مقدمه
از صدر اسلام تاکنون و در ورطه علم، دانشمندان بسیاری پا به عرصه هستی گشودند و هر کدام به نوبه خویش به تحلیل گوشه ای از مبانی دین پرداختند. در این میان، برخی از علما با تلألؤ خاصی در دامان تاریخ درخشیدند و با کمالات علمی خویش، در عرصه دین خدمات بی شائبه ای نمودند. از جمله این دانشمندان، علامه ذوالفنون شیخ ابوالحسن شعرانی است که قدر و حق او بدرستی ناشناخته ماند، همو که با ابعاد گسترده علمی خود به ارائه خدمات علمی و تبلیغی پنجاه ساله پرداخت، و در حدود 30 اثر گرانسنگ در رشته های مختلف و نوین علمی از خود برجای گذاشت.
کمالات علمی و روحی، و گستردگی معلومات استاد، زبانزد اهل معناست. و بحق، سخن از قدر کمال او ناتمام مانده است.
مرحوم شعرانی در خانواده ای با کمال به دنیا آمد و پرورش یافت. او در این خاندان سرشار از استعداد، رشد و نموّ نمود. و سرانجام، با گسترش معلومات علمی خویش در رشته های مختلف، صاحب کمالات شد و راه و روش پدران خویش را به نیکی طی کرد.
ولادت
میرزا ابوالحسن، فرزند شیخ محمد، فرزند آخوند ملاغلامحسین، فرزند مولی ابوالحسن مجتهد فرزند ملا ابوالقاسم، فرزند عبدالعزیز، فرزند محمد باقر، فرزند نعمت اللّه تهرانی و از نوادگان آخوند ملافتح اللّه کاشانی، صاحب تفسیر منهج الصادقین، در سال 1320 هـ.ق در تهران چشم به جهان گشود.
اجداد
ملافتح اللّه کاشانی سلسله انساب میرزا ابوالحسن شعرانی، دانشمند و مفسر معروف عصر صفویه بود، که تفسیر مشهور منهج الصادقین از او است.
همچنین، استاد از نوادگان ملاشکر اللّه، صاحب روضات الجنات است، که سید علی طباطبائی در کتاب ریاض العلماء درباره اش چنین گفته است: «او از افاضل و علمای زمان صفوی، و از شاگردان علی بن حسن زواری مفسر خلاصة المنهج فی شرح نهج البلاغة و مترجم کتاب احتجاج طبرسی و زبدة التفاسیر بصیری است، که در سال 988 هـ.ق رحلت یافت». ابوالحسن مجتهد تهرانی، جد اعلای پدری میرزای شعرانی (1200 ـ 1272 هـ.ق) در تهران، اصفهان و نجف به تحصیل پرداخت. وی در نزد بزرگانی همچون سید علی طباطبائی، صاحب ریاض العلماء کسب اجتهاد کرد.
جد مادری استاد، آقا میرزا ابراهیم نواب بود، که صاحب کتاب معروف و پربار فیض الدموع است. آخوند ملاغلامحسین، پدر بزرگ مرحوم شعرانی، از علمای متقی و فاضل تهران بود که در سال 1313 هـ.ق در نجف اشرف به خاک سپرده شد.
پدر
حاج شیح محمد تهرانی، پدر میرزا ابوالحسن شعرانی، عالمی معروف و متقی بود، که در سال 1346 هـ.ق از دنیا رفت(1).
تحصیلات
استاد در ابتدای سنین نوجوانی، نزد پدر بزرگوارش به فراگیری قرآن، الفیه ابن مالک و شاطبیه پرداخت. سپس، ادامه دروس حوزوی را در رشته های مختلف، نزد افاضل قم و نیز در مدرسه خان مروی تهران پی گرفت.
استاد در قم نزد حکیم میرزا محمود قمی، متخلص به «رضوان» و نیز شیخ آقا بزرگ ساوجی، علم فقه را فرا گرفت. و در محضر آیات عالی مقام، حاج شیخ عبدالکریم حائری و حاج شیخ عبدالنبی نوری در قم، سالها شاگردی می کرد.
