه زندگی را به تحصیل دروس اسلامی مشغول و پس از مدت زمانی کوتاه لقب شیخ یافت. دوران جوانی شیخ احمد با تاسیس سلسله صفویه در ایران مقارن بود. بااستحکام قدرت سلسله صفوی و توسعه روابط ایران با کشورهای دیگر، هیاتهای مذهبی وتجاری از ایران به سوی دیگر کشورها رهسپار شدند.

تقریبا در پایان قرن شانزدهم و حدود ده سال پس از آغاز سلطنت «نارسون » یک کشتی زیبا و بزرگ ایرانی پس از سفری پر مخاطره به قصد توقف رهسپار آیودیا پایتخت سابق تایلند شد. به دلیل رونق تجاری آیودیا، گروههای زیادی از تجار اروپایی، عرب و ایرانی در این شهر به سر می بردند.

مدیریت کشتی بر عهده شیخ احمد بود. وی در آن زمان حدود پنجاه سال داشت و هوش و ذکاوت بسیار داشت و به چند زبان خارجی مسلط بود. تعدادی از تجار و ملاحان از جمله محمدسعید برادر کوچکتر شیخ، وی را همراهی می کردند.

تاریخ نویسان معتقدند که در آن زمان به دلیل حضور وسیع نمایندگان خارجی، فضایی آزاد و مناسب برای فعالیتهای تجاری - فرهنگی در پایتخت سیام به وجود آمده بود و دولت به کسانی که درصدد فعالیتهای مذهبی بودند، چندان سخت نمی گرفت، همین وضع موجب شد تا شیخ احمد بتواند نوعی فعالیت دوگانه تجاری - مذهبی را آغاز کند. او پس از یک دهه فعالیت پرتلاش گروه «چائومن » را به وجود آورد; گروهی که او را در تبلیغ آیین اسلام وروابط بین المللی یاری می دادند.

پس از ده سال اقامت در آیودیا، شهرت شیخ چندان زیاد شده بود که ملاقات و همکاری با او در امور تجارتی و فرهنگی جزو آرزوهای خانواده های بزرگ و معروف شهر شده بود.در همین زمان شیخ با دختری جوان از خانواده ای متشخص به نام «اب چوای » ازدواج کرد.از این وصلت یک دختر و دو پسر حاصل آمدند. پسر بزرگتر «چوئن » نامیده شد و پسرکوچکتر پیش از این که به ده سالگی برسد درگذشت. دختر نیز «شی » نام داشت و با این فرزندان نخستین شاخه خانواده تایلندی تبار شیخ احمد قمی شکل گرفت.

موقعیت تجاری شیخ احمد باعث شد تا از سوی تعدادی از بازرگانان به عنوان رئیس صنف انتخاب شود و همین انتخاب به او امکان داد تا هر چند گاه یک بار به دیدار شاه برود وامتیازهای مهمی برای رونق کارهای خود و یارانش به دست آورد.

در این هنگام نارسون کبیر درگذشته و برادرش «اکاتوت ساروت » به قدرت رسیده بود.از آنجا که سلطان جدید برخلاف برادرش به فعالیتهای نظامی علاقه چندانی نداشت و بیشتربه توسعه اقتصادی آیودیا می اندیشید، طبیعی بود که تجار هوشمند و کاردان موقعیت مناسبتری یافتند و زمینه بسط قدرتشان بیشتر شد.

به دلیل دوستی نزدیک میان شیخ احمد و «چاموئن سوراساکتی »، یکی از درباریان،رفت و آمد وی به دربار گسترده شد و این موقعیت را پیدا کرد که از نزدیک در جریان تحولات داخلی دربار که پس از سلطنت اکاتوت ساروت با درگیریهای سیاسی میان شاهزادگان همراه شده بود، قرار بگیرد.

درست در همین زمان، استعمارگران هلندی و در کنار آنها سیاستمداران انگلیسی نیز به منطقه وارد شدند و قابت شدید سیاسی و تجاری میان نیروهای استعمارگر بزرگ و تجار وصاحب منصبان سیامی ایجاد شد. شیخ احمد با زیرکی، خود را از درگیر شدن در این رقابتهای پیچیده و خطرناک دور نگه داشت و کوشید تا به تبلیغات اسلامی خود گسترش بخشد.

در فضای آشفته سیاسی سیام در سالهای 1605 تا 1615 چاموئن سوراساکتی، نفوذ خودرا در دربار افزایش داد و در سالهای 1609 و 1610 با کمک به «سونگ هام » در کسب مقام سلطنت به صورت یکی از متنفذترین شخصیتهای کشور درآمد. شاه وزارت امور داخلی ومدیریت تجارت خارجی را به وی سپرد و او نیز مسؤولیت مدیریت امور اقلیتهای خارجی را به عهده شیخ احمد گذاشت. بی تردید، موقعیت فرهنگی و تجاری شیخ احمد، همراه باشخصیت نمونه اش در روابط اجتماعی، تاثیر فراوانی در به دست آوردن سمت مشاورت وزیر و مدیریت توسعه بندر و گمرک آیودیا داشته است. به این ترتیب شیخ احمد از تجارت به سیاست گرایید.

با توسعه نفوذ شیخ در دربار، شاه وی را به سرپرستی گمرک، مسؤول روابط اقلیتهای خارجی و مدیریت بندر منصوب کرد. به عبارت دیگر او دومین فرد پس از وزیر امورخارجی و بازرگانی شد.

هنگامی که نزدیکترین دوستش چاموئن سوراساکتی درگذشت، شیخ احمد به جانشینی وی منصوب شد. نکته جالب اینجا است که تا هشت نسل، تمام جانشینان شیخ احمد در این منصب، همگی از فرزندان او بودند. (43)

شیخ احمد در تمام دوران سلطنت «اکاتت سرات » (1605-1610م) و «سنگتام »(پادشاه عادل 1610-1628م) در مقام خود باقی ماند. اما در سال 1628 میلادی به علت کبر سن از کار برکنار شد. ولی ظاهرا برکناری وزیر ایرانی با وقایع دوران کوتاه سلطنت «جتا» بی ارتباط نبوده است، چه، پس از جلوس «پراسرت تنگ » (1630-1657) و اخراج ژاپنی ها شیخ احمد لقب «چوپیا» گرفت و از آن پس «چوپیا شیخ احمد راتاناتی بودی »نامیده شد.

پس از فوت شیخ احمد پسرش جانشین او گردید و اولاد وی تا سقوط ایودیا (1767م)در سمت «چوپیا مهارت تائی » خدمت می کردند، که متصدی آن مسؤول کلیه امور اداری ودارای مقامی مشابه وزیر کشور بود. (44)

به هر حال طی مدت اقامت و زعامت شیخ احمد در سیام، تحولات مهمی چه در زمینه سیاسی و چه از نظر فرهنگی و اجتماعی در این سرزمین به وقوع پیوست. در این مدت حکومت مستقل سیام تشکیل شد و بر رقبای کوچکش در مناطق اطراف چیره گشت. با ورودشیخ احد به آیودیا و تشکیل تاسیسات اسلامی توسط وی در این منطقه، برای نخستین باراسلام به صورت جدی در سرزمین تایلند رواج یافت.

مذهب شیعه و خط عربی و زبان فارسی، به واسطه نفوذ شیخ احمد و پیروانش درسرزمین تایلند گسترش یافت و اصطلاحات اسلامی به زبان فارسی در میان مسلمانان این منطقه رایج شد، چنانچه مسلمانان تایی، واژه «نماز» را به همین صورت فارسی می شناسندو تنها کسانی که عربی می دانند مترادف آن یعنی صلات را به کار می برند.

در حال حاضر مقبره شیخ احمد قمی، واقع در دانشکده تربیت معلم شهر آیودیا، همچون مزار یکی از مهمترین شخصیتهای سیاسی و فرهنگی تایلند به شمار می رود و با بنایی اسلامی تزئین شده است. گنبد طلایی رنگ بنا و معماری ویژه اش به خوبی هویت اسلامی وخصیصه های فرهنگی شیخ احمد را باز می نمایاند. در مقابل مقبره کتبیه ای سنگی قرار داردکه به صورتی مختصر اما دقیق زندگینامه وی بر آن نقش شده است. در این کتیبه سنگی زیبابه زبان انگلیسی و تایلندی چنین آمده است:

«شیخ احمد، نخست وزیر دولت تایلند در آیودیا، در محله پایین شهر در شهر قم،مرکز اسلامی ایران، در سال 1543م متولد شد، شیعه اثنی عشری بود و در زمان شاه نارسون کبیر به آیودیا مهاجرت کرد...»

