آخرین تحقیقات وزارت بهداشت در زمینه بهداشت روان در سال ٩١ انجام شد که براساس آن، ٢٣. ٦ درصد از مردم ایران، مبتلا به انواع علایم روانی شناخته شدند. درواقع چیزی در حدود یکچهارم که آماری تأسفبار بود. سهم بیشترین ابتلا در این فهرست نیز به «اضطراب» و «افسردگی» اختصاص داشت. آنچه ماجرا را حادتر میکرد، رویکرد افکار عمومی نسبت به بیماریهای اعصاب و روان بود.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه شهروند در ادامه می نویسد: یا به علایم آن اهمیت نمیدهیم یا از پذیرفتن علایم ابتلا به جهت انگ آن با عنوان «بیمار روانی» ترس داریم و به این ترتیب به متخصص مراجعه نمیکنیم. در عین حال کمبود تختهای روانپزشکی بهخصوص در مبتلایان به اختلالات شدید، یکی از مشکلات حادتر به شمار میآمد.
وزیر بهداشت ابتدای همین هفته در جریان افتتاح هزار تخت روانپزشکی در خوزستان از کمبود تختهای روانپزشکی در کشور خبر داد. با این حال، افکار عمومی کمتر از این نهضت خبردار شد. ماجرا درواقع فقط به افتتاح سراسری تختهای روانپزشکی در کل کشور برنمیگردد. جریان مهمتر، اقدام وزارت بهداشت و درمان برای استقرار تختهای روانپزشکی در بیمارستانهای عمومی بود. سالهاست که افکار عمومی در مقابل مفهوم «بیمار روانی» موضع دارد؛ آنچه متخصصان این حوزه از آن بهعنوان «انگ» یاد میکنند. با این حال رویکرد جهانی همواره در این سالها به سمت انگزدایی از این مفهوم پیش میرفت. به این ترتیب که تختهای روانپزشکی در کنار تختهای دیگر بیماران در بیمارستانهای عمومی قرار گیرد تا هم پذیرش بیماری برای خود بیمار راحتتر باشد، هم موضع عموم مردم نسبت به «بیمار روانی» تغییر کند و او را شبیه به بیماران دیگر بپذیرند. اطرافیان بیمار هم راحتتر میپذیرند که بیمار خود را نزد پزشک متخصص ببرند، چراکه با انگزدایی از این مفهوم دیگر کسی از معرفی خود یا آشنایان و نزدیکانش بهعنوان «بیمار روانی» واهمه یا شرم نخواهد داشت.
همانطور که اختلالات شیمیایی در بدن ممکن است به بیماریهای جسمی منجر شود، گاهی همین اختلالات در مغز هم به معضلات روانی میانجامد. با این حال پذیرش این موضوع از سوی مردم همیشه سخت بوده است. «بیمار روانی» با انگ «روانی» شناخته میشود و حتی پزشکان حوزههای دیگر هم از استقرار تختهای روانپزشکی در بیمارستان عمومی سر باز میزدند. مسائل اقتصادی و انتقاعی هم در این زمینه دخیل بوده است. چنانچه مدیران بعضی بیمارستانها همواره ترجیح دادهاند به جای اختصاصدادن بخشهای روانپزشکی در بیمارستان که کمدرآمد است، به بخشهای پردرآمدی نظیر جراحی میدان بدهند.
حالا وزارت بهداشت در اقدامی عاجل در همین هفته بخش اعظمی از این هزار تخت روانپزشکی را در بیمارستانهای عمومی مستقر کرد تا گامی بزرگ در جهت رفع چند مشکل برداشته باشد؛ انگزدایی از بیمار روانی، رفع مشکل کمبود تختهای روانپزشکی و درنهایت توجه به سلامت بهداشت روان. این طرح که همراستا با طرح تحول سلامت پیش میرود، البته مشکلاتی نیز به همراه داشته است. نقدهایی هم به آن وارد است که در این کوتاه سخن نمیگنجد، چراکه عدمپرداخت درست این خبر بزرگ از سوی رسانهها، هر روزنامهنگار منصفی را بیشتر به توجه دادن به این موضوع فرامیخواند تا نقد آن. بخشی از اهمیت موضوع هم به علت نزدیکی به ایام انتخابات و ماجراهای پسابرجامی نادیده گرفته شده که جای تأسف است. پایان سخن اینکه همه ما ایرانیها منتقدان خوبی هستیم اما زبانمان به تکریم و تحسین یکدیگر باز نمیشود. جای تأسف است.