حوالی سینما فقط اسمش حوالی سینماست. از سریالهای پخش خانگی و برنامههای تلویزیون گرفته تا موسیقی هم جزو اهداف حاشیهسازی این سری مطالب است. خب سینما که هر هفته سوژههای پر و پیمان که ندارد که به آن دامن بزنیم. به همین خاطر به هنرهای دیگر هم هر از گاهی ناخنک میزنیم. با بنیتا همراه باشید تا بر حواشی هنر کشور مروری کوتاه داشته باشیم و در صورت امکان چیزی بر آن بیافزاییم.
در سینمای ایران سوپراستار نداریم

محمدرضا گلزار سوژهی خوبی است. مخصوصا برای حاشیه سازی. اینکه محمدرضا گلزار سر به بیابان نمیگذارد جای بسی تعجب است. یک روز یک آقای منتقدی که نامش را نمیگویم ولی اول اسمش مسعود فراستی است، یک بار گفت که «گلزار مانکن است و راه رفتن بلد نیست». پس جایش در سینما نیست. گلزار قاطی کرد و جوابیهای به او داد. یک روز گفتند او تنها سوپراستار سینمای ایران است. یک روز دیگر گفتند او اصلا استار نیست، چه برسد به سوپراستار.
در جدیدترین اظهارنظرها در مورد او، پژمان بازغی در یک برنامه گفت که ما سوپراستار نداریم. مجری گفت پس گلزار چی؟ بازغی گفت اگر گلزار سوپراستار بود، خشکسالی و دروغ باید خیلی بیشتر میفروخت یا فیلم مادرقلب اتمی. حرف آقای بازغی تا حدودی درست است که سوپراستار باید فروش فیلم را تضمین کند. ولی من یک سوالی دارم آقای بازغی. لئونارو دیکاپریو سوپراستار هست یا نه؟ شما این را به من بگو. نه بگو. ببین، ببین به من بگو هست یا نه؟ دیکاپریو یک فیلمی بازی کرد در سال 2011 به اسم «جی ادگار». این فیلم حتی بودجهی چند ده میلون دلاری خودش را هم درنیاورد چه برسد به این که فروش بالایی داشته باشد. پس تضمین فروش تنها معیار سوپر استار بودن یک بازیگر نیست. (آقای گلزار من بعدا با شما حساب میکنم.)
حاووومد هماووویون

علیرضا بدیع شاعر و ترانهسرای مطرحی است. او تجربهی کار با کسانی چون حسامالدین سراج و سالار عقیلی را نیز دارد. جوایز معتبر و مهمی را نیز کسب کرده است و میتوان گفت که در رشتهی خودش کاربلد است. اخیرا او در برنامهای در شبکهی پنج سیما حضور داشت. این برنامه گویا در نقد موسیقی پاپ کشور یا چنین چیزی است. در این برنامه علیرضا بدیع تقریبا با غلتک از روی حامد همایون رد شد. نقدهایی که او بر یکی از آهنگهای حامد همایون وارد کرد، فیل را از پا میانداخت. امیدواریم حامد همایون پوست کلفتتر باشد. حالا تا اینجا که آمدید، خالی از لطف نیست که مطلب مربوط به حامد همایون با عنوان پدیدهی این روزهای موسیقی پاپ را هم بخوانید.
مهرانه مهینترابی خلاف میرود؟

مهرانه مهینترابی بازیگر خوبی است. سریال خانهی سبز را یادمان هست که در نقش عاطفه بازی فوقالعادهای داشت. اصولا بیشتر نقشهایی که او داشت، به عنوان مادر بود. ولی حالا حرفهایی زده که کاملا در جهت خلاف نقشهایی است که بازی کرده. او گفت: «شاید مسیر خلاف زندگی باشد ولی از اینکه مادر نشدم خوشحالم». او مطمئنا دلایل محکمی برای این تصمیمش دارد. به همین خاطر امیدواریم فمینیستها، ضد فمینیستها، فعالان حقوق زنان، فعلان حقوق مردان و کلا کسانی از این دست با کامنتها و توصیهها و فحشهایشان در فضای مجازی تلاش نکنند که این بازیگر کشورمان را به مسیری که خود میپسندند، هدایت کنند.
و باز هم مهران مدیری

مهران مدیری اگر نبود نان ما در حاشیهسازی آجر میشد. اصلا هرموقع اسم مدیری و دورهمی میآید، قند در دل نگارنده آب میشود. آقای مدیری در برنامهی دورهمیاش یک جورهایی خودزنی کرد. او در مواجه با سوال یکی از مهمانانش جواب داد که از یک هنرمند عجیب بود.
سوال: آیا دخترت را به هنرمند میدهی؟
جواب: من گربهام را هم به هنرمند نمیدهم.
آقای مدیری چرا خب؟
همه گرد عاشق هم هستن!

«همه گرد عاشق هم هستن» جواب یک نفر به سوال خبرنگار در مورد یکی از سریالهای نمایش خانگی و احتمالا سریال عاشقانه، بود. خبر 20:30 در گزارشی بدجور چاقویش را برای سریالهای عاشقانه و شهرزاد تیز کرد. بابا، سریال وطنی است، جم تیوی و فارسی وان نیست که. سریال به این خوبی و خوشساختی! 20:30 عزیز چرا خشن برخورد میکنی؟ البته هرکسی میتواند نظر شخصی خود را داشته باشد ولی اینکه فقط نظر چند نفری که از این سریالها خوششان نمیآید را به عنوان تاییدی بر نظر خودت استفاده کنی و بعد هم آنرا به همهی مردم تعمیم دهی، خیلی کار درستی نیست. چندتا منتقد هم نظر بدهند بد نیست. البته تا جای ممکن از فراستی استفاده نشود بهتر است.
با خندوانه چند چندیم؟

در این اوضاع و احوالی که شبکههای اجتماعی و ماهوراهای و امثالهم جولان میدهند، صدا و سیما در بد وضعیتی است. فحش دادن و بد و بیراه گفتن به شبکههای اجتماعی و جم تی وی دردی را از آن دوا نمیکند. حتی زیرپای سریالهای نمایش خانگی را هم خالی کردن (مانند نمونهی بالا) کاری از پیش نمیبرد. در این میان خندوانه شاید جزو آخرین رشتههای پیوند مردم با صدا و سیما باشد که آن هم کم کم گویا خار چشم شده است. خندوانه بخشی دارد با عنوان «خنداننده شو» که در آن افراد مختلف استندآپ کمدی اجرا میکنند. ولی مثل اینکه شوخیهای این کمدینها خیلی به مذاقها خوش نیامده. نقدهای تند و تیزی به این بخش از خندوانه شده است. چند روزنامه و خبرگزاری به دلیل برخی الفاظ نامناسبی که در این استندآپ کمدیها به کاربرده شده، آن را با الفاظی تقریبا همسنگ همان، مورد نقد قرار دادهاند. آقا، داداش، عمو کمدی است؛ طنز است؛ با یه تکه پراندن یا ادا درآوردن که کل قضیه را نباید درز گرفت که جان من.