چکیده:
اعتیاد به مواد مخدر، به عنوان جدی ترین مسأله اجتماعی در ایران، وجوه مختلف جامعه شناسی، روانشناسی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی و ... دارد. به اعتقاد صاحب نظران، اعتیاد زمینه ساز بسیاری از آسیب های اجتماعی به ویژه بزه دیدگی زنان است. بیش از 60 درصد از زندانیان کشور، به جهت اعتیاد و قاچاق مواد مخدر مجرم شناخته شده اند. مردان، اکثریت معتادان به مواد مخدر را تشکیل می دهند و در نقش همسر یا پدری معتاد، تهدیدی جدی بر حیات فردی و خانوادگی زنان و آسیبی عمیق بر کیان خانواده محسوب می شوند. بدین لحاظ در این نوشتار تلاش شده است به جهت گستردگی، عمق و دامنة تخریب این معضل اجتماعی، برخی از علل و عوامل گرایش به مصرف مواد مخدر، پیامدهای اعتیاد مردان، راهکارها و راهبردهای پیشگیری از این معضل، بحث و بررسی شود.
واژگان کلیدی:
اعتیاد، مواد مخدر، مردان، آسیب اجتماعی، بزهدیدگی، زنان، خانواده، انحرافات اجتماعی، معتاد، جرم.
به اعتقاد تحلیلگران اجتماعی، اعتیاد به مواد مخدر، به عنوان یکی از مسائل پیچیدة اجتماعی در عصر حاضر است که زمینهساز بروز بسیاری از آسیبها و انحرافات اجتماعی میباشد. به عبارت دیگر رابطه اعتیاد با مسائل اجتماعی ارتباط دو جانبه است. از یکسو اعتیاد، جامعه را رو به رکود و انحطاط می کشاند و از سوی دیگر پدیده ای است که ریشه در مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه دارد. اعتیاد، گرایش فرد را به اصول اخلاقی و معنوی و ارزش های اجتماعی کاهش می دهد. به طوری که آسیبشناسان اجتماعی، اعتیاد را به مثابه «جنگ شیمیایی خانگی» و «جنگ بدون مرز» میدانند. سازمان بهداشت جهانی (1999)، مسأله مواد مخدر، اعم از تولید، انتقال، توزیع و مصرف را در کنار سه مسأله جهانی دیگر یعنی تولید و انباشت سلاحهای کشتار جمعی، آلودگی محیط زیست، فقر و شکاف طبقاتی، از جمله مسائل اساسی شمرده است که حیات بشری را در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در عرصه جهانی مورد تهدید و چالش جدی قرار میدهد و در عرصه ملی نیز کشور ایران، به جهت ساختار جمعیتی،[1] موقعیت ژئوپلیتیکی[2] و فقدان استراتژی و طرح جامع ملی مبارزه با عرضه، کاهش تقاضا و درمان معتادان، به عنوان یکی از آسیبپذیرترین کشورهای جهان در مقابل مسأله مواد مخدر است. گزارشهای آماری حاکی از گسترش فزایندة اعتیاد به مواد مخدر میباشد. به طوری که اعتیاد، بعد از بیکاری و گرانی، سومین معضل اجتماعی است.[3]
تعریف مفاهیم کلیدی
اعتیاد
واژه اعتیاد،[4] از نظر لغوی، اسم مصدر عربی از ریشه «عاد» است که در فرهنگ لغت معین، به مفهوم عادت کردن و خو گرفتن می باشد. در فرهنگ نامة دهخدا، اعتیاد به مفهوم «پیاپی خواستن چیزی» آمده است. واژه اعتیاد، در اصطلاح نامه ها، با عنوان «وابستگی به مواد»[5] [مخدر] یا تمایل شدید فرد به مصرف یک ماده تعریف شده است و برای تشخیص آن پنج معیار ذکر گردیده است:[6]
1 تحمل؛ عادت به مصرف یک ماده پس از مدتی منجر به کاهش تأثیر آن ماده شده و در نتیجه موجب افزایش تدریجی مقدار ماده مصرفی به منظور دستیابی به تأثیرات دلخواه می شود.
2 پیدایش حالت خماری، در صورت عدم مصرف یا کاهش مقدار مصرف؛
3 تمایل دائم و تلاشهای ناموفق برای کاهش یا قطع مصرف ماده؛
4 مختل شدن فعالیتهای اجتماعی، شغلی و تفریحی؛
5 تداوم مصرف ماده علی رغم آگاهی از عوارض آن.
معتاد
معتاد فردی است که از راههای گوناگون نظیر خوردن، تزریق، دود کردن یا استنشاق، یک یا چند مادة مخدر را با هم و به صورت مداوم مصرف میکند و در صورت قطع آن، با مسائل جسمانی، رفتاری یا هر دو مواجه می شود.[7]
البته معتادان به مواد مخدر به دو گروه، معتادان تفننی[8] و دائمی[9] تقسیم می شوند.
مواد مخدر
مواد مخدر[10] شامل ترکیباتی است که موجب تغییر در کارکرد مغز به صورت ایجاد حالات هیجانی، رفتارهای نابهنجار، عصبانیت یا اختلال در قضاوت و شعور فرد میشود. در یک دستهبندی کلی می توان مواد مخدر را به توانافزا یا محرکزا[11]، سستیزا[12] و توهّمزا[13] تقسیم نمود که هرکدام به دو دسته طبیعی و مصنوعی طبقهبندی میشوند.
توصیف و تحلیل آماری وضعیت اعتیاد در ایران
1) تعداد معتادان
براساس آخرین گزارش های سازمان ملل،[14] ایران در زمینه کشف مواد افیونی، رتبه اول جهانی را دارد، به طوری که در سال1380 بیش از 54 درصد از کشفیات مواد مخدر جهان در ایران بوده است. معالوصف، ایران در مصرف مواد افیونی نیز رتبه نخست جهانی را کسب نموده است.
طبق برآورد نیروی انتظامی و ستاد مبارزه با مواد مخدر، تعداد معتادان کشور، دو میلیون نفر شامل 000/200/1 نفر معتاد دائمی و 000/800 نفر معتاد تفننی است که این تعداد معتاد در هر سال حدود 747 تن مواد مخدر مصرف میکنند. از لحاظ جنسیت، آمار کلی معتادان، شامل 95 درصد مرد و 5 درصد، زن میباشند. 73 درصد از مردان و زنان معتاد، متأهل و اکثراً بی سواد و کم سواد هستند. درباره میزان معتادان مواد مخدر 3 نکته قابل ملاحظه است:
1- برحسب قاعده آمار، معتادان تفننی باید 2 الی 8 برابر معتادان دائمی برآورد شود.
2- با توجه به مرز مشترک 1923 کیلومتری ایران با افغانستان و پاکستان، سالانه به طور متوسط حدود 3000 تن مواد مخدر به کشور وارد میشود و با فرض توزیع و مصرف 25 درصدی آن در کشور و کشف 10 درصدی مواد مخدر در طول هر سال، باید حدود 2000 تن مواد مخدر از ایران به اروپا و آمریکا ترانزیت گردد که بعید به نظر میرسد، لذا احتمال سرریز مواد مخدر و مصرف زیادتر آن در ایران وجود دارد.
3- با توجه به جمعیت جوان کشور، همین آمار رسمی معتادان دائمی (000/200/1 نفر)، برای کشور بسیار خطرناک است، خصوصاً آنکه تاکنون تاکید اصلی بر مبنای مقابله با عرضه مواد مخدر بوده است نه کاهش تقاضا و پیشگیری و درمان[15].
2) سن اعتیاد به مواد مخدر
برحسب آمار و گزارشهای موجود، سن شروع اعتیاد به مواد مخدر 16 تا 20 سالگی برآورد شده و میانگین سنی زندانیان به جرم مواد مخدر، 29 سال و در مراکز خود معرف 27 سال می باشد. براساس گزارش مبادی ذی ربط، گرایش جوانان به مواد مخدر رو به افزایش است، به طوری که 31 تا 45 درصد معتادان دستگیر شده یا پذیرش شده در مراکز بازپروری در سالهای اخیر، 15 تا 29 سال هستند. همچنین براساس نتایج یکی از تحقیقات دانشگاهی درباره اعتیاد در شهر تهران، «میزان اعتیاد مربوط به گروههای سنی زیر 29 سال، حدود 7/69 درصد است.»[16]
3) تعداد معتادان مبتلا به ایدز
در حال حاضر 60 درصد از زندانیان کشور، به جهت ارتکاب جرائم مربوط به مواد مخدر محکوم میباشند که به دلیل استفاده از سرنگهای مشترک، در معرض خطر ابتلا به ایدز هستند. در سال های اخیر میزان انتقال آلودگی به ویروس ایدز (HIV) از طریق معتادان تزریقی، افزایش یافته است، به طوری که از 3/2 درصد در سال 1372 به 5/68 درصد در سال 1376 افزایش یافته که این افزایش، به دلیل تغییر روند اعتیاد به نوع تزریقی است.[17]
علل و عوامل گرایش به اعتیاد
از منظر جامعه شناختی، اعتیاد، آسیبی اجتماعی است که تحت شرایط خاص اجتماعی، در طول زمان ایجاد میشود و تحت شرایطی نیز افزایش یا کاهش مییابد. تحقیقات نشان میدهد که افراد در معرض خطر اعتیاد، معمولاً از اقشار محروم جامعه، فاقد امکانات کسب مهارت و سواد بالا، مهاجران روستائی و افراد فاقد خانواده گرم و صمیمی هستند که به لحاظ اشتغال و درآمد نیز مشکلاتی دارند.[18] چنانچه به اختصار علل گرایش به اعتیاد بررسی شود، عوامل در سه سطح کلان، میانی و خرد قابل تبیین می باشد:
1) سطح کلان
برای تبیین اعتیاد در این سطح، به عوامل ساختاری و نارسائی بخش های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه از جمله شکاف طبقاتی، نابرابری و احساس محرومیت نسبی در حوزه اقتصادی، شکاف میان دولت و ملت، احساس بیقدرتی شهروندان، ناکارآمدی مدیران در حوزه سیاسی، آنومی[19] یا آشفتگی اجتماعی، ضعف همبستگی اجتماعی و بحران هویت در حوزه اجتماعی و فاصله ارزشها و هنجارها یا عدم انطباق میان اهداف و امکانات، تعارض ارزشها در حوزه فرهنگی... توجه می شود.
همانگونه که ذکرگردید نتایج یک تحقیق جامعهشناختی[20] نیز حاکی است که علیرغم تشدید مبارزه علیه قاچاق مواد مخدر، آمار مصرفکنندگان مواد مخدر رو به افزایش است و سن ورود به اعتیاد نیز روندی نزولی دارد، لذا توجه به عوامل ساختاری اعتیاد ضروری است و در پرداختن به مسأله اعتیاد و مبارزه با مصرف مواد مخدر، باید به عوامل سطح کلان نیز توجه نمود، بر این اساس پیشنهاد مینماید که ضمن دوری از نگرش فردگرایانه، به علل ساختاری و کاهش محرومیت نسبی و جذب افراد حاشیهای و جدا شده از متن جامعه توجه گردد و مبانی استراتژیک مبارزه با مواد مخدر با تکیه بر سالمسازی محیط اجتماعی تدوین شود.
2) سطح میانه
این سطح بیشتر مورد نظر روانشناسان اجتماعی است، در این تبیین، بر محیط نزدیک و بلافصل افراد، روابط فرد در ارتباط با گروههای اجتماعی مانند خانواده، مدرسه، همسالان و... توجه میشود که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم زمینه گرایش فرد به سوی اعتیاد را فراهم میکند.
کارسون (1999) معتقد است عملکرد خانواده و روابط حاکم بر آن، بستری برای گرایش افراد خانواده به اعتیاد است. همچنین اعتیاد یکی از اعضای خانواده، عامل فشارآور بالقوه ای است که می تواند اثرات نامطلوبی ایجاد کند.[21]
بلانتون و همکاران او در سال 1997 به سه فرضیه در مورد علل اعتیاد جوانان اشاره می کنند:
1- زمانی که والدین، مبادرت به انجام رفتار مخاطره آمیز کنند، به عنوان مدل و الگو، تأثیر مستقیمی بر فرزندان خواهند داشت.
2- زمانی که فرزندان عضو گروه هایی شوند که انجام رفتارهای مخاطره آمیز را تشویق کرده و شجاعت بدانند، این رفتارها افزایش خواهد یافت.
3- رفتار و ارتباط والدین به طور مستقیم و غیر مستقیم سبب پیوستن فرزندان به همسالان در معرض خطر خواهد شد.[22]
3) سطح خرد
تبیین اعتیاد در سطح خرد، بیشتر از سوی روانشناسان انجام می گیرد. در این بررسیها بر شخصیت و ویژگیهای فردی، عوامل انگیزشی، گذشته فرد، انواع مشکلات جسمانی، روانی و رفتاری فرد، ضعف ایمان و اراده، ترس و اضطراب، تنهایی و افسردگی، کنجکاوی و کسب تجربه، غرائز جنسی و لذت گرائی و باورهای نادرست نسبت به اثرات مثبت مواد مخدر نظیر انرژیزائی، افزایش توان جنسی، کاهش درد، ... توجه میشود.
پیامدهای اعتیاد به مواد مخدر
1) پیامدهای فردی
اغلب پیامدهای فردی اعتیاد به مواد مخدر از جمله بیماریهای خطرناک جسمی تا ناهنجاریهای روانی و اختلالات رفتاری و تغییر شخصیت و خلقیات فرد، انزوای اجتماعی، کاهش یا فقدان مسئولیتپذیری، تا زندگی در فقر و مرگ در شرایط نابهنجار و یا خودکشی در بین زنان و مردان معتاد مشترک است.
عوارض جسمی
معتاد دائمی، به عوارض جسمی چون ناراحتیهای عصبی، اضطراب و بیقراری، عطسه، ریزش مکرر آب از بینی و چشمها، استفراغ مکرر، سوء هاضمه، سوء تغذیه، اختلالات گوارشی، اختلالات قلبی و عروقی، اختلالات مغزی، تنفسی و ریوی، عفونتهای خطرناک، تأثیر بر غدد جنسی و ضعف آنها، تأثیر بر هورمونها و تغییر آنها، خارش بدن، تیره شدن رنگ چهره و لبها و... دچار میشود. آسیب های جسمی ناشی از مصرف مواد مخدر و سیگار در صورت استعمال در خانه، می تواند به اطرافیان (زن و فرزندان) نیز منتقل شود و آنها جزء قربانیان پنهان این ماجرا و معتادان دست دوم خوانده شوند.[23]
عوارض روانی
وابستگی روانی معتاد به مواد مخدر، یکی از پیامدهای فردی اعتیاد محسوب میشود که در استمرار اعتیاد فرد، نقش عمدهای دارد و موجب کشش فرد به مصرف مداوم و مجدد مواد مخدر میشود. شخص معتاد، تعادل روانی خود را تا رسیدن به دارو از دست میدهد و در نهایت دچار کاهش هوشیاری و تیزبینی، تنبلی، بیتفاوتی، بیارادگی، افسردگی، اضطراب، غم و ناامیدی و... میشود.
اختلالات رفتاری
فرد معتاد، دچار دگرگونیهای خلقی و شخصیتی به صورت بروز رفتارهایی نظیر دروغگویی، پرخاشگری، شبنشینیهای مکرر، حرکات مشکوک، پنهانکاری در منزل و محلکار، گوشهگیری و انزوا، خروج از منزل خصوصاً بعد از ظهرها، دوستی با افراد مشکوک، سرقت، عدم تمایل به مسافرتهای دور، قرض گرفتن پول و... می گردد.[24] افراد معتاد غالباً دچار کمبود اعتماد به نفس، افسردگی، اضطراب، بی خوابی و پرخاشگری هستند.[25] آنها به دلیل ناتوانی در برقراری روابط عاطفی، قادر به برقراری روابط سالم اجتماعی نیستند و دچار احساس بی کفایتی می باشند و از مواجه شدن با مشکلات روزمرة زندگی، از خود ناتوانی نشان می دهند. مصرف کنندگان مواد مخدر در پناه نشئگی حاصل از مصرف مواد، برای خود کاخی پوشالی از رؤیاها و تصورات بنا می کنند و در آن کاخ دروغین و تصوری، خود را در امان احساس می کنند؛ غافل از آنکه شخصیت آنان با مصرف مواد مخدر تباه می شود. استعمال این مواد نه تنها آنان را از جامعه و انسانیت بیزار و دور می کند، بلکه سعادت و سلامت فردی آنان را به خطر می اندازد. مصرف مواد مخدر موجب عزلت و فرار آنان از اجتماع و پیدایش حاشیه نشینی اجتماعی می شود که خود از عوامل رفتارهای ضداجتماعی است.
2) پیامدهای خانوادگی
براساس گزارشات آماری، اکثر معتادان، مردان متأهل هستند که 86 درصد آنها دارای یک تا شش اولاد هستند. به عبارت دیگر میانگین بعد خانوار معتادان، حدود 4 نفر میباشد. چنانچه تعداد معتادان کشور را در تعداد اعضای خانواده آنها ضرب کنیم و بستگان نزدیک این افراد را نیز به شمار آوریم، رقم بالائی خواهد شد.[26] بنابراین اعتیاد، گسترة وسیعی را تحت تأثیر قرار میدهد. مطالعات نشان میدهد که خانوادههای معتادان، تفاوت چشمگیری با خانوادههای عادی دارند، به گونهای که روابط زوجین، روابط پدر معتاد با فرزندان و روابط اجتماعی خانواده و نیز کارکردهای مختلف خانواده نظیر کارکرد جنسی، اقتصادی، آموزشی و... مختل میگردد. هرکدام از این موارد میتواند منشاء مشکلات عدیدهای برای خانواده محسوب شود. در ادامه، برخی از این پیامدهای خانوادگی به اختصار تبیین میشود:
نابسامانی و فروپاشی خانواده
شواهد آماری حاکی از آن است که 34 درصد از طلاقهای کشور، ناشی از اعتیاد و مسائل مرتبط با مواد مخدر میباشد[27] و 60 درصد علل درخواست طلاق از سوی زنان، اعتیاد همسر و عدم دریافت نفقه میباشد، در حالی که در 25 سال گذشته، فقط 2 درصد علل درخواست طلاق، اعتیاد بوده است.[28] بنابراین تعداد بسیاری از خانوادهها تحت تأثیر مستقیم و غیرمستقیم پدیده شوم اعتیاد هستند و طلاق یکی از پیامدهای عمدة اعتیاد است که به نوبه خود میتواند دلیلی برشیوع و گسترش اعتیاد نیز باشد. اعتیاد شوهر غالباً منجر به برهم خوردن نقشها و وظایف خانوادگی می گردد، به گونه ای که بار مسئولیت زنان خانه دار را می افزاید و آنها را تحت فشار قرار می دهد. مطابق پژوهش افارل (1995) همسر مردان معتاد، در مورد خود، وضعیت زندگی و آینده خانواده خود در رنج و عذاب هستند. اضطراب آنها برآیندی از اشتغال ذهنی آنها در مورد بی فرجامی و از هم پاشیدگی زندگی است. آنها به دلیل فشار کارهای منزل، مشکلات اقتصادی ناشی از بیکاری همسر معتاد، یکنواختی زندگی، عدم رابطه صمیمانه با همسر و... مضطرب و افسرده هستند.[29] زنان در خانواده هایی با همسر معتاد، به فرض مقاومت می بایست، بیشترین فشارها را از هر سو تحمل کنند و به تنهایی مسئولیت یک خانواده نابسامان را به دوش بکشند. آنها هم با سرپرستی فرد معتاد و هم با خطر ابتلای خود و فرزندان به اعتیاد مواجهند.
اختلال در روابط عاطفی و جنسی زوجین
عمدهترین آسیب خانوادگی اعتیاد به مواد مخدر بر روابط عاطفی، جنسی و روانی زن و شوهر در خانواده میباشد. اعتیاد شوهر به انزوا و دوری از همسر و عدم تعلق عاطفی، جر و بحث و درگیری و نزاع بین زن و شوهر منتهی می شود. این وضعیت تأثیرات نامطلوبی بر شخصیت فرزندان می گذارد.
از دیگر تبعات اعتیاد مردان، تضعیف قوای جنسی است. افراد معتاد دچار افت برانگیختگی جنسی هستند که در کنار وضعیت فیزیولوژیک و روانشناختی آنان، موجب می شود نگرش ها و باورهای غیرمنطقی نسبت به روابط زناشوئی خود پیدا کنند. معتادان و همسران آنها معمولاً تبادل عاطفی بسیار کمی دارند. این وضعیت نارضایتی از روابط زناشوئی را تشدید می کند[30] و تأثیر نامطلوبی بر روابط زناشوئی دارد، زیرا اختلال روابط زناشوئی، علاوه بر مشکلات جسمی و روانی برای زنان، بسیاری از آنان را به جهت بیتفاوتی و بی غیرتی همسر معتاد، به سوی برقراری روابط نامشروع سوق میدهد؛ البته اتخاذ این رویه مشروط به ویژگیهای فردی، تربیتی و مذهبی زنان است.
