جرعه نوش غدیر

نسیم امید دگر بار وزیدن گرفته و رائحه ای جان بخش همه جا را عطرآگین نموده است ؛ این بار ، از خِطّة تبریز ، مولودی پای به گیتی می نهد که سر مست از جام علی علیه السلام است . این بار شمس فروزانی حلول می کند که افقِ خود را تا کرانه های شرق و غرب می گستراند و او «عبدالحسین امینی » است .

میلاد خجسته

نسیم امید دگر بار وزیدن گرفته و رائحه ای جان بخش همه جا را عطرآگین نموده است ؛ این بار ، از خِطّة تبریز ، مولودی پای به گیتی می نهد که سر مست از جام علی علیه السلام است . این بار شمس فروزانی حلول می کند که افقِ خود را تا کرانه های شرق و غرب می گستراند و او «عبدالحسین امینی » است .

برخوانِ وحی

مهر مادر ، از همان طفولیّت ، وی را با واژگان وحی آشنا نمود و در اثر تشویق وی به حفظ قرآن کریم ، روح لطیف وی را با سرچشمه های حکمت مأنوس کرد . در این رهگذر ، پدرش نیز از سر عطوفت وی را ارشاد می کرد که «ای پسرم ، البته می دانم مادرت چندین سوره از سوره های قرآن کریم را به تو یاد داده و تو به خوبی آنها را حفظ کرده ای ولی می دانی که حفظ سوره های قرآن برای تو کافی نیست. من حفظ قرآن را کار خوبی می دانم و چه زیباست که یک مسلمان تمام قرآن را از حفظ باشد , ولی این کافی نیست ؛ باید معانی آن را فهمید و به آن ها عمل کرد باید درس خواند و با حقایق قرآن و اسلام آشنا شد و به آن عمل کرد.

پس از آن « عبدالحسین » وارد مکتب شد و تعلیم علوم دینی را شروع کرد و در کنار آنها قرآن ، نهج البلاغه را مطالعه می کرد و با تفکر و تعمق در دریاهای توحید و ولایت ، سعی در کشف حقایق داشت و در خلال آن ترغّم اشک – هر از چندی- گونه هایش را می نواخت...

«عبدالحسین» تلاشگر 23 ساله بود که عزم خویش را برای سفر به دیار ولایت جزم کرد و 2 بار به نجف اشرف مسافرت کرد .سر انجام وی آهنگ اقامت کرد و در جوار آن حضرت مشغول تحصیل شد. او در همان سنین جوانی گوهر زرین اجتهاد را نصیب خویش نمود و 35 ساله بود که اولین کتاب خود را با نام شهداءالفضیله منتشر کرد و تعبیرات تحسین برانگیزی را از مشاهیر آن زمان به سوی خود جلب کرد .

جرعه نوش غدیر

مرحوم علامه امینی که از نشأة آغازین زندگی خویش در مکتب قرآن و حدیث زیسته بود ، وقتی پا به سن جوانی نهاد ، تحمل یاوه گوییهای دیگر مذاهب علیه تشیع را نداشت و اتهامات نابخردانة آنان ، بروی گران آمد . وی چون ریشة این انحرافها را در غدیر (قضیّة اکمال دین ! ) می دانست و از طرفی عشق به صاحب آن واقعه، در درونش شعله ور بود، تحقیقات خود را پیرامون «غدیر» آغازکرد.او کتابخانه های عمومی و خصوصی نجف را کاوید و سپس برای تکمیل پژوهشهای خود ، دیار محبوب را ترک کرد و به کشورهایی چون ایران ، هند ، سوریه ، ترکیه ، عربستان و لبنان سفر کرد . او در گرمای طاقت فرسای هند ، حوله ای را به کمر خویش می بست و به عشق امیرالمؤمنین علیه السلام قلم می زد و از سر اخلاص و با جان و دل کتب را مطالعه و فیش برداری می کرد. امینی خود می گوید: من برای نوشتن الغدیر ، 10 هزار کتاب را ( که ممکن است هر کدام چندین مجلد باشد) از بای بسم الله تا تای تمّت خوانده ام و به 100 هزار کتاب مراجعات مکرر داشته ام . گفته ها و شنیده ها پیرامون این عالم سترگ حکایت از این دارد که وی بعضاً 24 ساعت مطالعه می کرد! و تنها و در میان انبوه کتب مشغول تحقیق بوده است . حاصل این کاوشهای طاقت فرسا 20 جلد کتاب شریف الغدیر است که 11 جلد آن به طبع رسیده است و بزرگانی از علمای اسلام در مورد آن گفته اند : لا رَیْبَ فیهِ هُدًی لِلْمُتَّقینَ و لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه .

امینی کتاب خویش را با شوق و شعف تقدیم به مولای خود امیرالمؤمنین می کند و او را اولی برای تقدیم می داند ، او می نگارد:

« ... ای صاحب ولایت ، ای آقای امت و ای پدر امامت ، یا ایها العزیز ... این بضاعت اندک را به تو تقدیم می دارم و... »

و پس از آن مصحف خویش را چنین می گشاید: هذا کِتابُنا یَنْطِقُ عَلَیْکُمْ بِالْحَقِّ .

به سوی ملکوت

مرحوم علامه، 2 سالِ آخر عمر خویش را بیمار بود و این بیماری قلم را از دست وی بستاند و رمقی برای تحقیق و نگارش برای وی باقی نگذارد . سرانجام ظهر هنگام ، در حالی که لبهای خویش را به تربت اقدس کربلا معطر کرده بود و ذکرگویان ، شبنم اشک آرام آرام از چشمان وی جاری بود ، بعد از 68 سال چهره از گیتی برگرفت و در آغوش ساقی کوثر پای به دیگر سرای نهاد. طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان