درآمدی بر زیرساخت مطبوعاتی انقلاب مشروطه / گونگی شکل گیری، ویژگی ها، کارکردها و آسیب ها

تغییر اجتماعیت(۱) فرایندی است که طی آن در ساختار(۲) و کارکرد(۳) یک نظام اجتماعی(۴) دگرگونی به وجود می آید و انقلاب،(۵) یکی از فرازهای مهم تغییر اجتماعی به شمار می رود.(۶)

مقدمه

تغییر اجتماعیت(1) فرایندی است که طی آن در ساختار(2) و کارکرد(3) یک نظام اجتماعی(4) دگرگونی به وجود می آید و انقلاب،(5) یکی از فرازهای مهم تغییر اجتماعی به شمار می رود.(6)

هورتن (1984 م)(7) انقلاب اجتماعی(8) را یک تغییر ناگهانی، سریع، غیر معمولی و شدید یک نظام اجتماعی می داند، و شورمان(9) و شل،(10) انقلاب را چنین تعریف کرده اند:

حذف یک نظم قدیمی، یک نظام سیاسی کهنه، یک فرهنگ سنتی، یک اقتصاد غیر خلاق، یک طبقه حاکم که فقط استثمار می کند و یک نظام سازمان بندی اجتماعی که دیگر آدمیان را ارضا نمی کند.

هانتینگتون(11) نیز، در تعریف انقلاب می گوید:

یک انقلاب، متضمن تغییرات شدید، کامل و سریع در ارزش ها،(12) ساخت اجتماعی، نهادهای سیاسی، خط مش های حکومتی و رهبری سیاسی اجتماعی است.(13)

در این میان یکی از مهم ترین ویژگی های جنبش ها و انقلاب های اجتماعی، آفرینش ارزش های جدیدی می باشد که در گذشته، دست کم به صورت بارزی مطرح نبوده است و تلاش برای همگانی شدن این ارزش ها با شروع انقلاب آغاز می شود.(14) به عبارت دیگر، برای وقوع هر انقلابی، وجود شرایطی عینی و ذهنی و زمینه های مناسب ضرورت دارد؛ ولی کافی نیست. علاوه بر این عوامل، ایده های نو و ایدئولوژی انقلابی نیز، باید شکل بگیرد تا نه تنها تبیین کننده شرایط نابسامان موجود باشد، بلکه اهداف و آرمان های انقلاب را مشخص کند و امید پیروزی و شوق ایجاد وضع بهتری را در دل مردم برافروزد.(15)

جامعه ایران هم به فاصله حدود هفتاد سال بعد از پیروزی انقلاب مشروطه در دوره دوم خود ( 1288 ش / 1909 م) و خلع محمدعلی شاه قاجار از سلطنت، دوباره در شرایطی قرار گرفت که مسیر تاریخ کشور را تغییر داد. هر دو انقلاب به فرار شاه منتهی شدند و دولت موقتی به سر کار آمد و هر دو انقلاب مورد هجوم قوای ارتش همسایه قرار گرفتند؛(16) از این رو شناخت، تحلیل و تبیین انقلاب مشروطه به دلیل تشابه وقایع جوامع انسانی و پیامدهای ناشی از آن، می تواند آموزه های ذی قیمتی برای همگان بویژه سیاست گذاران و برنامه ریزان داشته باشد.

چنان چه مقام معظم رهبری در این زمینه می گویند:

یکی از چیزهایی که انسان از رسانه توقع دارد، این است که از حوادث گذشته برای توضیح تهدیدهای آینده و حوادث در شرف تکوین استفاده کند و مردم را نسبت به آن ها حساس کند. قضایای جوامع انسانی و جهانی، حقیقتاً مشابه اند؛ چون با همه تغییری که در وضع زندگی انسان ها به وجود می آید، عوامل تأثیرگذار حقیقی در زندگی انسان ها همیشه چیزهای معینی است. "سنت الله " که در قرآن می بینید، همین است. "و لن تجد لسسنة الله تبدیلاً "، " و لن تجد لسنة الله تحویلاً "همین هاست؛ یعنی سنت هایی وجود دارد و تبدیل ها و تحول هایی به وجود می آید؛ مثلاً امروز قضایای مشروطه برای ما کاملاً قابل درس گیری و درس آموزی است... امروز که نگاه می کنم، می بینم که این قضایا و حوادث خیلی به هم نزدیک است. همچنین عوامل در انقلاب های گوناگون دنیا؛ مثلاً انقلاب کبیر فرانسه یا انقلاب های دیگر، مشابه است.(17)

سرانجام در دوران سلسله قاجاریه بویژه در دهه های پایانی قرن نوزدهم و سال های آغازین قرن بیستم عکس العمل نخبگان و مردم در برابر پیشرفت های صنعتی، اجتماعی و سیاسی غربی ها که برای مشرق زمین همراه با استعمار بود، در سه گروه کلی تقسیم بندی می شد: 1. مسالمت آمیز و شیفته گرایانه؛ 2. مقاومت جویانه و طرد کننده؛ 3. بیدارگرایانه و اتحادخواهانه.(18) این عکس العمل ها که از زمینه های فکری داخلی ملهم از آموزش های ضد استبدادی و ضد استعماری اسلام و همچنین زمینه های فکری خارجی ملهم از اندیشه های قانون گرایی غرب متأثر بودند، توانستند زمینه عرضه داشت های فرهنگی، فکری و جریان های مهم مردمی، مانند جنبش تنباکو و انقلاب مشروطه (دوره های اول و دوم) را فراهم کنند.(19)

انتشار نخستین روزنامه در ایران به عنوان یک وسیله ارتباط اجتماعی و توسعه مطبوعات دولتی در عصر قاجار و توسعه ارتباطات اجتماعی ملی و غیر دولتی، در داخل و خارج از کشور بویژه در جریان دوره های اول و دوم انقلاب مشروطه و بعد از سقوط محمدعلی شاه یکی از ویژگی های مهم دوران سلطنت قاجاریه محسوب می شود.(20)

نوشتار حاضر می کوشد چگونگی شکل گیری، ویژگی ها، کارکردها و آسیب های یکی از ارکان اساسی انقلاب مشروطه، یعنی مطبوعات(21) را بررسی کرده و تحلیل نماید. البته در متن مقاله به جای واژه مطبوعات، بیش تر از روزنامه استفاده شده است و منظور از روزنامه با توجه به شرایط دوره مورد بررسی دقیقاً مطبوعاتی نیست که به صورت روزانه انتشار می یابند.

أ) وسایل ارتباط جمعی

1. مفهوم

یکی از اصطلاحاتی که مجموع روش ها و شرایط انتشار جمعی و منظم تمام عناصر معلومات و قضاوت و فرهنگ انسانی را مشخص می کند، اصطلاح «ارتباطات اجتماعی»(22) یا «وسایل ارتباط جمعی» است.(23) این اصطلاح؛ مطبوعات، کتاب های پرتیراژ، رادیو، تلویزیون و سینما [و رسانه های الکترونیکی عصر دوم [را در برمی گیرد و از طرف شورای مذهبی واتیکان دوم در چهارم دسامبر 1963 م انتخاب شده است. این واژه بیان کننده این مفهوم است که واژه ارتباط(24) در این اصطلاح، انتقال و انتشار و توزیع پیام ارتباطی را مشخص می نماید؛ زیرا انسان ها در زندگی اجتماعی آن چه را که دارند، با هم مبادله می کنند؛ به یک دیگر کمک می نمایند؛ به هم نزدیک می شوند و گرد هم اجتماع می کنند؛ به همین جهت، ارتباط آزاد و دائم، اساس زندگی اجتماعی است. صفت «اجتماعی»(25) که در اصطلاح مذکور به کار رفته نیز، با دقت خاصی انتخاب شده. هدف این انتخاب آن است که از یک طرف واژه «توده»(26) که اندیشه مسؤولیت نداشتن و همبسته نبودن افراد را در بر دارد، کنار گذاشته شود، و از سوی دیگر، نشان داده شود که ارتباط گروه های بسیار وسیع جوامع و حتی تمام بشر را در برمی گیرد و خود یکی از عوامل مهم اجتماعی شدن به شمار می رود.(27)

شایان ذکر است نخستین عصر ارتباطات اجتماعی با اختراع ماشین چاپ حروف متحرک سربی در سال 1436 م به وسیله گوتنبرگ(28) آغاز شد و به عقیده مک لوهان(29) روابط اجتماعی و اندیشه ها و رفتارهای انسانی را هم تحت تاثیر شدید نوشته های چاپی قرار داد؛ به همین سبب وی همه مظاهر زندگی جوامع غربی را در این عصر به عنوان کهکشان گوتنبرگ معرفی می کند.(30)

2. پیدایش مطبوعات در جهان

انتشار دوره ای، مهم ترین خصوصیت مطبوعات به شمار می رود؛ به طوری که یونسکو کتاب را یک نشریه غیر دوره ای چاپی تعریف می کند.(31) در اصلاحیه قانون مطبوعات، مصوب سال 1379 ش مجلس شورای اسلامی نیز در تعریف مطبوعات آمده است:

مطبوعات در این قانون، عبارتند از نشریاتی که به طور منظم و با نام ثابت و تاریخ و شماره ردیف در زمینه های گوناگون خبری، انتقادی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، کشاورزی، فرهنگی، دینی، علمی، فنی، نظامی، هنری، ورزشی و نظایر این ها منتشر می شود.(32)

چگونگی به وجود آمدن مطبوعات به عنوان یک رسانه، وسیله و کانال ارتباط جمعی، توده ای، گروهی یا اجتماعی بدین گونه بود: با تکمیل صنعت چاپ در اروپا بعد از ایجاد خط و تهیه کاغذ، جوامع اروپایی با انتشار مطبوعات وارد دومین عصر ارتباطات اجتماعی خود شدند؛ به طوری که پس از اختراع ماشین چاپ به وسیله گوتنبرگ در سال 1436 م و ایجاد شرایط فنی، سازمانی و مالی مساعد در زمینه تهیه و تکثیر نوشته ها و پیام های مکتوب، تحول بزرگی در ارتباطات غیر مستقیم آغاز شد و برای اشاعه معلومات و اطلاعات و افکار انسانی و پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری، امکانات وسیعی پدید آمد.(33)

بدین ترتیب از اواخر قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم که صنعت چاپ توسعه واقعی خود را یافت، انتشار مطبوعات نیز رفته رفته ویژگی های امروزی خود را به دست آورد؛ به طوری که نخستین روزنامه های چاپی اروپایی به تعداد نسبتاً زیاد و با نظم مستمر دوره ای هفتگی، از دهه سوم قرن هفدهم (در حدود دو قرن پس از ایجاد صنعت چاپ) به وجود آمدند. همچنین اگر در نظر داشته باشیم که انتشار توده گیر و نظم دوره ای کوتاه مدت، دو خصلت اصلی وسایل ارتباط اجتماعی اند، باز بین زمان انتشار نخستین مطبوعات غربی تا اوایل قرن نوزدهم میلادی که مطبوعات روزانه توسعه و تکامل پیدا کردند دو قرن دیگر فاصله وجود داشته است(34)

از منظر دیگر نیز بررسی ها نشان می دهد، مطبوعات غربی که در قرن هفدهم و دوره حاکمیت استبداد زاده شده بودند، دوره دوم حیات خود را در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم که دوره مطبوعات مسلکی نامیده شده است بیش تر به انتشار اخبار و مقالات سیاسی اختصاص می دادند و در واقع به ایفای نقش موءثر خود در انتشار عقاید آزادی خواهانه و انعکاس جنبش های دموکراتیک می پرداختند؛ ولی از اواسط قرن نوزدهم، مطبوعات غربی دوره سوم حیات خود را با توجه بیش از پیش به چاپ اطلاعات و مطالب گوناگون غیر سیاسی و رها کردن روش های سیاسی آغاز کردند و به عبارتی اسیر بودن آنان در دام تبلیغات بازرگانی باعث شد که سازمان ها و نهادهای مطبوعاتی مانند سایر موءسسات بزرگ اقتصادی، هدف اصلی خود را بر فروش بیش تر استوار سازند.(35)

شایان ذکر است که توسعه مطبوعات توده گیر، خود تابعی از عواملی مانند کاهش قیمت روزنامه، صنعتی شدن، کاهش بی سوادی، ثروت اندوزی و گسترش شهر نشینی، بالا رفتن سطح زندگی و... در جوامع غربی نیز بوده است.(36)

3. وظایف

وسایل ارتباط اجتماعی از جمله مطبوعات با انتقال اطلاعات و آگاهی های جدید و مبادله افکار و عقاید، در راه پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری نقش مهمی را به عهده دارند. به عبارتی دیگر، نیازهای روز افزون گروه های وسیع جوامع انسانی به استفاده از وسایل ارتباطی، برای این وسایل نقش ها و وظایف اجتماعی(37) متعددی را پدید آورده اند(38) چنان چه وسایل ارتباط اجتماعی، از جمله عوامل اساسی شکل دادن افکار عمومی(39) در جهان بوده و هستند،(40) و اگر فراگرد انتشار نوآوری(41) را نظر بگیریم که حداقل دارای مراحل چهارگانه «آگاهی»(42)، «ترغیب»(43)، «تصمیم»(44) و «تأیید» یا «هم سویی»(45) می باشد؛ کانال های ارتباط جمعی و جهان وطنی، به طور نسبی در مرحله آگاهی، و کانال های ارتباط شخصی و محلی در مرحله ترغیب فرایند تصمیم نوآوری، حائز اهمیت هستند.(46)

یکی از وظایف و کارکردهای اجتماعی مطبوعات، ایجاد بستر مناسبی برای نظارت اجتماعی بر دولت و جامعه است. کازنو(47) نظارت اجتماعی را مجموعه فراگردهای جامعه پذیری و بویژه فشاری می داند که افراد از جانب دیگران در جامعه حس می کنند و این فشار باعث می شود تا رفتار آن ها در جهت هم رنگی و متابعت از جامعه سوق داده شود. در این میان رسانه ها نقش اساسی در نظارت اجتماعی یافته اند و این نظارت بیش از پیش از حالت فردی خارج شده است و توجه به افکار عمومی در این زمینه، اهمیت زیادی یافته است؛(48) از این رو وقتی بخواهیم به وضعیت انتقاد در وسایل ارتباط اجتماعی یک جامعه بیندیشیم، به گونه ای اجتناب ناپذیر باید به اندیشه در رابطه دولت و رسانه ها، و متعاقباً به تفکر در باره رابطه دولت و ملت روی آوریم؛ زیرا میان این مقوله ها کنشی متقابل وجود دارد.(49)

به طوری که اسلون(50) در کتاب «چشم اندازی به تاریخ رسانه ها» می گوید:

حق انتقاد از حکومت، مهم ترین شاخص حضور آزادی مطبوعات است.البته مقصود از حکومت، همان است که در قالب کار کرد، ساختی به نام دولت مطرح است. به عبارتی دولت مجموعه ای از نهادهاست که قوای اجرایی، قانون گذاری، اداره امور مرکزی و محلی، دادگستری، پلیس و نیروهای مسلح را در بر می گیرد .... و حق انحصاری به کار بردن مشروع زور را در اختیار دارد.(51)

بنابراین، انتقاد، دیگر صرفاً فریاد علیه ظلم و عیب جویی نیست؛ بلکه جایگاهی است برای ارزیابی عملکردها و رویدادها. این ارزیابی، به نوعی دارای کارکرد حضور مشورتی مردم در اداره امور است و چنین کارکردی از نظر قرآن، کارکردی ارزشمند می باشد؛(52) چنان که خداوند متعال در آیه 38 سوره شورا می فرمایند:

و آنان که امر خدا را اجابت کردند و نماز به پا داشتند (و در حفظ دین و دنیای خود)، کارشان را به مشورت یک دیگر انجام دهند و از آن چه روزی آن ها کردیم به فقیران انفاق می کنند.

از سوی دیگر، اندیشمندان معتقدند که عملکردهای مطبوعات و روزنامه نگاران، هیأت حاکمه و دولت مردان در حوزه انتقاد، خود تابع تئوری هنجاری حاکم بر وسایل ارتباط اجتماعی است؛ تئوری هایی که حاوی بایدها و نبایدها صریح و ضمنی درباره رسانه هاست؛(53) به طوری که مک کوائل(54) (1987م) در کتاب «تئوری های ارتباط جمعی» به وضوح این نظر را مطرح کرده است و می گوید:

تئوری های هنجاری با این سؤال اساسی سر و کار دارد که وسایل ارتباط جمعی چگونه باید عمل نمایند و چه انتظاری از آنان می رود. این امر به زنجیره «جامعه رسانه» مربوط می شود و زنجیره مذکور به سه نکته باز می گردد : 1. ریشه های شکل گیری رسانه ها در آن جامعه؛ 2. تصویری که رسانه ها به عنوان واسطه میان رویدادها و رسانه ها از خود دارند؛ 3. تصوری که از رسانه ها برای تداوم سیستم حاکم در جامعه وجود دارد.(55)

در واقع تئوری هنجاری حاکم بر وسایل ارتباط اجتماعی جامعه، مشخص کننده بایدها و نبایدها در عملکرد آن هاست که قوانین رسانه ای جاری با تعیین میزان استقلال رسانه ها و مشروعیت بخشیدن به ارتباط عمودی یا افقی هیأت حاکمه با رسانه ها به رغم اهمیتی که دارد، فقط سهمی از این بایدها و نبایدها را تعیین می کند؛ ولی توقعات غیر رسمی دولت مردان، توقعات گروه های فشار، باورها و انتظارات مردم از رسانه ها، محتوای حافظه عامه از عملکرد رسانه ها و در مجموع پاره فرهنگ حاکم بر رسانه ها، تعیین کننده بخش عمده ای از این بایدها و نبایدها هستند که می توان همگی آن ها را در تئوری هنجاری حاکم بر رسانه های یک جامعه خلاصه کرد. بنابراین، بستر ساخت و کارکرد رابطه «دولت مطبوعات ملت» را می توان تئوری هنجاری حاکم دانست که عملاً فضای تنفسی مطبوعات را تشکیل می دهند و بر مقدار و نوع انتقاد در مطبوعات تأثیری عمیق می گذارند.(56)

به هر حال وسایل ارتباط اجتماعی هر کشور، می توانند آیینه تمام نمای زندگی سیاسی و اجتماعی آن کشور باشند؛ به همین دلیل استقلال و عدم استقلال، آزادی و محدودیت آن ها در انعکاس خواست ها و آرمان های جمعی و حل مسایل عمومی، آثار متفاوتی را به وجود می آورد.(57) در این جهت نقش ها یا کارویژه ها یا کارکردها و یا وظایف اجتماعی وسایل ارتباط اجتماعی که برای نخستین بار از سوی هارولد لاسول(58) (19281948م) طبقه بندی شده است و بعدها سایر اندیشمندان به تکمیل آن پرداخته اند را می توان در چهار نقش اساسی بیان کرد: نظارت بر محیط (نقش خبری)، ایجاد و توسعه همبستگی های اجتماعی (نقش تشریحی)، انتقال میراث فرهنگی (نقش آموزشی) و ایجاد سرگرمی (نقش تفریحی).(59)

ب) زیرساخت مطبوعاتی انقلاب مشروطه

1. مطبوعات به مثابه زیرساخت

تاریخ تمدن، به تعبیری تاریخ سیر افکار و عقاید بشر است و در مدت بیش از پانصد سال، بشر با استفاده از وسایل و اختراعات علمی مثل چاپ، تلفن، تلگراف، مطبوعات، رادیو، تلویزیون [و رسانه های الکترونیکی عصر دوم مانند اینترنت[ بیش از کوشیده با هم نوع خود فراتر از محدودیت های مکانی و زمانی و... ارتباط پیدا کند. به عبارتی با به کار بردن وسایل ارتباطی، اعضای مختلف جامعه انسانی کوشیده اند از وقایع روز باخبر شوند؛ عقاید خود را به هم دیگر ابراز کنند؛ اندیشه های محیط خود را تفسیر و تعبیر نمایند و سرانجام با تسلط بر وسایل ارتباطی، به پیشرفت های فکری، اجتماعی و سیاسی دست یابند.

در این میان بررسی ها نشان داده است که نقش روزنامه نگاری و ارتباطات اجتماعی در دوران انقلاب فرانسه، انقلاب مشروطه ایران و بسیاری از وقایع و حوادث، غیر قابل تردید است؛ چنان چه نقش ارتباطات به طور عام و فن آوری وسایل ارتباط اجتماعی به طور خاص، در فرایند تغییرات اجتماعی، رشد اقتصادی و تغییرات بزرگ سیاسی در کشورهای به اصطلاح غیر صنعتی و رو به توسعه از قرن نوزدهم مورد بررسی قرار گرفته است.

همچنین بررسی رویدادها در خاورمیانه، آسیا، آمریکای لاتین در قرن بیستم نیز، نشان می دهد که یک خط موازی مستقیم میان اصلاح طلبان و انقلابی ها از یک سو، و روزنامه نگاران، نویسندگان، سخنرانان و منتشر کنندگان اعلامیه ها و جزوات سیاسی از سوی دیگر وجود دارد که نمی توان میان دو جریان رابطه نهادهای ارتباطی بویژه ارتباطات اجتماعی و کل فرایند شورش سیاسی، انقلاب و اصلاح اجتماعی تفکیک قایل شد. به عبارتی در واقع برخی از مهم ترین وقایع اجتماعی دو دهه نخستین قرن بیستم در برخی کشورها از جمله ایران، مستقیما رابطه میان مطبوعات، افکار عمومی و اصلاحات سیاسی و انقلاب ها را نشان می دهد.

بنابراین، با توجه به این که در منابع معتبر علمی از مطبوعات به عنوان یکی از ارکان اساسی انقلاب مشروطه نام برده،(60) می توان مطبوعات را یکی از زیرساخت های انقلاب مشروطه دانست و چگونگی شکل گیری و کارکردهای آن را در جریان انقلاب مذکور بررسی کرد.

2. چگونگی شکل گیری ارتباطات اجتماعی در ایران تا آغاز قرن بیستم (10181279ش/16391900م)

12. صنعت چاپ در ایران

تاریخ روزنامه نگاری هر کشور، نتیجه اقدام و کوشش دسته برجسته و اشخاص مشخص نیست؛ بلکه حاصل جریان تاریخی است که اعضای مختلف جامعه در آن شرکت دارند.(61) همچنین تاریخ روزنامه نگاری و ارتباطات اجتماعی ایران، از تاریخ تمدن کشور جدا نیست؛ بویژه پیشرفت ها و نقش رهبری ایران در اختراع و توسعه شاه راه های تجاری، نظام حمل و نقل و پست، دریانوردی، مخابرات، کتاب نویسی و نقشه کشی که در خصوص آن ها پژوهش متعددی انجام شده است.(62)

شناخت و توسعه صنعت کاغذسازی در ایران، به سرعت انجام شد و رونق یافت؛ اما صنعت چاپ در ایران به کندی راه پیدا کرد. در مقابل، فن کاغذسازی که از طرف شرق آسیا به ایران آمده بود، معرفی فن چاپ در ایران محصول و میوه تمدن غرب و اروپا بوده است. نخستین ماشین چاپ در دوره سلطنت شاه عباس کبیر و به دست ارمنیان جلفای اصفهان وارد ایران شد(63) و با چاپ نخستین کتاب که کتابی مذهبی و به زبان ارمنی بود ایرانیان نیز وارد کهکشان گوتنبرگ شدند.(64)

در دوره قاجاریه و مخصوصاً سلطنت فتحعلی شاه در نیمه اول قرن نوزدهم میلادی که روابط ایران با کشورهای اروپایی رو به توسعه گذاشت، توسعه فن چاپ و امور ارتباطی بار دیگر مورد توجه جدی قرار گرفت. به طوری که از سال 1195ش/1816م، به تدریج ماشین های چاپ از روسیه به ایران آورده و در تبریز به کار انداخته شدند و برای چند سالی تبریز تنها شهری بود که فن چاپ در آن رونق داشت و در آن جا به چاپ خانه «باسمه خانه» گفته می شد. ضمناً نخستین کتاب فارسی چاپی که تبریزی ها در سال 1196ش/1817م منتشر کردند، «قرآن» بود.(65)

بدین ترتیب با توسعه صنعت چاپ در ایران، آموزش و فرهنگ جدید نیز، رو به ترقی گذاشت و آمیزش این فن بسیار مهم با رسوخ عقاید و آگاهی های جدید در طبقات تحصیل کرده و متوسط ایران، هسته اولی روزنامه نگاری را پدید آورد که انقلاب بزرگی در طرز فکر و روش طبقات مختلف ایران ایجاد کرد.(66) در این میان، ذکر این نکته ضروری است که افکار تمدن غرب و اروپا و ظواهر آن در قرن نوزدهم، از طریق دو جبهه غربی هایی که به ایران سفر می کردند یا ایرانیانی که به آن جا رفته و بر می گشتند و یا میسیون های مسیحی که از اروپا و آمریکا برای پخش عقاید خود به ایران می آمدند، اشاعه می یافت که در سه رشته اصلی : تأسیس مدرسه، تأسیس بیمارستان و مرکز بهداشت و تاسیس چاپ خانه و قرائت خانه به فعالیت می پرداختند.(67)

به هر حال با توسعه فن چاپ در ایران و تأسیس چاپ خانه و کارگاه های انتشار در نقاط مختلف کشور در آغاز نیمه دوم قرن نوزدهم صنعت چاپ وسیله بسیار مهم ارتباطاتی در ایران به شمار می رفت و کارکردی شبیه رسانه های امروزی مانند تلویزیون و ماهواره را بازی می کرد. به عبارتی وسیله چاپ تا آن زمان در ایران، مهم ترین نمونه رسوخ تمدن غرب به شمار می آمد و نتایج اجتماعی حاصل از آن در افکار و عقاید ایرانی ها بویژه طبقات دولتی، تجار و روحانیان مشهود بوده است.(68)

22. طلیعه مطبوعات فارسی در جهان

زادگاه و سرزمین اصلی زبان فارسی، البته ایران است؛ ولی بر خلاف انتظار، نخستین مطبوعات و روزنامه های فارسی در هندوستان منتشر شده اند که علل آن را می توان این گونه برشمرد: توسعه رسمی صنعت چاپ پیش تر از ایران، رواج زبان فارسی در هندوستان و شیوه حکومت و اداره هند در قرن هیجدهم، توسعه نسبی سواد و آموزش و پرورش نسبت به ایران در طبقات بالای جامعه هند، و علاقه انگلیسی ها برای گسترش نفوذ خود در هند. بدین ترتیب پس از انتشار روزنامه های محلی در هندوستان، نخستین روزنامه فارسی زبان در سال 1798 م در دهلی به نام «اخبار» منتشر شد و بعد از آن هم روزنامه های دیگری با عناوین «مرآت الاخبار»، «جام جهان نما»، «شمس الاخبار»، «آئینه سکندری»، «سلطان الاخبار»، «مهر منیر» و «جام جمشید» برای مخاطب داخل هندوستان انتشار یافتند و از راه های گوناگون مانند روزنامه های اروپایی با زبان بیگانه، به طور غیر رسمی وارد ایران شدند.(69)

32. تأسیس نخستین روزنامه در ایران

تاریخ ارتباطات اجتماعی ایران، در سومین سال سلطنت محمد شاه قاجار، شاهد تأسیس و انتشار نخستین روزنامه فارسی چاپی در ایران بود که اسم رسمی نداشت؛ ولی به نام «کاغذ اخبار»(70) معروف می باشد و در روز 25 محرم سال 1253 ق / 1216ش/1837م به مدیریت و سردبیری میرزا صالح شیرازی در تهران منتشر شد که روزنامه ای بود با خط نستعلیق و با چاپ سنگی.(71) «کاغذ اخبار» به فاصله 215 سال بعد از انتشار اولین روزنامه در لندن(72)، در چاپ خانه ای که از تبریز به تهران انتقال داده شده بود، چاپ شد و دوره زمانی انتشار آن ماهیانه بود و مدت انتشار آن حدود سه سال به طول انجامید و مالکیت آن دولتی بود.(73)

محتوای روزنامه «کاغذ اخبار» به عنوان یک رسانه دولتی، حالت سخن گویی و مداحی دولت وقت را داشته و نوشته ها و اخبار آن بسیار رسمی، خشک و مقاله و تفسیرهای اجتماعی و ادبی نیز نداشته است. مندرجات کوتاه و اخبار خارجی «کاغذ اخبار» هم جز اطلاعات تاریخی و جغرافیایی چیزی بیشتر نداشته و اخبار داخلی آن نیز، تنها به اخبار تهران مربوط می شد و اخبار خارجی آن هم ترجمه ای از اخبار روزنامه های اروپایی و یا نامه های رسیده به تهران بود.(74)

42. توسعه ارتباطات اجتماعی در ایران از دوره سلطنت ناصرالدین شاه تا آغاز قرن بیستم

دوره سلطنت ناصرالدین شاه، شاهد آغاز صفحات جدیدی در تاریخ ارتباطات داخلی و خارجی ایران بود که تأسیس روزنامه «وقایع اتفاقیه» در سال 1230ش (1267ق/1851م)، افتتاح ارتباطات تلگرافی 1243ش (1281ق / 1864م) و تشکیل وزارت انطباعات ممالک محروسه 1250 ش (1288ق/1871م) برای کنترل بیش تر بر مواد چاپی از جمله روزنامه ها، نمونه های مهمی از تحولات این دوره به شمار می رود.(75)

بررسی ها نشان می دهد که در مدت سی و پنج سال که از زمان آغاز انتشار نخستین روزنامه وابسته به حکومت در ایران می گذشت، در حدود ده روزنامه در تهران و شهرستان ها منتشر شد که عبارتند از: «کاغذ اخبار» (1837م ، دولتی، ماهانه، تهران)، «زاراریت باهرا» (1851م، غیر دولتی، ماهانه، ارومیه)، «وقایع اتفاقیه»، (1851م، دولتی، هفتگی، تهران)، «تبریز» (1858م، دولتی، ماهانه، تبریز)، «روزنامه دولت علّیه ایران» (1860م، دولتی، هفتگی تهران)، «روزنامه علمیه» (1864م، دولتی، ماهانه، تهران)، «روزنامه ملتی» (1866م، دولتی، ماهانه، تهران)، «روزنامه دولتی» (1866م، دولتی، ماهانه، تهران)، «روزنامه ایران» (1871م، دولتی سه روز در هفته، تهران)، «روزنامه فارس» (1872م، دولتی، هفتگی، شیراز). انتشار این روزنامه ها نشان دهنده توجه دولت استبدادی ناصرالدین شاه به ارتباطات اجتماعی برای مقابله با آزادی خواهان بوده است.(76)

در دو دهه آخر قرن نوزدهم، روزنامه به عنوان یک وسیله ارتباط اجتماعی با تغییرات اجتماعی و تحولاتی که در ایران به وجود آمد، همراه شد و هسته نارضایتی و شورش مردم علیه استبداد را فراهم کرد. بدین ترتیب که در مدت بیست سال آخر سلطنت ناصرالدین شاه قاجار (1876 1896م) در حالی که از میان نزدیک به دوازده روزنامه منتشره در ایران، فقط یک روزنامه به نام «مدنیت»، غیر دولتی بود که در شهر تبریز به وسیله ارمنیان انتشار می یافت. سایر روزنامه ها؛ مانند «شرف» و یا «ناصری» همگی به حکومت استبدادی وابسته بودند و کارکردی برای عامه مردم نداشتند؛ ولی از سوی دیگر، بی اعتنایی ناصرالدین شاه به اصلاحات اساسی باعث زندگی تبعیدی عده قابل توجهی از نویسندگان و آزادی خواهان ایران در برخی کشورهای اروپایی، هندوستان، مصر و عثمانی شد که زمینه تشکیل هسته اصلی روزنامه نگاری تبعیدی ایرانی در خارج از کشور را ایجاد نمود و فصل جدیدی در مطبوعات قبل از مشروطه را پایه ریزی کرد.(77)

مطبوعات تبعیدی فارسی زبان که تعداد آن ها تا آغاز قرن بیستم 22 عنوان بود، در هندوستان، مصر، عثمانی، فرانسه و انگلستان انتشار می یافتند و عمدتاً توزیع آن ها در داخل کشور از سوی ناصرالدین شاه ممنوع شده بود و حتی برای مقابله با آن ها بعضاً روزنامه هایی نیز، از سوی وزارت انطباعات انتشار می یافت. مطبوعات ملی مذکور به حکومت قاجارها حمله و از وضع سیاسی و اجتماعی و اقتصادیِ ایران انتقاد می کردند و برقراری عدالت، آزادی، آزادی مطبوعات، برقراری نظام پارلمانی و... خواستار بودند.