معتاد نمودن همسر
معمولاً شوهر معتاد، مواد مخدر را در اختیار همسرش می گذارد و او را در دوراهی اعتماد و عدم اعتماد به شریک زندگی قرار می دهد، او سعی میکند که به دلائل ذیل همسرش را نیز معتاد نماید:
سوء استفاده از همسر جهت تهیه مواد مخدر؛
پوشاندن خصوصیات غیرقابل قبول خود و انتقام جویی و تلافی از همسر؛
جلوگیری از متارکه و جدایی همسر؛
جلوگیری از نزاع و سرزنشهای همسر؛
داشتن شریک و همدم برای مواقع استعمال و حالات نشئگی؛
علاقه به همسر در جهت رهایی او از دردهایی چون درد زایمان، سرطان و....[31]
روسپیگری همسر
اعتیاد مردان، یکی از عوامل مؤثر در گرایش زنان به روسپیگری است. نتایج یکی از تحقیقات پیرامون زنان روسپی نشان می دهد که اغلب آنها از خانواده های نابسامان بوده اند که به علت اعتیاد و بیکاری همسر طلاق گرفته اند. براساس تحقیق فوق، تعداد زیادی از زنان روسپی مورد مطالعه، چه قبل از آغاز به روسپیگری و چه بعد از آن، دارای پدر و همسر معتاد یا قاچاقچی بودهاند. [32]
همچنین در برخی موارد، مردان معتاد، همسر خود را مجبور به خودفروشی جهت تأمین مواد مخدر مینمایند و بدین ترتیب زن با اجبار همسر، به روسپیگری کشیده می شود.
خشونت علیه زن
صاحبنظران معتقدند بدترین و شایعترین خشونت علیه زنان، مربوط به خشونتهایی است که در خانواده و از سوی اعضای خانواده، به ویژه همسران رخ میدهد. کارشناسان، بروز خشونت علیه زنان و افزایش آن را علاوه بر فشارهای اقتصادی، مشکلات روحی و روانی، ناشی از مصرف الکل و مواد مخدر میدانند، به طوری که یافته های یک تحقیق در سال 1379 بر روی 439 زن کتک خورده از همسر، نشان می دهد که 40 درصد از زنان، دارای همسر معتاد به مواد مخدر بودهاند.[33] همچنین نتایج یک تحقیق نشان می دهد که بین اعتیاد مردان و خشونت زناشوئی ارتباط وجود دارد و مواد مخدر به دلیل تغییراتی که در سیستم عصبی ایجاد می کند، زمینه انواع تعرضات و خشونت ها را فراهم می آورد.[34] معتادان به ویژه در حالت احتیاج و خماری از ارتکاب هیچ عملی حتی خشن خودداری نمی کنند. اغلب مردانی که به همسران خود آسیب می رسانند، قبل از آسیب رسانی، مواد مخدر مصرف کرده اند، همچنین اکثر مردانی که از کودکان سوء استفاده جنسی می کنند، دارای سابقه مصرف مواد مخدر بوده اند. نتایج تحقیقات نشان می دهد که ارتباط مثبت بین اعتیاد مردان و خشونت خانگی حدود 44 درصد است.[35]
گندولف (1995) نشان می دهد که 2/1 تا 4/1 مردانی که خشونت خانگی را مرتکب می شوند، مشکلات سوء مصرف مواد مخدر دارند. مک کوردی (1994) نیز در تحقیق خود نشان می دهد که 80 درصد کودک آزاری والدین، توسط افرادی است که سوء مصرف مواد مخدر دارند.[36]
انتقال ایدز
براساس آخرین آمار و اطلاعات مرکز مبارزه با بیماریهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تا اول تیر ماه سال 81، حدود 3912 مورد بیمار مبتلا به ایدز در کشور گزارش شده است که از این تعداد 413 نفر آنها وارد مراحل نهائی بیماری شدهاند و 373 نفر در نتیجه این بیماری جان خود را از دست دادهاند. همچنین براساس برآوردها، حدود 20650 مورد ابتلاء به عفونت HIV در کشور وجود دارد که حدود 64 درصد از این افراد از طریق تزریق مواد مخدر و استفاده از سرنگهای آلوده مبتلا شدهاند.[37] مطابق آمار، مردان معتاد، اکثریت مبتلایان به ایدز را تشکیل میدهند، لذا احتمال انتقال ایدز از سوی مردان به همسر و فرزندان آنها وجود دارد. اغلب مردان معتاد به دلیل داشتن رابطه جنسی با روسپیان و افراد همجنس، به بیماری های جنسی و ایدز مبتلا می باشند.
اختلال در روابط پدر با فرزندان
بخشی از پیامدهای خانوادگی اعتیاد مردان متأهل در رابطه با فرزندان است. اعتیاد پدر، کلیه کارکردهای اساسی خانواده،در رابطه با فرزندان از جمله کارکرد اقتصادی و خدماتی، تعیین پایگاه اجتماعی فرزندان، جامعهپذیری فرزندان، آموزش مذهب به کودکان و نوجوانان، حمایت معنوی و عاطفی فرزندان، روابط اجتماعی خانواده، نگهداری کودکان نابالغ، کاریابی و ایجاد پایگاه اجتماعی فرزندان و... را دچار اختلال می کند. نحوه ارتباط فرزندان خانوادههای پدر معتاد با والدین، همراه با احترام قابل انتظار نیست، همچنین فرزندان خانوادههای پدر معتاد با معضلات ذیل مواجهند:
ارزشهای اجتماعی را به درستی پذیرا نمیشوند؛
با همسالان عادی خود، سازگاری ندارند؛
به نظافت و لباس پوشیدن خود توجه کافی ندارند؛
معمولاً ترک تحصیل یا افت تحصیلی دارند؛
اوقات خود را بیهوده هدر میدهند؛
معمولاً جذب همسالان بزهکار میشوند.
همچنین از آنجا که در نظام خانواده ایرانی، فرزندان حتی پس از ازدواج و داشتن فرزند، نسبت به حمایت عاطفی و معنوی پدر احساس نیاز میکنند؛ اعتیاد پدر، فرزندان را از نظر دریافت عطوفت و حمایت پدر، در شرایط نامطلوبی قرار می دهد تا بدانجا که به تدریج نقش حمایتی پدر به حمایت شونده تبدیل می شود[38] و اعضای خانواده، در حل مشکلات خود پدر را سهیم نمیکنند.
اختلال در روابط اجتماعی خانواده
معمولاً مخفیکاری و اضطراب بر رفتار پدر معتاد حاکم است؛ آنان در گفتار خود نوعی هیجان، نگرانی و توجیهگرائی دارند. در این خانوادهها، احترام و عطوفت متقابل در درون نظام خانواده از بین میرود و میزان ناسازگاری بین اعضای خانواده افزایش مییابد. این رفتارها به تدریج بر روابط و مناسبات اجتماعی خانواده، تأثیر مخرب برجای میگذارد، به گونهای که همسر و فرزندان در معاشرتهایی که با حضور پدر صورت می گیرد، احساس راحتی و امنیت نمیکنند. بنابراین در روابط اجتماعی اعضای خانواده های پدر معتاد، به جای مهر و عطوفت، خشونت حاکم میشود؛ اعضای خانواده معتاد، با فامیل و بستگان و آشنایان مراودة بسیار کمی دارند و در معاشرت هایی که پدر معتاد حضور دارد، اعضای خانواده، به جای احساس راحتی و غرور، بیشتر احساس شرم و خجالت میکنند.[39]
نابسامانی اقتصادخانواده
نقش اقتصادی پدر در نظام خانواده ایرانی، نقشی برجسته و پراهمیت است. پدر همواره مظهر فعالیت و نانآوری خانواده محسوب میشود. در مقابل، پدر نیز انتظاراتی را از اعضای خانواده خود داشته و بر امور منزل و رفتار و کنشهای فرزندان نظارت دارد. اما در خانوادههای پدر معتاد، اختلال در نقش نانآوری پدر و برهم خوردن انتظارات متقابل در زمینه حقوق و وظایف اعضای خانواده مشاهده می شود، به طوری که اقتدار، شأن و منزلت پدر را تحت تأثیر قرار می دهد.
در خانوادههای پدر معتاد، پایگاه شغلی پدر دستخوش اختلال و آشفتگی میگردد؛ بر اثر خرید مواد مخدر توسط پدر و بیکاری او، خانواده مقروض میشود؛ اموال منزل به دست پدر به فروش میرسد و اعضای خانواده (همسر و فرزندان) مجبور میشوند برای تأمین معاش خانواده کار کنند، پدر از مسئولیتهای منزل حذف میشود و اقتدارش بر اموال منزل کاهش مییابد.
3) پیامدهای اجتماعی
استهلاک سرمایه های اجتماعی و مادی
با توجه به وجود دو میلیون نفر معتاد در کشور و شبکه ارتباطی هر معتاد (حداقل با چهارنفر)، حدود هشت میلیون نفر از مردم، تحت تأثیر مستقیم و غیرمستقیم اعتیاد قرار دارند که با افزودن نیروهای پلیس، قاضی، مشاور و مددکار، پزشک، پژوهشگر، پرستار، زندانبان و... وسعت تهدید اجتماعی مسأله اعتیاد معلوم میگردد. از سوی دیگر با توجه به ساختار جوان کشور (44 میلیون جوان زیر30 سال) شیوع مصرف مواد مخدر میتواند به بحرانی علیه امنیت ملی تبدیل شود. اعتیاد، افزون بر زیانهای جدی و خطرناک جسمی از قبیل ابتلاء به بیماریهای عفونی واگیردار همچون ایدز، هپاتیت، سل، عوارض و پیامدهای ناگوار اجتماعی و اقتصادی از قبیل افزایش جرائم مرتبط با مواد مخدر و هدر رفتن سرمایههای کلان مادی کشور را نیز به دنبال دارد.[40] هزینه های مالی و اجتماعی و اتلاف نیروی انسانی ناشی از اعتیاد و جرائم مربوطه فقط محدود به شخص معتاد نمی شود. هزینه های اقتصادی که به اجتماع تحمیل می شود نظیر هزینه بهداشتی، درگیر شدن نیروی انتظامی و قضایی، بالا رفتن نرخ بیمه و تأمین اجتماعی، آزار و اذیت بستگان و ... اثرات بسیار منفی برجای می گذارد.
مطالعات اخیر نشان داده است که میزان ارتکاب جرائم در بین معتادین، بسیار گسترده و زیاد است. همچنین معتادان به جهت نیاز به مواد مخدر، جرائم و جنایات جانبی را نیز مرتکب می شوند.
اعتیاد همچنین موجب استهلاک سرمایههای اجتماعی و مادی جامعه میشود. خسارت مادی اعتیاد مستقیم و غیرمستقیم، سالانه بین 3 تا 7 میلیارد دلار برآورد گردیده است.[41]
کاهش امنیت اخلاقی و اجتماعی
طبق تحقیق ایکاردی[42] هر معتاد بنا به اعترافات خویش، سالانه به طور متوسط 375 عمل بزهکارانه مرتکب میشود که از دید مراجع قانونی پنهان میماند، لذا با توجه به تعداد حداقل دو میلیون معتاد در کشور، چنانچه هر یک از معتادان حداقل روزی یک عمل بزهکارانه (سرقت، همسرآزاری و...) مرتکب شوند، بایستی روزانه شاهد دو میلیون کجروی اجتماعی باشیم که به نظر میرسد اغلب این جرائم از دید مأمورین و مراجع قانونی پنهان میماند، ولی به احساس ناامنی در جامعه دامن میزند.
استعمال مواد مخدر را باید تشویقی قوی برای ارتکاب رفتارهای ضداجتماعی دانست. همچنین باید به رابطه مستقیم استعمال مواد و ارتکاب بزه، به ویژه بزه های خشونت بار توجه کرد. مصرف مواد، میزان مقاومت فرد را در برابر انواع رفتارهای نسنجیده و پرخاشگرانه کاهش می دهد و از این طریق به افزایش رفتارهای ضد اجتماعی منجر می شود. استعمال مواد مخدر، به سبب هزینه بری و کجروانه بودن جایگاه اجتماعی آن، عامل شتاب دهنده یا تقویت کنندة کجروی به ویژه در بزه های علیه اموال است.[43]
طبق گزارشات آماری، طی دهه اخیر، به طور متوسط در هر 9 دقیقه یک نفر قاچاقچی مواد مخدر و در هر 5 دقیقه، یک مورد دستگیری فرد معتاد، در هر 10 ساعت یک مورد درگیری مسلحانه در ارتباط با مواد مخدر، در هر 20 ساعت، هلاکت یک نفر از قاچاقچیان، در هر 59 ساعت، شهادت یک نفر در امر مبارزه با مواد مخدر، در هر 12 ساعت، گروگان شدن یک نفر در ارتباط با مواد مخدر، در هر 11 ساعت، فوت یک نفر در اثر مصرف مواد مخدر، در هر 10 ساعت، انهدام یک باند قاچاق مواد مخدر، در هر 9 ساعت، کشف یک قبضه سلاح،[44] بیانگر گسترة ایجاد ناامنی اجتماعی حاصل از اعتیاد در جامعه است.
برحسب آخرین آمار در سال 80، به طور متوسط در هر روز، 675 نفر و به عبارتی در هر 2 دقیقه، 1 نفر به جرم مواد مخدر روانه زندانهای کشور شده است، البته خرده فروشها، بیشترین جمعیت کیفری زندانها را تشکیل میدهند و 61 درصد نیز فاقد سابقه کیفری بودهاند.[45]
نتایج تحقیقات نشان میدهد که 68 درصد مبتلایان به ایدز، 10 درصد مجرمین جرائم مالی، 30درصد جرائم منکراتی، 25 درصد قتلها، 27 درصد قاچاق کالاها و همچنین شمار نسبتاً زیادی از سرقتها، فراریان از منزل، اقدام کنندگان به خودکشی، روسپی ها و... به شکل مستقیم یا غیرمستقیم به مسأله مواد مخدر خصوصاً اعتیاد مردان مربوط میگردد.[46]
تضعیف اقتصادی
صرف هزینه صدها میلیارد ریالی برای کنترل مرزها از جمله احداث کانال، تعبیه سیم خاردار، ایجاد سد بتونی، احداث پاسگاهها و برجکهای مرزی، احداث بیش از 200 کیلومتر راه آسفالت و شوسه و... جهت جلوگیری از کاروانهای حمل مواد مخدر؛[47]
خسارت اقتصادی ناشی از اعتیاد، سالانه با توجه به سرانه هر فرد معتاد، حداقل 1500 میلیارد تومان میباشد.[48]
صرف مبلغ 000/000/000/070/2 ریال، به طور سالانه جهت هزینههای مصرف مواد مخدر که این رقم 7/3 برابر بودجه مصرف ارزشی بخش صنایع، 9 برابر بودجه مصرف ارزی بخش معادن، 7/1 برابر بودجه ارزی بخش صنعت نفت، 4/16 برابر بودجه مصرف ارزی بخش صنعت گاز، 3/3 برابر مصرف ارزی بخش صنعت برق، 8/4 برابر بودجه مصرف ارزی بخش راه و ترابری و 5/13 برابر بودجه مصرف ارزی بخش پست و مخابرات است. در حالیکه طبق لایحه بودجه سال 1370 صرفاً مبلغ 5 میلیارد ریال اعتبار در رابطه با مبارزه با مواد مخدر است که این مبلغ چیزی در حدود 90/1 کل هزینههایی است که توسط معتادان کشور به مصرف میرسد.[49]
استحاله فرهنگی
اعتیاد مردان، همچنین می تواند استحاله سیاسی و فرهنگی جامعه را در پیداشته باشد. زیرا جامعة معتاد، در مقابل بیگانگان احساس ضعف، ناتوانی و بیقدرتی مینماید و در عرصه سیاسی فاقد اقتدار و تصمیمسازی است و نمی تواند از حیثیت، شرافت و ثروت خود حراست و دفاع کند و در عرصه فرهنگی نیز دچار از خود بیگانگی، بیهویتی و ضعف انسجام و همبستگی اجتماعی است.
استحاله سیاسی
بیتردید شیوع اعتیاد به مواد مخدر جزء اهداف اساسی دشمنان قسم خوردة جمهوری اسلامی ایران به ویژه آمریکا است. این هدف از سال های قبل در ایران پی جوئی شده است، به طوری که در اوج پیروزیهای درخشان ایران در جنگ تحمیلی، ریچارد مورفی، قائم مقام وقت وزارت خارجه آمریکا، برای تحلیل جامع انقلاب ایران، به کشور عربستان عزیمت نمود و پس از 45 روز، گزارش کرد که ضربههای خارجی، انقلاب اسلامی ایران را محکم نموده و برای مقابله با آن فقط دو راهکار ترویج مواد مخدر و ترویج فساد و فحشا باقی مانده است.[50]
در مجموع بر مبنای یافتهها و شواهد، می توان اذعان نمود که اعتیاد مردان، مسألهای اجتماعی است که ناشی از عوامل و شرایط درونی و بیرونی بوده و منشأ آسیبپذیریها و تهدیدات بسیار جدی بر حیات فردی، خانوادگی و اجتماعی اعضای جامعه، به ویژه زنان است و آنان را دچار بزهدیدگی مینماید. بدین لحاظ لزوم حمایت های حقوقی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از زنان بزه دیده، حل سریع مسأله اعتیاد به مواد مخدر و ممانعت از تبدیل آن به بحران اجتماعی ضروری و الزامی است.
راهکارها و پیشنهادات
در طول دو دهه اخیر، عمده منابع، امکانات، فرصتها و تلاش ها در راستای استراتژی برخورد با عرضه مواد مخدر متمرکز گردید و این استراتژی دو پیامد عمده داشت. از یکسو منجر به افزایش تعداد دستگیریها، زندانیان مواد مخدر، کشفیات مواد مخدر، درگیریها، گروگانگیریها و ... گردید و از سوی دیگر به افزایش تعداد معتادان، کاهش سن اعتیاد و افزایش تعداد جوانان و زنان معتاد منتهی شد. لذا به نظر میرسد ضروری است با اتخاذ استراتژی سه جانبه، شامل مقابله با عرضة مواد مخدر، کاهش تقاضای مواد مخدر و درمان معتادان، از منابع موجود به طور عقلانی استفاده شود. راهبرد عملی در هر سه عرصة مذکور به شرح ذیل پیشنهاد میگردد:
1- مقابله با عرضة مواد مخدر
تشکیل پلیس ویژه مبارزه با مواد مخدر و آموزش و تجهیز مناسب آن؛
جلب حمایت کشورهای اروپایی مصرف کننده مواد مخدر، برای اختصاص حداقل 10 درصد اعتبار جهت مبارزه یا کنترل مواد مخدر در کشور خود و انجام عملیات کشت جایگزین در افغانستان؛
جلب حمایت سازمانهای بینالمللی کنترل مواد مخدر، برای از بین بردن لابراتوارهای تبدیل تریاک به هروئین و مورفین در کشورهای پاکستان و افغانستان و تأسیس کارخانههای صنعتی و مولد؛
نقد و نظارت مستمر بر عملکرد و مدیریت سازمانهای ذیربط در امر مبارزه با مواد مخدر و عدم اکتفاء به رویکرد محض نیروی انتظامی؛
تمرکز بر شناسایی و مجازات سریع و سنگین قاچاقچیان و اشرار دانه درشت، به جای دستگیریهای بی رویه افراد خردهپا و پر کردن زندانها از آنان تا شش برابر ظرفیت؛
ایجاد اشتغال و تأسیس کارخانههای مولد در مرزهای شرقی کشور؛
2 کاهش تقاضای مواد مخدر
اتخاذ و ترویج رویکرد فرهنگی اجتماعی در مقابله با پدیده اعتیاد به مواد مخدر و ایجاد تغییرات و اصلاحات ساختاری در ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برای کنترل عوامل کلان اعتیاد در جامعه؛
گسترش و عملیاتی کردن طرحهای ضربتی اشتغال و کاهش نرخ بیکاری؛
ایجاد بانک اطلاعات مربوط به وضعیت عرضه و تقاضای مواد مخدر در استانها جهت اطلاع مسئولین و محققان؛
تأسیس پژوهشگاه ویژه اعتیاد و کاهش تقاضای مواد مخدر؛
اشاعه فرهنگ مشاوره و ایجاد خطوط تلفن مشاورة اضطراری برای مددجویان به طور شبانهروزی؛
ایجاد مراکز مشاوره و نجات در محلات، ادارات، پارکها، ایستگاههای راهآهن، پایانهها، مدارس، دانشگاهها و پادگانها به طور شبانهروزی با استفاده از کارشناسان مجرب در حوزههای علمی؛
فراهم نمودن تمهیدات لازم برای کاهش احساس محرومیت نسبی در جامعه؛
تلاش برای کاهش فاصله میان انتظارات مردم با امکانات جامعه؛
کنترل مهاجرت روستا به شهر و جذب افراد حاشیهای و جدا شده از متن جامعه؛
ارائه برنامههای پیشگیری اعتیاد در مدارس ابتدائی و راهنمائی با بهرهگیری از رسانههای جمعی؛
فعال نمودن و گسترش سازمانهای غیردولتی برای مبارزه با اعتیاد؛
سادهزیستی مسئولین، به کارگیری افراد لایق و شایسته در مصادر کلیدی جامعه، از بین بردن ریشههای فساد و تبعیض و... برای ایجاد احساس عدالت در جوانان؛
فراهم نمودن ازدواج آسان برای جوانان؛
تقویت احساس امید به آینده روشن در جوانان؛
ایجاد زمینه مشارکت اجتماعی و سیاسی جوانان و جلب اعتماد آنان به نظام سیاسی؛
گسترش آزادیهای سیاسی و اجتماعی جوانان؛
اهمیت و غنیسازی اوقات فراغت جوانان و گسترش امکانات رفاهی، آموزشی و تفریحی و... برای جوانان؛
تغییر شیوه های آموزش ارزشها و اعتقادات دینی و بکارگیری شیوههای نوین؛
رسیدگی به وضعیت معیشتی معلمان و آگاهسازی آنان از طریق کارگاههای آموزشی برای ایجاد رابطه عاطفی با دانشآموزان و القای قدرت تصمیمگیری، ایجاد روحیه و عزت نفس و... در دانشآموزان؛
افزایش سطح آگاهی والدین نسبت به خصوصیات، نیازها و خواستههای جوان امروز و تعمیق ارتباط عاطفی و عقلایی والدین با فرزندانشان و پرهیز از «زورگویی»، «سرخوردگی فرزندان» و اختلافات زناشویی و...
3 افزایش امکان درمان و بازتوانی معتادان
بیماریابی از طریق مراکز آموزشی و معرفی دانشآموزان معتاد به مراکز مشاوره و مددکاری؛
جایگزینی رویکرد فرهنگی، درمانی و جبرانی به جای رویکرد قهری و انتظامی؛
تجدید نظر در شیوه های رایج بازپروری[51] و تأکید بیشتر بر نقش مددکاران اجتماعی در توانبخشی معتادان؛
آمادگی فرد معتاد برای ترک اعتیاد، بازتوانی و توانبخشی معتادان پس از عملیات سم زدائی از طریق تقویت اعتماد به نفس و قدرت نه گفتن مددجو و پیگیری وضعیت مددجویان پس از ترک اعتیاد جهت بازسازی روابط اجتماعی معتاد با خانواده و اجتماع.
گسترش و تقویت و تجهیز مراکز بازپروری در سطح کشور، جهت سرویسدهی کیفی و کاهش زمان نوبتدهی به معتادان درمانجو و حذف تشریفات اداری و بوروکراسی زائد و امکان بستری شدن مددجویان برای حداقل یک الی دو سال خصوصاً در مراکز اجتماع درمانی (TC).
گسترش روشهای گروه درمانی، خانواده درمانی، کاردرمانی و مذهبدرمانی معتادان مددجو؛
جداسازی معتادان زندانی از سایر زندانیان و شناسایی معتادان تزریقی و معتادان دارای جرائم اخلاقی برای پیشگیری از ایدز؛
وضع و تصویب قوانین حمایتی در مورد ترک کنندگان اعتیاد و مراقبت مستمر و نزدیک و تماس منظم با آنان بعد از خاتمه محکومیت یا دوران بازپروری در نهایت احترام و اعادة حیثیت؛
رسیدگی به وضعیت روحی، عاطفی، اقتصادی و اجتماعی خانوادههای پدر معتاد و زنان همسر معتاد.
فهرست منابع:
آتشین، شعله: «ما، اعتیاد، جامعه»، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی گوهر منظوم، 1381.
اسلامیتبار، شهریار و دیگران: «بررسی وضعیت بهداشت جوانان»، گزارش ملی جوانان، سازمان ملی جوانان، 1381.
آقابخشی، حبیب: «اعتیاد و آسیبشناسی خانواده»، انتشارات دانشآفرین، 1379.
اکبری، ابوالقاسم: «مشکلات نوجوانی و جوانی»، انتشارات ساوالان، 1381.
ایکاردی، چامبرز: «اعتیاد و بزهکاری»، مجله صف، شماره 255، 1380.
جوادیان، سیدرضا: «خشونت و سوء مصرف مواد»، فصلنامه علمی پژوهشی مددکاری اجتماعی، سال سوم، شماره دهم، 1381.
چیریلو، استفانو و دیگران: «اعتیاد به مواد مخدر در آیینه روابط خانوادگی»، ترجمه سعید پیرمرادی، نشر همام (اصفهان) ، 1378.
سخاوت، جعفر: «علل ساختاری اعتیاد و مبانی استراتژیک مبارزه با آن در ایران»، مجموعه خلاصه مقالات اولین همایش ملی آسیب های اجتماعی در ایران، 1381.
سلیمی، علی؛ داوری، محمد: «جامعهشناسی کجروی»، انتشارات پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1381.
شایگان، فریبا: «بررسی پدیده خودکشی جوانان»، گزارش ملی جوانان، سازمان ملی جوانان، 1381.
عفتی، جلیل: «اعتیاد: پیشگیری یا درمان؟!»، انتشارات نیکوروش (یزد)، 1379.
عطاری، محمدرضا: «ایدز و اعتیاد»، مجموعه مقالات سمینار بررسی مسایل اجتماعی مربوط به اعتیاد جوانان، (تبریز)، 1377.
علیائیزند، شهین: «عوامل زمینهساز تن دادن زنان به روسپیگری»، مجموعه خلاصه مقالات اولین همایش ملی آسیبهای اجتماعی در ایران، 1381.
غنجی، علی: «فرهنگ مبارزه با مواد مخدر»، معاونت آموزش ناجا، 1379.
غنجی، علی: «امحاء 80»، اداره کل مبارزه با مواد مخدر ناجا، 1380.
کوزر و روزنبرگ: «نظریههای بنیادی جامعه شناختی»، ترجمة فرهنگ ارشاد، انتشارات نی، 1378.
گل پرور، محسن: «مقایسه ویژگیهای روانی و روابط زناشویی معتادان و غیرمعتادان با همسران آنها»، فصلنامه دانش و پژوهش، سال دهم، 1380.
گزارش ملی جوانان: «بررسی وضعیت جمعیت جوانان»، سازمان ملی جوانان، 1381.
مافی، مهوش: «بررسی ویژگی های مرتکبین خشونت خانوادگی»، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی، دانشگاه الزهرا.
محبوبیمنش، حسین: «بررسی وضعیت اعتیاد به مواد مخدر جوانان»، گزارش ملی جوانان، سازمان ملی جوانان، 1381.
محبوبیمنش، حسین: «امنیت و انحرافات اجتماعی»، فصلنامه کتاب زنان، سال پنجم، شماره 18، 1381.
مسکنی، زهره: «همسرآزاری»، نشریه اصلاح و تربیت، شماره 14-13، سال 1382.
: «مجموعه مقالات علمیکاربردی خانواده و اعتیاد»، انتشارات دانشگاه الزهرا، 1377.
پی نوشتها
* - کارشناس ارشد جامعهشناسی، مدرس و پژوهشگر دانشگاه علوم انتظامی.
[1]- از آنجا که 3/14 درصد از کل جمعیت ایران در مقطع سنی 19-15 سال می باشند، این کشور دارای رتبه نخست جهانی است، همچنین به جهت آنکه 2/32 درصد جمعیت جوانان کشور، در مقطع سنی 29-15 سال هستند، ایران به عنوان دومین کشور جوان بعد از کشور اردن محسوب می شود. (گزارش ملی جوانان، بررسی وضعیت جمعیت جوانان، 1381).
[2] - ایران به عنوان کوتاه ترین و مقرون به صرفه ترین مسیر ترانزیت مواد مخدر به سوی اروپا می باشد و در جوار افغانستان قرار دارد که اولین تولید کنندة مواد مخدر جهان (تولید 75 درصد تریاک و 50 در صد هروئین) است.
[3] - رک. محبوبیمنش، 1381.
[4] - Addiction.
2- substance dependency.
[6] - عفتی، ص 4.
[7] - آقابخشی، ص9.
[8]- معتاد تفننی، فردی است که وابستگی عمیق به مواد مخدر ندارد و فقط در برخی مواقع، آن را مصرف میکند. میانگین مصرف این افراد در هر ماه حداکثر چهار بار و هر نوبت 1 تا 3 گرم (معمولاً تریاک) میباشد. (غنجی، ص80) به طور معمول، تعداد معتادان تفننی، چندین برابر تعداد معتادان دائمی یا رسمی و یا حرفهای برآورد میشود.
[9]- معتاد دائمی، فردی است که در اثر مصرف مکرر و مداوم مواد، دچار «وابستگی به مواد میباشد.» که به دو صورت فکری یا روانی و جسمی ایجاد میشود وابستگی فکری، ایجاد حالتی است که شخص پس از مصرف ماده مورد نظر، احساس رضایت و اقناع میکند، در این حالت میل فراوانی نسبت به مصرف مجدد مواد در شخص به وجود میآید. وابستگی جسمی نیز حالتی است که پس از مصرف مکرر در فرد ایجاد شده و در صورت عدم مصرف یاخنثی شدن اثر آن ماده، وی دچار اختلالات شدید جسمی نظیر پادرد، آبریزش بینی، بیقراری، دلپیچه و... میشود. (آقابخشی، ص3)
[10] - Narcotics drug.
[11]- مواد توانافزا موجب افزایش فعالیت فکری و بدنی و هیجانی در فرد میشود. برگ کوکا، کوکائین و خات از نوع طبیعی و آمفتامینها از نوع مصنوعی مواد توان افزا هستند.
[12]- مواد سستی زا روی سلسله اعصاب مصرف کننده اثر گذاشته و در نتیجه باعث کاهش فعالیتهای فکری و واکنشهای عاطفی فرد میگردد. تریاک و مرفین از نوع طبیعی و هروئین، متادون و کدئین از نوع مصنوعی مواد سستی زا هستند.
[13]- مواد توهّمزا موجب اوهام حسی و بصری فرد معتاد می شوند. استحصالات گیاه (از جمله حشیش)، مکالین و برخی قارچ ها، دانه های نیلوفر وحشی از نوع طبیعی و ماده ال.اس.دی (L.S.D)D.E.T, D.MT. و اکستاسی نیز از انواع مصنوعی آن محسوب می گردد.(غنجی، صص 86-84 ؛ آقابخشی، صص 9-7)
[14]- مصاحبه آنتونیو مازیتلی رئیس دفتر نمایندگی سازمان ملل در امور مبارزه با مواد مخدر (UNODC) با روزنامه شرق، 29/7/82.
[15]- بنا به اظهارات دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر، در 20 سال اخیر، 80 درصد بودجه مواد مخدر جهت مقابله هزینه گردیده و از راهبرد کاهش تقاضا، پیشگیری و درمان غفلت شده است. به طوری که برای کشف 2 میلیون و 200 هزار کیلو انواع مواد مخدر، حدود 2 میلیون و 450 هزار نفر دستگیر و زندانی شدهاند. (روزنامه جامجم، 21/7/81).
[16] - اکبری، ص 237.
[17] - عطاری، صص 99-89.
[18] - روزنامه انتخاب، 19/3/81 (خلاصة مصاحبة رئیس انجمن جامعهشناسی ایران).
[19]- آنومی Anomie به معنای شرایط بیهنجاری، خلأ اخلاقی، تعلیق قواعد و بیقانونی است (به نقل از کوزر و روزنبرگ، ص 402)
[20]- سخاوت، ص 14.
1- گلپرور، ص 7.
2- مجموعه مقالات همایش علمی کاربردی اعتیاد و خانواده، ص 77.
[23] - تعداد معدودی از مردان سیگاری (5 درصد)، در خانه سیگار نمی کشند و اغلب زنان نیز در برابر استعمال سیگار در محیط خانه، اعتراضی به همسرشان نمی کنند.
[24] - اکبری، صص 247-242.
[25] - همان، ص 8.
[26] - روزنامه جمهوری اسلامی، 18/1/79 و 7/6/80.
[27] - عفتی، ص 8.
[28] - کیهان، 12/12/81 (مصاحبه با رضاییفر، معاون دفتر آسیبدیدگان امور اجتماعی بهزیستی کشور).
[29] - همان، ص 7.
[30]- چیریلو، ص 82.
[31] - آتشین، ص 201.
[32] - علیائیزند، صص 85-84.
[33] - مسکنی، ص 21.
[34] - مافی، ص 55.
[35]- جوادیان، ص 34.
[36] - همان.
[37] - اسلامیتبار و دیگران، صص 101-89.
[38] - همان، ص 153.
[39] - همان، ص 154.
[40] - عفتی، ص 1.
[41] - همشهری، مورخ 12/3/81 (به نقل از مقاله فریبرز دانا در اولین همایش آسیب های اجتماعی در ایران)
[42] - ایکاردی، ص22.
[43] - سلیمی و داوری، ص 527.
[44] - محبوبیمنش، گزارش ملی جوانان، صص 119-116.
[45] - همان، ص 112.
[46] - همان، ص 16.
[47] - غنجی، ص 46.
[48] - بولتن اطلاعرسانی مرکز مبارزه با مواد مخدر ناجا، ص 12.
[49] - آتشین، ج2، صص 212-211. (آمار فوق بر مبنای 000/500 نفر معتاد با فرض نیمی تریاکی با مصرف روزانه یک گرم و نیمی هروئینی با مصرف 2 گرم با قیمتهای به ترتیب 3000 ریال و 20000 ریال محاسبه گردیده است).
[50] - اقتباس از سخنرانی دکتر محسن رضائی، به نقل از گزارش چاپ نشده سردار شبانی، فرمانده دافوس ناجا.
[51] - این شیوه ها عمدتاً بر مبنای ترک و قطع ناگهانی مواد مخدر میباشد.