برنامه های قبل از خطابه

با رسیدن به منطقه غدیر، حضرت مسیر حرکت را به سمت راست جاده تغییر دادند و فرمودند تا منادی ندا کند: «همه مردم متوقف شوند و آنانکه پیش رفته اند باز گردند و آنانکه پشت سر هستند توقف کنند، تا همه در محل از پیش تعیین شده جمع شوند». همچنین دستور دادند : «کسی زیر درختان کهنسالی که در آنجا بود نرود و آن محل خالی بماند» .

صبح آن روز که پیامبر (ص) از مکه حرکت کردند جمعیتی بیش از یکصد و بیست هزار نفر به همراه آنحضرت به سوی غدیر خم آمدند.

با رسیدن به منطقه غدیر، حضرت مسیر حرکت را به سمت راست جاده تغییر دادند و فرمودند تا منادی ندا کند: «همه مردم متوقف شوند و آنانکه پیش رفته اند باز گردند و آنانکه پشت سر هستند توقف کنند، تا همه در محل از پیش تعیین شده جمع شوند». همچنین دستور دادند : «کسی زیر درختان کهنسالی که در آنجا بود نرود و آن محل خالی بماند» .

با این دستور همه مرکبها از حرکت ایستادند و همه مردم در منطقه غدیر پیاده شدند و هر یک برای خود جائی پیدا کردند و خیمه ها را بر پا کردند و مستقر شدند. شدت گرما در اثر حرارت آفتاب و داغی زمین به حدی بود که مردمو حتی خود حضرت گوشه ای از لباسشان را بر سر انداخته و گوشه ای از آن را زیر پای خود قرار داده بودند، و عده ای از شدت گرما عبا را به پاهایشان پیچیده بودند. پیامبر (ص) به سلمان و ابوذر و مقداد و عمار دستور آماده سازی محوطه بین چند درخت کهنسال را دادند. آنان پس از کندن خارهای زیر درختان و جمع آوری سنگهای نا هموار، آنجا را جارو زده و آب پاشی کردند. در فاصله بین دو درخت روی شاخه ها پارچه هایی انداختند تا سایبانی از آفتاب باشد، و آن محل برای برنامه سه روزه ای که حضرت در نظر داشتند کاملا مساعد شود.

در زیر سایبان، سنگها را روی هم چیدند و از رو اندازهای شتران و سایر مرکبها نیز کمک گرفتند و روی همه آنها پارچه ای انداختند، و منبری به بلندی قامت حضرت ساختند. این منبر را طوری بر پا کردند که نسبت به دو طرف جمعیت در وسط قرار بگیرد و پیامبر (ص) هنگام سخنرانی مشرف بر مردم باشند تا صدای حضرت به همه برسد و همه آنحضرت را ببینند. البته یک نفر سخنان پیامبر (ص) را برای مردم تکرار می کرد تا افرادی که دورتر قرار داشتند مطالب را بهتر بشنوند.

کیفیت سخنرانی پیامبر (ص)

انتظار مردم به پایان رسید. منادی پیامبر (ص) ندا داد تا مردم جلوی منبر اجتماع کنند، و با آماده شدن صفها نماز را به جماعت خواندند.

بعد ازآن مردم ناظر بودند که پیامبر (ص) بر فراز آن منبر ایستادند و به امیر المؤمنین (ع) دستور دادند بالای منبر بیاید. آنحضرت نیز بالای منبر رفته و یک پله پایین تر در طرف راست پیامبر (ص) ایستاند.

سپس آنحضرت نگاهی به سمت راست و چپ جمعیت نمودند و منتظر شدند تا مردم کاملا جمع شوند و آرام بگیرند. پس از آماده شدن مردم، پیامبر اکرم (ص) سخنرانی تاریخی و آخرین خطابه رسمی خود را برای جهانیان آغاز کردند.

سخنرانی پیامبر (ص) در غدیر با شیوه خاص آن که دو نفر بر فراز منبر در حال قیام دیده می شدند حدود یک ساعت طول کشید. این بیانات حضرت در یازده بخش قابل ترسیم است:

در اولین بخش سخن، آنحضرت حمد و ثنای الهی بجا آورده و صفات قدرت و رحمت حقتعالی را ذکر فرمودند، و به بندگی خود درمقابل ذات الهی شهادت دادند.

در بخش دوم تصریح فرمودند که باید فرمان مهمی درباره علی (ع) ابلاغ کنم، و گر نه رسالت الهی را نرسانده ام و ترس از عذاب خدا دارم.

در سومین بخش، آنحضرت امامت دوازده امام بعد از خود را تا آخرین روز دنیا با عمومیت ولایت آنان بر همه انسانها، در طول زمانها و در همه مکانها، و نفوذ کلماتشان در جمیع امور اعلام فرمودند.

در بخش چهارم خطبه، پیامبر (ص) بازوان امیر المؤمنین (ع) را گرفتند و آنحضرت را از جا بلند کردند و در این حال فرمودند: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله» . سپس کمال دین را با ولایت ائمه (ع) اعلام فرمودند.

در بخش پنجم، حضرت صریحا فرمودند: «هرکس از ولایت ائمه (ع) سر باز زند اعمال نیکش سقوط می کند و در جهنم خواهد بود» .

بعد از آن شمه ای از فضائل امیر المؤمنین (ع) را متذکر شدند.

در مرحله ششم، پیامبر (ص) با تلاوت آیاتی از قرآن در رابطه با عذاب الهی ولعن دشمنان دین، فرمودند: «منظور از این آیات عده ای از اصحاب من هستند که مأمور به چشم پوشی از آنان هستم، ولی بدانند که خداوند ما را بر معاندین و مخالفین وخائنین و مقصرین حجت قرار داده، و اغماض نسبت به آنان در دنیا مانع از عذاب آخرت نیست» .

سپس بیزاری خود را از گمراه کنندگان امت اعلام فرمودند و اشاره ای هم به «اصحاب صحیفه ملعونه» و غاصبین مقام امامت نمودند.

در بخش هفتم، حضرت تکیه سخن را بر اثرات ولایت اهل بیت (ع) قرار داده فرمودند: «اصحاب صراط مستقیم در سوره حمد شیعیان اهل بیت هستند» . سپس آیاتی درباره اهل بهشت را به پیروان آل محمد (ع)، وآیاتی درباره اهل جهنم را به دشمنان آل محمد (ص) تفسیر فرمودند.

در بخش هشتم مطالبی اساسی درباره حضرت بقیة الله الاعظم حجة بن الحسن المهدی ارواحنا فداه فرمودند و آینده ای پر از عدل و داد به دست امام زمان عجل الله فرجه را به جهانیان مژده دادند.

در بخش نهم مردم را به بیعت با خود و سپس با علی (ع) دعوت نمودند و آن را از طرف خداوند و بیعت با حقتعالی دانستند.

در دهمین بخش، پیامبر (ص) درباره کیفیت بیان احکام الهی در آینده مسلمین فرمودند: چون بیان همه حلالها و حرامها توسط من امکان ندارد، با بیعتی که درباره امامان (ع) از شما می گیرم حلال و حرام را تا روز قیامت بیان کرده ام، یعنی بیان ایشان در حکم بیان من است. بالاترین امر به معروف و نهی از منکر را نیز، تبلیغ پیام غدیر درباره اطاعت از امام (ع) و نهی از مخالفتشان دانستند. در آخرین مرحله خطابه، بیعت لسانی انجام شد و حضرت فرمودند: «خداوند دستور داده تا قبل از بیعت با دست، از زبانهای شما اقرار بگیرم» . سپس مطلبی را که خلاصه آن اطاعت از دوازده امام (ع) و عهد و پیمان بر ثابت قدم بودن و بر رساندن پیام غدیر به نسلهای آینده و غائبان از غدیر بود برای مردم گفتند و مردم آنرا تکرار کردند. کلمات نهایی پیامبر (ص) دعا برای اقرار کنندگان و نفرین بر منکرین اوامرش بود و با حمد و سپاس خداوند خطابه را به پایان رساندند.

دو اقدام عملی بر فراز منبر

در اثنای خطبه، پیامبر (ص) دو اقدام عملی انجام دادند که بسیار جلب توجه نمود:

اول: بلند کردن و معرفی امیر المؤمنین (ع)

حضرت پس از مقدمه چینی و ذکر مقام خلافت و ولایت امیر المؤمین (ع)، برای آنکه تا آخر روزگار راه هر گونه شک و شبهه بسته باشد، پس از معرفی صاحب ولایت بصورت لسانی، آنحضرت را عملا معرفی کردند. بدین ترتیب ه ابتدا فرمودند:

«باطن قرآن و تفسیر آنرا برای شما بیان نمی کند مگر این کسی که دست او را می گیرم و او را بلند می کنم و بازویش را گرفته و او را بالا می برم» .

پس ازآن، حضرت گفته خود را عملی کردند و بازوان امیر المؤمنین (ع) را گرفتند. در این هنگام امیر المؤمنین (ع) دستان خود را به سمت صورت حضرت باز کردند بطوری که دستهایشان به سوی آسمان بلند شد. سپس پیامبر (ص) امیر المؤمنین (ص) را از جا بلند کردند تا حدی که پاهای آنحضرت محاذی زانوهای پیامبر (ص) قرار گرفت. در این حال فرمودند:

«من کنت مولاه فهذا علی مولاه»

«هر کس که من مولی و صاحب اختیار اویم این علی مولی و صاحب اختیار اوست» .

دوم: بیعت با قلبها و زبانها

از آنجا که بیعت گرفتن از فرد فرد آن جمعیت انبوه مشکل بود، و از طرفی امکان داشت افرادی به بهانه های مختلف از بیعت شانه خالی کنند و حضور نیابند، لذا حضرت در اواخر سخنرانی فرمودند: ای مردم، چون جمعیت شما بیش از آن است که با دست من در زمان واحد بیعت کنید، پس همگی قبلا این سخنی را که من می گویم بقصد بیعت تکرار کنید و بگوئید:

«ما فرمان تو از جانب خداوند راکه درباره علی بن ابی طالب و امامان از فرزندانش به ما رساندیاطاعت می کنیم و به آن راضی هستیم، و با قلب و جان و زبان و دستمان با تو بر این امر الهی بیعت می کنیم. . . عهد و پیمان در این باره برای آنان از مااز قلبها و جانها و زبانها و ضمایر و دستانمانگرفته شد. هر کس توانست با دستش، و گر نه با زبانش بدان اقرار می نماید»

خطابه غدیر ص 9

محمد باقر انصاری

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر