ماهان شبکه ایرانیان

گزارشی از عتبات عالیات (۵) - در حریم احرار اسوه آزادگان و توبه کنندگان

گرچه سر تا قدمم غرقه تقصیر و خطاست لیک چشمم سویت ای خسرو اقلیم وفاست گر ببخشی تو گناه من دل خسته رواست لنگر حلم تو ای کشتی توفیق کجاست که در این بحر کرم غرق گناه آمده ایم

گرچه سر تا قدمم غرقه تقصیر و خطاست لیک چشمم سویت ای خسرو اقلیم وفاست گر ببخشی تو گناه من دل خسته رواست لنگر حلم تو ای کشتی توفیق کجاست که در این بحر کرم غرق گناه آمده ایم

سرداری که فرمانروای هزار سرباز جنگی است و از اشراف و بزرگان کوفه در زمان جاهلیت و اسلام به شمار می رود، به دستور عبید الله بن زیاد در منزل ذو حسم راه را بر کاروان حسینی بست و او را ازادامه مسیر به طرف شهر کوفه باز داشت; ولی در این بازداشتن ومقابله، جانب ادب فرو نگذاشت تا آنجا که حتی نماز جماعت رانیز به امامت امام حسین(ع) اقامه و سربازانش را نیز بدین نمازفرا خواند.

در ادامه مسیر زندگی، لطف الهی این اولین مهاجم و اولین دشمن را فرا گرفت و جذبه عشق حسینی از عمق جهنم به اوج بهشتش برکشید. نگاه آکنده از عاطفه و زبان سرشار از خیرخواهی ونصحیت حسین از برده ای یزیدی آزاده ای حسینی ساخت و بدین گونه حر در حقیقت در عاشورا متولد شد; همراه فرزندش با نردبان شهادت به محضر حقیقت بار یافت و در بزم عشق از دست ساقی ازل می باقی نوشید.

آری حر با یک توبه و برداشتن چند گام به صف همراهان ابا عبد الله(ع) پیوست و نام خویش را برای همیشه بر بلندای تاریخ آزادی و انسانیت و ایمان درج کرد. زائران حرم حر بطور طبیعی همه به فکر توبه می افتند و با خود می گویند اکنون که خدا راه بازگشت را چنین گشوده است و بدین سادگی می توان خطاهای بزرگی مانند بستن راه بر امام حسین(ع) را جبران کرد، چرا سستی وسهل انگاری؟!

همه شهدای کربلا در یک نقطه دفن شده اند، اما حر ازاین قافله بازمانده است. در باره علت اینکه چرا حر از این قافله دور مانده است، می گویند: پس از شهادت حر افراد تحت فرماندهی وی و خویشانش، که در لشکر ابن زیاد باقی مانده بودند، از عمر سعد خواستند که به پاس احترام حر در قبیله اش ونیز خدمات گذشته اش، اجازه دهد پیکر حر بر زمین نماند. عمراجازه داد. آنان بدن حر را از صحنه نبرد دور کرده، در محل کنونی به خاک سپردند.

حرم زیبای حر دارای گنبدی کاشی کاری است. گفته می شود اولین کسی که حرم حر را بنیاد نهاد، شاه اسماعیل صفوی بود. آنگونه که کاشی های حرم حکایت می کند، این حرم به همت حسین خان شجاع السلطان در محرم سیصد و بیست و پنج هجری ساخته شده است.

(موسوعه العتبات، ج 8، ص 183.)

برخی از مورخان نوشته اند: چون شاه اسماعیل صفوی به زیارت کربلا آمد; خواست به زیارت حر مشرف شود، گروهی بر او خرده گرفتند و گفتند: چرا به زیارت حر می رودبا آن که معلوم نیست توبه اش پذیرفته شده باشد.

شاه اسماعیل با شنیدن این انتقاد تصمیم گرفت قبر حر رابشکافد; زیرا معتقد بود اگر توبه حر پذیرفته شده، باید بدنش سالم مانده باشد.

از این رو، فرمان داد قبر حر را بشکافتند، بدن وی بطور کامل سالم مانده بود. بر سر حر دستمالی خون آلود بسته شده بود. شاه اسماعیل تصمیم گرفت آن را به عنوان تبرک بردارد; ولی نتوانست.

پس از این جریان، قبر را دوباره ترمیم کرد، فرمان داد حرم رابسازند و فردی را با حقوقی درخور به عنوان خادم حرم حر معین کرد.(ابصار العین، ص 127.)

زیارت عون بن عبد الله

در همین مسیر، که برای زیارت حر و طفلان مسلم پیمودیم، بارگاه با شکوه امامزاده ای به نام عون بن عبد الله قرار دارد که مردم عراق به وی اعتقادی راسخ دارند و معتقدند قبر شریفش محل برآمدن حاجتها و استجابت دعاست.

در باره نسب صاحب این بارگاه مطهر سخنان گوناگون گفته می شود;

ولی میان مردم عراق چنان، مشهور است که وی عون بن عبد الله بن جعفر است; یعنی فرزند حضرت زینب(س) نوه دختری امیر المؤمنین(ع)و نوه پسری جعفر طیار برادر امیر مومنان(ع) است.

به نوشته مورخان، در حادثه عاشورا دو فرزند از عبد الله بن جعفر طیار به شهادت رسیدند. یکی از آنان از فرزندان حضرت زینب بود و دیگری فرزند همسر دیگر عبد الله. (ابصار العین، ص 29.)

برخی از مورخان دلیلی برای جدا بودن قبر فرزند حضرت زینب ازسایر شهدای کربلا نمی بینند و معتقدند که این امامزاده محترم ازفرزندان امام حسن مجتبی(ع) است. عون حرمی بسیار با صفا و زیبادارد که در میدانی وسیع زئران را به خود فرا می خواند. به مناسبت مقام، از حضرت زینب(س) و مصائبش که بر این بانوی بزرگ وارد آمده، است، سخن می گویم. پس از زیارت این امامزاده بزرگوار و خواندن چند رکعت نماز، حرم مطهر وی را ترک می گوییم تا برای نماز جماعت، دیگر بار خود را به بارگاه ملکوتی حسین(ع) برسانیم.

هنگام اذان ظهر مجددا توفیق زیارت حرم مطهر حسینی(ع) می یابیم وارد حرم می شویم، نماز ظهر و عصر را به جماعت می خوانیم و پس از عرض ارادتی و زیارتی به هتل بازمی گردیم.

روضه های مجسم

هزاران کاروان دل، در اینجا می کند منزل اگر اهل دلی،ای دل، بیا اینجا، بیا اینجا «مجاهدی »

پس از صرف نهار و استراحتی مختصر، ما را به دیدار از برخی ازاماکن متبرک و تاریخی شهر کربلا فرا می خوانند. خدای را سپاس که در این دیدار به اتوبوس نیاز نداریم و قرار است پیاده برویم.

فرصتی است تا بیشتر در کربلا گام زنیم و با این شهر آرمانها وآرزوها آشنا شویم.

از هتل که بیرون می آییم، در فاصله حدود هفتصدمتری گنبدی کاشی بسیار کوچکی به چشم می خورد که روی استوانه ای کاشی کاری شده جای گرفته و گفته می شود محل قطع شدن دست چپ سالار سرافراز وسقای عطشان کربلاست. این مکان در سمت قبله حرم حضرت ابو الفضل(ع) و تقریبا مقابل باب الفرات حرم مطهر واقع شده است. در فاصله حدود سیصد یا چهارصدمتری، ستون مشابه دیگری قرار دارد که گفته می شود محل قطع شدن دست است حضرت ابو الفضل(ع) است. مردم این دو مکان را به نامهای «چف العباس الایمن والایسر» می شناسند که به معنای کف و دست راست و چپ ابوالفضل العباس(ع) است.

شاید این دو مکان سند تاریخی محکمی نداشته باشد، اما هر چه هست از ستونهای یادبود و بناهای باشکوهی که به یاد حوادث گوناگون ساخته می شود، کمتر نیست. این بنا یادآور حادثه ای شگرف است;

رادمردی که با تشنه کامی وارد دریای آب می شود; ولی با یادآوری تشنه کامی مقتدای خویش حاضر نمی شود آب بنوشد و سرانجام هنگام حمل آب دستهایش را از کف می دهد و شهید می شود.

زائران ستون سنگی یادگار دستان قطع شده ولی دستگیر و پرتوان ابو الفضل(ع) را می بوسند و به طرف دومین مکان دیدار امروز حرکت می کنند.

تل زینبیه

ای پرچم کربلا به دوشت زینب قربان تو و خشم و خروشت زینب تا موی سرت سپید شد از غم دوست شد کعبه دل سیاه پوش زینب (جواد شفق)

برای رسیدن به تل زینبیه، حرم ابو الفضل(ع) را دور می زنیم وآنگاه در طرف راست قبله حرم امام حسین(ع) به سالنی کوچک می رسیم که بر فرازش گنبدی کاشی کاری شده و آبی رنگ سر برآسمان می ساید. برای ورود به این سالن که تقریبا از تمامی ساختمان های اطراف بلندتر است، باید چند پله را طی کرد و بالارفت. اینجا کجاست؟! اینجا رصدخانه کربلا و عاشورا است. آنجا که زینب منظومه نور حسین(ع) در شط جاری شب ستم را رصد کرده است.

اینجا دیده بانی جبهه عاشوراست. آنجا که زینب(س) صفهای حق وباطل را و نبرد نور و ظلمت را به نظاره نشسته است.

زینبیه روضه مجسم کربلاست. از این رو، تا شروع به سخن کردم، سیل اشکها جاری شد و ناله ها به آسمان رفت. شاید این محل به دقت درطول تاریخ حفظ شده باشد; زیرا موقعیت جغرافیایی آن بارویدادهای تاریخی و گفته های مورخان دقیقا تطبیق می کند. حرم مطهر حسینی(ع) در گودی واقع شده است و تل زینبیه بلندیی مشرف بر حرم مطهر و قتلگاه ست با فاصله تقریبی سیصد متر.

این بلندی حدود همین مقدار نیز با خیمه گاه فاصله دارد. پس به خوبی می تواند حلقه وصل این دو پایگاه عاشورا (خیمه گاه وقتلگاه) باشد.

در سمت راست این سالن، رو به حرم مطهر حسینی، تصویری از نوع نقاشی های پرده های تعزیه خوانی نصب شده است که بیانگر حادثه عاشورا و نقش تل زینبیه است.

پس از صحبت و روضه در این مکان، از کنار تل زینبیه و از داخل بازار بسیار کوچک و شلوغی به سوی خیمه گاه حرکت می کنیم.

خیمه گاه در مقایسه با تل زینبیه بسیار گودتر است; حتی درمقایسه با حرم مطهر نیز گودتر به نظر می رسد و در قسمت قبله حرم مطهر قرار دارد.

خیمه گاه اکنون خود به صورت حرمی جداگانه درآمده است. از درکه وارد می شویم، خادم، محلی را نشان می دهد و می گوید: اینجامحل خیمه حضرت ابو الفضل العباس(ع) است که اکنون ساختمان شده است.

از این مکان که می گذریم، دو ردیف طاقهای هلالی کوچک مشاهده می شود که بیاد جهازهای شتران بر زمین مانده قافله کربلا ساخته شده است. پس از عبور از میان این هلالهای کوچک، به سالن سرپوشیده و مدوری می رسیم که اتاقهای کوچکی گرداگردش ساخته شده است. این سالن به تمامی این اتاقها راه دارد. ساختمان وسیع وسط را خیمه حضرت ابا عبد الله(ع) معرفی می کنند و ساختمانهای اطراف را به عنوان خیمه های اصحاب می شناسند. در درون سالن مدوروسط، دو محراب به نامهای محراب امام حسین(ع) و محراب حضرت زین العابدین(ع) وجود دارد. در بیرون این ساختمان و در گوشه حیاط این حرم، قسمتی را خیمه قاسم بن الحسن معرفی می کنند. آنچه می توان پذیرفت این است که این مکان مقدس محل خیمه های امام حسین(ع) و یاران و اهل بیت او بوده است; ولی دیگر خصوصیاتی که می گویند، دلیل تاریخی ندارد. البته همین نیز مطلبی کوچک و کم اهمیت نیست.

در اینجا درنگی بیشتر باید و تاملی شایسته تر. اینجا کجاست؟

خیمه گاه، یعنی محل نماز جماعت حسین(ع). در اقامت هشت روزه اش در این سرزمین، خیمه گاه، یعنی محل مناجات و نماز شب امام حسین(ع) و یارانش در شبهای محرم سال شصت و یک و در شب به یادماندنی و فراموش نشدنی عاشورا.

اینجا محل سخنرانی ابا عبد الله(ع) است و محل نجوا و رازگویی او با امام سجاد(ع) و زینب کبری(س).

اینجا دریای خاطره است و پیام. اندیشه برمی آشوبد و حافظه زیرو رو می شود و خاطرات و حوادث و تاریخ کربلا جان می گیرد; بویژه اگر هنگام غروب خون رنگ کربلا در این مکان حضور داشته باشی. مادر برخی از نقاط این مکان با ظمت به یاد نمازها و نیازهای حسینی چند رکعت نماز می گزاریم و این مکان مقدس را، برای اقامه نماز جماعت مغرب و عشا در حرم مطهر حسینی(ع) ترک می کنیم.

در فرصت کوتاهی که وجود دارد، برخی از زائران به بازار کوچک کنار تل زینبیه می روند تا سوغات بخرند. مهمترین سوغات کربلامهر و تسبیح تربت ابا عبد الله(ع) است. شاید تذکر این نکته لازم باشد که سجده کردن بر خاک، ریشه در سنت پیامبر اکرم(ص) دارد.

رسول اکرم(ص) و صحابه گرامش برای محل سجده خود از خاک پاک یاسنگ یا حصیر استفاده می نمودند و این نکته نه تنها در کتب شیعه بلکه در جوامع روائی اهل سنت نیز بیان شده است.

چنانکه در سنن بیهقی، ج 2، ص 421; کتاب الصلوه، (باب الصلوه علی الخمره) و نیز در ج 2، ص 15 کتاب الصلوه باب الکشف عن السجده فی السجود روایات متعددی در باره سجده رسول اکرم(ص) واصحابش بر خاک و سنگ و حصیر نقل کرده است و حتی از برخی صحابه نقل شده است که هنگام سوار شدن بر کشتی، خشتی همراه خود برمی داشت تا بر آن سجده نماید. (الطبقات الکبری، ج 6، ص 79 دراحوالات مسروق بن اجدع)

و از این روست که شیعه سجده را جز برزمین و آنچه از زمین می روید و خوراکی و پوشاکی نیست جایزنمی شمارد ولی برتر از همه اینها خاک پاک; و برتر از همه خاکها، خاک تربت حسینی(ع) است که در جوار بدن پاک پاره تن رسول خدا(ص) قرار گرفته است و خود یادآور درسهای بسیارعاشوراست درس غیرت دینی، درس شهادت و شهامت و جانبازی، درس قیام برای خدا و نجات مردم.

اینک روایاتی چند در باره فضیلت تربت حسینی(ع)

یکی از اصحاب امام صادق(ع) می گوید: آن حضرت کیسه کوچکی از خاک تربت سید الشهداء همراه داشت که به هنگام نماز روی سجاده اش می ریخت و بر آن سجده می کرد و می فرمود: سجده بر تربت امام حسین(ع) حجابهای هفت گانه را می درد (یعنی سجده بر آن موانع قبول را برطرف کرده مورد قبول حضرت حق واقع می شود.) (بحار، ج 85، ص 153) حمیری یکی از اصحاب حضرت مهدی(ع) به آن حضرت نامه ای نگاشت و سؤال کرد: آیا سجده بر مهرهایی که از خاک قبرحسین(ع) می سازند جائز است و آیا دارای فضیلتی است؟ امام مهدی(ع) در پاسخ وی نوشت: آری سجده بر آن جائز و دارای فضیلت است. (بحار، ج 85، ص 149)

و در روایات آمده است که امام صادق(ع) جز بر تربت سید الشهداء(ع) سجده نمی کرد. (بحار، ج 85،ص 158) امام موسی کاظم(ع) می فرماید: (اکل الطین حرام مثل المیته و الدم و لحم الخنزیر الا طین قبر الحسین، فان فیه شفاءمن کل داء و امنا من کل خوف) خوردن گل حرام است همانند حرمت مردار و خون و گوشت خوک مگر خوردن گل قبر حسینی که شفای هردردی است و ایمنی بخش از هر بیمی می باشد.(کامل الزیارات، ص 285) محمد بن مسلم از یاران امام باقر(ع) وارد شهر مدینه می شود در حالی که سخت مریض است. امام باقر(ع) ظرفی و شربتی برای وی می فرستد. چون آن شربت را می نوشد ناگاه امراض او برطرف شده در نهایت صحت برای تشکر به خدمت امام باقر(ع) مشرف می شود و از آن حضرت می پرسد: چه چیز در این شربت بود که این گونه باعث شفای من شد؟

حضرت فرمود: اندکی خاک قبر حسین(ع)در آب حل شده بود و خاک قبر حسین بهترین چیز برای شفا گرفتن است. ما به کودکان و زنان مان می دهیم و همه گونه خیر از آن می بینیم. (کامل الزیارات، ص 277) امام صادق(ع) فرمود: (لو ان مریضا من المؤمنین یعرف حق ابی عبد الله و حرمته و ولایته اخذله من طین قبره علی راس میل کان له دواء و شفاء) اگر مؤمن مریضی که معرفت به حق ابا عبد الله(ع) داشته باشد و حرمت و ولایت او را بشناسد از خاک قبر او بردارد اگر چه از فاصله یک میل آن باشد خاک برای او دوا و شفا خواهد بود.(کامل الزیارات، ص 279)وعده گاه ما و زائران بعد از اذان، ایوان حرم مطهر حسینی(ع)است. کم کم زائران از راه می رسند و هر کدام سوغاتی یادگار این شهر را همراه دارند. نماز را به جماعت اقامه می کنیم و پس ازآن زیارت نامه می خوانیم; ولی امشب بیشتر زائران را با امام تنها می گذارم و مانع خلوت آنان نمی شوم; زیرا امشب آخرین شب کربلای ماست. فرصت خوبی است تا آخرین نجواها و سخنها را باامام(ع) در میان گذاریم و از تمام کسانی که التماس دعاگفته اند، آرمان دیدار از کربلا در دل دارند و تاکنون به یادنیامده اند، یاد کرده، برایشان دعا کنیم. حرم مطهر حسینی آداب و ادعیه و زیارات فراوانی دارد و تاکنون فرصتها بسیار کوتاه بوده است و نتوانسته ایم چنانکه باید این دعاها را بخوانیم.

اکنون آخرین شب است.

از این رو، زیارت دسته جمعی را زودتر به پایان می بریم و هر کسی کتاب دعا به دست به گوشه ای پناه می برد و به زمزمه و دعا و اشک و نجوا و راز دل می نشیند. هنوز از زلال نجوا با سالار شهیدان سیراب نشده ایم و عطش عشق فرو ننشسته است که اعلام می کنند، بایدحرم را ترک کنیم. حرم مطهر حسینی را به قصد حرم ابو الفضل(ع)ترک می کنیم. آنجا نیز قصه از همان قرار است. راز دل با توگفتنم هوس است... .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان