نمونه هایی از تشویق، ترغیب، تهدید و توبیخ های علی(ع)

در سال دهم هجری رسول اکرم(ص)، علی(ع) را به یمن فرستادند تا پارچه هایی را که مسیحیان نجران متعهد شده بودند تا به مسلمانان بدهند، از آنها تحویل بگیرد

پافشاری علی(ع) بر اجرای دستور خدا

در سال دهم هجری رسول اکرم(ص)، علی(ع) را به یمن فرستادند تا پارچه هایی را که مسیحیان نجران متعهد شده بودند تا به مسلمانان بدهند، از آنها تحویل بگیرد. علی(ع) پس از انجام مأموریت آگاه شد که پیامبر(ص) برای زیارت خانه خدا عازم مکه شده اند. آن حضرت هم مسیر خود را تغییر داد و رهسپار مکه شد. برای اینکه زودتر به دیدار پیامبر(ص) نائل شود، یکی از افسران خود را به فرماندهی لشکر برگزید و خود با سرعت به مکه شتافت. در آنجا گزارش سفر خود را به پیامبر داد. رسول اکرم(ص) فرمود: «بهتر است به سوی لشکر بازگشته و آنها را با خود به مکه بیاوری».

حضرت علی(ع) پس از مراجعت، دید که عده ای از سربازان لباسها را بین خود تقسیم کرده اند. بنابراین علی(ع) فرمانده آنها را احضار کرد و او را مورد سرزنش قرار داد. افراد لشکر بعد از دیدار رسول الله، از این کار امام علی(ع) گله کردند و ایشان در جواب آنها فرمودند: از علی(ع) شکایت نکنید چون او در امور مربوط به خدا سخت گیر است و در مورد مسائل دینی به هیچ وجه اهل سازش و مسامحه نیست.

قدردانی از مردم

علی(ع) پس از آنکه به کمک مردم کوفه، بصره را فتح کردند. در ضمن نامه ای به مردم کوفه از کمک و مساعدت آنها در جنگ قدردانی به عمل آوردند. در قسمتی از آن نامه چنین آمده است: «خداوند به شما اهل کوفه از جانب خاندان پیغمبرتان نیکوترین پاداشی را که به فرمانبران و سپاسگزاران می دهد عنایت کند. چرا که شما فرمان ما را شنیدید و از آن پیروی کردید. در نتیجه به یاری شما دشمنان خدا را شکست دادیم.

توبیخ شُریح قاضی

وقتی که این خبر به گوش حضرت رسید که قاضی ایشان در کوفه خانه ای را به هشتاد دینار خریده است، ایشان از طریق بازگو کردن عواقب بد آن کار، او را توبیخ و ارشاد کردند و فرمودند: «اگر موقع خریدن این خانه پیش من می آمدی، قباله ای برای تو می نوشتم که در نتیجه آن رغبت نمی کردی که یک دینار برای خرید این خانه بپردازی. خانه ای را در سرای فریب خریداری کرده ای که پیشامدهای ناگوار، غم و اندوه ها، آرزوهای تباه کننده و شیطان گمراه گر آن را احاطه کرده اند و با این کار تو خود نیز فریفته آرزوها و خواهشهای نفسانی شده ای و از عزت قناعت دور و به پستی و ذلّت دنیاپرستی نزدیک گشته ای.»

حضرت علی(ع) در طی نامه ای به اشعث که در زمان عثمان به حکومت آذربایجان منسوب شده بود، او را به ترک اعمال ناشایست گذشته و انجام صحیح وظایف فرا خواندند. از جمله نوشتند:

«حکمرانی وسیله آب و نان تو نیست بلکه یک امانتی است که بر گردن تو نهاده شده است. تو باید تابع دستورات مافوق خود باشی حق نداری درباره رعیّت استبداد به خرج دهی و یا بیت المال را به میل خود خرج کنی، تو یکی از خزانه داران خدا هستی. اموالی که در اختیار توست از آنِ خداوند است. آنها را باید به من بسپاری و امید است که من بدترین فرمانده برای تو نباشم».