استاد در کنار تحصیل علوم حوزوی، به فراگیری علوم روز از جمله ریاضی، نجوم و اسطرلاب نزد مرحوم میرزا حبیب اللّه ذوالفنون پرداخت.
علامه شعرانی در مقدمه ترجمه نفس المهموم، به بیان چگونگی آغاز تحصیلات و تداوم آن می پردازد. و می گوید: «اما چنین گوید این بنده فانی، ابوالحسن بن محمود بن غلامحسین بن ابی الحسن(المدعو بالشباب)، که چون عهد شباب من به تحصیل علوم و حفظ اصطلاحات و رسوم بگذشت، و اقتداء به اسلافی الصالحین، از هر علمی بهره گرفتم و از هر خرمنی خوشه برداشتم. گاهی به مطالعه کتب ادب از عجم و عرب، و زمانی به درایت اسفار، و زمانی به تتبع تفاسیر و اخبار، و وقتی به تفسیر و تحشیه کتب فقه و اصول و گاهی به تعمق در مسائل ریاضی و معقول؛ تا آن عهد به سر آمد.
لقد طفت فی تلک المعاهد کلها |
و سرحت طرفی بین تلک المعالم |
سالیان دراز، شب بیدار و روز تکرار، و همیشه و مدام دفاتر و کراریس و پیوسته مرفق اقلام و قراطیس. ناگهان، سروش غیب در گوش این ندا داد که علم برای معرفت است، و معرفت بذر عمل و طاعت، و طاعت بی اخلاص نشود. و اینهمه میسر نگردد، مگر به توفیق خدا و توسل به اولیاء، مشغولیها تا چند.
علم چندان که بیشتر خوانی |
چون عمل در تو نیست نادانی |
شتاب باید کرد و معاد را زادی فراهم ساخت. زود برخیز، که آفتاب برآمد و کاروان رفت.(2)
استادان
استادان ایشان در تهران و قم عبارتند از آیات عظام:
1. شیخ محمد تهرانی: پدر علامه شعرانی، وی اولین استاد ایشان بود که از همان دوران نوجوانی، دروس ابتدایی حوزه، قرآن و ادبیات عرب را به او آموخت و او را برای کسب دیگر علوم حوزوی و استفاده از محضر بزرگان آن دوران آماده کرد.
2. میرزا محمود قمی مشهور به رضوان: وی از استادان بزرگوار علامه، در علوم نقلی بود.
3. شیخ آقا بزرگ ساوجی: وی فاضل متبحر و عالی مقامی بود که در علوم فقه و دیگر علوم حوزوی ایشان را تعلیم داد.
4. محدث فاضل سید ابوتراب خوانساری: وی سهم بسزایی در راه تعلیم او داشت، به طوری که حدود 30 سال علامه برای کسب علوم عالیه حوزوی در مدرسه مروی و حوزه های علمیه قم و نجف در نزد او تلمذ کرد و علاوه برفقه، معارف شیعی و فقه اهل سنت را نزد او فراگرفت.
5. میرزا حبیب اللّه ذوالفنون: وی علم هیأت، نجوم، اسطرلاب، زیج و ریاضیات کاربردی را به علامه یاد داد.
6. حاج میرزا مهدی آشتیانی: ایشان از استادان معروف و به نام حوزه بودند که دروس اصلی و عالیه حوزه را به مرحوم علامه آموخت.
دیگر استادان مرحوم شعرانی در علوم عقلی و نقلی، عبارتند از: میرزا طاهر تنکابنی، حاج شیخ عبدالنبی نوری، حکیم هیدجی، مسیح طالقانی، ادیب لواسانی، شیخ محمد رضا قمشه ای و میرزا علی اکبر یزدی.
ابعاد علمی
آیت اللّه شعرانی، دانشمندی کم نظیر، عمیق و به حق جامع علوم عالیه بود. وی در فقه، اصول، تاریخ، نجوم، ادبیات، حکمت، ریاضیات و محاسبات ید طولایی داشت. البته، او پرورده خاندانی به شمار می رفت که اشراف و ابعاد علمی خویش را تا حد زیادی از آنان به ارث برده بود. وی در جامعیت علمی، زبانزد عام و خاص بود. استاد جلال الدین همایی، از شاگردان ایشان، و نیز فاضل تونی در شعری معروف جداگانه به معرفی ابعاد علمی و شخصیتی او پرداختند و او را به شیخ بهائی عصر معرفی کردند. بخشی از آن شعر، چنین است:
به گیتی بهتر از دانشوری نیست |
بجز دانش به گیتی مهتری نیست |
سری سخت و دلی ستوار باید |
که کار دین و دانش سرسری نیست |
بجز یک پرتو از انوار رویش |
فروغ آفتاب خاوری نیست |
جامعیت علمی
علامه شعرانی از جمله علمای نادری بود، که جامع علوم معقول و منقول شناخته شد.این وسعت و گستردگی علمی، برای او امتیاز مهمی محسوب می شود، به طوری که در علوم: نجوم، ریاضی و طب صاحب نظر بود، و به زبانهای زنده دنیا از جمله: عربی، عبری و انگلیسی تسلط و آشنایی کامل داشت. همچنین، زبان فرانسه را نزد یک عالم یهودی فرا گرفت.
آیت اللّه حسن زاده آملی، از شاگردان برجسته ایشان، چنین می گوید: «این قهرمان علمی، در جمیع علوم مختلف منحصر به فرد بود. هیچ کدام از علمای معاصر را مانند ایشان در ماهیت علوم و احاطه به آنها ندیدم.(3)
وی به همه علوم روز اشراف داشت، چنانچه یکی از علمای شیعی معاصرش که خود در رشته های مختلف علمی ید طولانی داشت، علامه شعرانی را خواجه نصیر عصر معرفی کرد و گفت که او هئیت ملاریون را از فرانسه به فارسی ترجمه کرد.(4)
2. قرآن و حدیث
از دیگر ارکان و ابعاد علمی ایشان بهره گیری عمیق او از دو منبع: قرآن و حدیث بود، که با براهین فلسفی، اعتقادی و تاریخی اش آمیخته شده بود. مرحوم شعرانی به شهادت آثارش، تعمق خاصی در مسائل علمی، قرآنی و حدیث داشت، چنانچه اغلب مطالب و گفته هایش با براهین محکم عقلی و نقلی همراه بود، و حظّ بسیار از قرآن و حدیث داشت.
3. شعر و ادبیات
علاوه بر تسلط و جامعیت علمی، ایشان در وادی ادبیات و شعر نیز ید طولایی داشت. استاد حسن زاده آملی می گوید: «دیوان شعرشان به چاپ رسید. شعرشان مانند اشعار شیخ الرئیس و میرداماد و مرحوم جلوه سنگین و با هیبت و ثقیل بود؛ مثل شعرهای شیخ الرئیس، فارسی اش و عربیش، مثل آن قصیده خیلی غراء نونیه فخر رازی در مدح امام هشتم(ع). وقتی آن قصیده را دیدم، عقیده ام نسبت به فرموده شیخ بهائی درباره فخر رازی بیشتر شد.»(5)
ویژگیهای علمی
1.مطالعات فراگیر علمی
علامه شعرانی از حدود کتابهای پیش پاافتاده پا فراتر نهاده، و به مطالعات فراگیر و گسترده علمی روی آورده بود. و لذا، ایشان هم بر علوم مختلف تسلط کافی یافت، و هم قدرت تجزیه و تحلیل علوم و کتابها را به دست آورد. استاد حسن زاده آملی در این باره می گوید: «از خصایص دیگر ایشان، این بود که دست به هر کتابی دراز نمی کرد. حتی المنجد در میان کتابهایش نبود. و خودش صریحاً فرمود این کتاب منجد را برای دانشجوهای مدارس نوشته اند، نه برای عالم روحانی، ملا دست می برد به کتابهای علمی اساسی لغت، به جمهره ابن درید، تاج العروس و صحاح به این جور کتابها.»(6)
2. دانشمندی ذوالفنون
آیت اللّه حسن زاده آملی درباره تبحر و گستردگی معلومات استادش، علامه شعرانی می گوید: «آقای شعرانی ذوالفنون بودند. بنده هیچ یک از اساتیدم را به تبحر در منقول مثل ایشان ندیدم. یکی از کتابهای دوره شفا، علم موسیقی است. دانستن موسیقی که گناه نیست. مرحوم آقای شعرانی، موسیقی هم می دانست. فرانسه را به اندازه عربی می دانست و مسلط بود. آن لحن شیرینش هیچگاه از خاطرم نمی رود.
جناب علامه شعرانی در ادبیات، قلم توانایی داشت. فارسی را خیلی سنگین و قوی و فصیح می نوشت. در ریاضیات عالیه. در نجوم من بارها این مطلب را به عرض رسانده ام در میان علمای روحانی ما، در عصر خودم بنده کسی را به تبحر در ریاضیات از ایشان بهتر و برتر ندیدم.»(7)
3. روشن بینی و بصیرت
استاد به شهادت شاگردان و استادان، همواره به تجزیه و تحلیل نظریات می پرداخت، پذیرفتنی را می پذیرفت و ناقص و غیر معقول را ـ از ناحیه هر کسی بود ـ رد می کرد. وی به منقولات تکیه نمی کرد، و از جمود فکری پرهیز می کرد. کنجکاوی استاد در علوم و روشن بینی در درک معانی و کشف اسرار و علوم، زبانزد عام و خاص بود. علامه حسن زاده آملی در این باره می گوید: «یکی از محسنات ایشان، این است که به افکار و آراء قدما در مسائل فقهی خیلی عنایت داشت. بسیار اعتنا داشت به افکار قدما.»
4. شرح صدر علمی
شرح صدر استاد در راه فراگیری و تعلیم علوم، از اصول موفقیت آمیز او به شمار می رفت. همچنین، روحیه نقدپذیری و دوری از تعصب او، در پرورش فکری و گستردگی دامنه علمی اش بسیار مؤثر بود. استاد هم خود نقاد بود و هیچ نظریه و استدلالی را کورکورانه نمی پذیرفت، و هم در برابر ایرادها و نقدهای دیگران در همه زمینه ها اهل پذیرش و انقیاد بود. حتی، ایشان در برابر علما و اهل نظر زانو می زد و از نظریاتشان بهره می برد. وی معتقد بود که تعصب در باوراندن نظریات، در راه رشد علمی مانع بزرگی محسوب می شود. لذا دیدگاههایش را به اهل نظر ارائه می داد، و از آنان نظر می طلبید.
5. تعمیق و ژرفنگری
بخشی از توفیقات علامه شعرانی، رهین ژرفنگری او است. وی از کنار مطالب، به سادگی عبور نمی کرد. هر کتابی را که به دست می آورد و احساس می کرد که مایه علمی دارد، مطالعه می نمود و به نویسنده و مذهبش کاری نداشت. او حتی زبانهای عربی و فرانسه را برای فراگیری علوم و مطالعات کتب علمای دیگر ادیان آموخت. این شیوه پسندیده و سماجت علمی، باعث شد تا علامه از لابلای کتابهای علمی و تاریخی، مطالب ارزنده و نویی را استخراج کند. این دقت و ژرفنگری، در تألیفات استاد بخوبی مشاهده می شود. به عنوان مثال، وقتی در ترجمه کتاب نفس المهموم محدث قمی به اختلاف روایات درباره روز واقعه عاشورا برخورد، با کمک حساب زیج روز دوشنبه را برگزید.
