روایات
امام جواد علیه السلام می فرمایند:
فردی که تنها تکیه گاهش پروردگار باشد، به غنای واقعی می رسد و دیگران به او نیازمندند و هر آن کس که تقوا پیشه کند، مردم او را از جان و دل دوست می دارند.
شریف واقعی فردی است که باشرافتِ علم و دانش آراسته گردد و بزرگ واری حقیقی با فردی است که راه تقوا و خداشناسی پیش گیرد.
کم گویی، ننگ ها را می پوشاند و آدمی را از لغزش ها باز می دارد؛ آدمی در زیر زبان خود پنهان است و زبان است که راز آدمی را فاش می سازد.
کسی که از هوای نفس خود اطاعت کند، به دشمن خود فرصت دهد که به آرزوی دیرینه اش نایل گردد.
بدان که در هیچ شرایطی، از دیدگاه پروردگار مخفی نخواهی بود؛ اکنون ببین چگونه و در چه شرایطی به سر می بری.
گذشت زمان، پرده ها را کنار می زند و اسرار نهان را بر تو آشکار می سازد.
کسی که به زمانْ با دیده بدبینی نگاه کند و لب به ملامت روزگار بگشاید، ملامتش به درازا می کشد.
هرقدر نعمت پروردگار بر فردی فزونی گیرد، نیازها و چشم داشت های مردم نیز از او فزون تر می گردد، پس اگر او متحمل زحمتی نگردد، نعمت هایی که به او رسیده، رو به زوال می رود.
دین شناسی، قیمت هر متاع گران قدر و نردبان ترقی برای دست یابی به هر مقام بلند پایه ای است که برای بشر قابل تصوّر می باشد.
ولادت
امام جواد علیه السلام نهمین پیشوای مسلمانانْ در دهم رجب سال 195 ق، در مدینه منوره دیده به جهان گشود. مادر ایشان «سَبیکِه» نام داشت که از برترین بانوان زمان خویشْ و از طایفه ماریه قبطیه، همسر گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. حضرت امام رضا علیه السلام از ایشان به عنوان بانویی پاک دامن و بامعرفت یاد کرده، می فرمایند: «ریحانه (سبیکه) در قداست و پاکی همانند مریم علیهاالسلام است.» بدین ترتیب، امام جواد علیه السلام در دامن مادری با فضیلت و پدری عالی مقام تربیت یافت و پس از شهادت پدر بزرگ وار خود، رهبری معنوی مردم را به دست گرفت.
گناه کاران در کلام امام جواد علیه السلام
افرادی که بی باکانه به گناه و کارهای خلاف می پردازند، گویا خویشتن را بیرون از محدوده نظارت و حساب رسی خداوند می پندارند. اینان طبق فرموده امام جواد علیه السلام از زیان کاران به شمار می روند؛ چرا که هیچ کس نمی تواند از گستره قدرت الهی بگریزد. آن حضرت در این باره می فرمایند: «گناه کارانی که بر گناه خود اصرار می ورزند، گویا خویشتن را آسوده از توجه و تعقیب الهی می دانند. آن ها زیان کاراند که چنین می پندارند و خود را آسوده می بینند».
امام جواد علیه السلام در شعر شاعران
میلاد تقی
میلاد تقی نهم امام است امروز |
در کشور جود، بار عام است امروز |
تبریک فرشتگان به درگاه رضا علیه السلام |
هر دم صلوات است و سلام است امروز |
آفتابی ز سرا پرده دین
اندر آن لحظه که خورشید فلک سر می زد |
حلقه یارمن دل سوخته بر در می زد |
دیدم از بُرج شرف گشته عیان ماه رخی |
که ز رخ طعنه به خورشید منوّر می زد |
بود روشن به شبستان ولایت شمعی |
که چو پروانه مَلَک گرد و رخش پر می زد |
شب میلاد تقی بود کز این مژده رضا |
سجده شکرْ به خاک در داور می زد |
کاش این منظره را بنگرد و کور شود |
خیره چشمی که به او طعنه به ابتر می زد |
این جواد است که ظاهر شد از او علم نبی |
هر زمانی که قدم بر سر منبر می زد |
در شجاعت به خدا بود همانند علی |
گر که او دست به شمشیر دو پیکر می زد |
جواد قاسمی زاده
خورشید
خورشید سپهرِ عدل و داد است جواد |
سرلوحه دفتر رشاد است جواد |
در جود و سخا کسی به پایش نرسد |
چون مظهر جود حق جواد است، جواد |
جواد قاسمی زاده
جمال ملکوتی
باز بر نخل امامت ثمری داده خدا |
آسمان عظمت را قَمَری داده خدا |
در بهاری همه زیبایی و امید و صفا |
گلشن مهر و وفا را ثمری داده خدا |
دهم ماه رجب، لیله قدر دل ماست |
وه براین شبْ چه مبارک سحری داده خدا |
شب قدر است بخوان سوره کوثر زیرا |
به رضا کوثر و قدر دگری داده خدا |
به جهانِ بشریت زِ حریم ملکوت |
با جمال ملکوتی بشری داده خدا |
تا که در بادیه عشقْ توقف نکند |
بازْ این قافله را، راهبری داده خدا |
اولیا جمله جوادند، ولیکن ز جواد |
جود را جلوه تابنده تری داده خدا |
سیدرضا مؤید
امام جواد علیه السلام از منظر اندیشمندان اهل سنت
ابن صبّاغ مالکی
عظمت و شکوه مقام ولایتْ و منصب الهی امامت، آن چنان بلندمرتبه و پر جاذبه است که حتی دانشمندان غیرشیعی را به تواضع واداشته است. ابن صبّاغ مالکی، یکی از اندیشمندان اهل سنت، درباره حضرت جواد علیه السلام نهمین پیشوای مسلمانان چنین می نویسد: «ابوجعفر محمد جواد، در سال 195 ق در شهر مدینه متولد شد. او از نظر نَسَب برترین تبارها را داراست؛ چون که او فرزند موسای کاظم، فرزند جعفر صادق، فرزند محمد باقر، فرزند علی، فرزند حسین، فرزند علی بن ابی طالب می باشد. چه بگویم در جلالت و مقام امام جواد علیه السلام ، و فضیلت و کمال و عظمت و جلال او. حضرتش در میان طبقات ائمه، سنش کم تر از همه و قدر و شأنش اعظم است. او در اندک مدتی از عمر شریفشْ کراماتی بسیار و معجزاتی بی شمار از خود نشان داده و معارج فضیلت و کمال را طی کرده است».
ابن تیمیّه
ابنِ تیمیّه، یکی از متفکران بلندآوازه و از عالمان بزرگ اهل سنت است. او درباره امام جواد علیه السلام چنین اظهار نظر می کند: «محمد، فرزند علیْ ملقب به جواد علیه السلام از اعیان و بزرگان بنی هاشم است و در سخاوت و بزرگ واری، شهرت تمام دارد».
کمال الدین شافعی
شافعی که از پیشوایان اهل تسنن است، درباره امام جواد علیه السلام سخنان زیبا و ارزنده ای دارد. ایشان در این باره می گوید: «امام جواد علیه السلام ارزش و مرتبه عالی دارد و نامش جاری بر زبان هاست. سعه صدر، وسعت نظر و شیرینی سخن او همه را جذب کرده است... . سخنان وی بسیار ارزنده و عالی است و هر کس به وی می رسد، بی اختیار سر تعظیم خم می کند... او سرچشمه ای است که همه از او مشتعل می شوند و عقل و هوش آدمی، از امام جواد علیه السلام علم و معرفت می یابد».
مأمون الرشید
مأمون الرشید، خلیفه عباسیِ هم عصر امام جواد علیه السلام ، آن گاه که در مورد ازدواج دختر خود «ام فضل» به همسری حضرت جواد علیه السلام مورد اعتراض بنی عباس قرار گرفت، در پاسخ چنین گفت: «من بدین جهت او را برای دامادی خود برگزیدم، زیرا در گستردگی علم و فضیلت، با وجود کمی سن و سال، بر همه اهل فضل و دانش برتری دارد. او در علم و کمال، اُعجوبه و فوق العاده است».
دستگیر محرومان
امام جواد علیه السلام مظهر جود و بخشش، و همواره یاور محرومان و مستضعفان بود. آن حضرت هیچ گاه تهیدستان را ناامید نمی ساخت. در این باره احمد بن حدید، یکی از آشنایان آن حضرت می گوید: «با گروهی برای حج به مکه می رفتیم که راهزنان اموال و دارایی ما را غارت کردند و تهی دست شدیم. وقتی به مدینه بازگشتیم، من در کوچه ای با امام جواد علیه السلام برخورد کردم و همراه ایشان به خانه اش رفتم و ماجرا را برای آن حضرت تعریف کردم. ایشان لباس ها و پول هایی به من داد و فرمود: آن را به اندازه اموالی که از دست رفته میان همراهان خود تقسیم کن. وقتی من لباس ها و پول ها را میان همراهان خود تقسیم کردم، با کمال تعجب متوجه شدیم که بدون کم و زیاد، امام جواد علیه السلام ، آن چه را از ما غارت شده، به ما بازگردانده است».
تربیت شاگرد و تقویت مکتب
امام جواد علیه السلام درباره تربیت شاگردان و تقویت مکتب اهل بیت علیهم السلام خدمات و تلاش های بسیارمؤثری انجام داده است. آن حضرت در مدینه، جلسه های تدریس و تفسیر قرآن تشکیل داده بود و در دیدار با پیروان اهل بیت علیهم السلام چه آن هایی که در مدینه می زیستند، و چه آن هایی که در سایر کشورهای اسلامی زندگی می کردند، مسائل و معارف فراوانی را تشریح می کرد. آن حضرت هم چنین به وسیله نامه، و نیز در پاسخ به نامه های مسلمانان همه کشورهای اسلامی، به تبیین معارف اسلامی و حل و فصل مسائل دینی و عقیدتی آنان می پرداخت.
کمک مالی به مستمندان
بدون شک، امام جواد علیه السلام در انفاق و کمک به مستضعفان جامعه، شایسته ترین الگو و اسوه به شمار می آید. آن حضرت هیچ گاه قشر محروم جامعه را از یاد نمی برد و تا آن جا که در توان داشت، به ضعیفان و افراد تهی دست کمک می کرد. بر همین اساس بود که آن امام هُمام، با لقب «جواد» یعنی شخصیت باسخاوت و جود شهرت یافته بود. یکی از تاریخ نگاران در این باره می نویسد: «امام جواد علیه السلام هر سال هزاران درهم میان مردم مدینه تقسیم می کرد و بدین جهت، لقب «جواد» به او داده شد».
سفارش امام جواد علیه السلام به نیکی کردن
یکی از برترین تعالیم دین مبین اسلام، احسان و نیکی و کمک به برادران مسلمان است. خدمت به نیازمندان، یکی از پسندیده ترین کارها، و سنت و روش پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و پیشوایان دین است. بزرگان دین اسلام و از جمله امام جواد علیه السلام همواره نیکوکاران را مورد تشویق قرار می دادند و از آنان می خواستند تا با نیکی به مردم، دل های آن ها را به دست آورند و با دوستی و مهرورزی، نهال عشق و خوبی را آبیاری کنند. در این باره نقل شده است که:
مردی با خوشحالی به محضر امام جواد علیه السلام شرفیاب شد. امام علیه السلام علت خوشحالی او را پرسید. آن مرد گفت: ای پسر رسول خدا، از پدرم شنیدم که می گفت: روزی که خداوند توفیق نیکی به مسلمانی را نصیب کند، روز خوشحالی و نشاط است و من امروز موفق شدم که به برادران دینی ام نیکی کنم. آن گاه امام علیه السلام به جان خود سوگند خورد و فرمود: «چنین کاری جای شادمانی دارد؛ به شرط آن که آن را با منّت از بین نبری».
امام جواد علیه السلام و پاسخگویی به مأمون
روزی مأمون در بین راه به گروهی نوجوان برخورد که حضرت امام جواد علیه السلام در میان آن ها بود. آنان پس از دیدن ساز و برگ سلطنت مأمون، از محل فرار کردند، ولی امام جواد علیه السلام با آن که نوجوانی کم سن و سال بود، برجای ماند. مأمون، علت ترک نکردن محل را از حضرت امام جواد علیه السلام پرسید. ایشان در پاسخ، شجاعانه فرمود: «دلیلی برای رفتن نیافتم؛ زیرا نه راه را بر تو تنگ کرده بودم تا با رفتنم راه باز شود، و نه مرتکب خلافی شده بودم که از ترس فرار کنم، و البته می دانم که تو کسی را بی گناه آسیب نمی رسانی». مأمون وقتی امام جواد علیه السلام را شناخت، گفت: «تو به حق فرزند علی بن موسی الرضا علیه السلام هستی».
امام جواد علیه السلام و سفارش احترام به پدر و مادر
نیکی به پدر و مادر، از صفات پسندیده انسانی و مورد تأکید اسلام و پیشوایان معصوم علیه السلام است. درباره نیکی به پدر و مادر نقل شده است که فردی به امام جواد علیه السلام نامه نوشت و از امام علیه السلام خواست تا برایش دعا کرده و درباره چگونگی رفتار با پدر بد اخلاقش که از دشمنان اهل بیت علیهم السلام بود، او را راهنمایی کند. امام جواد علیه السلام در جواب نامه او چنین نوشت: «برایت دعا می کنم و از تو می خواهم با پدرت مدارا کنی و موجبات ناراحتی او را فراهم نسازی». حضرت در ادامه نامه او را دلداری داد که «در پس هر دشواری، آسانی است. بردبار باش که پیروزی از آنِ پرهیزکاران است».