علی(ع) و توجه به بیت المال

از ابی رافع که خزانه دار بیت المال در زمان علی(ع) بود، نقل شده است: یکی از دختران علی(ع) گردنبندی را از من به عاریه گرفت، تا پس از شرکت در مهمانی آن را باز گرداند. از قضا علی(ع) آن گردنبند را در گردن دختر خود دید. از او پرسید که این گردنبند را از کجا به دست آورده است؟ و او جواب می دهد که از ابو رافع امانت گرفته ام. عبدالله می گوید: حضرت مرا فرا خواند و با ناراحتی به من فرمود: آیا در بیت المال مسلمانان خیانت می کنی؟ عرض کردم: پناه می برم به خدا که من چنین کاری مرتکب شده باشم. حضرت فرمود: چرا بدون اجازه من گردنبند را به دخترم داده ای؟ عبدالله می گوید: عرض کردم او دختر شماست از من عاریه خواست و... سپس حضرت علی(ع) فرمودند: آنرا فورا به بیت المال برگردان. مبادا که این کار تکرار شود والاّ مجازات خواهی شد و اگر دخترم آن را به صورت «عاریه مضمونه» ـ امانتی که برگشت آن تضمین شده است ـ نگرفته بود، اولین زن هاشمی بود که دستش را به عنوان تعدی به بیت المال می بریدم.

تقدیر از عمر بن ابی سلمه مخزومی

حضرت علی(ع) در جا به جایی نیروهای خود به گونه ای عمل می کردند که حقّی از کسی ضایع نگردد و همچنین موجب رنجیدگی خاطر آنها نشود. به عنوان مثال وقتی نعمان بن عجلان زُرقی را به جای عمر ابن ابی سلمه مخزومی به فرمانروایی بحرین نصب کردند، به عمر بن ابی سلمه نامه ای نوشتند و در ضمن آن توضیح دادند. من نعمان را به حکومت بحرین می گمارم. امّا این بخاطر آن نبوده است که تو در کارت کوتاهی داشته ای. خیر. تو مأموریت خودت را خوب انجام داده ای و امانت را به اهلش رسانده ای. لذا بدون هیچگونه نگرانی و احساس گناه به نزد من بیا. چون ما تصمیم داریم به جنگ با ستمگران شام برویم و تو هم از افراد مورد اعتماد من هستی و دوست دارم در این امر مهمّ در کنار ما باشی...

برخورد علی(ع) با عقیل

علی(ع) به هیچ وجه حاضر به زیر پا نهادن قوانین الهی و خیانت به بیت المال نشدند. روزی برادرشان عقیل به آن حضرت مراجعه می کند و از ایشان می خواهد تا یک من گندم از بیت المال مسلمانان به او بدهند تا با آن گرسنگی فرزندان خود را برطرف سازد. علی(ع) به هیچ وجه حاضر به چنین کاری نمی شوند و چون عقیل بیش از حدّ اصرار می کند، حضرت آهن پاره ای را در آتش سرخ کرده به او نزدیک می کنند وقتی عقیل فریاد می زند، حضرت می فرمایند: «ای عقیل تو تحمل این مقدار کوچک از آتش را نداری، آن وقت از من می خواهی که آتش جهنم را تحمل کنم».

علی(ع) و مسأله رشوه

اشعث بن قیس خواسته ای داشت که از راه های مشروع و قانونی نمی توانست به آن برسد. لذا تصمیم گرفت که ظرف حلوایی را برای علی(ع) بیاورد. از این طریق دل آن حضرت را به دست آورد تا به کمک او به خواسته نامشروع خود دست یابد. وقتی به حضور علی(ع) رسید و آن ظرف حلوا را به حضرت تحویل داد، امام(ع) پرسیدند: این چیست؟ اگر زکات و صدقه باشد برای ما اهلبیت این امور حرام است. اشعث گفت: این هدیه است. حضرت چون از نیّت او باخبر بودند، با ناراحتی تمام به او فرمودند: «مادرت به عزایت بنشیند، آیا از راه دین خدا آمده ای که مرا فریب دهی؟ سوگند به خدا اگر هر چه در آسمان و زمین است به من بدهند تا به ناحق از دهان مورچه ای پوست جوی را بگیرم چنین نخواهم کرد.»

منع از ظلم به غیر مسلمانان

علی(ع) ظلم به غیر مسلمانان را جایز نمی دانستند و همیشه به کارگزاران خود دستور می دادند تا با آنها رفتار مناسبی داشته باشند. به عنوان مثال در یکی از نامه های خود که آن را به فرمانروای منطقه ای نوشته اند، چنین می فرمایند: «کشاورزان شهری که تو در آن حکمفرما هستی از سخت گیری و برخورد خشن تو شکایت نموده اند. بعد از تحقیق، معلوم شد که آنها مشرک هستند. علیرغم مشرک بودن سزاوار نیست که به آنها ستمی روا داشته شود. در برخورد با آنها حدّ اعتدال را از دست مده».

حساسیّت علی(ع) به خیانت بر بیت المال

زیاد بن ابیه مدّتی به عنوان قائم مقام عبداللّه بن عباس عهده دار حکومت بصره بود. علی(ع) در ضمن نامه ای او را از هرگونه خیانت به بیت المال مسلمانان منع کردند و تهدید نمودند که: بخدا سوگند اگر خبردار شوم که در بیت المال مسلمانان خیانت کرده ای و برخلاف دستوراتی که به تو داده شده است، در آن تصرّفاتی به عمل آورده ای، به گونه ای تو را مجازات خواهم کرد که در نتیجه آن، ذلیل و بی مقدار شوی و هرگز نتوانی ننگ و عار آن را از پیشانی خود پاک کنی.

سفارش های علی(ع) به مأموران زکات

علی بن ابیطالب برای مأموران جمع زکات و مالیات، دستورالعملی می نوشتند و آنها را ملزم به رعایت آن می ساختند. به عنوان مثال به برخی از آن اصول اشاره می کنیم: «همواره پرهیزکار باش و خدا را فراموش مکن. مبادا مانند حکمرانان ستمگر، سبب ترس و وحشت مسلمانان شوی. بیشتر از حقّی که خداوند معین ساخته است از آنها چیزی دریافت نکن. با مهربانی با آنها برخورد کن و مأموریت خود را به اطلاع آنها برسان. اگر یکی از آنها گفت که زکاتی بر عهده من نیست به او مراجعه نکن و به کسی که توان پرداخت زکات خود را ندارد، سخت گیری مکن. و وقتی آنها را دریافت کردی فرد امینی را مسئول حفظ و انتقال آنها به بیت المال تعیین کن».

توصیه علی(ع) به خوشرفتاری با مردم

علی بن ابیطالب(ع) همیشه کارگزاران و استانداران خود را به خوش رفتاری با مردم و فروتنی و تواضع با آنها سفارش می نمودند. به عنوان مثال وقتی محمد بن ابی بکر را به عنوان فرمانروا به مصر می فرستادند برای او دستوراتی دادند از جمله:

«با مردم مصر با فروتنی رفتار کن و با گشاده رویی با آنها برخورد داشته باش. به همه آنها به یک چشم نگاه کن و بین کوچک و بزرگ و فقیر و ثروتمند فرقی مگذار. با همه آنها به عدالت رفتار کن تا ناتوانان از عدل تو ناامید نشوند. از طریق خشنود ساختن بعضی از بندگان، خشم خدا را برای خودت منجر و بخاطر کار، نمازت را زود و یا دیر مخوان بدان. که سایر اعمال تو تابع نمازت است».

گذشت علی(ع) از تقصیر مردم

در برهه ای از حکومت علی(ع) مردم بصره بر اثر پیروی از گمراهان به مخالفت با آن حضرت پرداختند. علی(ع) ضمن ارسال نامه ای به اهل بصره از عملکرد نادرست آنها انتقاد کردند و در عین حال اعلام فرمودند که این بار از تقصیر آنها چشم پوشی می کند ولی در صورت تکرار چنین عملی آنها را مجازات خواهد نمود. در بخشی از آن نامه چنین آمده است:

... در نتیجه پیروی از افراد گمراه، پیمان خودتان را شکستید امّا ما گناهکار شما را بخشیدیم و هر کسی را که از کارش پشیمان بود، با خوشرویی پذیرفتیم. ولی اگر بعد از این بر اثر تبه کاری و کج اندیشی، با من به مخالفت بپردازید و مرا مجبور به آمدن به سوی خود سازید، این بار چنان مبارزه و پیکاری با شما خواهم کرد، که جنگ جمل در پیش آن چیزی به حساب نیاید...

سرزنش و تهدید عمروعاص

موقعی که عمرو بن عاص به معاویه پیوست، حضرت علی(ع) در ضمن نامه ای بعد از آنکه اعمال منفی معاویه را برشمرد، او را چنین سرزنش کرد:

«تو با پیوستن به معاویه دنیا و آخرت خودت را بر باد دادی. در حالی که اگر به حق چنگ می زدی آنچه در دنیا و آخرت می خواستی به آن دست می یافتی.» و همچنین فرمودند: «اگر خداوند مرا بر تو و پسر ابی سفیان پیروز کند هر دوی شما را کیفر خواهم کرد. ولی اگر شما پیروز شدید بالاخره آنچه پیش روی شماست (کیفر الهی) برای شما بدتر و دردناکتر است».

بازخواست علی(ع) از یکی از حکمرانان

مأموران حکومتی به علی بن ابیطالب(ع) خبر دادند که یکی از حکمرانان آن حضرت به بیت المال مسلمانان و دستبرد زده و به گونه ای که نباید در آن تصرّف کرده است. علی(ع) بلافاصله به او نامه ای را به این مضمون نوشتند:

به من گزارشی رسیده است که اگر آن درست باشد، معلوم می شود که تو خدای خود را به خشم آورده ای و امامت را نافرمانی کرده ای و در امانت خیانت نموده ای. به من خبر رسیده است که در محصولات تصرف به عمل آورده ای و به اموال و دارایی بیت المال دستبرد زده ای. بنابراین حساب های خود را به من بفرست تا مشخص شود که اموال را در کجا به مصرف رسانده ای و این را هم بدان که حسابرسی خداوند در روز قیامت دقیق است. یعنی اگر اینجا هم به دروغ متوسل شوی در روز رستاخیز حقایق روشن خواهد شد.

تهدید یک خائن به بیت المال

یکی از کارگزاران علی(ع) هنگامی که دشمنان امیرالمؤمنین(ع) را قویتر دید، به جای آنکه به حمایت آن حضرت بپردازد، از فرصت استفاده کرد و هر چه در بیت المال بود، همه را برداشت و به مکه فرار کرد. حضرت در ضمن نامه ای به او چنین نوشت: «من تو را در امانتم شریک کردم و از جمله خواص خود قرار دادم. هیچ یک از خویشاوندان خود را امین تر و درستکارتر از تو نمی دانستم؛ ولی چون دیدی دشمن با امکانات زیادی به جنگ ما آمده است، به من پشت کردی و خیانت نمودی. معلوم می شود همه کارهای قبلی تو بخاطر فریب بوده است...

از خدا بترس و اموال مردم را بازگردان. اگر این کار را نکنی و دستم به تو برسد با شمشیرم (که با آن کسی را نزده ام مگر اینکه داخل آتش شده است) تو را مجازات خواهم کرد. بخدا سوگند اگر کاری را که تو کرده ای، فرزندانم حسن و حسین می کردند هرگز با آنها صلح نمی کردم، تا این حقّ را از آنها پس بگیرم و این ظلم را از میان بردارم».

برخورد با مصقلة بن بصیرة شیبانی

هنگامی که حضرت علی(ع) مطلع شد که حاکم یکی از شهرهای فارس غنائمی را که مسلمانان در جنگ به دست آورده اند بین اقوام خودش تقسیم نموده است، فورا به او نامه ای با این مضمون نوشت: ای مصقله شنیده ام که تو اموال مسلمانان را (که با فدا کردن جان خود آنرا به دست آورده اند) در بین خویشاوندان عرب خود قسمت می کنی. بخدا سوگند اگر این گزارش درست باشد، تو را خوار و زبون خواهم ساخت. پس حق خدا را ضایع مکن و دنیایت را از طریق خراب ساختن دینت آباد مساز. وگرنه در روز قیامت در گروه زیانکاران خواهی بود. در این مالی که نزد من و تو هست (بیت المال) همه مسلمانان به یک نسبت شریکند حق نداری از آن به یکی بیشتر از دیگر بپردازی.

توبیخ عثمان بن حنیف

در نظام اسلامی، کارگزاران و رهبران جامعه از مسئولیت های خاصّی برخوردارند، در نتیجه نمی توانند خود را از طبقات پایین جامعه جدا سازند و نسبت به گرفتاری های آنها بی تفاوت باشند. به همین دلیل علی(ع) حکمران خود در بصره را به جهت شرکت در یک مهمانی پر زرق و برق سرزنش می کنند و می فرمایند: ای پسر حنیف! به من گزارش رسیده است که در یک مهمانی پر زرق و برق شرکت داشته ای. من گمان نمی کردم تو به یک مهمانی بروی که معمولاً اشراف و پولداران را به آن دعوت می کنند و فقرا و مستمندان را به آن راه نمی دهند. و در ادامه حضرت او را به پیروی و تبعیت از خودشان فرا می خوانند و در پایان می فرمایند: پس ای پسر حنیف از خدا بترس و به چند قرص نان مختصر خود اکتفاء کن. تا این کار سبب رهائیت از آتش شود.

وصیّت علی(ع) به فرزندان

علی(ع) بعد از ضربت خوردن به امام حسن و امام حسین(ع) وصیّتی کرده اند که مجموعه مطالب آن به منزله یک برنامه کامل زندگی است. از جمله می فرمایند: شما را به رعایت تقوی و ترس از خداوند سفارش می نمایم و اینکه اگرچه دنیا در دسترستان باشد به آن دل مبندید. اگر چیزی را از دست دادید به آن اندوهگین نشوید؛ راست گو باشید و برای آخرت کار کنید؛ دشمن ستمگر و یار ستمدیدگان باشید؛... در کارهایتان نظم داشته باشید؛ به یتیمان رسیدگی کنید؛ حق همسایگان را رعایت کنید؛ مواظبت باشید که در عمل به قرآن دیگران بر شما پیشی نگیرند؛ نماز را که پایه دین است به پا دارید؛ از حجّ و زیارت خانه خدا غافل نباشید؛ با هم دیگر دوست و مهربان باشید؛ از پشت کردن به یکدیگر بپرهیزید و از تفرقه بترسید؛ امر به معروف و نهی از منکر را رها نکنید وگرنه بدها بر شما مسلط خواهند شد، به گونه ای که بعد از آن اگر دعا هم بکنید به مرحله اجابت نخواهد رسید.

علی(ع) و تنبیه قنبر

فردی به جهت گناهی که انجام داده بود، محکوم به تحمل چند ضربه شلاق شد. حضرت امیرالمؤمنین(ع) دستور دادند که قنبر آن حدّ را جاری سازد. قنبر در حین اجرای حدّ سه ضربه شلاق بیشتر از آنکه تعیین شده بود، به او زد. هنگامی که علی(ع) از این کار خبردار شدند، بلافاصله سه ضربه شلاق به عنوان قصاص بر قنبر جاری ساختند. و بدینوسیله نشان دادند که هیچ کسی حتی افراد مجرم هم نباید مورد تعدّی واقع شوند و مجازاتی بیش از آنچه قانون و شرع مقدس بر آنها تعیین ساخته است تحمّل نمایند.

علی(ع) و رد تشریفات و احترامات غیر لازم

وقتی که علی(ع) عازم شام بودند، با بزرگان شهر انبار دیدار کردند. آنها به عنوان تعظیم و احترام به آن حضرت بلافاصله از مرکب های خود پیاده شدند و در پیش رکاب حضرت شروع به دویدن کردند. حضرت از دیدن این رفتار آنان ناراحت شده و فرمودند: این چه کاری است که انجام می دهید. در جواب گفتند: یا امیرالمؤمنین! این شیوه و عادت ماست که بدینوسیله حکمرانان و فرمانروایان را احترام می کنیم. علی بن ابیطالب(ع) فرمودند: سوگند به خدا از این رفتار شما حکمرانانتان سودی نمی برند. شما با این کار، خود را در دنیا به رنج و در آخرت به بدبختی گرفتار می سازید. چرا که کرنش و فروتنی برای غیر خدا آن هم به این صورت مستلزم کیفر الهی است. پس چه بسیار زیانبار است رنجی که کیفری را به دنبال دارد.

دستور مجازات عمّال خاطی

علی(ع) در نامه ای که به مالک اشتر نوشته اند، دستورات زیادی به او می دهند. از جمله می فرمایند: به کارهای کارگزاران خودت رسیدگی کن و برای آنها بازرسانی درستکار بگمار. زیرا کنترل مخفیانه آنها سبب دقت بیشتر آنها در انجام کارها می شود. خود را از عُمال خیانت کار همیشه دور نگه دار. اگر یکی از آنها خود را به خیانت آلوده کرد و گزارش آن به تو رسید و درستی این گزارش ثابت شد، باید او را کیفر کنی و در مقابل عملی که مرتکب شده است، مجازات نمایی و خوار و بی مقدارش کنی و داغ خیانت را بر پیشانی او بگذاری. (تا این کار موجب عبرت او و دیگران بشود تا در آینده کسی جرأت به انجام چنین کاری نکند).

دستور خوشرفتاری با مردم

وقتی که علی(ع) عبداللّه بن عباس را حکمران بصره قرار دادند، درباره چگونگی برخورد با مردم دستوراتی داد و فرمودند:

با مردم گشاده رو باش؛ احترام هر کس را نگه دار؛ کاری کن که به راحتی بتوانند تو را ملاقات نمایند؛ از خشمگین شدن نسبت به آنها خودداری کن؛ چرا که عصبانیّت و ترش رویی یک کار شیطانی است و این را هم بدان هر کاری که ترا به خدا نزدیک سازد، از آتش جهنم دورت می کند و برعکس هر عملی که تو را از خداوند دور کند، به آتش جهنم نزدیکت خواهد ساخت.

برخورد با منذر بن جارود عبدی

منذر بن جارود که در یکی از شهرهای فارس از طرف علی(ع) حاکم بود، در بیت المال مرتکب خیانتی شد. حضرت نامه ای به او نوشتند و پس از نکوهش و سرزنش او را به نزد خود فرا خواندند. در قسمتی از آن نامه چنین آمده است:... خوب بودن پدرت مرا فریب داد. گمان کردم که تو نیز همچون پدرت فرد درستکاری هستی. امّا معلوم شد چنین نیستی زیرا از هوای نفس پیروی کردی و مرتکب خیانت شدی و در صدد برآمدی تا دنیای خودت را به بهای خرابی آخرتت آباد سازی؛ کسی که ویژگی های تو را دارد شایسته نیست که او را در امانت شریک کنند یا بوسیله او کاری را انجام دهند و... وقتی که نامه مرا دریافت کردی فورا خود را به من برسان.

وقتی منذر بن جارود به محضر علی(ع) رسید، حضرت او را به جرم خیانت به زندان انداختند...

امام علی(ع) و ابوذر

ابوذر غفاری را بر اثر حقّ گویی ها و اعتراضات، نتوانستند تحمّل کنند، از هر راهی که وارد شدند تا او را از این کار باز دارند ولی موفق نشدند. گاهی تهدید کردند گاهی تطمیع کردند ولی هیچکدام در او تأثیر نگذاشت. او به همان شیوه انقلابی خود ادامه می داد و در مقابل بی عدالتی قد عَلَم می کرد و با صدای بلند به آنها اعتراض می کرد. بالاخره چاره را در آن دیدند تا او را تبعید کنند. وقتی که او به ربذه تبعید می شد، علی(ع) به او نامه ای نوشتند که این عبارات در آن نامه به چشم می خورد:

«ای اباذر تو بخاطر خدا به این قوم غضب کردی. پس وقتی اینها بر تو غضب کردند، امیدت به خدا باشد. این مردم بخاطر دنیایشان از تو ترسیدند چون حرفهای تو برای دنیا و حکومت و ریاست اینها ضرر داشت ولی تو بخاطر دینت از این ها نگران بودی که اگر به وظیفه ات عمل نکنی از طرف خدا مؤاخذه بشوی، اگر دنیای آنها را قبول کنی تو را دوست خواهند داشت و... تلاش کن چیزی جز حقّ همدم تو نباشد و از چیزی جز باطل وحشت نداشته باش».

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر