این مکتب، پس از شهادت امام صادق علیه السلام[1] با ذخایر عظیم علمی و حدیثی و مجموعه ای از محدّثان زبردست شیعی، که برخی از آنان در مدینه سکونت داشتند و بعضی دیگر به مراکز شیعه نشین عراق، ایران و دیگر نقاط رفت و آمد داشتند؛ ادامه مسیر داد و در دروان امامت و اقامت امام کاظم علیه السلام و امام رضا علیه السلام در مدینه، نیز از سرچشمه فیّاض علوم آنان بهره ها برد و شاگردان مبرّز بسیار دیگری تربیت شد و نقش تأثیرگذار مکتب مدینه بر دیگر مراکز هم چنان محفوظ بود.
در این عصر مناظرات کلامی و درگیری های فکری میان نحله ها و فرق مختلف با یکدیگر از سویی، و میان آنها با شیعیان از سوی دیگر به شدّت ادامه داشت؛ از این رو، برخی از اصحاب امام کاظم علیه السلام و امام رضا علیه السلام با بهره گیری از احادیث آنان و هم چنین تجربیات کلامی و قدرت عقلانی خود به مناظره با مخالفان می پرداختند؛[2] چنان که درباره مناظرات شخص امام رضا علیه السلام با مخالفان، نمونه های متعددی در دست است.[3]
در برشماری تعداد راویان این دو امام همام، به این نتیجه می رسیم که تعداد کسانی که از این دو بزرگوار کسب حدیث کرده اند بیش از تعداد کسانی هستند که از سه امام بعد از امام علی علیه السلام و از سه امام بعد از امام رضا علیه السلام نقل روایت کرده اند، همین، نشانِ پویایی و تحرّک و نشاط مدرسه مدینه در طول سال های 148 هجری (سال شهادت امام صادق علیه السلام ) تا سال 203 ه. (سال شهادت امام رضا علیه السلام ) می باشد. به عنوان نمونه، شیخ طوسی تعداد راویان و اصحاب امام کاظم علیه السلام را 272 نفر و تعداد راویان امام رضا علیه السلام را 317 نفر برشمرده است؛ این در حالی است که تعداد راویان سه امام پس از امام رضا علیه السلام را به ترتیب 113 و 182 و 103 نفر، و تعداد راویان سه امام پس از امام علی علیه السلام را به ترتیب 41 و 109 و 173 نفر ذکر کرده است.[4]
محل تحدیث، تدریس و افاضات علمی و حدیثی امام کاظم علیه السلام و امام رضا علیه السلام در مدینه، مسجد نبوی بود؛ و هم چنین مجالس دیگری نیز در بیت شریف آن دو بزرگوار منعقد می شد. بنا به روایت ابن طاووس، یاران و نزدیکان امام کاظم علیه السلام در مجلس درس او حاضر می شدند و لوحه های آبنوس در آستین ها داشتند و هرگاه او کلمه ای می گفت یا در موردی فتوا می داد به ثبت آن مبادرت می کردند.[5] شیخ مفید نیز درباره وضعیت حدیث در عصر امام کاظم علیه السلام گفته است: «مردم روایات بسیار زیادی از امام هفتم علیه السلام روایت نمودند و آن حضرت افقه زمان خود به شمار می رفت.»[6]
بنا به روایت حاکم نیشابوری، امام رضا علیه السلام در حالی که جوانی بیست و چند ساله بود در مسجد نبوی به افتا مشغول بود![7] چنان که طبرسی از ابوالصلت هروی نقل کرده که امام رضا علیه السلام می فرمود: «من در روضه منوّره نبوی می نشستم در حالی که علمای بسیاری در مدینه حضور داشتند، و هنگامی که یکی از آنان در پاسخ مسئله ای درمی ماند همگی آنان، افراد را به نزد من می فرستادند و من پاسخ گوی مسائل آنان بودم.»[8]
بررسی آماری دیگری، به غیر از آنچه نسبت به تعداد راویان صورت گرفت؛ نشان می دهد که تعداد روایات منقول از این دو امام علیهماالسلام نیز، پس از امامَیْن صادقَیْن علیهماالسلام بیشترین تعداد روایات را به خود اختصاص داده است. بنابر آماری که برخی محققان از شمارش روایات کتب اربعه ارائه داده اند، تعداد روایات منقول از امام کاظم علیه السلام رقمی در حدود 1200 روایت، و از امام رضا علیه السلام در حدود 500 روایت است؛ در حالی که از هر یک از سه امام بعدی چیزی کمتر از یک صد روایت نقل شده، و از امام باقر و صادق علیهماالسلام بیش از ده هزار روایت نقل شده که بیشترین آن از امام صادق علیه السلام است.[9]
این آمار نشان می دهد که این دو امام در قیاس با امامان بعدی، از فرصت های بهتری در نشر حدیث و تربیت محدّثان برخوردار بوده اند. چنان که دسته سوّم از اصحاب اجماع نیز در میان یاران و راویان این دو امام می باشند.
تدوین و تبویب احادیث در مکتب حدیثی مدینه
نکته شایان ذکر درباره شیوه های حاکم بر مدرسه حدیثی شیعه در مدینه آن که، پس از عصر صادقَیْن علیهماالسلام به تدریج کار تبویب و دسته بندی همراه با کتابت احادیث در کتاب ها و مجموعه های حدیثی رو به انجام گرفتن نهاد؛ و لذا در بررسی فهرست آثار قلمی اصحاب این دو امام، علیهماالسلام کار تبویب و دسته بندی احادیث به وضوع مشاهده می شود.
به عنوان نمونه، برای یونس بن عبدالرحمان که از اصحاب و راویان و وکلای مبرّز امام رضا علیه السلام بود، آثاری بدین ترتیب نقل کرده اند: کتاب الشرائع، کتاب جوامع الآثار، کتاب الجامع الکبیر فی الفقه، کتاب الصلوة، کتاب الوضوء، کتاب یوم و لیلة، کتاب السهو، کتاب الزکاة، کتاب اختلاف الحجّ، کتاب العلل الکبیر، کتاب علل الحدیث، کتاب الفرائض، کتاب الفرائض الصغیر، کتاب الاحتجاج فی الطلاق، کتاب التجارات، کتاب المزارعات، کتاب الآداب و الدلالة علی الخیر، کتاب علل النکاح و تحلیل المتعة، کتاب البیوع، کتاب الدیات، کتاب الحدود و غیر اینها.[10]
خطر غالیان و جاعلان حدیث در مکتب مدینه
مکتب حدیثی مدینه، همان گونه که در عصر امام باقر و صادق علیهماالسلام گرفتار آسیب غالیان و جعّالان حدیث بود و آن دو امام، به خصوص امام صادق علیه السلام ، با درایت به مبارزه با جریان جعل و انحراف در حدیث پرداختند، در عصر امام کاظم علیه السلام نیز از این خطر مصون نبود.[11] این امر، به خصوص پس از شهادت امام کاظم علیه السلام توسط فرقه منحرف «واقفیه» شدّت گرفت. آنان برای تأیید مذهب خود اقدام به جعل احادیثی دالّ بر قائمیّت امام کاظم علیه السلام و نفی امامت فرزندش امام رضا علیه السلام نمودند؛ از این رو، یکی از وظایف امام هشتم علیه السلام ، آن بود که به تبیین ماهیّت این جریان و تمیز احادیث صحیح از سقیم بپردازد.[12] چنان که در غیر مورد یاد شده نیز، امام رضا علیه السلام برای تصحیح متون حدیثی منقول از برخی محدّثان شیعی، همواره مورد مراجعه قرار می گرفت.[13]
[1] .پایگاه حوزه ،فهرست موضوعی مقالات :: علم حدیث :: سیر تاریخی حدیث :: مکتب های حدیثی شیعه در سده های اولیه.
[2] . درباره آن دسته از اصحاب امام کاظم و رضا علیهماالسلام همچون هشام بن الحکم و هشام بن سالم و ابوجعفر مؤمن الطالق و ... که به کار مناظره و مباحث کلامی اشتغال داشتند ر. ک. به: کشی، همان، ص 281 و 271 و 275 و 185.
[3] . ر. ک. نجاشی، همان، ص 27، ذیل ترجمه حسن بن محمد بن سهل نوفلی، نجاشی درباره اش چنین گفته: «ضعیف، له کتاب حسن کثیر الفوائد جمعه و قال: ذکر مجالس الرضا علیه السلام مع الأدیان...» و نیز نگاه کنید به مقاله دکتر سید جواد مصطفوی تحت عنوان: «تجلّی علوم اهل بیت علیه السلام در مناظرات امام رضا علیه السلام » که ضمن مجموعه آثار نخستین کنگره امام رضا علیه السلام به طبع رسیده است.
[4] . ر. ک. به: طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، قم، منشورات رضی (افست)، 1380 ق، ص 342 397 / فضلی، همان، ص 6 205 / بهبودی، محمدباقر، معرفة الحدیث، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1362 ش، ص 53.
[5] . . ک. عادل ادیب، زندگی تحلیلی پیشوایان ما، ترجمه دکتر اسدالله مبشری، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1365 ش، ص 206 / هاشم معروف الحسنی، سیرة الائمة الاثنی عشر، ط 6، بیروت، دارالتعارف، 1411 ق، ج 2، ص 31 (نقل از مجید معارف پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه، ص 332)
[6] . شیخ مفید، الارشاد، ص 298.
[7] . امین، سید محسن، همان، ج 1، ص 101.
[8] . فضل بن الحسن الطبرسی، اعلام الوری، تحقیق مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، قم، 1417 ق، ج 2، ص 64 / مجلسی، بحارالانوار، ج 49، ص 100، ح 17.
[9] . ر. ک به: بهبودی، محمد باقر، مقاله «علم رجال و مسأله توثیق»، کیهان فرهنگی، سال هشتم شماره 8 (نقل از مجید معارف، «پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه»، تهران، مؤسسه فرهنگی هنری ضریح، 1374 ش، ص 331).
[10] . نجاشی، همان، ص 311.
[11] . ر. ک. به: مجلسی، محمد باقر، همان، ج 25، ص265 و ج 48، ص 158121 / کشی، همان، رقم های 525 و 526 و 527 و 528 و 541 و 542 و 511 و 538 و 581 / الزین، محمد حسین، الشیعة فی التاریخ ط 2، بیروت، دارالآثار، 1399 ق، ص 220 / مجید معارف، همان، ص 323 294.
[12] . ر. ک. به: طوسی، کتاب الغیبة، بیروت، دارالکتاب الاسلامی، 1412 ق، 43 48 بنا به نقل شیخ طوسی، تعداد زیادی از گروندگان به این مذهب با رؤیت معجزات امام رضا علیه السلام و یا پاسخ های علمی وی به مسائل فراوانی که از ایشان سؤال می شد و با روشن گری های آن حضرت، از این مذهب بازگشتند. (و ر. ک. به: مجلسی، همان، ج 49، ص 25 و ج 41).
[13] . به عنوان نمونه، در یک مورد، یونس بن عبدالرحمن، تعداد زیادی از احادیثی که در عراق از اصحاب امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام شنیده بود را به محضر امام رضا علیه السلام عرضه نمود و آن حضرت تعداد بسیاری از آن احادیث را ردّ کرده و فرمودند برخی همچون ابوالخطّاب و پیروانش بر امام صادق علیه السلام دروغ می بستند، و تا به امروز به این کار ادامه می دهند! (ر. ک. به: کشی، همان، ص 224، ح 401).