سنگ مزار شیخ احمد از مرمر سفید به ارتفاع بیش از یک متر ساخته شده است و همه روزه با گلهای رنگارنگ تازه تزیین می شود. در کنار سنگ قبر، گاهگاه عودی روشن دیده می شود که به زایران غیر مسلمان تعلق دارد و نشان می دهد که کرامات شیخ از محدوده پیروان اسلام گذر کرده و بوداییان منطقه را نیز دربرگرفته است./ (45)

پس از شیخ احمد، مهاجران دیگری از نقاط مختلف ایران به مهاجرین اولیه پیوستند وخود و احفاد آنان در دستگاههای دولتی سیام به مقامات عالیه رسیدند.

پس از روی کار آمدن سلسله سلاطین فعلی (چکری) در سال 1787 میلادی یکی ازایرانیان سیامی به نام «بونگ » «اوک پرایا کلاهم » یعنی فرمانده قوا و وزیر جنگ گردید.

اعقاب او که با نام خانوادگی بونگ مشهورند با خاندان سلطنتی سیام وصلت کردند و درقرن نوزدهم در زمان سلطنت راما چهارم (1851-1868) و راما پنجم (1868-1910) دونفر از آنان والاحضرت خطاب می گردیدند. مخصوصا در زمان طفولیت شاهزاده «چولالنگرن » که تحت عنوان راماپنجم سلطنت کرد، یکی از شاهزادگان بونگ با لقب «چوپریاسی سوریاونگ » نایب السلطنه او گردید. نایب السلطنه شخصا تربیت شاه جوان راء;ج لله ظظزیرنظر گرفت و از کودکی یازده ساله، پادشاهی با افکار مترقی و اقدامات اصلاح طلبانه تربیت کرد که در زمره سلاطین بزرگ سیام به شمار می آید. ولی کم کم راماپنجم مشاغل عالی مملکتی را به شاهزادگان و بستگان نزدیک خود اختصاص داد و از قدرت خاندانهای قدیمی کاست. مع ذلک اعضای خانواده بونگ تا انقلاب سال 1932 مقامهای بالا را اشغال کرده بودند و هنوز هم این خاندان جزء خاندانهای اشرافی و اصیل کشور تایلند محسوب می گردد. (46)

مؤلف کتاب سفینه سلیمانی درباره به سلطنت رسیدن پادشاه سیام «نرائی » و وضعیت ایرانیان مقیم آن کشور مطالبی نوشته است که خلاصه آن به شرح زیر است:

پادشاه «سری وراونگ » در سال 1656 وفات یافت و برادرش جانشین وی گردید.ولی نرائی پسر وی با مساعدت ایرانیان عموی خود را دستگیر و او را به قتل رساند وخود به سلطنت نشست (8 محرم 1068 هجری قمری). نرائی یکی از بزرگترین سلاطین سیام محسوب می گردد. در زمان او ایرانیان مقامهای عالی مملکتی را اشغال نمودند وحتی گارد محافظ او نیز از آنان تشکیل می شد. این پادشاه در طرز لباس پوشیدن و غذاخوردن و سایر رسوم از دربار صفوی تقلید می کرد و حتی برای مقابله با دشمنان خارجی از شاه سلیمان صفوی مدد خواست ولی کم کم به علت عدم لیاقت و دو دستگی جامعه ایرانی سیام و فشار اروپاییان مخصوصا هلندیها و انگلیسیها نرائی به فکر استمداد ازلوئی چهاردهم افتاد.

این پادشاه در ابتدای سلطنت امور مهم کشور را به فردی به نام عبدالرزاق که گیلانی الاصل بوده و در آن ولایت متولد شده و با پادشاه نشو و نما یافته بود می سپارد واو را صاحب اختیار خود می سازد. شخص اخیر نیز مرتبه خود را گم کرده و به ظلم و فسق می پردازد تا بالاخره مغضوب می شود و به حبس می افتد و در همان جا از دنیا می رود.

پس از عبدالرزاق حکومت فردی به نام آقا محمد از اهالی استرآباد که بسیارنیکو خصلت و درست کردار بود رسید. وی که برای تجارت به آن سرزمین رفته و در آن جا ساکن شده بود آداب و رسوم مردم آن سرزمین را فرا گرفته و در مدت کمی به اعتبارفراوان دست یافت، به طوری که وزیر و صاحب اختیار پادشاه شد. وی آنچه در توان داشت انجام داد و در آبادی و انتظام امور مملکت سعی بسیار کرد.

مؤلف سفینه در جای دیگر می نویسد:

چون پادشاه سیام به تحقیق و تشخیص تاریخ گذشته علاقه داشت به هر طایفه دستورداد که برگزیده حکایتها و روایتها را به زبان سیامی ترجمه کنند و چون ادیبان ونویسندگان آنان از عهده این کار برنمی آمدند لذا سید دردمندی از مردم خراسان که دارای کمال بود مقرر کردند که خلاصه مضامین شاهنامه را جهت اطلاع و استماع مردم آن جا بنویسد. نامبرده به فرموده عمل نمود و چون به جایی رسید که سیاوش در حالت تهمت بر صدق گفته خود به آتش قسم خورد و چون حق به جانب بود مانند برق از آتش گذشت، می گوید که این کتاب شماست و قسم خوردن او به آتش دلیل روشنی است براین قسم، پس شما چرا از آن ابا کرده اید و آن سید دلایلی که از روز روشنتر و از شعله سوزان تندتر است در جواب ذکر می کند. (47)

با توجه به مطالب فوق ملاحظه می شود که ایرانیان از بدو ورود به تایلند اثرات بسیارزیادی در فرهنگ و تمدن آنجا گذاشتند و به مقامات عالی تا حد وزارت رسیدند و فرهنگ و تمدن و برخی از کتابهای ایرانی را در آنجا نشر دادند.

نحوه رفتار دولتهای تایلند با مسلمانان

مسلمانان تایلند گرفتار قیدوبندهای گوناگون هستند. از جمله آنها نداشتن حق انتخاب نامهای اسلامی برای فرزندان خویش است. این موضوع در پارلمان تایلند مطرح شده و تاحدودی تعدیل قائل شده اند. مشکل دیگر محدودیت ادای فرایض مذهبی است، درسازمانهای دولتی، بویژه در ارتش، جوانان مسلمان نمی توانند فریضه نماز را به جا آورند،در حالی که وادار می شوند در مراسم دینی بودایی حاضر شوند. (48)

مخالفت مقامات دولت تایلند با حجاب اسلامی نیز مشکلاتی را برای زنان مسلمان به وجود آورده است. مجله عربی العالم در گزارشی تحت عنوان حجاب در تایلند نوشته است:

اصرار کارمندان و دانشجویان مسلمان تایلندی به استفاده از پوشش اسلامی و مخالفت مقامات دولتی با این امر سبب بروز بحران جدیدی در دولت تایلند شده است.

علی رغم آن که قانون اساسی تایلند مردم را در عمل به عقاید مذهبی خود آزاد گذاشته است، اخیرا دوازده دختر دانشجو به دلیل استفاده از پوشش اسلامی از دانشکده امور تربیتی استان یالا اخراج شدند.

این قبیل رفتارها همه روزه اتفاق می افتد و زنان و دختران مسلمان از سوی مقامات دولتی مورد توهین و آزار قرار می گیرند. (49)

به همین دلیل اخیرا تظاهراتی برپا شد و یادداشت اعتراض آمیزی برای دولت نوشته شده و تلاشها برای واداشتن کومت به دادن اجازه حجاب به زنان مسلمان ادامه دارد. (50)

امید است در آینده نزدیک شاهد آزادی هر چه بیشتر مسلمانان تایلند در انجام فرایض دینی باشیم.

پی نوشتها و مآخذ

1. سعیدیان، عبدالحسین، کشورهای جهان، انتشارات علم و زندگی، چاپ اول، 1365، ص 332.

2. شاملویی، حبیب الله، جغرافیای کامل جهان، انتشارات بنیاد، چاپ ششم، خرداد 1363، ص 177.

3. محجوب، محمود، یاوری، فرامرز، گیتاشناسی کشورها، انتشارات گیتاشناسی، چاپ دوم، دیماه 1362، ص 110.

4 . رولاتیشوا، کشورهای جنوب شرقی آسیا، ترجمه غلامعلی سرمد، انتشارات شبگیر، چاپ دوم،فروردین 1356، ص 107.

5. EDITIONS LA DECOUVERTE, LETAT DU MONDE, 1990, P. 357.

6. ر.ک: کشورهای جنوب شرقی آسیا، ص 107.

7. الف: ر.ک: گیتاشناسی کشورها، ص 111; ب: رک: کشورهای جهان، ص 333.

8. مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، جلد اول و دوم، دفتر انتشارات اسلامی، زمستان 1362، ص 348.

9. مجله اطلاعات هفتگی، شماره 1361 مورخ 7/8/1366، ص 61و62.

10. روزنامه رسالت، شماره 220 مورخ 22/7/1365.

11. روزنامه کیهان، شماره 14670 مورخ 15/10/71.

12.مهاجری، مسیح، اسلام در ژاپن، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سوم، بهار 1362، ص 28.

13. کتانی، علی، اقلیتهای مسلمان در جهان امروز، ترجمه محمدحسین آریا، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، چاپ اول، 1368، ص 172.

14. رک: روزنامه کیهان، شماره 14670، مورخ 15/10/71.

15. مرغی، جاسم، اوضاع معاصر کشورهای اسلامی، ناشر نمایشگاه دائمی کتاب، چاپ اول، مهرماه 1363، ص 9.

16. رک، روزنامه رسالت، شماره 220، مورخ 22/7/1365.

17. رک، اسلام در ژاپن، مقاله اسلام در تایلند، ص 26.

18. وزارت امور خارجه، جدول مشخصات کشورهای جهان، چاپ اول، اسفند 1362، ص 5.

19. کرمانی، ایرج (مترجم)، اقلیتهای مسلمان در جهان، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، 1370،ص 257.

20. رک: اقلیتهای مسلمان در جهان امروز، ص 285.

21. EDITIONS LA DECOUVERTE, LETAT DU MONDE, 1989-1990, P. 196.

22. مجله اطلاعات هفتگی، شماره 2264، مورخ 5/8/64، ص 46.

23. رک، اقلیتهای مسلمان در جهان امروز، ص 173-172.

24. ترقی جاه، مسعود، مقاله با شیخ احمد در آیودیا، مجله نامه فرهنگ، سال سوم، شماره اول، شماره مسلسل 9، ص 164.

25. رک: مجله اطلاعات هفتگی، شماره 2361 مورخ 7/8/66، ص 62.

26. رک: روزنامه رسالت، شماره 220 مورخ 22/7/1365.

27. رک: روزنامه کیهان، شماره 14670، مورخ 5/10/71.

28. محمد ربیع بن محمد ابراهیم، سفینه سلیمانی (سفرنامه سفیر ایران به سیام) تصحیح، تمشیه وتعلیقات، دکتر عباس فاروقی، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، تهران، 1356، ص 43 و 44.

29. همان منبع، ص 75.

30. همان منبع، تعلیقات شماره 51، ص 280.

31. مجله درسهایی از مکتب اسلام، نامه ای از شیعیان تایلند، شماره 11، سال 18، صفر 1399،ص 59 و 60.

32. رک: اسلام در ژاپن، مقاله اسلام در تایلند، ص 31.

33. رک: روزنامه رسالت، شماره 220 مورخ 22/7/1365.

34. رک: روزنامه کیهان، شماره 14670، مورخ 15/10/1371.

35. رک: روزنامه رسالت، شماره 220 مورخ 22/7/1365.

36. رک، اسلام در ژاپن، مقاله اسلام در تایلند، ص 29 و 30.

37. رک: روزنامه کیهان، شماره 14670، مورخ 15/10/1371.

38. رک: اقلیتهای مسلمان در جهان امروز، ص 174.

39. رک: روزنامه رسالت، شماره 220 مورخ 22/7/1365.

40. رک: اقلیتهای مسلمان در جهان امروز، ص 173.

41. رک: روزنامه رسالت، شماره 220 مورخ 22/7/65.

42. ترقی جاه، مسعود، مقاله با شیخ احمد در آیودیا، مجله نامه فرهنگ، سال سوم، شماره اول، شماره مسلسل 9، ص 162 تا 164.

43. رک: سفینه سلیمانی، تعلیقات شماره 51، ص 279.

44. رک: مقاله با شیخ احمد در آیودیا، ص 166، 167، 169.

45. رک: سفینه سلیمانی، تعلیقات شماره 51، ص 279، 280 و 281.

46. همان منبع، ص 65، 92 تا 97.

47. روزنامه اطلاعات هفتگی، شماره 2264 مورخ 5/8/64، ص 47.

48. روزنامه جمهوی اسلامی، شماره 2620، مورخ 23/3/67.

49. رک، روزنامه رسالت، شماره 220، مورخ 22/7/65.

×1) مقبره همین مبلغ ایرانی یکی از آثار تاریخی اسلامی مشهور تایلند است که هر ساله در 21 فوریه مسلمانان آن را زیارت می کنند و دسته های گل روی قبر می گذارند. این مقبره در شهر «ایودیا»پایتخت سابق تایلند قرار دارد. این مبلغ در حقیقت همان شیخ احمد قمی است که قبلا ذکر شد.

×2) نوعی قایق دراز که در مراسم رسمی و اعیاد مذهبی به کار می رفته است.

×3) در هندوستان درگذشته ایرانیان را مغولیه می نامیده اند و در جنوب هند مخصوصا ایالت دکن مسلمین عموما به این نام مشهورند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان