آنچه در پی می آید بحث و بررسی است درباره رساله های عملیه که مجتهدان بنام و شخصیتهای برجسته علمی حوزه های علمی در برهه ای از تاریخ تشیّع به خیل مشتاقان فراگیری احکام دین عرضه می کرده اند و بدین طریق بخشی از وظایف خویش را در راستای ابلاغ دین انجام می داده اند.
در آغاز نگاهی داریم به سیر کلی بیان و ابلاغ احکام شرعی تا زمان پدید آمدن رساله های عملیه و آن گاه شرح مختصری داریم از حیات علمی مراجع صاحب رساله بویژه آنان که در شعاع گسترده ای نفوذ داشته اند و سرفصل نوی در بیان احکام شرعی گشوده اند.
هدف در این بررسی و تحقیق بحثی صرفاً تاریخی نیست بلکه کندوکاوی است در رساله های عملیه از حیث جامعیت تقسیم بندی ابواب و فصول و ویژگیهای نثر و جایگاه این رساله ها در بین مردمان و فقهاء و اهل نظر بالآخر کاستیها و بیان این نکته که برای عصر حاضر کاربرد دارد یا باید در چگونگی ین تجدید نظر میشود و تحول رخ نماید.
عصر حضور
در ابتدای بعثت پیامبر اکرم(ص) از سوی خداوند مأمور شد اقوام و خویشاوندان خود را به اسلام و تعالیم آن فراخواند:
(وانذر عشیرتک الاقر بین...)1
پس از انجام این مأموریت ویژه و عمومی شدن دعوت پیامبر(ص) در مکّه مکرمه خانه ارقم بن ابی ارقم نخستین پایگاهی بود که تعالیم و معارف و مسائل شرعی از آن جا منتشر می شد و همه روزه مسلمانان و افرادی که تازه به اسلام گرویده بودند برای فراگیری معارف و احکام الهی در آن مکان گرد می آمدند2 و دستورات وحی و مسائل دین را از پیامبر(ص) شفاه و به گونه مستقیم دریافت می نمودند. تا زمانی که منطقه نفوذ اسلام گسترش نیافته بود بیان احکام و مسائل دین به همین گونه بود.3
با گرویدن مردم مناطق دور از مرکز وحی به اسلام و گسترش قلمرو اسلام و نیاز مسلمانان به فراگیری احکام ومعارف الهی و عدم دسترسی به پیامبر(ص) و یا اصحاب آن حضرت پیامبر(ص) بر آن شد که جمعی از اصحاب و افرادی را که در محضر وی شفاه احکام و مسائل دین را آموخته بودند برای ابلاغ دین به مناطق دور از پایگاه وحی اعزام نماید.
مصعب بن عمیر اولین مبلغ اعزامی از سوی رسول اکرم(ص) ماٌمور شد با گروه مسلمانانی که از مدینه به محضر رسول خدا(ص) شرفیاب شده بودند برای آموزش قرآن و ابلاغ احکام ومعارف دین به تازه گرویدگان به اسلام به مدینه برود.
(... فلما انصرف عنه القوم بعث معهم رسول اللّه مصعب بن عمیر ... وامره ان یقرئهم القرآن ویعلّمهم الاسلام و یفقهم فی الدین. فکان یسمی مصعب بالمدینة المقرئ...)4
آن گاه که اهل یثرب رهسپار مدینه گردیدند پیامبر(ص) مصعب بن عمیر را به همراه آنان فرستاد و به او دستور داد برای مسلمانان قرآن قرائت کند و معارف اسلام را بیاموزاند و آنان را به مسائل دین آشنا سازد. از آن پس از مصعب در مدینه با نام (مقرء) یاد می شد.
پیامبر(ص) به هنگام اعزام علی(ع) به یمن فرمود:
(... ای علی! من ترا به سوی یمن می فرستم تا مردم آن سرزمین را به اسلام دعوت کنی و احکام خد حلال و حرام او را برای آنان بیان نمایی...)5
افراد دیگری نیز از سوی پیامبر(ص) برای تبلیغ دین و بیان احکام به مناطق مختلف فرستاده شده اند که مادر صدد بر شمردن تمام موارد نیستم.6
علاوه بر اعزامهای فردی از سوی پیامبر(ص) اعزامهای گروهی و دسته جمعی نیز به مناطقی که زمینه پذیرش اسلام را داشته و یا مسلمان بوده اند و نیازمند به تبلیغ دین انجام گرفته است.7
بنابراین در زمان پیامبر(ص) مردم احکام شرعی و مسائل دین را به دوگونه دریافت می کردند:
1 . به گونه شفاهی و مستقیم از خود پیامبر(ص).
2 . از اصحاب پیامبر(ص) که احکام دین را از محضر رسول اللّه(ص) فرا گرفته بودند و شایستگی ابلاغ آن را داشتند.
این شیوه در بیان و ابلاغ احکام شرعی و مسائل دینی در دوره خلف نیز ادامه پیدا کرد و مردم مسلمان احکام شرعی و مسائل مورد نیاز خود را از اصحاب پیامبر(ص) و خلفاء شفاهی و یا کتبی دریافت می کردند.8
خلفاء به اقتضای منصب خود را ملزم به پاسخ گویی به مسائل شرعی و پرسشهایی که از اطراف و اکناف بلاد اسلام از سوی پیروان ادیان و مکتبها و نحله ها می شد می دانستند. گرچه در نوع مسائل از پاسخ صواب عاجز بودند و برای پاسخ صحیح متوسل به اصحاب پیامبر(ص) بویژه علی(ع) می شدند.9
علی(ع) در زمان زمامداری افزون بر این که خود پاسخ گوی مسائل دینی مردم مسلمان بود اصحاب و کارگزاران خود را که به مناطق گوناگون کشور اسلامی و شهرهای دور می فرستاد به بیان احکام تعلیم مسائل دینی مردم توصیه می فرمود از جمله به قثم بن عباس والی مکه می نویسد:
(... اما بعد فاقم للناس الحج و ذکرهم بایام اللّه واجلس لهم العصرین فافت المستفتی و علّم الجاهل.)10
اما بعد حج را با مردم به پادار و به آنان روزهای خدا را یادآور شو و در بامداد و سرشب با آنان بنشین و فتوا بده کسی را که حکمی بپرسد و نادان را بیاموز...
با تغییر خلافت از مسیر اصلی خود و تبدیل آن به سلطنت موروثی مسلمانان آگاه با شناختی که از معاویه داشتند او را مرجع شایسته ای برای بیان احکام ندانستند. وی نیز جز به حکومت و اموری که پایه های آن را تثبیت می کرد توجه چندانی نداشت و امر بیان احکام شرعی و مسائل مربوط به آن ر به اهل آن وانهاده بود از این روی در این روزگار به سان گذشته مسؤولیت تبیین و ابلاغ احکام شرعی و پاسخ به نیازهای مردم بر دوش ائمه(ع) و فقیهانی بود که علم دین را از سرچشمه زلال آن گرفته بودند.11
از جمله در سخن زیر می بیننیم که افراد مسائل شرعی خود را از امام(ع) سؤال می کنند:
عن عمّار قال: ساٌلت اٌبا عبد اللّه(ع) عن رجل سها خلف الامام فلم یفتتح الصلاة قال: یعید الصلاة...)12
عمار می گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم از حکم کسی که پشت سر امام(جماعت) نسیان بر او عارض شده و نماز را با تکبیر آغاز نکرده است. حضرت فرمود: باید نماز را اعاده کند...
یا امام باقر(ع) به ابان بن تغلب می گوید:
(اجلس فی مسجد المدینة وافت الناس فانی احب ان یری فی شیعتی مثلک....)13
در مسجد مدینه بنشین و برای مردمان فتوا بده. افرادی مثل تو در میان شیعیان برای من خوشایند است.
افزون بر این اصحاب و راویان احادیثِ امامان معصوم(ع) را به صورت رساله های عملیه می نوشته اند و در اختیار مردم مسلمان قرار می داده اند که برخی از آنها را ائمه(ع) دیده وتأیید کرده اند از جمله کتاب: یوم ولیله یونس بن عبد الرحمن را:
عن احمد بن اٌبی خلف قال: کنت مریض فدخل علَیَّ ابو جعفر علیه السلام یعودنی فی مرضی فإذاً عند رأسی کتاب (یوم و لیلة) فجعل یتصفّحه ورقة ورقة حتی اٌتی علیه مِن اَوّلهِ الی آخره وجعل یقول: رحم اللّه یونس رحم اللّه یونس رحم اللّه یونس...)14
احمد بن أبی خلف نقل می کند: مریض بودم. امام جواد(ع) به عیادت من آمد. نزدیک سرم کتاب: (یوم ولیله) بود. حضرت کتاب را صفحه به صفحه تا پایان ورق زد و آن را بر زمین گذاشت. فرمود: خدا رحمت کند یونس ر خدا رحمت کند یونس ر خدا رحمت کند یونس را...)
با توجه به این که بیان احکام شرعی در زمان حضور علاوه بر نقل سنت و روایت از راه اجتهاد و استنباط احکام از منابع با رعایت ضوابط رائج بوده بعید نمی نماد که بسیاری از این رساله ها و نوشته ها و نوشته های راویان احادیث صرف گردآوری و باب بندی روایات نبوده بلکه شامل فتاوی اصحاب ائمه(ع) نیز بوده است.
دیدگاه فاضل تونی که درباره رساله (یوم ولیله) می نویسد:
(الظاهر ان الکتاب کان کتاب الفتوی...)15
این برداشت را تایید می کند. چون یونس بن عبد الرحمن از فقهای برجسته شیعه بوده و در ابواب مختلف فقه مانند: صلات زکاة و... صاحب نظر و فتوا بوده است.
در زمان حضور گرچه مسؤولیت بیان احکام در مرتبه نخست بر عهده پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) بوده ولی با توجه به شرایط روز این وظیفه مهمّ از سوی امامان(ع) به اصحاب و فقیهانی که شایستگی و توانائی لازم را در فهم و بیان احکام داشتند واگذار شد. آنان در راه انجام این وظیفه افزون بر نقل حدیث در موارد لزوم بر اجتهاد از منابع می پرداختند و نتیجه را به مردم عرضه می کردند.
عصر غیبت صغرا.
در روزگار غیبت صغرا (260 ـ 329هـ . ق) جز تعداد معدودی از فقیهان برجسته شیعه بقیه شیعیان از شرفیابی محضر مبارک حضرت محروم شدند و نمی توانستند با حضرت ملاقات کنند و مسائل شرعی خود را بپرسند. فقط نواب خاص حضرت از ناحیه مقدسه مأموریت داشتند مسائل و مشکلات مردم را به حضرت منتقل و پاسخ آن را برای ابلاغ دریافت کنند.
در این دوره بر اساس توقیع شریف حضرت شیعیان وظیفه داشتند که به راویان حدیث مراجعه کنند.
(واما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا...)16
در این عصر تحول چندانی رخ ننمود. شیعیان به راویان حدیث که همان فقیهان بودند مراجعه و احکام را فرا می گرفتند.
عصر غیبت کبرا
در این عصر مسؤولیت راهنمایی شیعیان کاملاً به دوش فقیهان متعهد و مسؤول قرار گرفت.
آنان وظیفه سنگین و دشوار شناخت و تبیین احکام را عهده دار شدند. در آغاز این دوره نیز بیان احکام از سوی اکثر فقهاء به شیوه نقل روایت و عرضه احادیث بود. گرچه در همین زمان تک فقیهانی بودند که از راه اجتهاد و استنباط احکام شرعی از کتاب و سنت و بیان فتوا انجام وظیفه می نمودند. ولی از آن جا که اکثر فقها بر روش اهل حدیث تکیه داشتند این شیوه از نفوذ بیشتری نسبت به طریقه بیان احکام از راه اجتهاد و فتوا برخوردار بود.
از این روی می بینیم فقها و دانشمندان در پاسخ به مسائل دینی و شرعی مسلمانان به بیان متن احادیث که از معصوم(ع) رسیده بود بدون کم و کاست بسنده می نمودند. و نهایت کاری که در آغاز این دوره انجام شد این بود: در تألیفاتی که برای بیان احکام شرعی نگاشته می شد اسناد روایت راحذف کردند ولی بر متن و الفاظ احادیث همچنان پایبند بودند. مانند: (مقنع) (هدیه) (من لایحضره الفقیه) (فقه الرضا) (مقنعه) (نهایه) (مراسم) (کافی) (مهذب) و...17
ولی پس از قدیمین: (ابن ابی عقیل عمانی و ابن جنید اسکافی) با رونق یافتن مکتب مفید و شاگرد برجسته وی سید مرتضی علم الهدی روش اهل حدیثاز سوی این دو فقیه سخت مورد انتقاد واقع شد و روش اجتهادی قدیمین با سعی و تلاش فراوان این دو اجتهادگر نو اندیش روش غالب حوزها و مشی فقهی فقهاء گردید. با نگاشته شدن کتاب ارزشمند مبسوط از سوی شیخ طوسی شیوه اجتهاد به طور کامل جایگزین روش اهل حدیث شد.
به هر حال استنباط احکام شرعی از منابع اولیه روز به روز گسترش می یافت و بر خلاف گذشته نقل حدیث تنها راه نبود. مردم با مسائل نوپیدا رو به رو می شدند و از آیات و روایات نمی توانستند وظیفه خود را بفهمند بدین خاطر به اهل استنباط روی می آوردند.
سؤالات خویش را برای مجتهدان می فرستادند و طلب پاسخ می نمودند کتابهایی مانند: (جواهر الفقه) قاضی ابن براج18; (جوابات المسائل النیسابوریه شیخ مفید)19; (المسائل التی مسألها الشیخ ابوجعفر الطوسی) شیخ مفید20; (جوابات المسائل الطرابلسیات) و (جوابات المسائل الموصلیه) سید مرتضی21 و... بدین گونه شکل گرفتند. کتابهایی هم در مجرد فتوا برای استفاده مسلمانان تالیف شد. مانند: (الجمل العلم والعمل) سید مرتضی; (النهایة) شیخ طوسی; (السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی) ابن ادریس; و تبصرة المتعلمین) علامه حلی و... در کنار این تلاش سترگ کتابهای فقهی استدلالی و فنی به اهل علم و دانش پژوهشانی که می خواستند به چگونگی استدلال پی ببرند و یا کسانی که شیعه را به دور از میدان اجتهاد و استنباط می پنداشتند عرضه شد مانند:
(مبسوط) شیخ طوسی; (غنیه) ابن زهره; (شرایع الاسلام) محقق حلّی و....
این شیوه های گوناگونی بیان احکام شرعی از سده های چهارم تا دهم هجری قمری معمول بوده و آثار ارزشمندی از این دوران به جای مانده که امروز چراغ راه فقیهان شیعه است.
پس از این دوره که شیوه پرسش از سوی مکلفان و پاسخ از جانب صاحب نظران و مراجع تقلید رایج بود شیوه دیگری براساس نیاز زمان شکل گرفت.
بدین گونه: مرجع تقلید براساس شناختی که از نیازها و مسائل مورد ابتلاء و نو پیدای مردم و جامعه داشت به نگارش رساله و کتاب می پرداخت.
انگیزه گرایش به این شیوه را شاید بشود چنین تحلیل کرد:
1 . شیعیان در بلاد اسلامی روبه فزونی بودند و همگان را امکان سؤال و دریافت پاسخ نبود و علاوه خود مراجع نیز امکان آن را نداشتند به تک تک یا گروه گروه از مسلمانان بدین شیوه پاسخ بگویند از این روی این شیوه غیر فراگیر از جلوه افتاد و شیوه جدید سکه روز شد.
2 . مسلمانان به گونه نسبی در سطح گسترده تری از سواد بهره مند شده بودند و توان آن را داشتند از رساله و یا کتاب مرجع تقلید جواب سؤال خویش را دریابند و به کار بندند.
اینها و دیگر انگیزه ه مراجع را بر آن داشت تا رساله عملیه بنگارند و زمینه یاد گیری مسائل شرعی را برای مکلفان فراهم آورند.
این رساله ه به خاطر نثر روان گوناگونی مسائل در بر داشتن مسائل نوپیدا و... برای مکلفان مفید افتادند و راهگشا.
اولین اثری که بدین شیوه نگاشته شد رساله عملیه شیخ بهایی (جامع عباسی) بود.
از آن پس این شیوه با اندک تفاوتی در چگونگی طرح مسائل نشر و.. رواج یافت.
مراجع صاحب رساله
در این جا بر آنیم مراجعی را که با اقبال مردم رو به رو شده اند و ناگزیر نظرات خود را در باب باب فقه بدون استدلالها و مباحث پیچیده و فنی و در خور فهم مردمان معمولی به گونه مکتوب در دسترس همگان گذاشته اند معرفی کنیم. اینان بر دو دسته اند:
1 . دسته ای از آنان شهرت داشته اند و مرکز توجه مسلمانان بوده اند و به اصطلاح در مقام و موقعیت مرجعیت عامه قرار داشته اند.
2 . برخی دیگر مرکز توجه عامه مردم نبوده اند جز در محدوده بلد یا منطقه محلّ زندگانی خود.
در این نوشتار به گونه ای مختصر به شرح حال برجستگان در عرصه فتوا و بیان ویژگیهای رساله های آنان می پردازیم و در ضمن اشاره ای داریم به صاحبان فتوایی که مقلدان کمتری داشته اند و حوزه نفوذشان محدود بوده است.
یادآوری: رساله های عملیه گوناگونند و متنوع: برخی جامع اند و در بردارنده همه ابواب فقه حتی عتق و برخی به مسائل عبادی و فردی بسنده کرده اند و از مقوله هایی به سان: امر به معروف و نهی از منکر قضاء شهادات حدود قصاص و... سخنی به میان نیاورده اند و شماری از این مرتبه هم تنزل کرده اند و نیازی ندیده اند که از مقوله هایی مانند:
معاملات ارث و... بحثی بکنند و رساله هایی هم به سه باب اکتفاء کرده اند: طهارت صلات و صوم.
* شیخ بهاء الدین محمد عاملی معروف به شیخ بهایی (953ـ 1031 هـ ق.) دانشمند بنام عهد صفوی.
وی به اتفاق پدرش عزالدین حسین در سال 966 به ایران مهاجرت کرد و در قزوین که در آن روزگار مرکز دانش بود و حوزه علمیه پررونقی داشت برای کسب دانش اقامت گزید و سپس برای ادامه تحصیل به مشهد و سایر بلاد اسلامی مسافرت کرد.
درباره وی نوشته اند:
(وی تفسیر حدیث و ادبیات عرب را نزد پدر و حکمت و کلام و برخی علوم منقول را نزد مولانا عبداللّه مدرس یزدی صاحب حاشیه ملاّ عبداللّه و ریاضی را نزد ملا علی مذهب و ملا فضل قاضی مدرس و ملا محمد باقربن زین العابدین یزدی صاحب مطالع الانوار و برخی دیگر از اهل فن. و طب را نزد حکیم و عمادالدین محمود آموخت... و صحیح بخاری را در سفری که به بیت المقدس داشته است نزد محمد بن ابی اللطیف مقدسی خوانده است.)22
شیخ بهایی افزون بر مسافرتهایی که با پدر به بلاد اسلامی داشته خود نیز برای کسب علم و تجربه اندوزی و زیارت و سیاحت به عربستان عراق شام مصر حلب آسیای صغیر و بیت المقدس مسافرتهایی داشته است.23
در این باره نوشته اند:
(شیخ بهاء سی سال سیاحت کرد و به دیدار دانشمندان بسیاری نائل آمد. سپس به ایران بازگشت و به تألیف پرداخت. آوازه اش در جهان به پیچید و علماء از هر دیار نزد وی می آمدند و از دریای بی کران او بهره مند می شدند. وی پس از فوت سید علی منشاء منصب شیخ الاسلامی و وکالت حلالیات و تصدی امور شرعی اصفهان را عهده گرفت.)24
از وی کتابها و رساله های علمی بسیاری در فنون گونه گون بویژه فقه به جای مانده25 از آن جمله: جامع عباسی. این کتاب که کل فقه را در بر دارد: از طهارت تادیات به نثری روان و بی پیرایه برای اولین بار به گونه غیر استدلالی و غیر فنی برای عموم طبقات نگاشته شده است در بیست باب:
پنج باب تا آخر حج به خامه شیخ بهایی و پانزده باب دیگر آن ر چون عمر شیخ برای تکمیل کفایت نکرده شاگرد برجسته وی شیخ نظام الدین ساوجی بر آن افزوده است.26
غیر از ساوجی سید زین العابدین حسینی دختر زاده و شاگرد شیخ بهائی نیز تکمله ای دارد تحت عنوان: مزار شامل دوازده مطلب.
همو جامع عباسی را کتابت کرده و به رؤیت شیخ رسانیده و شیخ آن را تصحیح نموده و اجازه نشر داده است.27
جامع عباسی به دلیل جامعیت و نثر روان و در بر داشتن فروع مورد نیاز مورد توجه همگان قرار گرفت. کثرت چاپ (بیست و سه بار)28 و حواشی صاحب نظران و فقهاء از جمله: عالمان بزرگی همچون: ملا حسین علی اصفهانی (م: 1286 هـ . ق) سید اسماعیل صدر حاج شیخ علی محلاتی سید محمد کاظم یزدی و عبداللّه مامقانی29 حکایت گر جایگاه بلند این رساله در نزد عالمان و اهل نظر بوده است.
شیخ بهائی افزون بر رساله فوق در باب احکام رساله های دیگری هم دارد که برخی از آنها عبارتند از:
1 . رسالة فی الفقه. در بر دارنده مسائل نماز.
2 . حبل المتین. در علم حدیث و فقه. در بردارنده طهارت و نماز.30
3 . رساله احکام سجود تلاوت.
4 . رساله استحباب و وجوب سوره [در نماز پس از حمد].
5 . رساله قبله شناسی.
6 . رساله واجبات نمازهای روزانه.
7 . رساله ارث.
8 . رساله نماز مسافر.
9 . رساله ذبح اهل کتاب.
10 . رساله آب کر.
11 . رساله جهت قبله.
12 . مشرق الشمسین واکسیر السعادتین. فقه قرآنی. در بردارنده بخش طهارت.31
13 . سی رساله عقیدتی و فقهی. [چاپ انتشارات مفید قم 1402].
14 . حاشیه بر قواعد الکلیّه شهید اول.32
15 . حاشیه بر کتاب مختلف علاّمه حلی.
16 . اثنا عشریات. دربردارنده پنج تحقیق درباره طهارت نماز روزه زکات و حج.33
* محمد باقر داماد حسینی معروف به محقق داماد (م: 1041 هـ . ق.)
وی تحصیل علوم دینی را در مشهد مقدس آغاز کرد و در اندک زمان بر اثر هوش و استعداد بسیار در علوم مختلف بویژه فقه حکمت و فلسفه سرآمد شد و به درجه عالی اجتهاد دست یافت و استاد فقهاء شد و مرجع عام. فقهاء فتاوی شرعی را به تصحیح آن جناب معتبر می شمردند.34
او به درخواست جمعی از مؤمنان بخصوص محمد رضا جلبی تبریزی به سال 1041 هـ .ق. رساله عملیه ای به فارسی نگاشت به نام: (شارع النجاة)35
این اثر مقدمه ای دارد پربار در سه بخش:
1 . یک دوره مختصر اصول عقاید.
2 . مطالبی تحقیقی درباره تقلید و شرایط مرجع.
3 . ترجمه چهارده حدیث درباره نماز.
آن گاه بخشی از باب طهارت به گونه استدلالی آورده شده است.
آقا بزرگ تهرانی درباره این رساله می نویسد:
(فتاوی که از این رساله نقل شده شاید بشود گفت: جز فتاوی نادره است. از جمله: فتوا به کراهت تراشیدن ریش و حرمت طولانی کردن آن.)36
مؤلف محترم با این که رساله فوق را به زبان فارسی و برای بهره وری همگان نگاشته ولی به دلایل نظر گاههای خویش و برخی از اقوال صاحب نظران اشاره دارد. این رساله مشحون است از اصطلاحات علمی فقهی. بالآخره مؤلف در تنظیم این رساله نه بر روش کتب قدما مشی کرده و نه متأخرین را الگوی خویش قرار داده بلکه روشی دارد ابتکاری.
* مولی محمد تقی بن مقصود علی معروف به مجلسی اول (1003 ـ 1070 هـ . ق.)
وی در اصفهان چشم به جهان گشود. از محضر بزرگانی چون: ملا عبداللّه شوشتری شیخ بهائی وامیر اسحاق استرآبادی بهره برد و در ردیف نامداران شیعه قرار گرفت. برای پاسخ گویی به نیاز مؤمنان رساله عملیه ای نگاشت به نام (حدیقه المتقین)37 مشتمل بر نوزده کتاب: از طهارت تا دیات و قصاص در حقیقت دوره کامل فقه است و ابوابی افزون بر جامع عباسی دارد از جله: کتاب عتق.
جامعیت نظم شایسته تحریص و تشویق مکلفان در آغاز هر باب به انجام واجبا مورد بحث با استفاده از روایات و... از ویژگیهای این رساله است.
براین رساله فقهای بزرگ از جمله: میرزا محمد تقی شیرازی حائری و سید اسماعیل صدر حاشیه زده اند.
در سال 1039 نگارش این رساله به انجام رسیده است. در سال 1321 هـ .ق. در بمبئی و این اواخر در ایران به اهتمام آیة اللّه شهاب الدین مرعشی نجفی توسط انتشارات فراهانی به چاپ رسیده است.
رساله های دیگری نیز از مجلسی اول به جای مانده از جمله: رساله پرسش و پاسخ که همه فقه از طهارت تا دیات را در بر دارد. این رساله در پاسخ به پرسشهای برخی از فضلای خراسان و متدینان کاشان نگاشته شده است.38
* محمد باقر سبزواری معروف به محقق سبزواری ( ـ 1090).
وی در سبزوار چشم به جهان گشود. به اصفهان کوچید و در آن شهر از محضر بزرگانی چون: میرفندرسکی ملا حسین علی شوشتری و شیخ بهایی بهره برد. از اصحاب برگزیده محمد تقی مجلسی و از مخول شاگردان شیخ بهایی بود. بر اثر تلاش بسیار در کسب دانش سرآمد علمای عصر خویش شد. منصب شیخ الاسلامی و تدریس در مدرسه ملا عبداللّه شوشتری بر عهده او بود. بسیاری از مؤمنان از او تقلید می کردند. وی برای بهره وری همگان افزون بر حاشیه به رساله های پیشین رساله عملیه ویژه ای به زبان فارسی به خواست میرزا مهدی بن میرزا رضا حسینی خراسانی به سال 1081 به رشته تحریر کشید.39
این رساله در یک مقدمه حاوی بحث مختصری درباره اصول دین و لزوم تقلید و چند باب فقهی در زمینه مسائل عبادی تنظیم شده است.
صوم واپسین بحث نسخه موجود در کتابخانه آستان قدس رضوی را تشکیل می دهد.40
رساله عملیه دیگر محقق سبزواری (الخلافیه) نام دارد. این رساله فارسی است و ناظر به موارد اختلاف فتواهای اصحاب. این رساله پس از مقدمه مختصر در معرفت پروردگار از طهارت تا اعتکاف را در بردارد.
نسخه موجود در کتابخانه آستان قدس تاریخ کتابت را 1194 قید کرده است.
از محقق سبزواری رساله های فقهی دیگری وجود دارد از جمله:
1 . مناسک حج. به زبان فارسی.41
2 . رساله تحریم غنا.42
3 . رساله صلات و صوم. به زبان فارسی .43
4 . رساله نماز جمعه. به زبان فارسی.44
5 . رساله در غسل.45
6 . رساله در تحدید نهار.46
* محمد بن شاه محمود معروف به: ملامحسن فیض کاشانی (م: 1091)
وی برای کسب دانش به شیراز مهاجرت کرد. اصول فقه فلسفه را در محضر ملا صدرا و علم فقه و حدیث را در محضر سیّد ماجد فرا گرفت. در اوان جوانی به مرتبه اجتهاد نائل آمد و به سرعت پله های ترقی را پیمود و در ردیف عالمان برجسته عصر خویش (دوره صفویه) قرار گرفت.
مشایخ اجازه او عبارتند از: شیخ بهایی مولی محمد طاهر قمی مولی خلیل قزوینی شیخ محمد بن صاحب معالم. مولی صالح مازندرانی سید ماجد بحرانی شیخ سلیمان ماحوزی و مولی صدرا. از مرحوم فیض تألیفات بسیاری در علوم و فنون گوناگون بویژه فقه به جای مانده است.
وی از مراجع روزگار خویش بود و مؤمنان بسیار مقلد او از این روی رساله های عملیه ای نگاشت47 از جمله:
1 . اهم ما یعمل. در این رساله مؤلف احکام ضروری که مکلف روزان و شبان بدانها نیاز دارد در سه مقاله تحقیق و عرضه کرده است. تاریخ کتابت: 1107 هـ . ق.48
2 . النخبة فی الحکمة العلمیة والاحکام الشرعیة. این رساله خلاصه ای از احکام شرعی و سنن و آداب را در بر دارد.49
3 . منهاج النجاة. این کتاب در دو مقصد تنظیم شده است: مقصد اول در اعتقادات: توحید عدل نبوت امامت و معاد. مقصد دوم در اعمال تکلیفی: طاعات جوارح معاصی جوارح معاصی قلب و آداب برخورد و معاشرت.50
4 . معتصم الشیعه فی احکام الشرعیه. در بردارنده صلات و مقدمات آن.51
5 . شهاب الثاقب فی تحقیق وجوب صلوة الجمعه فی زمن الغیبه.52
6 . رسالة فی حکم اخذ الاجرة علی العبادات.53
7 . رساله موجزة فی احکام الشک السهو والنسیان فی الصلوة.54
8 . رسالة فی الجنائز.55
9 . رسالة فی ثبوت الولایة علی البکر فی التزویج.56
اینک فقهای صاحب رساله دیگری که در این عصر می زیسته اند و کم و بیش مقلد داشته اند:
* ابوالقاسم بن محمد گلپایگانی. زنده در سال 1093.
1 . رساله سلیمانیه. به زبان فارسی.57
2 . رساله المسالک.58
* ملا میرزا شیروانی (م: 1098).
1 . رساله در شکیات. به زبان فارسی.59
2 . رساله در احکام اموات. به زبان فارسی.60
* ملا محمد طاهر بن محمد حسین قمی (م: 1098)
1 . رساله در شکیات نماز. به زبان فارسی.61
2 . رساله در زکات. به زبان فارسی.62
* سید امیرالدین محمد بن حیدر حسینی نائینی (م: 1099 هـ . ق).
وی در پاسخ به پرسشهای شاگردش میرزا محمد مهدی بن سید محمد رضا مشهدی در باب طهارت و صلات رساله ای نگاشته در خور فهم همگان.63
* ملا محمد باقر مجلسی مشهور به مجلسی اول (1037 ـ 1110 یا 1111 هـ . ق.)
وی پس از تحصیل علوم مقدماتی از محضر عالمان برجسته آن عصر از جمله: پدربزرگوارش محمد تقی مجلسی ملا صالح مازندرانی علامه رفیع الدین محمد حسینی طباطبایی علامه حسن علی شوشتری علامه شیخ علی سیّد علی خان مدنی شیرازی ملا خلیل قزوینی ملامحسن فیض کاشانی شیخ الاسلام ملا محمد طاهر قمی و شیخ حرّ عاملی در علوم منقول و معقول بهره برده است. به سبب مراقبتهای پدر و دلسوزیهای اساتید بنام حوزه اصفهان و نبوغ و هوش سرشار سریع درخشید و گوی سبقت را در عرصه دانش از همگان خود ربود و شیخ الاسلام دارالسلطنه شد و مرجع و ملجأ مردم. در علوم و فنون گوناگون دست به تألیف زد. احادیث ـ ائمه اطهار(ع) را به زحمت و مشقت طاقت فرساگرد آورد و دائرة المعارف عظیم خویش را به نام: بحارالانوار بنیان نهاد از جمله تألیفات این مرد بزرگ بیش از یکصد و پنجاه رساله فقهی است64 که برای استفاده مؤمنان نگاشته از جمله:
1 . آداب الصلوة. فارسی. در باب طهارت و صلوة. مقدمه در عقاید و خاتمه در احکام بانوان.65
2 . رساله زکات خس و اعتکاف. به زبان فارسی.66
3 . رساله حدود و تعریرات. به صورت منظوم. در قالب سه هزاربیت. شامل دو بخش است:
1 . حدود و تعزیرات در هیئت باب.
2 . قصاص و دیات.67
4 . رساله آداب تجهیز اموات68 و یا به گفته آقا بزرگ [الذریعهج1/294] احکام الاموات.
5 . مناسک حج. به زبان فارسی.69
6 . صواعق الیهود. در احکام جزیه.70
7 . رساله در احکام مال ناصبی. به زبان فارسی.71
8 . رساله در نذر. به زبان فارسی.72
9 . رساله در کفارات. به زبان فارسی.73
10 رساله در شکیات.74
11 . رساله در ارث.75
12 . رساله در عقد نکاح.76
13 . رساله در متعه.77
14 . فقه المجلسی. دوره کامل فقه: از طهارت تادیات.
15 . رساله در رضاع.78
16 . جوابات بعض المتدینین من اهل کاشان.79
17 . جوابات بعض فضلاء خراسان.80
18 . جوابات سید حامدبن محمد بدلاء مشهدی.81
19 . جوابات المسائل الهندیه.82
20 . الاوزان والمقادیر یا میزان المقادیر. برگزیده از (روضة المتقین) محمد تقی مجلسی.83
21 . صلوة الجمعه.84
اینک فقهای دیگری که در این عصر می زیسته اند و صاحب رساله بوده اند:
* محمد طاهر بن رضی الدین محمد حسینی. (اوائل قرن دوازدهم).
رساله تقویم الصلاة. به زبان فارسی. چاپ تهران 1364.85
* حسن بن عبدالرزاق لاهیجی (م: 1121 هـ . ق.)
1 . رساله هدایة المسافر. به زبان فارسی.86
2 . رساله زکاتیه. به زبان فارسی.87
* محمد قاسم بن محمد رضا هزار جریبی. زنده در 1113 هـ . ق.
مناسک حج به زبان فارسی.88
* محمد نصیربن کمال الدین قمی. زنده در سال 1113 هـ . ق.
رساله آداب حج. به زبان فارسی.89
جمال الدین خوانساری. (م: 1125 هـ . ق.)
رساله در احکام. به زبان فارسی.90
* محمد باقربن اکمل بهبهانی معروف به: وحید بهبهانی (م 1118ـ 1205 یا 1206 هـ . ق)
وی در اصفهان چشم به جهان گشود. به خاطر ناامنی این شهر با بستگان به بهبهان مهاجرت کرد و از آن جا به نجف اشرف رفت و از محضر اساتید بزرگ آن حوزه بهره برد. پس از مدتی دریافت: استادی که بتواند از دانش او بهره ببرد وجود ندارد از این روی عازم کربلا شد. مرحوم حاج شیخ عبداللّه مامقانی در این باره می نویسد:
(بعد از آن که آقا از بهبهان مراجعت کرد وارد نجف اشرف شد و در مجلس بحث مدرسین آن وقت حضور به هم رسانید. ولی استاد کاملی که بتواند از او استفاده کند نیافت. از این روی منتقل به کربلا شد.)
وحید بهبهانی علی دوانی 123/.
کربلا در آن روزگار محل تجمع اخباریان و رئیس آنان شیخ یوسف بحرانی صاحب حدائق بود. با مناظرات علمی و تلاش بسیار و تبیین موضع اصولیان و هشدار نسبت به زیان و ضرر اندیشه اخباری جوّ کربلا را دگرگون کرد و اندیشه اصولی را گسترش داد. در جایگاه والای او همین بس که بزرگانی چون: علامه بحرالعلوم و صاحب ریاض او را (علامه) و صاحب جواهر و شیخ انصاری او را (استاد اکبر) خوانده اند.
صیت شهرتش کران تا به کران را در نوردید مردم فوج فوج از دور و نزدیک به وی روی آوردند و مسائل و مشکلات دینی خود را بر او عرضه داشتند.91 از این روی افزون بر حواشی که رساله های پیشین زده بود رساله های عملیه ای نیز برای استفاده مؤمنان نگاشت. از آن جمله: وقتی بازرگانان مؤمن آنان که می خواستند راه و روش معامله و تجارت در اسلام بدانند و عمل کنند از وی درخواست نگارش رساله ای در این باب کردند ایشان (آداب التجاره) را به رشته تحریر کشید. این رساله به خاطر اتقانی که داشت مورد توجه عالمان بزرگ قرار گرفت و عالمانی چون: میرزای شیرازی میرزا حسین خلیلی تهرانی و.... بر آن حاشیه زدند و نظرات خود را در ذیل آن به مردمان عرضه کردند.92
رساله دیگر وی التحفة الحسینیه نام دارد و در بردارنده ابواب طهارت صلات و صوم این رساله به دو زبان: فارسی و عربی نگاشته شده است.93 همچنین رساله ای دارد در باب کُر و مقدار آن.94
* از بزرگانی که در این روزگار رساله عملیه نگاشته مرحوم شیخ یوسف بحرانی صاحب حدائق (م: 1181 هـ . ق) است. رساله پرسش و پاسخ.95
* ملا مهدی بن ابی ذر نراقی (م: 1209 هـ . ق)
در نراق دیده به جهان گشود. پس از فراگیری دانشهای مقدماتی برای ادامه تحصیل به اصفهان عزیمت کرد و در آن شهر در حوزه درسی آخوند ملا اسماعیل خاجوئی مازندرانی شرکت کرد و از دانش وی بهره برد و همچنین از محضر چهره های برجسته ای چون: ملامحمد مهدی هرندی حاج شیخ محمد کاشانی و میرزا نصیر توشه برگرفت.
پس از قتل پدر راهی عراق شد و محضر شیخ یوسف بحرانی و آقا محمد باقر. بهبهانی را درک کرد. با گذراز این مراحل سخت و تحمل مشقات بسیار به مدارج علمی عالی دست یافت و برای بهره دهی به مردم وطن خویش به کاشان بازگشت و در آن شهر به ارشاد مردم و تألیف و تدریس پرداخت و کتابهای بسیار در علوم و فنون گوناگون نگاشت و به بازار دانش عرضه کرد. از جمله نوشته های وی که با اقبال مردم رو به رو شدند رساله های عملیه وی می باشند.96 بدین شرح:
1 . انیس التجار فی اقسام المکاسب و انواع المعاملات و آداب.
مؤلف درباره این رساله می نویسد:
(چون علم به مسائل تجارت از جمله لوازم و مهمات است خصوصاً بر جماعتی که اشتغال به امر مذکور دارند. لهذا این احقر را به خاطر قاصر رسید که مسائل تجارت را در این رساله جمع کنم... و او را مسمّی به انیس التجار گردانیدم و او را مرتب بر هفت باب که باب اول در هفده فصل است و باب دوم مشتمل بر پنج فصل است و باب سوم در مضاربه است و باب چهارم در شرکت و باب پنجم در وکالت و...)
این رساله به جامع فارسی و در خور فهم همگان به گونه غیر استدلالی نگاشته شده است و به خاطر غنای علمی آن بزرگانی چون: سید اسماعیل صدر اصفهانی سید محمد کاظم یزدی طباطبایی بر آن حاشیه دارند.97
2 . رساله عملیه ای در باب عبادات به زبان فارسی.98
3 . التحفة الرضویه. به فارسی .99
4 . مناسک حج.100
* سید مهدی بحرالعلوم (1155 ـ 1212 هـ . ق)
پس از فراگیری علوم مقدماتی به حوزه درس پدر وحید بهبهانی و شیخ یوسف بحرانی راه یافت و علوم منقول را از محضر آن بزرگان فراگرفت و در مدتی کوتاه به درجه والای اجتهاد دست یابید. در سفری که به مشهد مقدس داشته از محضر پر فیض فقیه و فیلسوف بزرگ میرزای مهدی اصفهانی علوم عقلی را فرا گرفت و چنان در چشم استاد جلوه کرد که به وی لقب بحرالعلوم داد.
بالأخره ه خاطر تلاش بسیار و زحمات طاقت فرسا در راه کسب دانش سرآمد همگنان خود شد و به مرتبه والای علمی گام نهاد و در زمان حیات استاد کل وحید بهبهانی که مرجع مطلق بود مرجعیت عام یافت و نام نیکش برپهنه جهان اسلام سایه گسترد و روز به روز بر حوزه نفوذش افزوده می شد. در اکثر علوم روزگار خود صاحب نظر بود. در ادب مرتبتی والا داشت. او در هفته یک روز را اختصاص به شعرای عرب داده بود و شاعران نامی روزگار اشعار خود را برای اصلاح بروی عرضه می کردند. در فلسفه غور کرده و به عمق و ژرفای آن دست یافته بود و همچنین در کلام و... صاحب منتهی المقال درباره جامعیت وی چنین می گوید:
(اگر در معقول سخن می گوید می پندارم شیخ الرئیس بوعلی سیناست و اگر در منقول بحث می کند گویم این علامه و محقق است که در فروع و اصول دریا آساست. اگر در کلام مناظره می کند نخواهم گفت جز این که او به خد سید مرتضی علم الهدی است).
چراغ دانش او افزون بر روشنگری حوزه های شیعه در دیگر حوزه های فرق اسلامی انوار خویش را تا بنده بود.
(در سفری که به حج رفت دو سال در آن جا ماند و بر اساس چهار مذهب درس گفت.)
علامه مجلسی علی دوانی562/.
مردم وقتی خضوع و خشوع بزرگان علم را در برابر مقام علمی و معنوی وی دیدند و ویژگیهای او را از زبان نزدیکان و شاگردان بنام وی شنیدند و در رسیدگی به امور فقرا و مستمندان و اهمیت دادن به مسائل اجتماعی او را سرآمد عالمان عصر یافتند گردش حلقه زدند و حلّ مشکلات شرعی خویش را از جناب ایشان خواستار شدند. از این روی در پاسخ به آنان رساله عملیه بنگاشت و نظرات خود را در آن ارائه کرد.101
همچنین به درخواست مردم خراسان نظرات خویش در ذیل فتاوی محقق سبزواری نگاشت و عرضه کرد.102
2 . رساله دیگری که برای استفاده مقلدان به تحریر کشیده رساله العجاله الموجزه فی فروض الناسک است.103
در همین روزگار استاد مرحوم بحرالعلوم مرحوم محمد حسین قزوینی می زیست که از مراجع صاحب رساله بود. رساله پرسش و پاسخ.104