نشانه های خدا در قرآن (15)
زمین خشک و مرده اما گوش به فرمان
ای همه هستی ز تو پیدا شده
خاک ضعیف از تو توانا شده
سیاره ای که زیر پای ماست و روی آن زندگی می کنیم، زمین نامیده
می شود که به ظاهر خاموش و مرده، اما سرشار از منافع و منابع بی شماری است که همگی
شاهد آن هستیم و زندگی روز مره همه جانداران از همین زمین تامین می شود . اما آیا
فکر کرده ایم که چه عاملی باعث اینهمه شکوفایی در زمین خشک و بی روح می شود و حیات
می بخشد؟ ; آیا فکر کرده ایم که چرا غیر از زمین در سیارات دیگر، زندگی برای انسان
عملا معنی پیدا نمی کند؟ و ...
بشر وقتی چشم باز می کند، همه نعمتهای حاصل از زمین را مشاهده
می کند و به نظرش خیلی عادی می نماید اما خداوند متعال در منشور جاوید خود قرآن
مجید، همین زمین به ظاهر خاموش و مرده، و زنده شدن آن به وسیله آب باران پس از
نزول آن به دستور خود را یکی از نشانه های قدرت و عظمت خویش معرفی می نماید و
می فرماید:
«و من آیاته انک تری الارض خاشعة فاذا انزلنا الماء اهتزت و ربت ان
الذی احیاها لمحیی الموتی ...» (1) .
«از نشانه های او این است که زمین را خشک و خاشع می بینی اما
هنگامی که آب بر آن می فرستیم، به جنبش در می آید و نمو می کند . همانکس که آن را
زنده کرد، مردگان را نیز زنده می کند ...» .
در این آیه به سه نکته مهم که هر سه نشانه عظمت خالق هستی است،
اشاره شده است . نکته سوم مربوط به مساله معاد است که خارج از بحث ما می باشد .
اما دو نکته اول:
1 . خشوع زمین: خشوع به معنی تضرع و تواضع توام با ادب است . به
کار بردن این تعبیر حاکی از آن است که مادامی که آب به زمین نرسد، مانند آدم
بی جان از حرکت می افتد و دیگر هیچ گل و گیاه و آثار زندگی در آن دیده نمی شود چرا
که هنوز دستور زنده شدن و رشد کردن به آن نرسیده است .
2 . نزول باران: وقتی دانه های باران بر پیکر بی روح زمین نثار
می شود، جان تازه ای در آن دمیده می شود و به حرکت در می آید و برکات بالقوه خود
را به نمایش می گذارد که بشر در طول زندگی با آن آشنا بوده و هست .
تعریف زمین و مشخصات آن
زمین کره ضخیمی است تشکیل یافته از صخره ها و خاک و آب; و احاطه
شده توسط هوا . زمین کره کوچکی از کرات عالم خلقت است و لکن زندگی انسانها و
حیوانات و گیاهان تقریبا در کل سطح زمین به خاطر دوری آن از خورشید، پراکنده شده
است و مساحت آن تقریبا پانصد و نه (یا ده) میلیون و چهار صد هزار کیلومتر می باشد
و سه چهارم آن آب و یک چهارم دیگر خشکی است (2) .
عمر زمین حداقل چهار و نیم میلیون سال . وزن آن
000/000/000/000/000/000/000/6 تن می باشد .
گردش آن از قطب شمال تا قطب جنوب در هر 23 ساعت و 56 دقیقه و 09/4
ثانیه تقریبا یک دور بر محور خود (3) صورت می گیرد .
انتخاب زمین برای زندگی چرا؟
سؤال این است که چرا از میان اینهمه سیارات گوناگون، کره خاکی زمین
برای زندگی موجودات عالم تعیین شده است؟ دانشمندان در این زمینه می گویند:
«تا آنجائی که ما اطلاع داریم در میان همه سیارات، تنها زمین است
که وضع آن نسبت به خورشید طوری قرار گرفته که حیات را روی آن امکان پذیر ساخته است
. امروزه عقیده عمومی بر این است که در هیچ سیاره دیگری غیر از زمین شرایطی که
برای زیستن عادی موجودات زنده لازم و ضروری است، هرگز وجود نداشته . بنابراین تنها
سیاره کوچک خود ماست که پس از یک سلسله تغییرات و انقلابات در طی تقریبا دو
میلیارد سال بالاخره برای اقامتگاه جانوران و گیاهان مناسب شده است » (4) .
این همه تغییر و انقلابی که در زمین رخ داده، با آن نظم و حرکت خاص
هر یک از سیارات چنان سازمان یافته و تنظیم شده که اگر به اندازه سر سوزنی و به
مدت چند ثانیه از آن تخلف کنند، چه فاجعه ای به وجود آورده و دنیا را به خاکستر
تبدیل می کنند و اثری از وجود باقی نمی گذارند . چنانکه کرسی موریسن می گوید:
«زمین در هر 24 ساعت یک بار دور محور خود می چرخد . سرعت حرکت آن
هر ساعت هزار میل است . حال فرض کنید به جای این مقدار ساعت هر ساعتی صد میل
می چرخید، در آن صورت شبها و روزهای ماه، ده برابر مدت فعلی می بود، و یا اگر
حرارت زمین تغییر می کرد و مثلا در عرض یک سال فقط در حدود پنجاه درجه کم و زیاد
می شد، همه نباتات معدوم و بشر از فرط گرما کباب; و یا از شدت سرما منجمد می شد
لذا حرارتی که به ما می رسد، پیوسته ثابت است و طی میلیونها سال به همین وضع باقی
بوده و در نتیجه، ادامه حیات در زمین میسر شده است » (5) .
اما باید پرسید که آیا این نظم و ترتیب و حرکت حساب شده و تناسب
زمین برای زندگی جانداران، به وجود آوردن اینهمه نعمتهای فراوان و ضروریات زندگی
موجودات، از طرف چه کسی اعمال می شود و اینهمه سیارات داغ و سوزان، یا سرد و
یخبندان، از جمله زمین که پس از تغییر و تحولات زیاد و طی مراحلی به این صورت در
آمده، سر به فرمان چه کسی هستند؟
آیا غیر از آفریننده حکیم و مدبر چه کسی می تواند از خاک تیره و
مرده، حرکت بیافریند و نه تنها موجودات زنده و انسان را، بلکه اینهمه برکات و
مایحتاج زندگی آنان را از همان خاک بی حرکت و خاشع به وجود بیاورد؟
برکات زمین
در واقع خداوند متعال برای اثبات وجود خود از نقطه ای شروع می کند
که برای بشر ملموس بوده و قابل انکار نباشد و آن زنده کردن زمین بی روح است که خود
انسان را هم از همان خاک تیره به وجود آورده است و سپس اشاره به نعمتهای به وجود
آمده از زمین می نماید . چرا که بشر پیوسته برای ادامه زندگی با منابع و معادن
بی شمار زمین در تماس می باشد اعم از نعمتهایی که در روی زمین مشاهده می شود مانند
گل و گیاه و انواع و اقسام میوه ها و گندم و برنج و سایر حبوبات و ... یا معادن
زیر زمینی مانند طلا و نقره، مس و زغال سنگ و دیگر معادن که بشر هنوز دسترسی پیدا
نکرده است .
خداوند بزرگ همه این نظم و حرکت و مردن و زنده شدن زمین و در
اختیار بشر قرار گرفتن زمین و هر آنچه در آن هست را، تحت فرمان خود معرفی می کند
چنانکه می فرماید:
«او خدایی است که همه آنچه را (از نعمتها) در زمین وجود دارد، برای
شما آفرید ...» (6) .
همچنین در مورد کوهها که جزئی از زمین محسوب می شوند، می فرماید:
«و کوهها را ثابت و محکم نمود! همه اینها برای بهره گیری شما و چهارپایانتان است!»
(7) .
همچنین بارش باران بر زمین یعنی دستور زنده شدن و رشد و پرورش
یافتن گل و گیاه و انواع میوه ها و سایر مایحتاج موجودات جهان هستی از طرف خالق
یکتا است . چنانکه خداوند می فرماید:
«خدایی که زمین را چون گهواره، قرارگاه شما تعیین کرد و راه ها
جاده ها در آن پدیدار نمود و از آسمان آب فرود آورد و به وسیله آن گیاهان نر و
ماده گوناگون رویانید» (8) .
امیر مؤمنان علی علیه السلام ضمن خطبه ای نسبتا مفصل در زمینه خلقت
آسمانها و زمین، می فرماید:
«از نشانه های عظمت خدا و شگفتی ظرافت های آفرینش او آن است که از
آب دریای موج زننده و امواج فراوان شکننده، خشکی آفرید، و به طبقاتی تقسیم کرد،
سپس طبقه ها را از هم گشود و هفت آسمان را آفرید که به فرمان او برقرار ماندند و
در اندازه های معین استوار شدند .
و زمین را آفرید که دریایی سبزرنگ و روان آن را بر دوش می کشد،
زمین در برابر فرمان خدا فروتن، و در برابر شکوه پروردگاری تسلیم است . و آب روان
از ترس او ایستاد، سپس صخره ها، تپه ها و کوه های بزرگ را آفرید آنها را در جایگاه
خود ثابت نگاه داشت، و در قرارگاهشان استقرار بخشید .
پس کوهها در هوا و ریشه های آن در آب رسوخ کرد کوهها از جاهای پست
و هموار سر بیرون کشیده کم کم ارتفاع یافتند و ریشه آن در دل زمین ریشه دوانید،
قله ها سر به سوی آسمان برافراشت و نوک آنها را طولانی ساخت تا تکیه گاه زمین و
میخ های نگهدارنده آن باشد (9) ، سپس زمین با حرکات شدیدی که داشت،
آرام گرفت . تا ساکنان خود را نلرزاند و آنچه بر پشت زمین است، سقوط نکند یا از
جای خویش منتقل نگردد پس پاک و منزه است خدایی که زمین را در میان آنهمه امواج
ناآرام، نگه داشت . و پس از رطوبت، آن را خشک ساخت و آن را جایگاه زندگی مخلوقات
خود گردانید و چون بستری برایشان بگستراند . بر روی دریایی عظیم و ایستاده ای که
روان نیست و تنها بادهای تند آن را بر هم می زند و ابرهای پرباران آن را می جنباند
. و توجه به این شگفتی ها درس عبرتی است برای کسی که بترسد» (10) .
پی نوشت:
1) فصلت: 39 .
2) الموسوعة العربیة العالمیة، ج 1، ص 512 و 513 - فرهنگ عمید
(زمین) .
3) الموسوعة العربیة العالمیة، ج 1، ص 512 .
4) کرسی موریسن، راز آفرینش، ص 12 و 13 .
5) همان، خلاصه صفحه 14 و 15 .
6) هوالذی خلق لکم ما فی الارض جمیعا» (سوره بقره، آیه 29) .
7) والجبال ارسیها متاعا لکم و لانعامکم » . (نازعات: 32 و 33) .
8) الذی جعل لکم الارض مهدا و سلک لکم فیها سبلا و انزل من السماء
ماء فاخرجنا به ازواجا من نبات شتی » . (طه: 53) .
9) الم نجعل الارض مهادا و الجبال اوتادا» . (نبا: 6 و7) .
10) شرح نهج البلاغه دشتی، خطبه 211 . فیض الاسلام، خطبه 202 .