مدت عمر
عمر شریف امام جواد(ع) از 25 بهار و اندی تجاوز نکرد. در همین مدت کوتاه، فعالیت های حضرت(ع) در ترویج فرهنگ اسلام ناب محمدی و علوی به گونه ای بود که پادشاهان عباسی که خود را خلیفه مسلمین می خواندند، نتوانستند او را تحمل کنند و سرانجام آن حضرت را به شهادت رساندند.
مادر
نام مادر امام جواد(ع)، ریحانه است. آن بزرگوار از برترین بانوان زمان خویش و از طایفه ماریه قبطیّه، همسر گرامی رسول خداست. امام رضا(ع) از ایشان به عنوان بانویی پاکدامن و با فضیلت یاد می فرماید: «ریحانه در قداست و پاکی همانند مریم(س) است.»
لقب
یکی از لقب های امام محمدتقی(ع) «جواد» است؛ شاید به این دلیل که همیشه در زندگی به اندک بسنده می کرد و بسیار بخشنده بود.
فرزندان
امام جواد(ع) دو دختر به نام های فاطمه و حکیمه و دو پسر به نام های موسی و علی(ع) داشت. علی همان امام علی النقی(ع)، امام دهم شیعیان جهان است که پس از پدر بزرگوار خود، رهبری معنوی مردم را به دست گرفت.
چهره
رنگ سیمای آن حضرت نه بسیار سفید و نه خیلی سیاه بوده است. آن گونه که نقل می کنند، آن حضرت از چهره ای گندمگون و ملیح برخوردار بوده اند.
کمالات
امام جواد(ع) با وجود سن و سال کم، به قدری صاحب فضل، حکمت، علم و اخلاق پسندیده بودند که هیچ یک از بزرگان آن عصر با وی برابری نمی کرد. کمالات آن حضرت مأمون را نیز شیفته خود کرده بود.
ازدواج
مأمون که از کمالات، علم و فضل امام جواد(ع) آگاه بود، سخت شیفته آن حضرت شده بود. به همین دلیل، پس از شهادت پدر بزرگوار آن حضرت، امام(ع) را به خراسان فرا خواند و او را مورد احترام فراوان قرار داد و حتی دخترش «ام الفضل» را به عقد آن حضرت درآورد.
ماجرای ازدواج
مأمون با توجه به مراتب فضل، علم و کمالات امام جواد(ع)، سخت به او علاقه مند بود. او تصمیم داشت دختر خود، ام فضل را به عقد آن حضرت درآورد که با مخالفت شدید بنی عباس روبه رو شد. آنها از ترس اینکه مبادا وقایع زمان ولایت عهدی امام رضا(ع) و زمینه انتقال خلافت به خاندان علوی فراهم شود، مأمون را از این کار بر حذر داشتند. بهانه آنها این بود که امام جواد(ع)، نوجوانی کم اطلاع و فاقد دانش دینی و فرزانگی لازم است. بنابراین شایسته نیست که خلیفه، دختر خود را به عقد او درآورد. اما از آنجا که مأمون از کمالات حضرت به خوبی آگاه بود، بر ازدواج آن دو پافشاری کرد. او مناظره ای بین امام جواد(ع) و قاضی القضات، یحیی بن اکثم، ترتیب داد تا دانش و فضل امام(ع) را بر همگان آشکار کند. این جلسه با شکوه با حضور بزرگان، علما، امیران و درباریان تشکیل و با طرح پرسشی از سوی یحیی بن اکثم آغاز شد. حضرت از فرض های گوناگون سؤال وی پرسید. یحیی از پاسخ باز ماند. آنگاه حضرت، پس از بیان صورت های مختلف مسئله، به همه آنها پاسخ گفت. بدین گونه، مأمون مقام و منزلت امام جواد(ع) را به آنها نشان داد و سپس دختر خود را به عقد آن حضرت درآورد.
بازگشت به مدینه
امام جواد(ع) مدتی پس از ازدواج با ام فضل، به قصد زیارت خانه خدا، به همراه همسر خود از بغداد خارج می شود. چند روز پس از آن، یعنی پنج شنبه سیزده رجب سال 218 هجری قمری، مأمون از دنیا می رود. امام(ع) پس از به پایان رساندن اعمال حج، به مدینه باز می گردد و در آنجا ساکن می شود.
علی بن مهزیار اهوازی، شاگرد امام جواد(ع)
یکی از شاگردان امام جواد(ع)، علی بن مهزیار اهوازی است. او نزد امام، مقام والایی داشت. از سخنان امام(ع) به خوبی می توان منزلت ویژه او را نزد آن حضرت دریافت. حضرت طی نامه ای به علی بن مهزیار می نویسد: «تو همیشه مرا شادمان می سازی؛ همان طور که در سخنان تازه ات مرا خرسند ساخته ای. خداوند از تو راضی شود و تو را شادمان سازد». او وکیل امام جواد(ع) و امام هادی(ع) بوده است و دارای سی جلد کتاب است. آرامگاه او در اهواز، زیارتگاه خاص و عام است.
فضل بن شاذان، شاگرد امام جواد(ع)
فضل بن شاذان، از شاگردان امام جواد(ع) است. او اهل نیشابور بوده است و از فقها و متکلمان بزرگ شیعه محسوب می شود که در عمر پر برکت خود، حدود یکصد و هشتاد جلد کتاب نگاشته است. در اواخر عمر از سوی حاکم وقت، عبدالله بن طاهر، از نیشابور تبعید شد. سرانجام در سال 260 هجری قمری به رحمت خدا پیوست. مزار آن بزرگوار در شش کیلومتری شهر نیشابور است.
اهمیت نیکی کردن به مردم
مردی با خوشحالی به محضر امام جواد(ع) شرفیاب شد. امام(ع) علت خوشحالی او را پرسید. آن مرد گفت: ای پسر رسول خدا، از پدرم شنیدم که می گفت: روزی که خداوند توفیق نیکی به مسلمانی را نصیبت کند، روز خوشحالی و نشاط است. و من امروز موفق شدم که به برادران دینی ام نیکی کنم. آنگاه امام(ع) به جان خود سوگند خورد و فرمود: «چنین کاری جای شادمانی دارد؛ به شرط آن که آن را با منّت از بین نبری».
پاسخ شجاعانه
روزی مأمون در بین راه به گروهی نوجوان برخورد که امام جواد(ع) هم در میان آنها بود. آنان پس از مشاهده ساز و برگ پادشاهی مأمون، از محل دور شدند. امّا امام جواد(ع)، با آنکه نوجوانی کم سن و سال بود، بر جای ماند. مأمون، علت ترک نکردن محل را از حضرت جواد(ع) پرسید. ایشان در پاسخ فرمودند: «دلیلی برای رفتن نیافتم؛ زیرا نه راه را بر تو تنگ کرده بودم تا با رفتنم راه باز شود و نه مرتکب خلافی شده بودم که از ترس فرار کنم، و می پندارم که تو کسی را بی گناه آسیب نمی رسانی». مأمون وقتی امام جواد(ع) را شناخت، گفت: به حق که فرزند علی بن موسی الرضا(ع) هستی!
پارسایی امام(ع)
حسین مکّاری می گوید: زمانی که امام جواد(ع) در بغداد زندگی می کرد، مأمون سخت به وی علاقه مند شده بود و با ایشان در نهایت احترام رفتار می کرد. روزی در محضر امام(ع) بودم و می اندیشیدم که امام(ع) با چنین موقعیتی، دیگر به مدینه باز نمی گردد. امام(ع) که چهره اش زرد شده بود، نگاهی به من انداخت و فرمود: «ای حسین، نان جو با نمک نیمکوب در مدینه، در جوار حرم رسول خدا(ص) و اهل بیتش، برای من بهتر از آن چیزی است که می بینی».
نیکی به والدین
شخصی به امام جواد(ع) نامه نوشت. از امام(ع) خواست برایش دعا کند و درباره چگونگی رفتار با پدرش که فردی ناصبی و بدخو بود پرسید. امام جواد(ع) در پاسخ به نامه او نوشت: «برایت دعا می کنم و از تو می خواهم با پدرت مدارا کنی و موجبات آزار او را فراهم نکنی». حضرت در ادامه نامه او را دلداری داد که «در پس هر دشواری، آسانی است. بردبار باش که پیروزی از آنِ پرهیزکاران است».
مشورت
امام جواد(ع) از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل فرمود: «کسی که مشورت کند، پشیمان نمی شود». مشورت، بهره گیری از اندیشه و تجربه دیگران است که محصول آن، تصمیمی منطقی، سازنده و خردمندانه است.
سحرخیزی
تلاش، سخت کوشی، پشتکار و بهره گیری از همه فرصت ها برای تحقق اهداف فردی و اجتماعی، از عوامل تضمین کننده موفقیت است. بی تردید، همه کسانی که شیرینی دست یابی به مقاصدشان را چشیده اند، در بهره گیری از زمان ــ به ویژه فرصت هایی که کارایی انسان را به طرز آشکاری افزایش می دهد ــ غافل نبوده اند. اینان سحرخیزی و آغازیدن کار با نام و یاد خدا را از عوامل توفیق خود می دانند. امام جواد(ع) می فرماید: «پیامبر اکرم(ص) به امیر مؤمنان(ع) فرمودند: یا علی، هر سحر با نام خدا برخیز که خداوند در سحر برای امت من برکت قرار داده است».
آرامش
انسان همواره تحت تأثیر عوامل اضطراب آور بوده است. ولی بشر امروز، در جامعه ای گسترده، پیچیده، پررقابت و به دور از معنویت، احساس رهاشدگی و تنهایی مضاعفی دارد و با فشارهای روانی غیر قابل تحمّلی روبه روست. از گام های اساسی برای کاهش و غلبه بر این وضعیت، پناه بردن به معنویّت حقیقی و اتصال به منبع لایزال الهی است؛ چنان که امام جواد(ع) فرموده اند: امیر مؤمنان(ع) خطاب به ابوذر می فرمایند: «به خدا سوگند اگر آسمان ها و زمین بنده ای را محاصره کند و او پرهیزکاری را پیش گیرد، خداوند راهی برای خروج او از تنگنا می گشاید. ای ابوذر، حق تو را آرام می کند و باطل تو را به وحشت می اندازد.»
توکّل
احساس تنهایی و رهاشدگی، بیماری شایع جوامع امروزی است. سبب چنین عارضه ای هرچه باشد، نتیجه ای جز فشار روانی و ناکارآمدی فرد و اجتماع ندارد. توصیه اکید متخصصان برای بهبود این بیماری روانی، ورود به محدوده حمایتی خداوند و اعتماد به نفس و توکل به پروردگار است. باید با تلاش فراوان، شادی، قدرت و اعتبار کافی به دست آوریم. امام جواد(ع) می فرماید که امام علی(ع) فرمودند: «هر کس به خدا اعتماد کند، خداوند به او شادی و سرور می بخشد. و هر که به او توکّل کند، او را در کارهایش به میزان کافی یاری می کند».
آرمان های انسانی
عزت و کرامت نفس، دست یابی به گنجینه ارزش های انسانی و ورود به وادی نور و روشنایی، واژه هایی اند که بشر همواره آنها را برای خود و جامعه خویش می خواسته است. این آرمان ها به سادگی به دست نمی آید؛ زیرا در این صورت، انسان به پایان راه می رسد و رکود و سکون بر او چیره می شود. با این حال، به هر میزان که بشر در جهت نیل به آنها پیش تازد، شیرینی بزرگواری و تجربه و نیز لذت روشنایی ها را بیشتر احساس خواهد کرد. امام جواد(ع) به نقل از امام علی(ع)، رسیدن به این آرمان ها و کمالات را در سایه دینداری، دانش افزایی و سکوت خردمندانه می داند و می فرماید: «دین، عزت و علم، گنج و خاموشی، نور است».
بردباری و مقاومت
یکی از عواملی که به فتح قله های رفیع موفقیت و کامیابی مادی و معنوی می انجامد، پشتکار و بردباری است. تفاوت انسان های موفق و ناکام تنها در داشتن هدف های عالی خلاصه نمی شود؛ زیرا تقریبا همه انسان ها دارای هدف های خوب و مطلوبند، ولی تنها برخی که دارای انگیزه کافی، پشتکار و بردباری لازم اند، به آرزوهای خود جامه عمل می پوشانند. امام جواد(ع) به نقل از امیر مؤمنان(ع) می فرمایند: «هرکه بر مرکبِ صبر سوار شود، به میدان پیروزی هدایت می شود».
راه تحقق آرزوه
پافشاری بر هدف، جهت دار کردن اندیشه و تلاش خستگی ناپذیر به میزان بسیار زیادی، تضمین کننده دست یابی به آرزوهاست. کسی که بر رسیدن به هدفی همت می گمارد و بدان متعهد می شود، بی تردید روزی شاهد مقصود را در آغوش خواهد کشید. چنین چیزی، نیاز به چشم پوشی و صرف نظر کردن از بسیاری از تمایلات و خواهش های آنی دارد؛ خواهش هایی که بر سر راه هدف قرار می گیرند. کسی که برای وصول به اهداف ارزشمند مصمم است، باید روح خویشتن داری را در خود پرورش دهد. نام دیگرِ این توانایی، تقوی است. امام جواد(ع) به نقل از جدّ بزرگوارشان امام علی(ع) می فرمایند: «هرکه نهال تقوی بکارد، میوه کامکاری می چیند».
در پیشگاه پروردگار
قوی ترین عامل کنترل انسان برای اجتناب از خلاف، قانون شکنی و بزهکاری وجدان اوست. زمانی وجدان انسان به منتهای توان خود می رسد که خود را در پیشگاه الهی بداند. هرچه وجدان در اثر بی توجهی ضعیف شود و شخص خود را خارج از محدوده نظارت الهی احساس کند، کمتر برای ترجیح منافع فردی و تمایلات آنی بر منافع اجتماعی و اهداف ارزشمند انسانی به مانع بر می خورد. امام جواد(ع) در این باره می فرماید: «بدان که همواره در پیشگاه خدایی؛ پس مراقب باش که چگونه رفتار می کنی».
دنیا از نگاه امام جواد(ع)
اگر مال و غیر آن را گذرا و چون امانتی بدانیم، هنگام به دست آوردنش، بیش از حد خوشحال نمی شویم و در از کف دادنش بی اندازه بی قرار نخواهیم شد. در نامه ای به امام جواد(ع) خبر رسید که مال التجاره گرانبهای ایشان به سرقت رفته است. امام(ع) در پاسخ نوشتند: «جان ها و اموال ما، موهبت های الهی و امانتی از جانب اویند. به هر میزان که از آنها بهره مند شویم سبب نشاط ماست و آنچه بدزدند یا از دست بدهیم، به گونه ای ذخیره ما و موجب اجر و ثواب می شود. از این رو، باید به خدا پناه برد و بر بی قراری خود چیره شد تا اجرمان تباه نشود».
اصرار بر گناه
کسانی که به گناه و کجروی بی باکانه ادامه می دهند، خود را خارج از محدوده نظارت و حسابرسی الهی می دانند. غافل از اینکه، هیچ کس از گستره قدرت پروردگار بیرون نیست. اینان سرانجام شاهد نتایج زیانبار اعمالشان خواهند بود. به فرموده امام جواد(ع) «گناهکارانی که بر گناه خود اصرار می ورزند، گویا خویشتن را آسوده از توجه و تعقیب الهی می دانند. زیانکاران، چنین می پندارد و خود را آسوده می بیند».
دشمن کیست؟
دشمن عاملی است که موجب زیان، عقب ماندگی و تباه شدن انسان می شود. بنابراین هرکس یا هر چیزی که سدّ رشد و بالندگی یا مانع راهیابی ما به موفقیت های مادی و معنوی، دنیوی و اخروی شود، دشمن است؛ گاه دشمن موجب صدمه جانی و حذف جسمانی فرد می شود، و زمانی راه های وصول به حقیقت و هدایت او را سدّ می کند. چه بسا چنین اقداماتی در پوشش دوستی و با عنوانی خوشایند صورت گیرد.
امام جواد(ع) در این باره می فرمایند: «آن که برای خوشامد تو، راه رشد و هدایت را بر تو پوشیده دارد، با تو دشمنی کرده است».
گواهی تاریخ
بسیاری از کارهای پنهان و غیر قابل توجیه که برخی قدرت ها، دولت ها، گروه های اجتماعی و حتی افراد با این تصور انجام می شود که همیشه مخفی و به دور از قضاوت مردم و تاریخ باقی می ماند؛ غافل از اینکه خداوند به مردم بصیرتی عمیق و به تاریخ حافظه ای تیزبین بخشیده است. این سنّت تغییرناپذیر و جاری خداوند است که به عنوان برترین مراقب، ناظرانی از خود مردم و تاریخ بر آنها گماشته است که مراقب تصمیمات و رفتار خویش باشند. هیچ چیز از چشم پروردگار و دیدگاه تاریخ، پوشیده نمی ماند. و چه زیبا امام جواد(ع) فرموده است: «روزگار رازهای نهان را آشکار خواهد کرد».
عمل بدون دانش
پیچیدگی و گستردگیِ فعالیت ها، تخصصی شدن آنها را ایجاب کرده است. موضوعاتی که پیش تر بدیهی و سهل الوصول پنداشته می شدند، امروزه نیاز جدی به آگاهی و دانش تخصصی دارند؛ برای مثال در تربیت کودکان و نوجوانان هرکس به خود حق می داد که تصمیمات تربیتی را به تشخیص خود، اعمال کند؛ در حالی که در وضعیت پیچیده کنونی، این کارها نیاز به دانش اصولی و آگاهی های عمیق و کارشناسانه دارد. در غیر این صورت، تلاش ها نه تنها به نتایج مطلوب نخواهند رسید، بلکه مشکلات بسیاری را در پی خواهد داشت. به فرموده امام جواد(ع) «هر کس بدون دانش به کاری بپردازد، بیش از اصلاح فساد به بار می آورد.»
نرم خویی و سازش
درشتی و تندخویی در روابط فردی و اجتماعی، موجب ناکامی و اختلال در برقراری ارتباط مطلوب با افراد و گروه ها می شود. کسی که خواهان تحت تأثیر قرار دادن دیگران است، راهی جز رفتار احترام آمیز و همراه با سازش و نرم خویی ندارد. در غیر این صورت افراد از اطراف او پراکنده می شوند. چنان که امام جواد(ع) می فرمایند: «هرکس نرم خویی و سازش را کنار گذارد، دچار دشواری ها می شود»
انتخاب هم نشین
دوستان و معاشران قادرند افکار، احساس و رفتار هم نشین خود را تحت تأثیر قرار دهند و آنها را به دلخواه خود دگرگون سازند.
داوری و اظهار نظر ناآگاهانه
اظهار نظر و داوری درباره مسائلی که انسان به خوبی از آن آگاهی ندارد و نتیجه گیری بر اساس گمانه ها، نه تنها انسان را متهم به بیان مطالب بی پایه می کند، بلکه او را به پاسخگویی در درگاه الهی وا می دارد. بیشتر این قضاوت ها آلوده به افترا و برخاسته از شخصیتی حقیر است که برای اثبات ادعاهای خود، به استدلال های موهوم و قراین ضعیف متوسل می شود. حاصل چنین تلاش هایی، آمیختن حق و باطل و ایجاد سردرگمی و اختلاف در جامعه و سرانجام اتلاف نیروها، امکانات و قابلیّت های موجود اجتماعی است. امام جواد(ع) در بیانی روشنگر می فرمایند: «اگر نادان ساکت بماند، هیچ گاه مردم دچار اختلاف نمی شوند».
علم و فروتنی
تکبر و خودبینی، ویژگی انسان های عاجز است؛ کسانی که ظرفیت ها و دیدگاه هایشان چنان کوته بینانه است که با برخورداری از اندک علم، قدرت، ثروت، مقام یا حتی تقوایی، خود را بزرگ می پندارند و برای دیگران ارزش و اعتباری قائل نیستند.
این همه، نشان از خود کم بینی و حقارت فرد است. یکی از عوامل تهدید کننده در این باره، برخورداری از علم و دانش است که ممکن است افراد ضعیف النفس را به وادی تکبر و خودبرتربینی بکشاند. در حالی که عالمان خودساخته، نه تنها با فزونی یافتن دانش خود، خویش را نمی بازند، بلکه به زیور فروتنی آراسته تر می شوند. چنان که سخن امام جواد(ع) گویای این حقیقت است: «آراستگی علم به فروتنی است.»
خرد و ادب نیکو
اگر هوش را قدرت انطباق و سازگاری فرد با محیط بدانیم، رفتار مؤدبانه و احترام آمیز را می توان یکی از جلوه های هوشمندی دانست؛ زیرا چنین رفتاری در هر محیطی پسندیده، و با هر وضعی سازگار، و برای همگان شایان پذیرش است. از این رو عاقل رفتار نیکو را همواره چراغ راه و راهنمای زندگی خود قرار می دهد و بر سخن امام جواد(ع) پای می فشارد که «ادب نیکو زینت عقل است.»
گشاده رویی، ویژگی افراد بزرگوار
شخص گشاده رو نه تنها موجب انبساط خاطر خود و رضایت از زندگی می شود، بلکه قادر است، این احساس را به افراد پیرامون خود نیز منتقل کند و آنها را در این تجربه خوش آیند سهیم کند. اهمیت گشاده رویی به حدّی است که امام جواد(ع) داشتن این ویژگی را زینت بخش بزرگواران می داند و می فرماید: «گشاده رویی، زینت افراد بزرگوار است».
عوامل موفقیت و عدم پشیمانی
تفکر و اندیشه، مشورت، بررسی همه جانبه، پرهیز از شتاب زدگی و نیز برنامه ریزی و اقدام قاطعانه همراه با توکل به پروردگار، تضمین کننده موفقیت افراد در دست یابی به اهداف است. امام جواد(ع) در این باره به سه چیز تصریح می کنند: «پرهیز از شتابزدگی، مشورت و بهره گیری از نظر دیگران و توکل به خدا پس از تصمیم».