6. نبوغ فکری و اختراع علمی
نبوغ و قدرت فکری علامه، در میان علما مشهور بود. از آثار به جای مانده علامه بر می آید که وی اهل فکر، تعمق، تدبر و حتی اختراع علمی بود. آیت اللّه حسن زاده آملی می نویسد: یکی از آلات ریاضی برای تعیین سمت قبله به طرزی بدیع و مبتنی بر قواعد ریاضی نجومی، صنعتی است که مرحوم استادم، آیت اللّه علامه ذوالفنون حاج میرزا ابوالحسن شعرانی،ـ رفع اللّه تعالی درجاته ـ اختراع نموده است. از این صحیفه قبله یابی فقط خواص که آشنای فن هستند، می توانند استفاده کنند. در اختراع آن، حدّت نظر و قوت فکر به کار برده است. آنچنانکه موجب شگفتی ارباب فن است. خود آن صحیفه منحصر به فرد و معمول و مصنوع دست مبارک آن جناب، در نزد راقم محفوظ است. و چنین در نظر دارم که در شرح آلات مذکور، تصنیفی تدوین کنم. اگر توفیق این امر خطیر را یافتم، شرح این صحیفه و بیان ترسیم و نحوه اختراع و دستور اعمال آن نیز به تفصیل بیان خواهد شد؛ هوالموفق المؤید.»(8)
تدریس
وسعت علمی استاد اقتضا می کرد که با توجه به تسلط بر همه علوم و فنون، در کنار تحصیل، تألیف و تحقیق به تدریس نیز بپردازد. استاد هم در علوم نقلی و هم در علوم عقلی، به تربیت شاگردان برجسته ای پرداخت؛ به طوری که در طول عمرش، به تدریس علوم حوزوی و دانشگاهی مشغول بود.
با توجه به تسلط استاد برفقه و اصول، او رسائل و مکاسب شیخ انصاری، کفایه مرحوم آخوند و برخی ابواب جواهر الکلام را در کنار هم تدریس می کرد.
همچنین استاد در علوم نقلی کتابهای: شرح اشارات خواجه نصیر، اسفار ملاصدرا و کتابهای: شفاء و نفس، نبات و حیوان ابن سینا را تدریس می کرد.
در علم تفسیر نیز علامه به تدریس مجمع البیان مرحوم طبرسی، و در تجوید و علم قرائت به آموزش شرح شاطبیه و تذکار معزّی می پرداخت.
همچنین، علامه به تدریس کتب حدیث، درایه و رجال، در طب به تدریس شرح الباب، و در ریاضی به تدریس هیأت و زیج همت گماشت.
استاد بعد از بازگشت از نجف اشرف به تهران، به درخواست شهید مدرس، در مدرسه سپه سالار به تدریس ریاضیات مشغول شد و نیز در مدرسه خان مروی به تدریس فلسفه پرداخت.
شیوه تدریس علامه باعث شد که اغلب شاگردان استاد ذوفنون یا مجتهد شوند. آیت اللّه حسن زاده آملی از چهره های شاخص علمی و از شاگردان علامه که حدود 13 سال در محضر ایشان به فراگیری علوم پرداخت، چنین می نویسد:(9) «اما اینکه من چگونه به خدمت ایشان رسیدم، از طریق آقا شیخ محمد تقی آملی بود که خیلی از ایشان تمجید می کرد. و تازه از آمل به تهران آمدم و رفتم به مسجد حوض. خیلی آدم زاهد و وارسته ای بود. با او گفتگو کردم. بالاخره، در جلسات رسائل و مکاسبش شرکت جستم. مرحوم شعرانی از طرفی مجسطی می گفت و طب و قانون و فقه و اصول و جواهر و قواعد را تحشیه می کرد و ریاضیات نیز می گفت.
گر بر تو نامش قدر معلم نیست |
پوشیده بر من متعلم نیست |
بشنو از من که قائمه علم |
بی علم و بی معلم قائم نیست؟ |
استاد تا آخر عمر شریفش، به تدریس و ارائه خدمات علمی و تبلیغی مشغول بود. حتی در اواخر عمرش به علت بیماری، در منزل خود شبها اسفار ملاصدرارا تدریس می کرد.
دکتر قوامی واعظ، از شاگردان استاد، در بیان شیوه تدریسش در مقدمه کتاب کشف المراد فی شرح تجرید علامه شعرانی می نویسد: «آیت اللّه شعرانی بقدری مطالب عالیه علمی را تنزل می دادند تا همگان بتوانند از مواهب دانش که خدا نصیب ایشان کرده بهره مند گردند. شاگردان آن عالم عالی قدر با مثالهایی که به خود استاد اختصاص داشت، مطالب علمی را به خوبی درک می کردند.»(10)
همچنین، استاد در کنار تدریس، به پرورش روحی و فکری شاگردان پرداخت، و با صفای روحی، سادگی، خوش خلقی و بی پیرایگی خود، شاگردان زیادی را گرد خود جمع کرد.
شاگردان
برخی از شاگردان آن عالم بزرگ عبارتند از حضرات آیات عظام:
1. آیت اللّه میرزا هاشم آملی (1322 ـ 1413 هـ.ق): او در شهر آمل به دنیا آمد و پس از طی دوران مقدماتی، عازم تهران شد. در تهران، وی تحصیلاتش را نزد شهید مدرس، سید محمد تنکابنی و علامه شعرانی ادامه داد. سپس، وی در سال 1345 هـ.ق به قم رفت، دوره عالی حوزه را در محضرت آیت اللّه حائری و آیت اللّه سید محمد حجت کوه کمره ای فرا گرفت و به درجه اجتهاد نائل شد. وی مدتی نیز، در نجف اشرف در محضر آیات: میرزای نائینی، آقا ضیاء عراقی و سید ابوالحسن اصفهانی به ادامه تحصیل پرداخت و سالها در حوزه علمیه قم فقه و اصول را تدریس کرد.
2. آیت اللّه جوادی آملی: ایشان از فقها و فلاسفه بزرگ معاصر، و از استادان حوزه علمیه قم است، که دهها اثر علمی و فقهی دارد.
3. آیت اللّه حسن زاده آملی: از شاگردان مبرّز علامه به شمار می روند، در این مقاله مفصل از ایشان سخن به میان آمد.
4. استاد شیخ محمد حسن احمدی فقیه یزدی.
5. استاد علی اکبر غفاری: او از شاگردان فرزانه استاد است، که در زمینه تصحیح و طبع آثار حدیثی شیعه، خدمات بی شائبه ای را ارائه کرده است.
6. استاد میر جلال محدث ارموی(1323 هـ.ق ـ 1358 هـ.ش): استاد در شهر ارومیه به دنیا آمد. وی پس از عمری تحصیل و تحقیق و تألیف، در تهران درگذشت و بیش از 70 اثر علمی از خود برجای گذاشت.
برخی دیگر از شاگردان علامه، عبارتند از سید محمد باقر حجتی، محمد خوانساری، احمد سیاح، سید حسن سادات ناصری، سید عباس شجاعی، سید رضی شیرازی، قوامی واعظ، مهدی محقق و کمال مرتضوی.
تبلیغ دین
علامه شعرانی در کنار تدریس، تألیف و دیگر خدمات علمی، به تبلیغ سنتی دین نیز پرداخت. ایشان در سنگر مسجد، هیئت و...، به اقامه نماز جماعت، برپایی سخنرانی و احکام و... همت داشت. علامه مسجد حوض را در ملک شخصی خود برپا ساخت، اقامه جماعت را در آنجا بر عهده گرفت و به بیان اعتقادات، احکام و اخلاقیات پرداخت. وی با شیوه های نوین و عالمانه تبلیغی و اخلاق کریمه خویش، مردم زیادی را به دور خود جمع کرد و به خدمات بی شائبه تبلیغی مناسب با زمان پرداخت.
دکتر قوامی واعظ،از شاگردان برجسته استاد، در مقدمه نفس المهموم چنین می نویسد:(11) «به یاد دارم که او درس تفسیر سیار خوبی را شروع کرده بودند، که جنبه تبلیغی نیز داشت. و پس از نماز جماعت، می آمدند و ایشان را از مسجد می بردند و در آن جلسه سیار که اهل فضل نیز شرکت داشتند، شبهات افراد را پاسخ قاطع داده، با مثالهای متناسب بیان می کردند. و راستی که استاد گرانقدر از نظر شخصی یک نفر ولی از حیث شخصیت و دیدگاه خود هزاران بیش بود.
از شمار دو چشم یک تن کم |
و زشمار خرد هزاران بیش |
تألیفات
از استاد علامه 40 اثر ارزشمند علمی برجای ماند، که به فرموده آیت اللّه حسن زاده اگر همه این آثار گردآوری شوند، یک دائرة المعارف جامع اسلامی فراهم خواهد شد. این آثار در هفت رشته تدوین شده است.
تفسیر و علوم قرآنی
1. حاشیه بر تفسیر مجمع البیان در 10 جلد، با تصحیح کامل، اعراب گذاری و توضیحات.
2. تصحیح کامل تفسیر صافی در دو جلد.
3. تعلیقات بر تفسیر کبیر جدش، تفسیر منهج الصادقین، در یک جلد.
4. مقدمه بر حواشی کامل تفسیر ابوالفتوح رازی با توضیح اشعار و شواهد عربی و فارسی در 12 جلد.
5. نثر طوبی و دائرة المعارف اصطلاحات قرآنی تا حرف صاد.
6. طبع متجاوز از 60 سخن قرآنی که با نظر ایشان تصحیح و اعرابگذاری شد.
حدیث و درایه
1. حواشی و تحقیق کتاب وافی مرحوم فیض کاشانی در سه جلد.
2. تعلیقات بر شرح اصول کافی ملاصالح، در 12 جلد.
3. تعلیقات بر وسائل الشیعه از جلد 16 تا جلد 20.
4. تحقیق و تصحیح جامعة الرواة به دستور آیت اللّه بروجردی.
5. رساله ای در باب علم درایه.
عرفانی
1. حاشیه بر ارشاد القلوب دیلمی.
2. ترجمه و شرح دعای «عرفه» ضمیمه کتاب فیض الدموع.
3. شرح و ترجمه مفصل صحیفه سجادیه.
فقه و اصول
1. المدخل اولی عذب المنهل در اصول.
2. شرح کفایه مرحوم آخوند به طریقه «قال و اقول» در اصول.
3. حاشیه کبیره بر قواعد الاصول.
احکام
1. رساله ای در شرح شکوک الصلاة فی العروة الوثقی.
2. رساله مختصر فقهی برای تدریس.
3. مناسک حج با حواشی نه نفر از مراجع تقلید.
4. شرح تبصره علامه حلی.
فلسفه و کلام
1. شرح تجرید الکلام.
2. مجموعه اصطلاحات فلسفی.
3. حاشیه بر فصل الخطاب محدث نوری.
4. کتاب راه سعادت در اثبات نبوت و رد شبهات یهودی و نصاری.
5. مقدمه و حواشی محققانه بر اسرار الحکم سبزواری.
تاریخ اسلام
1. ترجمه کتاب الامام علی(ع) صوت العدالة الانسانیه، با نقد لغزشهای (جرج جرداق)، نویسنده آن.
2. ترجمه کتاب نفس المهموم مرحوم شیخ عباس قمی.
3. تعلیقات بر کتاب محمد(ص) پیامبر و سیاستمدار، نوشته مونتگمری وات.
وفات
سرانجام، علامه شعرانی پس از سالها خدمات علمی و تبلیغی در سن 73 سالگی بر اثر شدت ضعف دچار بیماری قلبی و ریه گردید و پس از چندی، برای درمان به آلمان عازم شد. و سرانجام علامه در نیمه شب یکشنبه 12 آبان 1352 / 7 شوال 1393 هـ.ق، در یکی از بیمارستان های شهر هامبورگ آلمان چشم از جهان فرو بست. بدن مبارک ایشان پس از انتقال به ایران، در مقبره خانوادگی در جوار حضرت عبدالعظیم الحسنی، در شهر ری قرار گرفت. وصیتنامه وزین آن مرحوم، در پایان جلد سوم حاشیه وافی درج شده است.
گر نگاهی هست مرگ عالم و عامی یکی |
چون به معنی بنگری آن دیگر و این دیگر است |
مرگ نادان چیست او مرده بود در زندگی |
وآن سزای سوختن چون چوب بی برگ و بر است |
نیست کشور زنده جز با نام دانش زین سبب |
مرگ دانا از شمار عقل مرگ کشور است |