حقیقت دنیا
دین مقدس اسلام همواره دل بستن به دنیا را نکوهش کرده است. کسانی که به حقیقت زندگی این دنیا آگاهند، خوب می دانند که دنیا جایگاه اصلی انسان نیست. از این رو اولیای الهی با تحمّل سختی ها و قرار گرفتن در مسیر صحیح و پاک زندگی، شیرینی و آسایش حیات ابدی را بر می گزینند و در این راه تلاش می کنند.
امیر مؤمنان علی(ع) در سخنان گوهربار خویش انسان را به مسافرانی تشبیه کرده، می فرمایند: «به راستی مَثَل آن کس که به حقیقت دنیا دانا شده مثل مسافرانی است که از منزلی تنگ و خشک، آهنگِ منزلی فراخ و سرسبز و خرّم کنند، پس سختی راه و دشواری سفر و ناگواری خوراک را بر خود هموار کنند تا به منزل فراخ و جایگاه اصلی خویش برسند».
سرشت نیکوکاران
حضرت علی(ع) می فرمایند: «به درستی که سرشت مردمان نیکوکار سرشت خیر است؛ پس هر خیری بر عهده شان نهاده شود، آن را انجام می دهند».
انسان های نیکوکار فارغ از درد و رنج دیگران نیستند و منافع و مصالح خود را با منافع دیگران عجین می دانند و همواره روح خویش را با انجام دادن اعمال نیکو تسکین می دهند و خشنودی پروردگار را در خدمت به بندگان وی می جویند.
ثروت باارزش
کسب مال برای معیشت و طلب رزق و روزی از خدا امر پسندیده ای است. ولی اندوختن ثروت بیش از حد نیاز و حرص و طمع داشتن بر آن جز این که وَبال آدمی شود، هیچ سودی در پی نخواهد داشت. عده ای از انسان ها زندگی را تنها پول می دانند و تمام تلاش خود را در انباشتن پول و ثروت متمرکز می سازند. عاقبت، این اموال انباشته را برای دیگران گذاشته، خود با کوله باری تهی رهسپار دنیای ابدی می شوند. این گروه جز آنچه برای رضای معبود و در راه های مشروع و خداپسندانه مصرف کرده اند، فایده ای از این اموال نخواهد برد. همان گونه که مولای وارستگان جهان، حضرت علی(ع) می فرمایند: «به راستی که بهره تو از مال خود همان است که برای آخرت خود از پیش فرستاده ای، و آنچه به جای نهاده ای بهره وارث است».
خوشبختی و رستگاری انسان
هر انسانی اگر به سرنوشت خود در جهان ابدی توجّه کند و از رنج و آلام جانکاه اخروی هراسی داشته باشد، خوشی های فانی این جهان را به بهای عذاب طاقت فرسای ابدی نمی خرد. با انجام دادن اعمال شایسته و مورد پسند خدا و نیکی کردن به دیگران پاداش خداوند را خواهد خرید و با عبادت خدا در دل تاریکی شب، شوق به بهشت را در روح و جانش زنده و بارور می کند. مولای متقیان(ع) عوامل سعادت انسان را در چند چیز می شمارند و می فرمایند: «به راستی که نیکبخت کسی است که از عذاب الهی بترسد و همین، سبب ایمنی او شود، و به پاداش خداوند امید داشته باشد و اعمال نیک انجام دهد و به بهشت اشتیاق داشته باشد و شب ها را زنده بدارد».
مقام و منزلت دانشمندان
هرقدر که انسان جان خویش را صیقل دهد، ارزش اهل فضل و کمال را بیشتر می داند. از قدیم گفته اند: «قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری». هرگاه روح انسان از اسارت پلیدی ها آزاد شود، می تواند با بال معرفت و صفا در آسمان فضایل و نیکی ها به پرواز درآید و معنای واقعی خوبی ها را درک کند و به اهل کمال و فضیلت، معرفت یابد و از آنها پیروی کند. علی(ع) در این زمینه می فرمایند: «به درستی که فقط صاحبان فضل و کمالند که می توانند برتری فضلا و دانشمندان را بشناسند».
آفتِ ایمان
اولین مرتبه قرب به خدا، حصول ایمان و اعتقاد به خداوندگار جهان است. ایمان گوهر گران بهایی است که خداوند در اختیار انسان گذاشته تا روح انسان را به سوی کمال مطلق رهنمون شود و جانی تازه در کالبد بی جان اعمال او دمد و جان انسان را با نور خود زنده کند.
هیچ چیز جز کفر و شرک نمی تواند این دژ محکم را متزلزل کند و انسان را به تباهی بکشاند و او را از رسیدن به کمال مادی و معنوی باز دارد. حضرت علی(ع) در جمله ای کوتاه حق مطلب را ادا فرموده است که «آفتِ ایمان شرک است».
ناسپاسی
انسان با نگاهی گذرا به پیرامون خود آثار فضل و کرم الهی را در گوشه و کنار جهان هستی می بیند و فطرت پاک او ناخودآگاه در پی سپاس و قدردانی بر می آید. نعمت های بی کران خدا با سپاس گزاری فراوان می شود و با ناسپاسی از دست می رود و نابود می شود.
شکر نعمت، نعمتت افزون کند |
کفر نعمت از کفت بیرون کند |
بزرگترین کفران و ناسپاسی که سبب نابودی نعمت ها می شود و به کار بردن آنها در راه گناه است. حضرت علی(ع) می فرمایند: «ناسپاسی، آفت نعمت هاست».
نافرمانی و گناه
تنها راه رسیدن انسان به کمال و سعادت، بندگی و اطاعت محض از فرمانن خداست. در نقطه مقابل بندگی، گناه و سرپیچی از دستور خدا است که انسان را از سعادت حقیقی دور می کند. کسی که در مقام بندگی است و خود را بنده خدا می داند، در تمام مراحل زندگی حتی در جزئی ترین اعمال خود نیز تلاش می کند بر طبق رضای خدا و مطابق خواست او عمل کند. ارتکاب گناهان با مقام بندگی منافات دارد و دل را از ساحت عظمت الهی دور می سازد. حضرت علی(ع) می فرمایند: «آفتِ اطاعت حق تعالی نافرمانی او است».
تکبر، آفت شرافت
انسان ممکن است به علت ثروت یا علم یا مقام اجتماعی یا هر امتیاز دیگری دستخوش غرور و تکبّر شود و به سبب غفلت از خدا آن موهبت را از خود بداند. اما اگر آدمی خود را بنده پروردگار عالم بداند و به این حقیقت ایمان آورد، هیچ نعمتی را به خود نسبت نمی دهد و می داند که همگی از آثار فضل و کرم آن منعم کل است.
دلی که گرفتار خودپسندی شود از یک طرف پروردگار خویش را ناخشنود و موجبات عذاب اخروی را فراهم می کند و از طرف دیگر با رنجاندن مردم، آنها را از خود دور می سازد. حضرت علی(ع) می فرمایند: «آفتِ شرافت و بزرگی، تکبر است».
شاعر در مذمّت غرور می گوید:
از کبر مدار هیچ در دل هوسی |
کز کبر به جایی نرسیده است کسی |
کینه
کینه و دشمنی با مردم به صورت های مختلف، ظاهر می شود که از مهم ترین آنها: حسد، غیبت، دروغ، تهمت، تحقیر، بدزبانی، بدخلقی، ستم و آزار و تضییع حق دیگران است. اینها همه رذایلی است که با آتش کینه شعله ور می گردد و در جان انسان نفوذ می کند. کینه، نتایج سوء فراوانی دارد. از اینرو انسان عاقل و وارسته هرگز روح خود را به کینه نمی آلاید و همواره، ذهن خویش را از بدی های دیگران پاک می سازد. مولا علی(ع) می فرمایند: «به راستی که عاقل و خردمند کسی است که کینه ها [ی مردم] را از دل بیرون کرده باشد».
بخشش، مایه عزت و آقایی
هیچ چیز مانند سخاوت، انسان را زینت نمی دهد. بخشندگی انسان را خوشنام می کند و سبب خشنودی خدا می شود. سعدی شاعر بزرگ می سُراید:
شرف مرد به جود است و کرامت به سجود |
هرکه این هر دو ندارد عدمش به ز وجود |
انسان بخشنده محبوب دل های مردم است و بی شک بخشندگی به انسان عزت و احترام می بخشد. حضرت علی(ع) می فرمایند: «سروران مردم دنیا سخاوتمندان و بخشندگانند».
پرهیز از گناهان
هراندازه انسان در ترک گناهان بکوشد و اعضاء و جوارح و قلب و فکر خود را از هرگونه معصیت پاک نگه دارد، به همان اندازه دل او قابلیت بیشتری برای توجه به ساحت عظمت الهی پیدا می کند.
از این رو تا انسان دست از سرکشی بر ندارد و خود را از گناه پاک نسازد، موفق به تحصیل فضایل و کمالات نایل نمی شود. جوانمردان عالم کسانی هستند که ایمان خود را از آلودگی گناهان محفوظ می دارند و هرگز حریم عبودیت را نشکسته، دل را از روح بندگی تهی نمی سازند. مولای متقیان حضرت علی(ع) می فرمایند: «به راستی که بزرگواری و جوانمردی در پرهیز از گناهان است».
دشمنی واقعی
در روابط اجتماعی انسان باید توانایی شناخت خیرخواهان و بدخواهان را از یکدیگر داشته باشد. دشمن را به جای دوست و دوست را به جای دشمن قرار ندهد. دشمن واقعی، کسی است که با چاپلوسی پرده بر عیبت های انسان بگذارد و با چرب زبانی او را غافل سازد. چنین کسی دشمن واقعی انسان است. دوست همواره از درِ راستی با انسان در می آید؛ نه ریا و دروغ و چاپلوسی. مولای متقیان امام علی(ع) می فرمایند: «به راستی دشمن را بدین جهت دشمن نامیده اند، که ستمی بر تو روا می دارد و کسی که عیب های تو را با چرب زبانی و چاپلوسی از تو می پوشاند، همان دشمنی است که بر تو ستم می کند».
دوست مهربان
همنشینی با انسان ها سبب می شود که عادات و خلق و خوی آنان به یکدیگر منتقل شود. از این رو انسان باید در انتخاب دوست و همنشین بسیار دقت کند. کسانی که مجالست و همنشینی با آنان، انسان را به یاد خدا، و آخرت می اندازد، بهترین اشخاص برای مصاحبت و دوستی اند.
با بدان کم نشین که درمانی |
خوپذیر است نفس انسانی |
حضرت علی(ع)، در مورد ملاک رفیق شفیق می فرمایند: «جز این نیست که رفیق را از این رو رفیق گویند که در اصلاح دینت تو را همراهی می کند و یاری می رساند. اگر کسی تو را در اصلاح دین و آیینت یاری کند، او رفیق مهربان است».
قدر نعمت
سعدی شاعر بزرگ و شیرین سخن می فرماید: «قدر عافیت کسی داند که به محنتی گرفتار آید». بشر از ابتدای زندگی با نعمت های الهی خو گرفته و نبود آنها را تجربه نکرده است، بطوری که گاهی وجودشان را نیز فراموش می کند و از آنها غافل می شود. خداوند یکتا نعمت های بی کرانی به بندگان خویش عطا فرموه است که با از دست دادن آنها قدرشان بهتر شناخته می شود. از این رو در کنار تحمل مشقت های دنیا است که آسایش و راحتی معنا و مفهوم پیدا می کند. حضرت امام علی(ع) در سخنان حکیمانه خویش بر این مطلب تأکید می کنند و می فرمایند: «به راستی قدر نعمت ها با گرفتاری و نبود آنها شناخته می شود».
علی(ع)، خورشید درخشان
امام علی(ع) تربیت شده دامان پاک پیغمبر بود. تا آخرین لحظات زندگی همچون سایه به دنبال پیغمبر بود و پروانه وار به دور شمع وجودش می گشت. مولود کعبه جز فضایل و کمالات چیزی نمی شناخت و جز فضیلت و کمال چیزی در بر نداشت. کوتاه سخن آنکه شخصیت برجسته آن حضرت به وصف نمی گنجد و فضایل بی پایان وی از شماره بیرون است. مولایمان علی(ع) ستاره ای درخشان در تاریخ اسلام و بشریّت است. چراغ نورافروزی است که با علم و دانش و با رفتار و منش خود بشریت را از تاریکی ها رهایی بخشید. مولای متقیان حضرت علی(ع) خود می فرمایند: «به راستی که مَثَلِ من در میانِ شما همچون چراغی در تاریکی است. هر که در روشنای آن در آید، از نور آن بهره مند می شود».
گذر زمان
نگاهی به زندگی گذشتگان این واقعیت را برای ما آشکار می کند که آنان روزی در این دنیا زندگی می کردند و در تلاش و تکاپو بودند و سرانجام مرگ به سراغشان آمد و به سرای جاویدان منتقل شدند. واقعیت این است که مرگ شتری است که درِ خانه هرکسی می خوابد و هیچ کس را از آن، راه گریزی نیست. شاعر می گوید:
هنگام سپیده دم خروس سحری |
دانی که چرا همی کند نوحه گری |
یعنی که نمودند در آیینه صبح |
کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری |
حضرت علی(ع) می فرمایند: «به راستی که پی درپی آمدن جنبش و سکون، [یعنی گذر زمان] گذشتگان را هلاک کرد».
آهنگِ ناگهانی مرگ
مرگ واقعیتی است که تمام موجودات جهان را در بر می گیرد. آهنگ مرگ بی خبر به صدا در می آید و قافله عمر انسان به سوی جهان ابدی به حرکت در می آید. در این میان انسان از زمان وقوع مرگ خویش آگاه نیست. از این رو باید هر لحظه انتظار اتمام فرصت های گران بهای عمر را داشته باشد و چنان زندگی کند که همواره آماده سفر به آن دنیای جاودانه است. مبادا آهنگ رحیل به صدا درآید، بدون آنکه توشه ای برای سفر آخرت مهیا کرده باشیم. حضرت علی(ع) می فرمایند: «به راستی که شما همچون سوارانی هستید که نمی دانید چه وقت شما را فرمان حرکت می دهند».
حقیقت دنیا
تعالیم والای پیشوایان اسلام گویای آن است که دنیا و لذات و خوشگذرانی های آن فانی و همچون سَراب، ناپایدارند و دل بستن به این امور زودگذر با عشق به خدا و یاد آخرت سازگار نیست. در قیامت، انسانی که فریب مظاهر دنیا را خورده است در می یابد که چه موهبت عظیمی را از دست داده و آن را با چه متاع پست و ناچیزی سودا کرده است. از این رو دل بستن به دنیا که همچون ابر گذرا و مانند سراب واهی است، جز ضرر و زیان چیزی نیست. مولا علی(ع) این حقیقت را آشکار می سازند و می فرمایند: «به راستی که دنیا توشه روزهای اندکی پیش نیست که نابود می شود همان گونه که سراب نابود می شود و می رود و نیز همان گونه که ابرها می روند و پراکنده می شوند».
آفت تیزهوشی
خداوند نعمت عقل را به بندگان ارزانی داشته تا به مدد آن حق را از باطل، درست را از نادرست و راه را از چاه تمیز دهند و در مسیر درست زیستن و کمال قرار گیرند. کسانی هستند که در پی کفران و سوء استفاده از این نعمت بر می آیند و هوش و زیرکی خدادادی خویش را صرف نیرنگ زدن می کنند و موجبات آزار خلق و ناخشنودی خداوند را فراهم می کنند.
شایسته است که شخص زیرک خود را از آفات هوش و ذکاوت ایمن کند تا سپاس این نعمت را به جا آورد و از این آزمایش الهی سربلند بیرون آید. حضرت علی(ع) در سخنان روشنگرانه خویش می فرمایند: «آفتِ تیزهوشی، نیرنگ است».
آفت سخاوت
در تعالیم والا و ناب اسلامی، منت گذاشتن در هنگام نیکی و احسان، بسیار نکوهش شده است؛ احسان کننده منت گذار نه تنها هیچ اجر و پاداشی در نزد خداوند ندارد، بلکه سبب رنجش خاطر بندگان خدا می شود. در قرآن مجید، خداوند خطاب به مسلمانان می فرماید: «ای آنانکه ایمان آورده اید، صدقه های خود را با منت گذاشتن تباه مسازید؛ مانند کسی که مال خود را برای خودنمایی انفاق می کند و به خدا و روز قیامت ایمان ندارد». مسلمان پاک طینت با پیروی از پیشوایان اسلام و امامان معصوم، احسان و نیکی را به قصد خشنودی پروردگار و کسب اندوخته آخرت انجام می دهد و همواره کردار خویش را از آلوده شدن به تیرگی منت مصون می دارد، چرا که منت گذاشتن سبب بطلان عمل نیک می شود. پیشوای سخاوتمندان، حضرت علی(ع) فرموده اند: «آفتِ سخاوت منّت گذاشتن است».
هوا و هوس
پیروی از خواهش های نفسانی انسان را اسیر امور مادی و حیوانی می سازد و بر غفلت انسان می افزاید و نیروی تعقل و تفکر انسان را نابود می کند. امام علی(ع) بزرگمرد تاریخ اسلام همواره مسلمانان را از غوطه ور شدن در منجلاب فساد و نفسانیات باز داشته اند و می فرمایند: «آفت عقل، هوا و هوس است». طبیعی است که هرگاه راه برای ارضای هرچه بیشتر هواهای نفسانی هموار شود، به همان میزان دین و ایمان و عقل انسان تباه می شود و در نتیجه ذلت و گمراهی نصیب او خواهد شد.
شیفتگی نسبت به دنیا
هرگاه نفس انسان شیفته امور مادی و تجملات دنیایی شود، روز به روز این میل فزونی می یابد و نفس انسان بیشتر در بند آن اسیر می شود. از این رو اگر حرص نسبت به مادیات فانی در دل انسان شعله ور شود، آتش آن تمام جان انسان را فرا می گیرد. در تعالیم اسلامی حبّ دنیا سرچشمه همه خطاها و معاصی معرفی شده است. امیر کلام و بزرگمرد تاریخ بشر، یعنی وجود مقدّس امام علی(ع)، می فرمایند: «آفتِ جانِ انسانی، شیدایی و شیفتگی به دنیاست».
مشورت
مشورت کردن و همفکری در کارها، مخصوصا در موارد مهم و حیاتی، کاری پسندیده و معقول است. مشورت هنگامی ثمربخش است که مشورت دهنده، آگاه و از غرائض شخصی به دور باشند و از روی کینه یا تعصب بی جا دیدگاه های دیگران را رد نکند. در غیر این صورت مشاوره نتیجه ای ندارد و چیزی از آن حاصل نمی شود. همچنان که حضرت علی(ع) می فرمایند: «آفتِ مشاوره شکستن رأی هاست»؛ یعنی گاهی مشورت کنندگان در پی هواهای نفسانی نظریات یکدیگر را رد و تباه می کنند.
آفت بردباری
حلم و بردباری از قدرت روحی و معنوی انسان سرچشمه می گیرد و صفتی بسیار پسندیده و مقدس است؛ ولی همچون فضائل دیگر آفاتی دارد که آن را از معنای واقعی خود خارج می سازد. بردباری تا هنگامی پسندیده است که موجب خواری انسان نشود. تحمل ستم در جایی که انسان قدرت دفاع از خود را دارد، حلم و بردباری نیست؛ بلکه ذلّت و آفت حلم است. همان گونه که امام همام، حضرت علی(ع)، می فرمایند: «آفتِ بردباری، خواری است.»