این افکار و عقاید به وسیله الگوی چند مرحله ای نشر پیام ها به وسیله انجمن ها، شب نامه ها، نخبگان جامعه و روزنامه نگاران در میان آحاد مردم در شهرهای بزرگ مانند تهران، تبریز، رشت، اصفهان، شیراز و... اشاعه می یافت. از مهم ترین این روزنامه ها می توان به روزنامه های ذیل اشاره کرد: «اختر» (هفتگی، 1875م، استانبول)، «عروة الوثقی» (1882م، هفتگی، پاریس)، «قانون» (1890م، ماهانه، لندن)، «شاهسون« (1889م، ماهانه، استانبول)، «حکمت» (1892م، ماهانه، قاهره)، «حبل المتین» (1893م، هفتگی، کلکته)، «ثریا» (1898م، هفتگی، قاهره) و «پرورش» (1900م، هفتگی، قاهره).(78)

در این میان اولین مبارزه دسته جمعی از سوی مطبوعات ملی تبعیدی که در خارج انتشار می یافتند و بعداً در ایران توزیع می شدند (مانند روزنامه «اختر») به همراه روزنامه های مخفی (شب نامه ها که در داخل کشور، بویژه آذربایجان منتشر می شدند) همگام با آحاد مردم کشور آشکار شد. این واقعه هنگام واگذاری انحصار تنباکو و توتون (قرار داد تالبوت) به یک شرکت انگلیسی از سوی ناصرالدین شاه، در سال 1269 ش/1890م به وقوع پیوست که با رهبری روحانیان منجر به پیروزی جنبش ضد استعماری تنباکو به عنوان طلیعه انقلاب مشروطه منجر گردید.(79)

از جمله ویژگی های محتوای مطبوعات ملی خارج از کشور در آن دوره، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1. محتوای آن ها بیش تر جنبه اجتماعی، سیاسی و تفسیری داشت و کم تر به اخبار داخلی و خارجی دولت می پرداختند؛

2. اغلب نویسندگان و ناشران؛ آزادی خواه، مشروطه طلب و خواستار الغای حکومت استبدادی بودند؛

3. هم جراید و هم نویسندگان، بی نهایت تحت تاثیر نظام اجتماعی سیاسی اروپا و الگوی اداری و مملکتی و حکومتی کشورهای اروپایی بویژه انگلستان، فرانسه، بلژیک، فرانسه و سوئیس بودند؛

4. مطبوعات این دوره با مطالب خود توانستند بین روحانیان ایران و روشن گران در اروپا و تحصیل کرده های خارجی ایران تعاملی ایجاد کنند و میدان را برای مبارزات آینده آماده سازند.(80)

به هر حال، پس از کشته شدن ناصرالدین شاه و با روی کار آمدن مظفرالدین شاه در سال 1276ش (1315ق/1897م) باز هم وضعیت مطبوعات دولتی در تولید و توزیع، بسیار بد بود و قدرت رقابت با مطبوعات تولیدی در خارج از کشور را نداشتند. حکومت برای حل این مشکل، نخستین روزنامه دولتی را که به صورت روزانه بود، تحت عنوان «خلاصة الحوداث» در سالروز تولد مظفرالدین شاه منتشر کرد. انتشار این روزنامه تا ماه اوت 1903 م ادامه یافت و سبک آن همانند گذشته همراه با تعارفات اغراق آمیز از پادشاهان و ضعف در خبرنویسی و ارایه خبر بود.(81)

مجموعه وقایع ذکر شده باعث گردید که شیوه ارتباطی ایرانیان در آستانه ورود به قرن بیستم در نشر افکار و عقایدشان بین طبقات مختلف مردم، دیگر انحصاراً از طرق قدیمی ارتباطات شفاهی که ارتباط فردی، گروهی، سخنرانی، انجمن ها و دوره ها را در برمی گرفت انجام نگیرد؛ بلکه علاوه بر آن از راه های دیگری هم چون نشر کتاب، جزوه، اعلامیه و مطبوعات نیز انجام شود که برای بیش تر ایرانیان تازگی داشت. این دو شیوه ارتباطی به هم کمک کردند که جریان ارتباطی ایرانیان با خود و دنیای خارج تسهیل شود.(82)

3. زیرساخت مطبوعاتی دوره اول انقلاب مشروطه (1279 1285ش / 1900 1906م)

13. چگونگی شکل گیری و ویژگی ها

دوره اول انقلاب مشروطه ایران که به صدور فرمان مشروطه از سوی مظفرالدین شاه، تشکیل نخستین مجلس شورای ملی و تدوین نخستین قانون اساسی ایران منتهی شد، در تاریخ ارتباطات اجتماعی ایران نیز فصل مخصوص به خود را دارد.(83)

زیرساخت مطبوعاتی انقلاب مشروطه در بین سال های 1279 1285ش (1900 1906م؛ یعنی آغاز قرن بیستم تا صدور فرمان مشروطه)، از حدود چهل روزنامه عمدتاً انقلابی و آزادی طلب تشکیل شده بود که در تهران و شهرستان ها منتشر می شدند. همچنین شهرهای مشهد، همدان و بوشهر برای نخستین بار در تاریخ ایران در دوره مذکور، صاحب روزنامه گردیدند. در واقع نیمی از تعداد 83 روزنامه انتشار یافته در داخل کشور از سال 1216 ش / 1837م، مربوط به شش سال اول قرن بیستم است؛ و ضمناً تبریز نیز، بزرگ ترین مرکز انتشار روزنامه های ملی و غیر دولتی کشور در دوره اول انقلاب مشروطه محسوب می شد.(84)

از مهم ترین مطبوعات این دوره می توان به روزنامه های ذیل اشاره کرد: «طلوع» (1900م، غیر منظم، بوشهر)، «کمال» (1901م، هر دو هفته یک بار، تبریز)، «ادب» (1900م، هفتگی، مشهد)، «امید» (1906م، هفتگی، تبریز)، «ادب» (1904م، هفتگی، تهران)، «جریده ملی» (1906م، هفته ای دو شماره، تبریز)، «الجناب» (1906م، هفتگی، اصفهان)، «مکتب» (1906م، نامنظم، تهران)، «اسلامیه» (1096م، هفتگی، تبریز) و «نوروز» (1902م، هفتگی، تهران).(85)

همچنین در شش سال مذکور، فقط هشت روزنامه جدید ملی در خارج از کشور انتشار یافت که نسبت به دوره قبل از آغاز قرن بیستم، کاهش قابل توجهی داشت. علت آن بود که فعالیت انقلابی ها و آزادی خواهان در آن روزها، عمدتاً به ایران منتقل شده بود.(86)

به هر ترتیب از انتشار نخستین روزنامه در ایران تا اعلام مشروطه، روی هم رفته در حدود 114 روزنامه دولتی و غیر دولتی در داخل و خارج از کشور منتشر شد (جداول شماره 1 و 2) که به جز یک روزنامه روزانه به نام «خلاصة الحوادث» که مدتی در تهران منتشر می شد، تمام مطبوعات ایران در این 69 سال، هفتگی و ماهانه و چند نشریه سه روز در هفته بود. اندازه روزنامه های داخلی دوره اول انقلاب نیز، مانند روزنامه های قبل از آغاز دوره مذکور کوچک بود؛ مخصوصاً در دو سال قبل از صدور فرمان مشروطه که به علت کمبود کاغذ، صفحات مطبوعات در هر شماره تغییر می کرد.

مندرجات مطبوعات این دوره نیز، تماما سیاسی و انتقادی بود و کم تر مسایل تفریحی و فرهنگی و ادبی مطلقاً غیر سیاسی در آن ها دیده می شد. در روزنامه های دوره مذکور از آگهی مطبوعاتی هم خبری نبود. البته به علت علاقه و اشتیاق اهالی شهرستان ها و تهران به مسایل سیاسی، تیراژ روزنامه های ملی و غیر دولتی همگام با افزایش تعدادشان در این دوره نسبت به سال های قبل افزایش قابل توجهی پیدا کرد.(87)

در مجموع از آغاز قرن بیستم تا صدور فرمان مشروطه، در کارنامه مطبوعاتی ایران انتشار مطبوعات فرهنگی، مذهبی، پزشکی، کشاورزی، ادبی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دیده می شود که در پرورش روزنامه نگار، شب نامه نگار و رابطان خبری مطبوعات فارسی برون مرزی نیز، سهم به سزایی داشته اند. همچنین مدرسه ها در آن روزگار نیز، یکی از کانون های مطبوعاتی بوده اند و حتی در آستانه صدور فرمان مشروطه، روزنامه خوانی در قهوه خانه ها شدیداً رواج پیدا کرده بود.(88)

23. کارکردها

تأمین نیازهای اطلاعاتی انجمن های سری

یکی از ارکان انقلابی در ایران که شبکه نهضت مشروطه طلبی را بیش از پیش ریشه دار کرد و در ارتباطات اجتماعی عصر انقلاب مشروطه نقش مهمی داشت، انجمن های سری بود. این انجمن ها در تاریخ انقلاب مشروطه ایران فصل جداگانه و مخصوص دارند؛ ولی از جنبه تعامل انجمن ها با مطبوعات ملی و عوامل ارتباطات اجتماعی در ایران، همین قدر باید یادآوری کرد که انجمن ها در حقیقت، مرکز تهیه مقالات انقلابی روزنامه ها و همچنین مرکز مباحثه و تفسیر و تعبیر نوشته های مطبوعات ملی به شمار می رفتند.

انجمن های سری که در اواخر قرن نوزدهم در تهران و برخی شهرها به وجود آمده بودند، در اوایل قرن بیستم در اکثر شهرهای بزرگ ایران نیز توسعه یافته و مرکز تجمع و فعالیت ملی گرایان و آزادی خواهان شدند. البته دو دسته مهم روزنامه نگاران و روحانیان در تشکیل این انجمن ها نقش بسیار مهمی ایفا می کردند؛ به طور مثال از 54 نفر عضو نخستین انجمن سری که در تهران تشکیل شد، بیست نفر روزنامه نگار و بقیه روحانی و بازرگان بودند.

حضور روزنامه نگاران از این رو در انجمن های سری اهمیت داشت که علاوه بر آگاهی و دانشی که از اوضاع داخل و خارج کشور داشتند، روزنامه ها و جزوه های آن ها وسیله ترویج و توسعه انجمن های سری بین مردم بود. البته نقش روحانیان در انجمن های سری به علت احترام و نفوذ قابل ملاحظه ای که بین بازاریان و مردم داشتند، مهم بود و از طرفی روحانیان هم از طریق مکاتب و مدارس مذهبی در آموزش و پرورش زمان خود اثر می بخشیدند. ذکر این نکته نیز مهم است که یکی از دستورهای مهم انجمن های سری، این بود که هر روز یا هر هفته اعضای انجمن در مرکز خود جمع شده و روزنامه های ممنوعه داخل و خارج کشور را برای یک دیگر بخوانند و اوضاع و احوال مملکتی و فعالیت های خود را مورد بحث و ارزیابی قرار دهند. در نتیجه پیوند روزنامه ها و انجمن های سری و ارتباطی که از این طریق حاصل شده بود، اسلحه بسیار مهمی در تبلیغات انقلابی ها و آزادی خواهان به شمار می آمد.(89)

منبع عقاید و مرجع اصلی خبرهای داخلی و خارجی جامعه

مطبوعات ملی خارج از کشور که آزادی خواهان آن را منتشر می کردند در دوره اول انقلاب مشروطه نه تنها منبع عقاید و مباحث سیاسی و اجتماعی برای مردم و آزادی خواهان داخل کشور بود، بلکه مرجع و منبع اصلی خبرهای داخلی و خارجی برای خوانندگان پایتخت و شهرستان ها به شمار می آمد؛ از این رو مطبوعات خارج از کشور در این دوره مهم ترین ذخیره اطلاعات اجتماعی در ایران محسوب می شود؛ مثلاً اخبار مربوط به جنگ روسیه و ژاپن و فعالیت انقلابی ها در روسیه، از طریق مطبوعات فارسی خارج از کشور به ایران می رسید.(90)

کلاس های جدید انتقال آگاهی به جامعه

مطبوعات در دوره اول انقلاب مشروطه، با ترویج افکار آزادی خواهانه و اطلاعات جدید، به صورت کلاس های جدید انتقال دانش و آگاهی بین عامه در آمدند.(91) به عبارت دیگر، آزادی خواهان و افراد دارای سواد بیش تر با دریافت پیام های مطبوعات، آن ها را با استفاده از الگوی چند مرحله ای نشر در بین اقشار مختلف مردم اشاعه می دادند.

تغییر نگرش مردم به مطبوعات و روزنامه نگاران

یکی از کارکردهای مطبوعات در دوره اول انقلاب مشروطه که از جنبه جامعه شناسی و روان شناسی اجتماعی بسیار مهم می باشد، این است که فعالان ارتباطات اجتماعی این دوره متشکل از روزنامه نگاران، ناشران و گویندگان حلقه های تشکیلاتی انقلاب مشروطه ایران را تشکیل می دادند. روزنامه نگاران حرفه ای این دوره برای نخستین بار به اهمیت و آگاهی افکار عمومی پی بردند و در حقیقت افکار عمومی این دوره، پرورش یافته فعالیت های عناصر مختلف از جمله مطبوعات بود؛ از این رو در شش سال مذکور حیثیت و اعتبار روزنامه نگاران، هم از جنبه سیاسی و هم از جنبه اجتماعی در ایران بالا رفت و سیمای روزنامه نگار و خبرنویس از کارمندی و نوکری دولت، به چهره مستقل، اصلاح طلب و کوشنده علمی و سیاسی تبدیل شد.(92)

4. زیرساخت مطبوعاتی دوره دوم انقلاب مشروطه (1285 1288ش / 1906 1909م)

14. چگونگی شکل گیری و ویژگی ها

دوره دوم انقلاب مشروطه ایران که به خلع محمد علی شاه قاجار از سلطنت منتهی شد، از دوره های طلایی ارتباطات اجتماعی در ایران به شمار می رود و توسعه ارتباطات اجتماعی در آن، به عنوان یکی از پرهیجان ترین دوره های تاریخ سیاسی معاصر ایران محسوب می شود. طی چهار سال مذکور، مطبوعات نخستین جنگ رسانه ای با حکومت را شروع کردند و به پایان رساندند. به سختی می توان بین کوشندگان سیاسی و مطبوعاتی در دوره دوم انقلاب مشروطه مرزی کشید. به عبارتی بین روزنامه نگاران، واعظان، سیاست مداران و شاعران در این چهار سال، تفاوت فاحشی مشاهده نمی شود.(93)

زیرساخت مطبوعاتی انقلاب مشروطه در بین سال های 1285 1288ش / 1906 1909م (از زمان صدور فرمان مشروطه به وسیله مظفرالدین شاه تا خلع محمدعلی شاه قاجار)، از حدود 161 عنوان روزنامه جدید تشکیل می شد که حدود نود عنوان آن، صرفاً در سال 1286ش / 1907م شروع به انتشار کردند (جدول شماره 1). به عبارتی پس از صدور فرمان مشروطه تعداد روزنامه های ملی در کشور رو به افزایش گذاشت و تا قبل از آغاز استبداد صغیر به وسیله محمدعلی شاه به نقطه اوج خود رسید؛ ولی بعد از آن، روند تأسیس روزنامه با توقیف مطبوعات و زدوبند روزنامه نگاران رو به نزول گذاشت ؛ به طوری که بعد از بمباران مجلس در سال 1287ش / 1908م تا سقوط محمدعلی شاه به دلیل قانون مطبوعات و عملیات ضد آزادی محمدعلی شاه، از تعداد روزنامه ها و تیراژ آنان کاسته شد و در نتیجه دوباره بازار نشر مطبوعات فارسی برون مرزی و شب نامه نگاری رونق گرفت و تنها حیات سه روزنامه در تهران ادامه یافت؛ ولی کانون چاپ و نشر روزنامه در داخل کشور ابتدا به آذربایجان و سپس در اصفهان و گیلان بیش از پیش گسترش پیدا کرد.(94)

از روزنامه های مهم ملی که بعد از صدور فرمان مشروطه در مقاطعی انتشار یافتند، می توان به روزنامه های ذیل اشاره کرد: «مجلس» (1906م، روزانه، تهران)، «ندای وطن» (1906م، روزانه، تهران)، «تمدن» (1907م، هفتگی، تهران)، «صبح صادق» (1907م، روزانه،تهران)، «حبل المتین» (1907م، روزانه، تهران)، «صوراسرافیل» (1907م، هفتگی، تهران)، «روح القدس» (1907م، هفتگی، تهران)، «مساوات» (1907م، هفتگی، تهران)، «انجمن» (1906م، روزانه، تبریز)، «مجاهد» (1907م، سه روز در هفته، تبریز)، «نسیم شمال» (1907م، هفتگی، رشت)، «ناقور» (1908م، هفتگی، اصفهان)، «ندای اسلام» (1907م، هفتگی، شیراز)، «الفت» (1907م، هفتگی، همدان)، «فریاد» (1907م، هفتگی، ارومیه)، «کرمانشاه» (1909م، هفتگی، کرمانشاه)، «یادگار انقلاب» (1909م، هفتگی، قزوین)، «مکافات» (1909م، هفتگی، خوی) و «معرفت» (1908م، هفتگی، یزد).

همچنین از روزنامه های فارسی داخلی و خارجی سیاسی فکاهی این دوره می توان از «آذربایجان» (1907م، هفتگی، تبریز)، «زشت و زیبا» (1907م، هفتگی،تهران)، «کشکول» (1907م، هفتگی، تهران) و «ملانصرالدین» (1907م، هفتگی، تفلیس) نام برد.(95)

این امر رشد قابل توجه مطبوعات در شهرهای مختلف ایران را نشان می دهد؛ به طوری که قبل از پیروزی دوره اول انقلاب مشروطه، تنها پنج شهر در ایران به غیر از تهران روزنامه داشتند؛ اما بعد از اعلام مشروطه، تعداد شهرهای دارای روزنامه به پانزده رسید و بعضی از شهرهای بزرگ مثل تبریز و رشت، چند روزنامه روزانه و هفتگی داشتند.(96)

شایان ذکر است با تشکیل نخستین مجلس شورای ملی (قوه مقننه)، تکلیف مطبوعات و آزادی مطبوعات در قانون اساسی (اصل سیزدهم(97)) و متمم قانون اساسی (اصل بیستم(98)) و نخستین قانون مطبوعات ایران(99) مشخص شد. تبریزی ها با توجه به شرایط به وجود آمده بعد از صدور فرمان مشروطه، برای نخستین بار در ایران از حقوق شهروندی استفاده کردند و بدون مجوز دولتی، مطبوعات منتشر نمودند.(100)

24. کارکردها

اطلاع رسانی فعالیت های انجمن های ملی

یکی از اقدامات مجلس پس از صدور فرمان مشروطه، گشایش انجمن های ملی در شهرهای مختلف ایران بود تا امور داخلی هر شهر را به دست مردم سپرده شود. در این جهت تعامل مناسبی بین مطبوعات و انجمن های ملی به وجود آمد و یکی از کارکردهای وسایل ارتباطات اجتماعی به خوبی نمایان شد؛ به طوری که تشکیل هر انجمنی، تأسیس روزنامه ای را نیز به دنبال داشت تا اخبار و مذاکرات و مباحثات انجمن را به اطلاع مردم برساند. از سوی دیگر، توجه افکار عمومی به مذاکرات و تصمیمات انجمن ها، گسترش مطبوعات را بیش از پیش تشویق می کرد. آزادی مطبوعات به تشکیل انجمن ها منتهی می شد، و تشکیل انجمن ها به گسترش و نمو مطبوعات می انجامید. در واقع، دو عامل مهم توسعه وسایل ارتباط اجتماعی این است که مخاطبان به منبع این گونه ارتباطات اجتماعی اعتماد داشته باشند و مشارکت آزاد خود را در امور سیاسی کشور احساس کنند.(101)

عرضه دیدگاه های گوناگون

محتوای بسیاری از مطبوعات که دوره اول انقلاب مشروطه در خدمت حرکت اجتماعی بودند و صحنه انعکاس اندیشه ها و عقاید مختلف مردم محسوب می شدند، در دوره دوم به میدان جنگ قلمی نیز مبدل شدند و حتی برای نخستین بار عالمان دینی مباحث حوزوی و تفاوت دیدگاه های خود را به مطبوعات کشاندند. از سوی دیگر، فضای باز مطبوعاتی دچار درگیری شخصی روزنامه نگاران با هم نیز شد.(102)

به عبارتی مطبوعات دوره دوم انقلاب مشروطه را باید مطبوعات مسلکی نامید که روزنامه نگار، نقش مبارز را داشت و صفحات روزنامه محل و منبع هدف های اجتماعی و سیاسی محسوب می شد و انتخاب مطالب و اخبار در آن ها، رابطه مستقیم با هدف مبارزه داشت.(103)

پشتیبانی تبلیغاتی مبارزان علیه استداد صغیر

در جریان دوره دوم انقلاب مشروطه قانون مطبوعات مصوب مجلس شورای ملی، محمدعلی شاه را قانع نکرد. جدال او و مطبوعات، آینه مبارزه وی با مشروطه خواهان و آزادیخواهان بود. در اوایل تابستان 1287ش / 1908م محمدعلی شاه اخراج و توقیف عده ای از نویسندگان و خطیبان آزادی خواه را خواستار شد. پافشاری او برای انحلال گارد فدائیان ملی که در تهران و شهرستان ها از جوانان داوطلب برای مشروطه تشکیل شده بود، وضع داخلی ایران را تاریک کرد و این التیماتوم، در حقیقت مقدمه کودتای او علیه مشروطه بود. از سوی دیگر، به دلیل این که ارتباط بین نمایندگان مجلس و انجمن های ملی شهرستان ها اغلب با تلگراف برقرار می شد، محمدعلی شاه تصمیم گرفت تلگراف خانه را در تهران تحت کنترل قرار دهد و در ضمن، قوای نظامی را برای مبارزه با پیشامدها و حوادث ناگهانی بسیج کند. این وضع ادامه داشت و رابطه وی با ملّی ها به تدریج تیره تر می شد، که لیاخوف روسی به فرماندهی سپاه شاه منصوب شد و او عده ای از آزادی خواهان و از جمله روزنامه نگاران را دستگیر کرد.

اولتیماتوم شاه برای توقیف عده ای از وکلا و بیش تر روزنامه نویسان، از طرف مجلس شورای ملی رد شد و محمدعلی شاه که موقع را مناسب تشخیص داده بود، با حمایت گروه قزاق روسی و به فرماندهی سرهنگ لیاخف، مجلس شورای ملی را بمباران و بهارستان را محاصره کرد. در تهران حکومت نظامی اعلام شد و دفتر روزنامه های ملی مورد حمله قشون محمدعلی شاه قرار گرفت و روزنامه نگاران تهرانی دستگیر یا اعدام شدند و یا عمدتاً به شهرهای دیگر - بویژه تبریز و رشت فرار کردند.(104)

در ادامه این روند، تبریز نیز از طرف قشون روسیه محاصره شد و روزنامه های محدودی که در تبریز باقی مانده بودند، حلقه زنجیر ارتباط اجتماعی را بین آزادی خواهان و اهالی شهر پدید آوردند.(105)

به هر حال، در اواخر سال 1287ش (اوایل ژانویه 1909م) خبر مقاومت تبریزی ها به وسیله روزنامه ها، مسافران و حتی سربازان، به گوش اهالی شیراز، همدان، مشهد و بوشهر رسید و روزنامه نگاران این شهرها مردم را به بسیج و مقاومت علیه قوای تهران تشویق کردند؛ به طور مثال سیدحسن کاشانی مدیر روزنامه «حبل المتین» که پس از واقعه تهران به قفقاز فرار کرده بود، پس از مدتی به رشت بازگشت و با انتشار روزنامه در آن شهر مبارزه خود را تجدید کرد. به مدت کوتاهی، دیگر روزنامه نویسان مهاجر ایران که از تهران گریخته بودند، در شهرهای بزرگ کشورهای همسایه مشغول فعالیت مطبوعاتی و هم سویی بیش از پیش با فدائیان ملی شدند. تا این که نهایتاً در اواسط بهار 1288ش/1909م، وضع سیاسی داخل ایران رو به دگرگونی گذاشت.

انقلابی ها و آزادی خواهان؛ شهرهای تبریز، اصفهان و رشت را به تصرف درآوردند و به سوی تهران حرکت کردند و سرانجام در اواخر تیرماه همان سال قوای آنان وارد تهران شد و پس از زد و خورد در خیابان ها، شهر را به تصرف درآورد، و محمدعلی شاه به سفارت روس پناه برد. پناهندگی او به سفارت روسیه، در حقیقت سند تبعید او بود و چند روز بعد مجلس و شورای عالی انقلابیون در تهران او را از سلطنت عزل کرده و احمدشاه، پسر سیزده ساله اش را به سلطنت برگزیدند. عضدالملک، رئیس طایفه قاجاریه نیز، به سمت نایب السلطنه منصوب شد و بدین ترتیب دوره استبداد محمدعلی شاه خاتمه یافت و در پاییز، انتخابات دوره جدید مجلس شورای ملی نیز انجام شد. پس از این وقایع وضع مطبوعات انقلابی ایران کم کم به حال عادی بازگشت و به گونه ای دیگر توسعه پیدا کرد.(106)

ج) آسیب ها

روزنامه نگاری حرفه ای در ایران که به واقع با انقلاب مشروطه رشد کرد و توسعه یافت، با آسیب هایی هم همراه بوده است که ریشه تاریخی برخی چالش های فضای روزنامه نگاری و ارتباطات اجتماعی گذشته و فعلی کشور، به نوعی با مسایل دوره مذکور ارتباط پیدا می کند؛ از این رو در ادامه، برخی از آسیب های زیرساخت مطبوعاتی انقلاب مشروطه بویژه در دوره دوم آن ارایه می شود.

1. ورود استفاده کنندگان ابزاری به حرفه روزنامه نگاری

یکی از آسیب های زیرساخت مطبوعاتی انقلاب مشروطه، ورود استفاده کنندگان ابزاری بویژه آنان که سودای ریاست و تجارت در سر می پروراندند به مطبوعات و حرفه روزنامه نگاری بود که برای اهل حرفه و مردم، هزینه گزافی به دنبال داشت. با کمال تاسف این میهمانان ناخوانده در سرنوشت روزنامه نگاری ایران بیش ترین تاثیر را به جا گذاردند. چنان چه مردم در ایران روزنامه را به عنوان «حزب کاغذی سکوی پرش، پل، دالان عبور، نردبان ترقی، سپر بلا و معبر» شناخته و روزنامه، «کلوپ، پناهگاه و سنگر» ورشکستگان سیاسی و تجاری منتظران ریاست شد.(107)

2. روزنامه نگاری هتّاکانه و غیر دوراندیشانه

روزنامه نگاری هتّاکانه و غیر دوراندیشانه از دیگر آسیب های زیرساخت مطبوعاتی انقلاب مشروطه به شمار می رود. گفتنی است انتقاد از هتّاکی، هرج و مرج افکنی و لجام گسیختگی برخی از روزنامه ها، فقط به شیخ فضل الله نوری و یاران وی اختصاص ندارد؛(108) به طوری که مجدالاسلام کرمانی که خود از روزنامه نگاران هوادار مشروطه است، در تحلیلی یکی از علل و موجبات سقوط مجلس شورای صدر مشروطه را هتّاکی برخی روزنامه ها اعلام می کند و می گوید:

... افسوس که بعضی از آن ها [روزنامه ها] مسلک خودشان را هتّاکی قرار دادند و چیزها نوشتند که در هیچ روزنامه از روزنامه های آزاد، چنین مطلب دیده و خوانده نشده است... .(109)

یا مخبرالسلطنه که از بانیان و فعالان مشروطه بود، اظهار می کند:

[برخی] روزنامه جات، به اغراض گوناگون، آبرو برای کسی باقی نگذارند. اگر احیاناً حقیقتی یا دردی را موضوع مقاله قرار می دادند، لهجه زشت و ظهور دم های خروس، اصل منظور را از بین می برد. معلوم نبود از زبان کی سخن می گویند.(110)

و سرانجام از دیگر مصداق های هتّاکی برخی مطبوعات می توان به توهین به علما و احکام الهی اشاره کرد که متاسفانه محتوای برخی روزنامه های مدعی آزادی دوران انقلاب مشروطه را پر ساخته بود. چنان چه روزنامه فکاهی «ملانصرالدین» که مخاطب زیادی نیز داشت به طنز و تمسخر نوشته بود:

بیش تر نمایندگان مجلس ایران، از ملایان هستند؛ زیرا در قانون ایشان برای نماینده، دانش را شرط ندانسته اند.(111)

3. ترویج افکار سکولار

افزایش مطبوعات ترویج دهنده افکار سکولار، از دیگر آسیب های زیرساخت مطبوعاتی انقلاب مشروطه به شمار می رود. یکی از محققان در این زمینه می نویسد:

مطبوعات سکولار نمی خواستند مسأله اصلی که اسلام و غرب است را مطرح کنند و مداوم شیخ فضل الله نوری و علمای اصول گرا را متهم به ارتجاع و استبداد می کردند.(112)

وی می افزاید:

علی رغم هیاهوهای بسیار در مورد استقلال جریان روشن فکری از دولت و استبداد، می بینیم که نوعی آلودگی در طرفداران اندیشه ترقی به سبک غرب در ایران وجود داشته است.(113)

این نویسنده معتقد است:

نکته مهم این جا است که این ها [غرب گراها]صورت بحث را عوض کردند و نگذاشتند حساسیت های ملی و دینی در مسیر درست خود حرکت کند. متولی آزادی و جامعه مشروطه و کدخدای ده شدند. پس آمدند برای از میدان به در بردن اصول گراها و دینداران، چماق آزادی و قانون را به سر دین و دینداران زدند و جناح اصول گرا را متهم کردند به نوعی ارتجاع و طرفدار خشونت و طرفدار استبداد و ضد قانون و آزادی، و این برای آن بود که از مسأله اصلی که اسلام و غرب و یا به تعبیر شیخ فضل الله، اسلام و بدعت بود، فرار کنند.(114)

در این جهت می توان به تبلیغ آثار میرزا ملکم خان (بنیان گذار فراموش خانه فراماسونری در ایران)، تبلیغ سوسیال دموکراسی و ترویج افکار لیدر مقتول حزب سوسیالیست فرانسه در برخی روزنامه ها اشاره کرد.(115)

4. سانسور مسلکی

سانسور مسلکی از آسیب های دیگر زیرساخت مطبوعاتی مشروطه محسوب می شود. در این زمینه گفته شده است:

در نگاه خوش بینانه اولیه، این طور است که همه چیز آزاد بوده است و عنصر آزادی خواه سکولار، طرح افکار مختلف را استقبال می نموده است؛ ولی با کمی دقت در فضای دوره مشروطه می بینیم که مسأله به این راحتی و سادگی نیست و پشت پرده رخدادهایی بوده است، که این مهم چند مشخصه دارد:

اول: بزرگ و کوچکی مسایل را جریان انجمن های سری آزادی خواه کنترل می کرد؛

دوم: حساسیت ها را مطابق سلایق خودشان تنظیم می کردند و به مردم می دادند؛

سوم: سیطره کمیت گرایی. اگر پنج نفر بودند، پنج روزنامه درست می کردند و یک مطلب را پنج بار تکرار می کردند. آیا واقعاً اگر مطلبی به طور طبیعی بایستی یک بار مطرح شود، وقتی پنج بار طرح شود، حساسیت کاذب و فشار تبلیغاتی و جو روانی درست نمی کند؟

اما نکته مهم این جا است که این ها علی رغم چماق آزادی و تنویر افکار، گاه اصل مطالبی را که به ضررشان بوده است، سانسور می کردند و هر کس هم جرات نمی کرد وارد حریم سانسور آنان شود و اگر آنان به مطلبی حساس بودند کسی حق انتشار نداشت».(116)

جدول شمار 1: مقایسه تاریخ و تعداد روزنامه های قرن نوزدهم و دوره های اول و دوم انقلاب مشروطه و بعد از آن که در داخل کشور به چاپ می رسید:

محل انتشار تعداد روزنامه های منتشر شده بین 1216 تا 1279 ش (1837 1900 م) تعداد روزنامه های منتشر شده بین 1279 تا 1285 ش (1900 1906 م) تعداد روزنامه های منتشر شده بین 1285 تا 1291 ش (1906 1912 م)
تهران 29 16 128
بریز 9 17 29
رشت - - 27
اصفهان 1 2 17
شیراز 1 - 8
مشهد - 2 7
یزد - - 5
همدان - 1 5
ارومیه 3 - 4
خوی - - 4
قزوین - - 4
کرمان - - 3
کاشان - - 2
لاهیجان - - 2
بندر انزلی - - 1
کرمانشاه - - 1
بوشهر - 2 -
جمع 43 40 247

جدول شماره 2: مقایسه تاریخ و تعداد روزنامه های قرن نوزدهم و دوره های اول و دوم انقلاب مشروطه و بعد از آن به زبان فارسی که در خارج کشور به چاپ می رسید:

محل انتشار تعداد روزنامه های منتشر شده بین 1216 تا 1279 ش (1837 1900 م) تعداد روزنامه های منتشر شده بین 1279 تا 1285 ش (1900 1906 م) تعداد روزنامه های منتشر شده بین 1285 تا 1291 ش (1906 1912 م)
کلکته 7 - -
بمبئی 4 1 2
قاهره 3 2 -
استانبول(قسطنطنیه) 2 - 1
دهلی 1 - -
پاریس 1 - 1
حیدرآباد 1 - 1
لندن 1 2 -
علیگر (هند) 1 - -
کراچی 1 - -
باکو - 1 1
اسکندریه - 1 -
عشق آباد - 1 -
بغداد - - 1
بخارا - - 1
واشنگتن - - 1
کابل - - 1
سوئیس - - 1
مکه - - 1
نجف - - 1
جمع 22 8 13

کتابنامه

1. قرآن مجید.

2. آرلی، جان، ای، به سوی سیاست های ارتباطی واقع بینانه، ترجمه خسرو جهانداری، تهران، سروش، 1356ش.

3. آشنا، حسام الدین و حسین رضی، «بازنگری نظریه های هنجاری رسانه ها و ارایه دیدگاهی اسلامی»، فصلنامه پژوهشی دانشگاه امام صادق علیه السلام ، ش چهارم، تابستان 1376ش.

4. آقابخشی، علی و مینو افشاری راد، فرهنگ علوم سیاسی، تهران، مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، 1374ش.

5. ابوالحسنی، علی، دیده بان، بیدار!، دیدگاه ها و مواضع سیاسی و فرهنگی شیخ فضل الله نوری، تهران، عبرت، 1380 ش.

6. اسدی، علی، افکار عمومی و ارتباطات، تهران، سروش، 1371 ش.

7. اسماعیلی، محسن، قانون مطبوعات و سیر تحول آن در حقوق ایران، تهران، سروش، 1379 ش.

8. بیات، کاوه و مسعود کوهستانی نژاد، اسناد مطبوعات (12861320 ش)، تهران، سازمان اسناد ملی ایران (دوره دو جلدی)، 1372ش.

9. پناهی، محمدحسین، «بررسی زمینه ها و اهداف انقلاب اسلامی ایران بر اساس شعارهای انقلاب اسلامی»، فصلنامه علوم اجتماعی، ش 11 12، تابستان 1379ش.

10. پیرنیا، حسن و عباس اقبال آشتیانی، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض قاجاریه، به کوشش محمد دبیر سیاقی، تهران، کتاب خانه خیام، 1356ش.

11. خانیکی، هادی، سیاست گذاری و برنامه ریزی ارتباطی، تهران، تقریرات درسی در دانشکده صدا و سیما (دوره کارشناسی ارشد)، 1379ش.

12. خلیفانی، محرم، «نخستین مجلس، نخستین قانون، نخستین پایداری»، روزنامه ایران، ش 2472 2474، 1382.

13. دفتر مقام معظم رهبری، سخنان حضرت آیت الله خامنه ای در جریان دیدار مدیران ارشد سازمان صدا و سیما با ایشان در مورخه 81/11/14، تهران، بخش انتشارات دفتر مقام معظم رهبری، 1381ش.

14. راجرز، اورت ام و اف فلوید شومیکر، رسانش نو آوری ها، رهیافتی میان فرهنگی، ترجمه عزت الله کرمی و ابوطالب فنایی، شیراز، دانشگاه شیراز، 1379ش.

15. صافی، قاسم، از چاپخانه تا کتاب خانه، تهران، دانشگاه تهران، 1378ش.

16. فرقانی، محمدمهدی، «آگهی خدمت عمومی؛ ظرفیتی ناشناخته در ارتباطات توسعه»، فصلنامه علوم اجتماعی، ش 11 12، تابستان 1379ش.

17. قاسمی، سیدفرید، مطبوعات ایران در قرن بیستم، تهران، قصه، 1380ش.

18. کازنو، ژان، جامعه شناسی وسایل ارتباط جمعی، ترجمه باقر ساروخانی و منوچهر محسنی، تهران، اطلاعات، 1377ش.

19. کدی، نیکی آر، ایران دوران قاجار و برآمدن رضاخان، ترجمه مهدی حقیقت خواه، تهران، ققنوس، 1381ش.

20. کسرایی، محمدسالار، چالش سنت و مدرنیته در ایران از مشروطه تا 1320، تهران، مرکز، 1379ش.

21. محسنیان راد، مهدی، ارتباط جمعی و توسعه روستایی، تهران، معاونت ترویج و مشارکت مردمی وزارت جهادسازندگی، 1374ش.

22. ، ارتباط شناسی، تهران، سروش، 1378.

23. ، «انتقاد در مطبوعات و وضعیت آن در ایران»، فصلنامه علوم اجتماعی، ش 10، تابستان 1377، 1377ش.

24. ، انقلاب، مطبوعات و ارزش ها، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1375ش.

25. معتمدنژاد، کاظم، ارتباطات توسعه و توسعه ارتباطات در ایران (نقش ارتباطات در پیش برد برنامه های توسعه ملی و اهمیت برنامه ریزی برای توسعه ارتباطی)، تهران، دانشگاه علامه طباطبائی، 1375ش.

26. ، «مقام و مسؤولیت روزنامه نگاران در پیشرفت جامعه ایران»، فصلنامه رسانه، ویژه نامه آموزشی 1، 1373ش.

27. ، وسائل ارتباط جمعی، ج1، تهران، دانشگاه علامه طباطبائی، 1371ش.

28. مولانا، حمید، سیر ارتباطات اجتماعی در ایران، تهران، دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی، 1358ش.

29. ، گذر از نوگرایی، ترجمه یونس شکرخواه، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها، 1372ش.

30. نجفی، موسی، مطبوعات سیاسی ایران پس از انقلاب مشروطه، جزوه درسی دانشکده علوم سیاسی و معارف اسلامی دانشگاه امام صادق، 1377ش.

31. ویندال، سون و همکاران، کاربرد نظریه های ارتباطات، ترجمه علیرضا دهقان، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها، 1376ش.


1. Social Change.

2. Structure.

3. Function.

4. Social System.

5. Revolution.

6. راجرز و شومیکر، رسانش نوآوری ها، رهیافتی میان فرهنگی، ترجمه عزت الله کرمی و ابوطالب فنایی، ص 9 11.

7. Horton.

8. Social Revolution.

9. Schurmann.

10. Schell.

11. Huntington.

12. Values.

13. مهدی محسنیان راد، انقلاب، مطبوعات و ارزش ها، ص 3940.

14. همان، ص 4347.

15. محمد حسین پناهی، «بررسی زمینه ها و اهداف انقلاب اسلامی ایران بر اساس شعارهای انقلاب اسلامی»، فصلنامه اجتماعی، ش 1211، ص 64.

16. مهدی محسنیان راد، انقلاب، مطبوعات و ارزش ها، ص 11.

17. دفتر مقام معظم رهبری، سخنان حضرت آیت الله خامنه ای در جریان دیدار مدیران ارشد سازمان صدا و سیما با ایشان، مورخه 14/11/81.

18. مهدی محسنیان راد، انقلاب، مطبوعات و ارزش ها، ص 5263.

19. نیکی آکدی، ایران دوران قاجار و برآمدن رضاخان، ترجمه مهدی حقیقت خواه، ص 3132.

20. حمید مولانا، سیر ارتباطات اجتماعی در ایران، ص 4477.

21. همان، ص 138 و مهدی محسنیان راد، انقلاب، مطبوعات و ارزش ها، ص 69.

22. Communications Sociales.

23. بر اساس بررسی و طبقه بندی پروفسور روژه کلوس بلژیکی، از متخصصان مشهور علوم ارتباطات اجتماعی، این اصلاحات شامل ارتباط توده ای ( Mass Communication )، ارتباط اجتماعی ( Communication Sociale )، وسایل توده ای ( Mass Media) و... می شود.

24. Communication.

25. Sociale.

26. Mass.

27. کاظم معتمدنژاد، وسائل ارتباط جمعی، ص 96102.

28. Gutenberg.

29. Mc Luhan

30. همان، ص 131.

31. همان، ص 224.

32. محسن اسماعیلی، قانون مطبوعات و سیر تحول آن در حقوق ایران، ص 3336.

33. کاظم معتمدنژاد، وسائل ارتباط جمعی، ص 7681.

34. همان، ص 81 و 132.

35. همان، ص 131134 و محمد مهدی فرقانی، «آگهی خدمت عمومی؛ ظرفیتی ناشناخته در ارتباطات توسعه»، فصلنامه علوم اجتماعی، ش1211، ص 87.

36. کاظم معتمدنژاد، وسائل ارتباط جمعی، ص 131132.

37. Function.

38. کاظم معتمدنژاد، وسائل ارتباط جمعی، ص 9 و 22.

39. Public Opinion.

40. علی اسدی، افکار عمومی و ارتباطات، ص 174.

41. Innovation.

42. Knowledage.

43. Persuasion.

44. Decision.

45. Confirmation.

46. راجرز و شومیکر، رسانش نوآوری ها، رهیافتی میان فرهنگی، ترجمه عزت الله کرمی و ابوطالب فنایی، ص 111115 و 269285.

47. Cazeneu.

48. حسام الدین آشنا و حسین رضی، «بازنگری نظریه های هنجاری رسانه ها و ارایه دیدگاهی اسلامی»، فصلنامه پژوهشی دانشگاه، ص211214.

49. مهدی محسنیان راد، انتقاد در مطبوعات و وضعیت آن در ایران، ص 18.

50. Sloan.

51. مهدی محسنیان راد، انتقاد در مطبوعات و وضعیت آن در ایران، ص 1819.

52. همان، ص 23.

53. همان، ص 2122.

54. Mc.Quail.

55. همان، ص 41.

56. همان، ص 4043.

