امام جعفر صادق علیه السلام:
ان من بقاء المسلمین و بقاء الاسلام ان تصیر الاموال عند من یعرف فیها الحق و یصنع المعروف و ان من فناء الاسلام و فناء المسلمین ان تصیر الاموال فی ایدی من لا یعرف فیها الحق و لا یصنع فیها المعروف; (1)
به درستی، بقای مسلمانان و اسلام در این است که اموال، نزد کسانی باشد که حکم آن را می دانند و می توانند درست از آن استفاده کنند، و همانا فنای اسلام و مسلمانان در این است که اموال آنان در اختیار کسانی باشد که حکم آن را نمی شناسند و نمی توانند به روش صحیح از آن ها بهره برداری کنند .
از مسائل مهم و مبهم در اقتصاد ایران، به ویژه در شرایط کنونی، مسئله استفاده از سرمایه گذاری خارجی است . گروهی از اقتصاددانان، خصوصا کسانی که در عرصه مدیریت و اجرا حضور دارند، گاه مشکلات موجود اعم از فقر، بیکاری، پایین بودن سطح درآمد ملی، تورم و . . . را ناشی از نبود ارز خارجی، فقدان تکنولوژی مناسب و نبود اعتبار بین المللی دانسته و حضور سرمایه گذاران خارجی را تنها راه حل می شمارند . بر این اساس، معتقدند باید تمام موانع عقیدتی، ارزشی، قانونی و فیزیکی را از سر راه برداشت و با اعطای انواع تخفیف ها و امکانات، زمینه را برای حضور سرمایه گذاران خارجی فراهم نمود . برای نمونه، در یکی از مباحث طرح سامان دهی اقتصادی و برنامه سوم توسعه آمده است: «از آن جا که اقتصاد ما اتکای شدید به بخش نفت دارد، عدم ثبات درآمدهای نفتی و نوسانات قمیت نفت در بازار جهانی مشکلاتی را در تمامی زمینه ها به ویژه بخش صنعت ایجاد نموده است، بنابراین ضرورت دارد راه حل های بلندمدت و شیوه های کارآمدتری در زمینه تحصیل ارز و سرمایه گذاری جهت توسعه صادرات غیرنفتی، انتخاب شود و با توجه به محدودیت منابع و موقعیت رو به تزلزل نفت در اقتصاد جهانی، باید متوجه شویم که مدت زمان زیادی به پایان نقش آفرینی نفت در توسعه اقتصادی ایران نمانده است » . به جهت همین احساس ضرورت، در فرآیند تدوین طرح سامان دهی اقتصادی و برنامه سوم توسعه، لازم تشخیص داده شد به منظور خروج از تنگنای ارزی و با توجه به تجربه موفق بسیاری از کشورهای آسیایی، در جذب سرمایه های ارزی به روش های غیراستقراضی، بر جلب سرمایه گذاری خارجی تاکید بیش تری شود .
در مقابل، گروه دیگری از اقتصاددانان نه تنها هیچ ضرورت و مصلحتی برای سرمایه گذاری خارجی قائل نیستند، بلکه مدعی اند اهداف و انگیزه های مشوقان سرمایه گذاری خارجی را نه در تئوری ها و نظریه های اقتصادی که در عرصه های سیاست، هنر و مدیریت باید جست وجو نمود . به اعتقاد این گروه، برخی از مدافعان سرمایه گذاری خارجی، بیش از آن که به آثار اقتصادی این پدیده نظر داشته باشند، شیفته ایده ها و آرمان های سیاسی - اجتماعی سرمایه گذاران و فرهنگ وارداتی همراه سرمایه اند . در این میان، برخی دیگر می کوشند هنرمندانه صیدی برای سفره خود یا اقربا فراهم کنند و عده ای دیگر که در دوران تصدی گری به جای هنر مدیریت، مدیریت هنری دارند، هر روز با ارائه تحلیل ها و نقدها، برنامه ها و عملکردهای گذشته خود را بی آن که از برنامه ریز و مجری نام ببرند، نقد کرده و در طرح جدید، مشکل اصلی کشور را استفاده نکردن از سرمایه گذاری خارجی و عدم حضور شرکت های چندملیتی می دانند .
ما بی آن که در مورد عقاید این دو گروه اظهارنظر کنیم، معتقدیم حال که دولت، مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام عزم بر جلب سرمایه گذاری خارجی دارند، توجه به چند نکته ضروری است:
1- لازم است کمیته ای علمی از اقتصاددانان با گرایش های مختلف لکن مورد اعتماد تشکیل شده و پس از بررسی کافی نسبت به تک تک اهداف جلب سرمایه گذاری خارجی چون تامین ارز، انتقال فن آوری و تکنولوژی، اعتبار و منزلت بین المللی، به وجود آمدن فرصت های جدید مالیاتی، گسترش بازارهای داخلی، اتصال به بازارهای بین المللی، رشد سرمایه گذاری، اشتغال و گسترش رفاه عمومی، با توجه به شرایط کنونی اقتصاد ایران تصمیم بگیرند .
برای مثال، اگر امروزه کمبود ارز مشکل اصلی صنعت به ویژه صنایع خودروسازی و الکترونیکی قلمداد می شود و سرمایه گذاری خارجی تنها راه حل برای تامین مالی پیشنهاد می گردد، این نکته نیز در نظر گرفته شود که دولت با این که مجوز فروش 5/2 میلیارد دلار ارز داشته، نتوانسته است آن را به صنعت گران بفروشد .
شاید ایران تنها کشوری باشد که در عین برخوردار بودن از مدیران تولید باتجربه و مبتکر، نیروی انسانی آماده کار و ارزان قیمت، ظرفیت های خالی تولید و اشتغال، و مازاد ارز، اقتصاددانان آن به بهانه کمبود ارز دنبال شرکت های چندملیتی هستند . واقعیت این است که مشکل تولید و صنعت را نه در کمبود ارز بلکه باید در مسائل دیگری چون قیمت بالای ارز، نرخ بالای سود بانکی، مقررات دست وپاگیر تولید، مالیات ها و عوارض گوناگون، نبود زیرساخت های اساسی، نبود فرهنگ کار و تلاش و سیاسی شدن بیش از حد مسئولان اجرایی جست وجو کرد .
2- در کنار آثار مثبت سرمایه گذاری خارجی، پیامدهای منفی آن چون وابستگی صنایع و اقتصاد کشور به سرمایه های خارجی و متاثر شدن از تصمیم های بیگانگان، پذیرفتن ضوابط و شرایط دیکته شده از سوی نهادهای بین المللی سرمایه و کنار گذاشتن برخی آرمان ها و . . . در افق برنامه ریزی بلندمدت بررسی شود (بررسی هزینه - فایده .)
3- از میان انواع سرمایه گذاری های خارجی، مصادیقی انتخاب شود که آثار و نتایج اقتصادی و هم چنین مسائل حقوقی آن با شرایط ایران سازگارتر باشد و به این نکته توجه گردد که چرا با این همه تلاش گسترده در سالیان اخیر، سرمایه گذاران خارجی تنها به نفت و گاز ایران چشم دوخته اند!
پی نوشت:
1) حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 11، ص 521 .