حضرت فاطمه علیهاالسلام ، مادر امامان
حضرت فاطمه علیهاالسلام مادر امامان پرهیزکار است که ایشان وصیّان بودند.
و این اشارت است به کُنیت آن حضرت به اسم مبارک آن حضرت؛ و تمامی ائمه سوای امیرالمؤمنین علی علیه السلام که زوج آن حضرت است، از بطن آن حضرت شده و آن حضرت مادر ایشان است و اسم مبارک آن حضرت فاطمه است و لقب مشهور «زهرا»، یعنی روشن از نور الهی و پاکیزه از تمام عیوب و مناهی است و مناقب آن حضرت غیرمتناهی است.
حضرت فاطمه علیهاالسلام بلندی کوهان عزّت و بزرگ و بها و افتخار است. مراد آنکه آن حضرت در کمال علوّ و رفعت و بلندی است در این مراتب؛ و عرب کسی را که در غایت بلندی باشد گویند او کوهان است؛ این اشارت به کمال بزرگی و عزّت قدر آن حضرت است.
در فضایل امام حسن علیه السلام
امام حسن علیه السلام صاحب آیت های منقبت ها است از قرآن که اسم آن «مثانی» است.
آن حضرت، کشف کننده اسرار حقیقت ها، مشتاق و حریص است به سوی جمال او حوران بهشت و گشاینده درهای بخشش هاست بر درویش و اسیر.
آن حضرت اصلاح کننده است میان دو گروه بزرگ از برای تقویت دین و محکم گردانیدن بناهای اسلام.
مناقب امام حسین علیه السلام
آن حضرت [امام حسین علیه السلام ] سیّد بزرگی است که مردمان در حاجات و مقاصد، قصد او می کنند و از او مرادات طلب می نمایند و آن حضرت سعید است، یعنی صاحب سعادت دنیا و آخرت که در دنیا مرتبه امامت یافته و منقبت شهادت و حمیّت در دین او را حاصل شد، و در آخرت سیّد جوانان اهل بهشت خواهد بود و آن حضرت قوی است در دین و محکم و صلب است در راه حقّ و راستی. آن حضرت ولی است، یعنی موصوف به صفت ولایت است که از صفات ائمه است و ستوده است در اخلاق حمیده و سخی و کریم است و بزرگ است در سخاوت و کرم. آن حضرت ریحانه پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم بود و حبیب حبیب اللّه است و متصل است به دو واسطه فضل و کرامت که آن حضرت را بود.
آن حضرت عزم کننده است به قوّت غیرت بر کندن هر کافری که تمرّد کند از امامت و خلافت آن حضرت و آن حضرت کشته شده است میانه شدّت و بلا و دفن کرده شده است از کربلا.
در مناقب امام سجاد علیه السلام
امام زین العابدین علیه السلام پدر امامان زیرا که هشت امام بعد از او همه از اولاد آن حضرتند.
آن حضرت ایستاده در موقف های عبادت الهی است در شب های بسیار تاریک و صاحب منقبت ها و مزیّت هاست که آن موجب راحت مسلمانان است.
آن حضرت صاحب عزّت و مناعت است و دفن کرده شد آن حضرت با عمّ خود امیرالمؤمنین حسن علیه السلام در بقیع. در وقتی که حضرت زین العابدین علیه السلام وفات فرمود، هنگام غسل آن حضرت، بر اندام مبارکش اثر جراحت ها و زخم ها بود، هم چون کسی که بارهای سنگین و بسیار بر دوش کشیده باشد و در اندام او جراحت پیدا شده باشد. مردمان از آن حال تعجب کردند که آن حضرت هرگز باری بر پشت نمی کشید و سرّ آن اصلاً بر کسی ظاهر نشد؛ بعد از چند روز که از وفات آن حضرت بگذشت، بسیار اهل خانه های مدینه از یتیمان و زنان بی شوهر، بی قُوت بماندند و ایشان گفتند: قوت ما از آن بود که در شب ها کسی می آمد و خروارها طعام بر پشت گرفته در خانه ما می انداخت و ما اصلاً نمی دانستیم که او کیست؟
اکنون که او وفات فرمود، آن طعام از ما مُنقطع شد. بعد از آن بر مردم ظاهر شد که آن زخم ها که بر اعضای آن حضرت بود، اثر آن بارها بود که در شب پوشیده به خانه های یتیمان و فقیران و جماعت هایی که ایشان را روی طلب نبود، می رسانید و از مردمان پوشیده می داشته تا بعد از وفات آن حضرت ظاهر شد.
ملاقات با امام رضا علیه السلام
یکی از محبان اهل بیت علیه السلام روایت کرد که من در مکانی بودم و آن موضعی است میان مدینه و بغداد از راه بصره. شبی در واقعه دیدم که حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم در مسجدی بر روی حصیری نشسته از لیف خرما، طبقی خرمای صیحانی نزد آن حضرت بود. من در رفتم و سلام کردم، آن حضرت صلی الله علیه و آله وسلم یک کف از آن خرما به من داد. من آن را شمردم هفده عدد بود. صبح شد در صحرا بودم خبر آوردند که حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام از مدینه به بغداد می رود و در مسجد فرود آمده، من بشتافتم به ملاقات آن حضرت؛ دیدم که در همان موضع که شب دیده بودم که حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم نشسته بود، نشسته است بر روی همان حصیر و طبقی خرمای صیحانی نزد آن حضرت نهاده، چون در رفتم و سلام کردم یک کف از آن خرما به من داد، چون بشمردم همان هفده عدد بود. گفتم: ای امام! زیادت گردان مرا از این خرما. فرمود اگر پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم جهت تو زیادت می گردانید، ما زیادت می گردانیدیم و این از مراتب و مقامات آن حضرت است.
خبر امام رضا علیه السلام از مرگ هارون
روایت کرده اند که حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام در مسجد مدینه نشسته بود. هارون الرشید عباسی که خلیفه زمان بود درآمد و زیارت حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود. چون بیرون رفت، حضرت امام رضا علیه السلام فرمود: ای طوس! زود باشد که جمع کنی مرا و او را، مردمان ندانستند که مراد آن حضرت از آن سخن چیست.
تا آن که هارون الرشید به خراسان آمد و در طوس وفات کرد و بعد از آن، حضرت امام هم به طوس هجرت فرمود و در آنجا شهید شد و هر دو در طوس یک جا مدفون شدند.