در چند
هفته اخیر چند حادثه مهم در آمریکا یا در سازمان ملل و در سطح جهانی اتفاق افتاده
که به نحوی پای ایالات متحده آمریکا در آنها در میان بوده و مورد بحث و نقد محافل
مختلف قرار گرفته است. شاید هنوز هم باشند کسانی و محافلی که ادعاهای آمریکا را در
طرفداری از صلح و آزادی و استقرار دموکراسی و حفظ بی طرفی در جریان سازش بین رژیم
صهیونیستی و فلسطینیان را باور داشته باشند، و شاید هنوز هم باشند رژیمها و
زمامدارانی در منطقه عربی که در رفع بحران منطقه خاورمیانه و بحرانهای مشابه، به
پادرمیانی بی طرفانه آمریکا امید بسته باشند. اما این چند حادثه که به آنها اشاره
شد، ماهیت این دولت را آشکار ساخت و حتی برای خوش باورترین افراد، جای هیچ شک و
تردیدی باقی نگذاشت که آنچه زمامداران ایالات متحده آمریکا در سالهای اخیر در
مقوله هایی همچون صلح، آزادی، حقوق بشر، دموکراسی و... گفته اند و می گویند، شعاری
بیش نیست. اینک این چند حادثه را به اختصار بررسی می کنیم:
1 - مجمع
عمومی سازمان ملل قطعنامه ای را که توسط گروه 77 و چین ارائه شده بود، با 127 رای
مثبت در برابر 2 رای منفی و 59 رای ممتنع به تصویب رساند و خواستار پرداخت 7/1
میلیون دلار غرامت توسط رژیم صهیونیستی ابت خسارات وارده به یک پایگاه سازمان ملل
در جنوب لبنان شد. نیروهای صهیونیستی در فروردین 75 با حمله به این پایگاه در
«قانا» دست کم 105 زن و کودک را که در آن پناه گرفته بودند، کشتند و صدها تن دیگر
را زخمی کردند.
البته
شهامت و صراحت مجمع عمومی سازمان ملل در تصویب چنین قطعنامه ای قابل تحسین، و در
نوع خود از حوادث نادر است زیرا نخستین بار است که این سازمان جهانی جرات می کند
با صراحت از رژیم صهیونیستی خسارت می خواهد!، خسارتی که این رژیم با گستاخی به یکی
از پایگاه های این سازمان وارد کرده است. تاکنون اگر توسط شورای امنیت قطعنامه
مشابهی صادر می شد که به نحوی متضمن محکومیت رژیم صهیونیستی بود، قطعنامه، چنان با
لحن ملایم و معتدل تنظیم می شد که رهبران رژیم صهیونیستی اخم نکنند! و ارواح
پایه گذاران این رژیم در آن دنیا نرنجند! و اگر هم با لحن تند و صریح تنظیم می شد،
بلافاصله با «وتو»ی آمریکا روبرو می شد. اما عجیب است که این بار مجمع عمومی با
صراحت و قاطعیت از این رژیم خسارت خواسته است، اما چون در مجمع عمومی حق «وتو»
مطرح نیست، آمریکا، این اقدام مجمع عمومی را خارج از شرح وظائف تعیین شده برای
نهادهای سازمان ملل معرفی کرده و این اقدام مجمع عمومی را به شدت رد کرده است.
براساس برخی از گزارشها، آمریکا لبنان را تهدید کرده است که اگر از شکایت خود در
این مورد صرف نظر نکند، در مورد خروج نیروهای بین المللی از جنوب لبنان اقدام
خواهد کرد! آیا این اقدام آمریکا را جز طرفداری از صلح و آزادی چه می توان
نامید؟!. می گویند: در زمان ملوک الطوایفی در ایران که خوانین و زورمداران محلی به
مردم ظلم می کردند و گاو و گوسفند و بز رعیت بیچاره را به زور از آنان می گرفتند،
بعضی از آنها که به هر حال به ظاهر مسلمان بودند و در فضای اسلامی زندگی می کردند،
به گوششان خورده بود که مال غصبی چنین و چنان است و رضایت صاحب مال لازم !، پس از
تصرف مال رعیت، به مزدوران خود دستور می دادند رعیت مظلوم را به درخت ببندند و
آن قدر چوب به وی بزنند تا بگوید «حلال » کردم! اینک جای آنها خالی است که سر از
قبر بلند کنند واز اسرائیل و آمریکا یاد بگیرند که چگونه می توان ملتی را قربانی
کرد و بعد، از آنها حلیت گرفت!.
2 -
سالهاست ایالات متحده آمریکا بده کارترین کشور به سازمان ملل متحد است و حق
عضویت خود را نمی پردازد درحالی که بیشترین بهره برداری را در شورای امنیت و سایر
نهادهای این سازمان می کند. اخیرا سنای آمریکا با پرداخت 819 میلیون دلار از بدهی
3/1 میلیارد دلاری آمریکا به سازمان ملل موافقت کرد مشروط برآنکه این نهاد
بین المللی میزان هزینه و تعداد کارمندانش را کاهش دهد!.
دبیر کل
سازمان ملل در اعتراض به این شرط اعلام کرد:
هر قانونی
در سنای آمریکا تصویب می شود الزاما قانون سازمان ملل نیست و هیچ کس نمی پذیرد که
سنای آمریکا بخواهد آن را به طور یک جانبه به 184 کشور جهان تحمیل کند!
«کوفی عنان » در یک کنفرانس خبری در مقر سازمان ملل گفت: وقتی موضوعی در سنای
آمریکا بحث می شود به این معنا نیست که برای سازمان ملل به صورت قانون درمی آید و
دیگر اعضا باید آن را بپذیرند. وی افزود: دولت آمریکا این موضوع را به خوبی درک
می کند که هیچ کس نمی پذیرد که سنای آمریکا قانونی راتصویب کند و بخواهد آن را به
طور یک جانبه به 184 کشور دیگر جهان تحمیل کند. اگر بعضی از جامعه شناسان
گفته اند: «قدرت مطلق به فساد مطلق می انجامد»، چندان دور از واقعیت نیست آمریکا
مدتی است خود را قدرت مطلق جهان می داند و باملتها و کشورهای دیگر قلدرمآبانه
برخورد می کند، مگر قانون «داماتو» و «هلمزبرتون » چیزی غیر از تحمیل اراده و
قانون داخلی آمریکا به کشورها و ملتهای دیگر است؟!
3 - مجلس
نمایندگان آمریکا با 406 رای موافق در برابر 17 رای مخالف طرحی راتصویب کرد که
براساس آن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل شناخته شده و 100 میلیون دلار نیز
برای انتقال سفارت آمریکا از «تل آویو» به «بیت المقدس » در نظر گرفته شده است.
به دنبال
طرفداری آمریکا از شهرک سازی رژیم صهیونیستی در شرق بیت المقدس، این اقدام کنگره
آمریکا که با تمامی معیارها و حقوق بین الملل و عرف شناخته شده جهانی مخالف است،
موجی از مخالفت در جهان به ویژه در کشورهای عربی و فلسطین اشغالی برانگیخته است.
این اقدام آمریکا نمونه آشکار دیگری از قیم مآبی در مورد کشورها و ملتهای دیگر
است. اگر زمانی که عراق، کویت را اشغال کرد، کشوری -هرچند قدرتمند و هرچند دارای
روابط نزدیک با رژیم صدام- اعلام می کرد که به جای «بغداد»، «کویت » را به عنوان
پایتخت عراق به رسمیت می شناسد و به زودی سفارت خود را از بغداد، به کویت منتقل
خواهد کرد، آیا سران آمریکا و زمامداران جهان نام این اقدام را چه می نهادند؟!
نکته ای
که از طرف محافل اجتماعی و سیاسی جهان در مورد مصوبه کنگره آمریکا مورد توجه واقع
نشده، مخالفت 17 نفر از نمایندگان آمریکا بااین تصویب نامه است، طبعا برای
صهیونیستها که سکاندار کشتی سیاسست گذاری آمریکا هستند، بسیار تلخ و جای تاسف است
که در کنگره آمریکا 17 نماینده پیدا شوند که به خود جرات دهند یا ضرورت موضوع را
درک نکنند و آن قدر وارونه فکر کنند که با چنین تصویب نامه ای (که صلح و آرامش را
در منطقه برقرار می کند! ) مخالفت کنند!.
گرچه
گزارش تفصیلی مذاکرات کنگره آمریکا در این زمینه به دست ما نرسیده است تا علت و
انگیزه مخالفت اقلیت 17 نفره را روشن سازد، اما گمان می کنیم آنها نیز با اصل
تصویب نامه مخالف نبودند، بلکه آن را ناقص می دانستند و معتقد بودند که جهت تکمیل
مصوبه، باید تبصره ای به این مضمون به آن اضافه شود:
پس از
انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس باید در آن شهر در برابر سفارت آمریکا مجسمه
آزادی دیگری نصب شود درحالی که شاخه زیتونی به فلسطینیها تعارف می کند!.