اشاره
در این سلسله مقالات، ابتدا به عوامل گرایش به حفظ قرآن پرداختیم. جذابیت ذاتی قرآن کریم، کشش فوق العاده ای را در هر فرد مسلمان به سوی حفظ کلام الله مجید ایجاد می کند. اولین حافظ قرآن که خود مخاطب وحی الهی بوده یعنی نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله با سیره عملی و کلامی خود این جذبه را تشدید نمود و شوق و شرر ویژه ای را در بین مسلمانان به سوی حفظ قرآن ایجاد فرمود. اینک ادامه مقاله را پی می گیریم.
ـ «واقعاً؟ شما تمام قرآن را حفظ کرده اید؟» این سؤال همیشه توسط مردم از شخصی که حافظ قرآن است، پرسیده می شود. لحن تعجب آمیز همراه با تحسین و نگاهی مشتاق و سراسر مهر، کلمات فوق را همراهی می کند.
بله، حافظ قرآن جایگاه خاصی در بین همه مردم دارد. او را دوست دارند، احترامش را لازم می دانند و علاقه دارند از نظرات او بیشتر آگاه شوند. «چه شد که این فرد رو به قرآن آورد؟ چرا شب و روز خود را وقف قرآن کرد تا بتواند این کلام بی مثال را حفظ کند؟ و خدای مهربان در وجود او چه دید که توفیق حفظ کلام خود را به او داده است؟» اینها جزء سؤالات مردم است.
شاید شما هم دیده باشید که بیشتر مردم قداستی ویژه برای حافظان قرآن قائل اند. هنوز در خاطره خود داریم که وقتی سیدمحمدحسین طباطبایی حافظ قرآن شد و مردم او را بدین صفت شناختند، حتی مانده غذا و آب او را به عنوان تبرک برمی داشتند، از او التماس دعای مخصوص داشتند و در مجالس و محافل همه منتظر بودند تا او نکته ای بگوید و همه را بهره مند سازد؛ هرچند او طفلی خردسال بود. البته این همه علاقه، احترام و قداست، مختص این نابغه خردسال نبوده و نیست؛ همه حافظان قرآن کم و بیش با این نظر و نگاه مردم در مورد خودشان آگاه اند.
به راستی چرا چنین دیدگاهی در قلب مردم برای حاملان قرآن وجود دارد؟ ایا صرف اینکه شخصی با کوشش و مجاهدت قرآن را حفظ کند، باعث جلب این توجه خاص مردم شده است؟ و یا ماورای این صورت ظاهر، باطنی زیبا وجود دارد که مردم با فطرت پاک خود آن را می بینند؟ بله، حافظ قرآن، حامل کتابی معمولی نیست؛ او آیات و سوره هایی را در ذهن و روح خود جا داده است که خداوند حکیم از یکایک حروف، کلمات، جملات و ... آن مقصود خاصی داشته است، نور، هدایت، شفا، موعظه، بلاغت، فصاحت، بدیع، بیان، رحمت، بشارت، ثبات، و ... هزاران عنصر بی همتا را در کلام خود جای داده است.
آری، معجزه بودن قرآن منحصر در بلاغت و فصاحت آن نیست؛ چنان که علامه شهیر سیدمحمدحسین طباطبایی رحمه الله، صاحب تفسیر المیزان، می فرماید: اگر معجزه بودن قرآن فقط منحصر به بلاغت و فصاحت آن بود، دیگر معنی نداشت که خداوند جن و انس را به تحدی (آوردن مثل قرآن) بخواند؛ زیرا بسیاری از انسانها زبان عربی را نمی دانند. پس در هر یک از آیات و سوره های قرآن علاوه بر نکات ظریف، بلیغ و فصیح، هزاران نکته وجود دارد که آن را از سایر کتابها ممتاز می کند و این گونه است که قرآن شد معجزه جاودان خداوند عزیز حکیم.
حافظ قرآن، وجودش مالامال از این سرمایه گرانقدر است. پس قطعاً او از گنجینه ای که درون خود دارد بهره ها می برد که یکی از آثار آن جلب قلبهای مردم به سوی اوست: «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیهِمْ» ابراهیم/37.
در قسمت قبل گفتیم که قرآن دارای کشش و جاذبه برای حفظ شدن در سینه هاست. نه شعر است و نه نثر، اما به طرز زیبایی، نکات مثبت هر دو را دارد. برای هر علاقه مندی، قرآن دریایی است که هر چه در آن شنا کند، هر روز با مطالب جدید مواجه می شود و هیچ گاه به عمق آن نمی رسد و همیشه تازه و بدیع است.
بنابراین یکی از عوامل گرایش به حفظ قرآن (رویش حفظ) همان جان و حقیقت کلام الهی است. کمی در این جمله تأمل کنید و با عنایت به آن، خاطرات آزادگانی را که سالها در زندانهای رژیم بعثی عراق بودند، به یاد آورید. راستی چه چیز باعث می شد در اوج شکنجه ها و آزارها و خفقان حاکم بر اردوگاهها، آزادگان با شوق بسیار رو به قرآن بیاورند و آن را حفظ نمایند؟
عامل دیگری که در مقاله قبل برشمردیم، اهتمام پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه وآله به حفظ قرآن بود؛ اهتمام عملی و گفتاری آن بزرگوار. طبق فرموده مقام معظم رهبری حفظه الله، امسال سال آن پیامبر اعظم است و باید بیش از پیش به سیره آن بزرگوار تمسک جوییم. حال که یکی از سنتهای ایشان اهمیت ویژه به حفظ قرآن بوده، بیاییم و در سال منسوب به ایشان، هم خود برنامه انس بیشتر با کلام الهی را داشته باشیم و هم دیگران را با رفتار و گفتار خود مشتاق حفظ قرآن نماییم.
بنابراین لطف خداوند رحمان باعث شده تا حافظان قرآن در دل مردم جایگاه ویژه ای داشته باشند و آنان احترام و قداست خاصی برای حافظان قرآن قائل باشند و این خود یکی از عوامل رویش حافظان و گرایش به حفظ است و البته به هیچ عنوان نمی توان نقش اجتماع و فرهنگ را در ارزشگذاریهای فردی فراموش کرد. از این رو در جامعه ای که به حفظ قرآن اهتمام می ورزند، گرایش به حفظ چندین برابر جامعه ای است که به این امر بی تفاوت است.
بدیهی است مبحث جامعه شناسی حفظ قرآن از مباحث عمیق و ریشه ای است که اگر خداوند عنایت کند در سلسله مقالاتی دیگر به آن خواهیم پرداخت و اما در این مقاله در همین اندازه که به این عنصر اشاره شود و متذکر شویم که نقش جامعه در گرایش به حفظ بسیار زیاد است اکتفا می کنیم. و خداوند را بر این نعمت شکر می کنیم که در اجتماعی حضور داریم که مردمش با فطرتی پاک و قلبی سلیم دوستدار حافظان قرآن و مشوقین آنها هستند.