57. کاظم معتمدنژاد، وسائل ارتباط جمعی، ص 2223.

58. Lasswell

59. مهدی محسنیان راد، ارتباط شناسی، 2325.

60. حمید مولانا، سیر ارتباطات اجتماعی در ایران، ص 138.

61. همان، ص 18.

62. همان، ص 1819.

63. همان، ص 2728.

64. مهدی محسنیان راد، ارتباط شناسی، ص 498.

65. حمید مولانا، سیر ارتباطات اجتماعی در ایران، ص 3031 و مهدی محسنیان راد، ارتباط شناسی، ص 488.

66. همان، ص 39.

67. همان، ص 3435.

68. همان، ص 37.

69. همان، ص 4144.

70. Newspaper.

71. همان، ص 4445 و 226227 و مهدی محسنیان راد، ارتباط شناسی، ص 498.

72. Weekly Newsدر سال 1622 م.

73. حمید مولانا، سیر ارتباطات اجتماعی در ایران، ص 33 و 46 و 227 و مهدی محسنیان راد، ارتباط شناسی، ص 698.

74. حمید مولانا، سیر ارتباطات اجتماعی در ایران، ص 57.

75. همان، ص 71 و محسن اسماعیلی، قانون مطبوعات و سیر تحول آن در حقوق ایران، ص 1617.

76. همان، ص 7980 و90.

77. حمید مولانا، سیر ارتباطات اجتماعی در ایران، ص 9497.

78. همان، ص 94110.

79. همان، ص 104106.

80. همان، ص 109110.

81. همان، ص 115.

82. همان، ص 80.

83. همان، ص 126.

84. ر.ک: جدول ش 1 در انتهای مقاله.

85. حمید مولانا، سیر ارتباطات اجتماعی در ایران، ص 130.

86. ر.ک: جدول ش2 در انتهای مقاله.

87. حمید مولانا، سیر ارتباطات اجتماعی در ایران، ص 111132.

88. سید فرید قاسمی، مطبوعات ایران در قرن بیستم، ص 23.

89. حمید مولانا، سیر ارتباطات اجتماعی در ایران، ص 121122.

90. همان، ص 111112.

91. همان، ص 129.

92. همان، ص 128129.

93. همان، ص 126.

94. همان، ص 138139؛ مهدی محسنیان راد، انقلاب، مطبوعات و ارزش ها، ص 65 و 67 68 و سید فرید قاسمی، مطبوعات ایران در قرن بیستم، ص 23 و 3536.

95. حمید مولانا، سیر ارتباطات اجتماعی در ایران، ص 141 و 155156.

96. جدول ش1.

97. مجلس اول مشروطه پس از نوشتن نظام نامه داخلی، مهم ترین مسؤولیت پیش روی خود را که تدوین قانون اساسی بود، دنبال کرد و عجله زیادی به خرج داد تا قبل از فوت مظفرالدین شاه، آن را به امضای وی برساند. سرانجام قانون اساسی در 51 اصل تدوین شد و در هشتم دی ماه 1285 ش ( 14 ذیقعده 1324 ق) به امضای مظفرالدین شاه رسید. در اصل سیزدهم آن، تکلیف مطبوعات چنین روشن شده است: «... عموم روزنامجات، مادامی که مندرجات آن ها مُخل اصلی از اصول سیاسیه دولت و ملت نباشد، مجاز و مختارند که مطالب مفید و عام المنفعه، هم چنان مذاکرات مجلس و صلاح اندیشی خلق را بر آن مذاکرات به طبع رسانیده، منتشر نمایند و اگر کسی در روزنامجات و مطبوعات بر خلاف آن چه ذکر شده و به اغراض شخصی چیزی طبع نماید یا تهمت و افترا بزند، قانوناً مورد استنطاق و محاکمه و مجازات خواهد شد». (سید فرید قاسمی، مطبوعات ایران در قرن بیستم، ص 2526 و کاظم معتمدنژاد، ارتباطات توسعه و توسعه ارتباطات در ایران، ص1415.

98. بعد از مرگ مظفرالدین شاه در 18 دی ماه 1285 ش و تاج گذاری محمدعلی شاه در 28 دی، به دلیل چالش های به وجود آمده بین مجلس و دربار، طرح تکمیل قانون اساسی در مجلس مطرح شد و محمدعلی شاه پس از کشمکش فراوان، به درخواست نمایندگان تن داد و سرانجام متمم قانون اساسی در 107 اصل به تصویب مجلس رسید و در 15 مهرماه 1286 ش ( 29 شعبان 1325 ق) محمدعلی شاه علی رغم میل باطنی آن را امضا کرد.

در متمم قانون اساسی مشروطه در چند مورد با وسعت نظر به مسأله مطبوعات نگریسته شد، چنان چه در اصل بیستم آن صراحتا بر آزادی مطبوعات تأکید شده است. سید فرید قاسمی، مطبوعات در ایران قرن بیستم، ص 32) و در آن آمده:

«عامه مطبوعات [هر گونه مواد چاپی [غیر از کتب ضلال و مواد مضره به دین مبین، آزاد و ممیزی در آن ها ممنوع است. هر گاه چیزی مخالف قانون مطبوعات در آن ها مشاهده شود: نشر دهنده یا نویسنده، بر طبق قانون مطبوعات مجازات می شود ولی اگر نویسنده، معروف و مقیم ایران باشد، ناشر و طابع و موزع از تعرض مصون هستند». همچنین در متمم قانون اساسی، حضور هیأت منصفه در رسیدگی به جرایم سیاسی و مطبوعاتی به رسمیت شناخته شد. (محسن اسماعیلی، قانون مطبوعات و سیر تحول آن در حقوق ایران، ص20)

99. قانون از نظر اصطلاحات حقوقی، تنها به مقرراتی اطلاق می شود که با گذراندن مراحل خاصی به تصویب قوه مقننه (مجلس قانون گذاری) رسیده باشد؛ از این رو تا حدود 69 سال بعد از انتشار نخستین روزنامه در ایران؛ یعنی «کاغذ اخبار» در سال 1216 ش (1253ق / 1837م)، که در کشورمان چیزی به عنوان مجلس وجود نداشت، مطبوعات داخلی ایران که عمدتاً دولتی نیز بودند، بدون داشتن قانون مطبوعات فعالیت می کرده اند و تنها الزامات حکومتی برای فعالیت های مطبوعاتی و روزنامه نگاران وجود داشت؛ به طوری که در دوره حکومت ناصرالدین شاه در سال 1242 ش (1280 ق / 1863 م) اداره مطبوعات داخلی در وزارت علوم تشکیل شد و هشت سال بعد نیز، وزارت انطباعات ایجاد گردید.

حدود یک و نیم سال پس از تشکیل نخستین مجلس قانون گذاری در کشور؛ یعنی در 18 اسفند 1286 ش (پنجم محرم 1326 ق) نخستین قانون مطبوعات کشور به تصویب رسید که مقصود آن، هر گونه مواد چاپی بوده است. قانون مذکور دارای یک مقدمه و شش فصل (چاپ خانه و کتاب فروش، طبع کتب، روزنامه جات مقرر، اعلانات، حدود تقصیر نسبت به جماعت و محاکمه) در قالب 53 ماده بوده است (محسن اسماعیلی، قانون مطبوعات و سیر تحول آن در حقوق ایران، ص 19 21 ).

در قانون مذکور که با اقتباس از قانون مطبوعات 29 ژوئیه 1881 م فرانسه، معروف به منشور آزادی مطبوعات تدوین شده بود، با تأکید بر آزادی عامه مطبوعات و ممنوعیت ممیزی در آن ها، از پیش بینی لزوم صدور امتیاز برای انتشار روزنامه ها خودداری کرد، و با اکتفا به ارسال اعلام نامه یا اظهارنامه مطبوعات و تصریح انواع جرایم مطبوعاتی، ]از منظری [بستر نظام آزادی مطبوعات را پایه گذاری کرد (کاظم معتمد نژاد، «مقام و مسؤولیت روزنامه نگاران در پیشرفت ایران»، فصلنامه رسانه، ویژه نامه آموزش 1، ص 15).

در مقدمه این قانون، پس از نقل اصل بیستم متمم قانون اساسی، اضافه شده است :

«... مقرر می شود طبع کتب و روزنامه جات و اعلانات و لوایح در تحت قوانین مقرره، که از برای حفظ حقوق عموم و سد ابواب مضار از تجاوزات ارباب قلم و مطبوعات وضع می شود، آزاد است. هر کس بخواهد مطبعه را دایر نماید یا کتاب و جریده و اعلاناتی به طبع برساند یا مطبوعات را بفروشد، باید بدواً عدم تخلف از فصول این قوانین را نزد وزارت معارف، به التزام شرعی ملزوم و متعهد شود» (همان، ص16).

شایان ذکر است تدوین و تصویب نخستین قانون مطبوعات در پی اختلافات شدید مشروطه خواهان با محمدعلی شاه بویژه بعد از قرارداد 1907 م روس و انگلیس و در خواست شاه وقت از مجلس برای مهار مطبوعات با جدیت برخی از نخبگان به انجام رسید. البته مطابق این قانون، مطبوعات و نویسندگان از انتقاد علیه شاه و نشر مطالب مخالف مذهب اسلام منع شدند و برای مجرمان مطبوعاتی مجازات هایی وضع شد (حمید مولانا، سیر ارتباطات اجتماعی در ایران، ص 148 150).

100. کاظم معتمدنژاد، ارتباطات توسعه و توسعه ارتباطات در ایران، ص 1415.

101. حمید مولانا، سیر ارتباطات اجتماعی در ایران، ص 149150.

102. سید فرید قاسمی، مطبوعات ایران در قرن بیستم، ص 2331.

103. حمید مولانا، سیر ارتباطات اجتماعی در ایران، ص 152153 سید فرید قاسمی، مطبوعات ایران در قرن بیستم، ص 2332 و محمد مهدی فرقانی، «آگهی خدمت عمومی ؛ ظرفیتی ناشناخته در ارتباطات توسعه»، فصلنامه عوم اجتماعی، ش1211، ص 8788.

104. حمید مولانا، سیر ارتباطات اجتماعی در ایران، ص 158159.

105. همان، ص 160161.

106. همان، ص 162163.

107. سید فرید قاسمی، ص 1415.

108. علی ابوالحسنی، دیده بان، بیدار!، دیدگاه ها و مواضع سیاسی و فرهنگی شیخ فضل الله نوری، ص 87.

109. همان، ص 8788.

110. همان، 1380، ص 91.

111. همان، 1380، ص 9798.

112. موسی نجفی، مطبوعات سیاسی پس از انقلاب مشروطه، ص 17.

113. همان، 1377، ص 25.

114. همان، ص 16.

115. علی ابوالحسنی، دیده بان، بیدار! دیدگاه ها و مواضع سیاسی و فرهنگی شیخ فضل الله نوری، ص 103.

116. موسی نجفی، مطبوعات سیاسی ایران پس از انقلاب مشروطه، ص 2526.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر