ماهان شبکه ایرانیان

اهمیت افکار عمومی از دیدگاه امام خمینی قدس سره

نویسنده در این مقاله سعی دارد که موضوع امام در باب اهمیت افکار عمومی را به دو بخش اندیشه های نظری و عملی تقسیم کند؛ چرا که به نظر وی، امام، بدون اشاره به موضوعی، بسیار از آن استفاده می نمود و افکار عمومی یکی از این موارد است که یک واژه علمی است تا عملی

مردم سالاری، ش 882، 12/11/83

نویسنده در این مقاله سعی دارد که موضوع امام در باب اهمیت افکار عمومی را به دو بخش اندیشه های نظری و عملی تقسیم کند؛ چرا که به نظر وی، امام، بدون اشاره به موضوعی، بسیار از آن استفاده می نمود و افکار عمومی یکی از این موارد است که یک واژه علمی است تا عملی. ازاین رو، به سیره عملی امام خمینی قدس سره در زمینه افکار عمومی می پردازد. به نظر وی، امام با دیدگاهی مدرن همانند متفکری چون فوکو قدرت را از میان اکثریت اعضای جامعه کسب می کند که منشأ قدرت، جایی نیست جز افکار افراد آن جامعه. ایشان این خصوصیات کاریزماتیک که لازمه همراه کردن توده ها با خود و حتی سوابق لازم دیگر برای رهبری را دارا بود.

از نظر نویسنده دو مورد از عوامل موفقیت امام در جلب افکار عمومی عبارت اند از:

الف) شخصیت امام: امام همچون مردان خدا نه در جست وجوی قدرت ظاهری، بلکه در پی اقتدار معنوی است و از سازش با آن ظالم شیطان صفت (شاه) خودداری می کند.

ب) هوشیاری امام: ایشان با انتقاد از رژیم بر سر مسائل و موضوعاتی که عامل نارضایتی همه جناح های مخالف بود، آنان را مطمئن می کند که دین سالاری و حکومت دموکراتیک اسلامی هرگز جانشین این خودکامگی و حکومت استبداد نخواهد شد و به استبداد منتهی نمی گردد.

از آنجا که مذهب به عنوان یک احساس، هم بستگی اجتماعی و گروهی مورد نیاز مناطق فقیرنشین شهری را فراهم می کند، بعد از انقلاب سفید نیز روحانیان طرف دار امام برای بیداری توده های فقیر و بسیج روستاییان، البته نه به عنوان سخن گوی زمین داران بزرگ، عازم روستاها شدند. در واقع امام اذهان رشدیافته در دوره پهلوی را نمی پذیرد و تمامی سال های 42 تا 57 را صرف اطلاع رسانی و آگاه نمودن مردم در باب سیاست می کند. همچنین خود را هرگز سوار بر موج اندیشه توده مردم تصور نمی کند. در نظر ایشان، فقط مردم هستند که قدرتی معادل قدرت حکومت دارند.

به نظر نویسنده، امام خمینی به علت وجود دو دیدگاه، نظریه مشروعیت دوگانه را مطرح می کند. دیدگاه اول، حاکمیت و ولایت را از آنِ خداوند می داند و این استدلال فقهای شیعه با حاکمیت ملی مخالف است. از طرفی امام نیز یک «پراگماتیست» به تمام معناست، نه یک انسان اندیشمند که خود را در مباحث نظری حفظ کند. دیدگاه دوم، حاکمیت از آنِ نخبگان دینی (تئوکراسی) است. امام به سه دلیل، حکومت اسلامی را بر این اساس ایجاد نمی کند. دلیل اول اینکه ایشان قدرت را نزد علما نمی دید و دوم آنکه امام نمی توانست مرجع تام باشد و سوم، پذیرش امام برای سایر علما، تبعات ناخوشایندی داشت.

هدف اصلی امام ایجاد حقانیت و مشروعیت حکومت اسلامی در افکار عمومی است. در الگوی حکومتی امام، ولی فقیه بدون مردم و مردم بدون ولی فقیه جایگاهی ندارند. از طرفی هم، احترام به آزادی مردم از اصول مهم اندیشه سیاسی امام است. بنابراین، الگوی مورد نظر امام بر سه ستون اسلام، ولایت فقیه و مردم استوار است. اصول و دلایل امام قدس سره برای اهمیت رأی و نظر مردم عبارت اند از: اصل اعتماد و خوش بینی به شعور و استعداد مردم، که امام نقطه آغاز رشد و مشارکت سیاسی را منوط به روشن گری و آگاهی می دانست؛ اصل امر به معروف و نهی از منکر و اصل شوری و مشورت.

مهم ترین ابتکار امام خمینی ترکیب مفهوم جمهوری با اسلام است. در نظر ایشان، رژیم های بشری بر فرض که صالح باشند، تا حدودی که دیدشان است انسان را پیش می برند؛ ولی اسلام می تواند انسان را از مرتبه طبیعت تا مرتبه روحانیت و فوق آن تربیت کند. همچنین امام در اهمیت توجه به افکار عمومی، روحانیون را به روشن نمودن افکار عمومی و حراست از حیثیت اسلام سفارش می کند؛ چرا که رفتار نادرست مسئولین، موجب تقویت تفکر جدایی دین از سیاست می شود؛ درحالی که زهد و ساده زیستی عامل موفقیت آنان است. امام از روحانیت خواست تا مرزبندی بین اسلام پابرهنگان و محرومان و اسلام سرمایه داران خدانشناس و مرفهین بی درد را روشن کنند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان