اختلال دوقطبی یا نوسانات طبیعی خلق و خو؟

تفاوت میان نشانه های اختلال دوقطبی و نوسانات طبیعی خلق و خو متناسب با سن بیمار چیست؟ همه ی انسان ها در طور یک روز یا روزهای متفاوت طیفی از تغییرات طبیعی خلق را تجربه می کنند

اختلال دوقطبی یا نوسانات طبیعی خلق و خو؟

تفاوت میان نشانه های اختلال دوقطبی و نوسانات طبیعی خلق و خو متناسب با سن بیمار چیست؟

همه ی انسان ها در طور یک روز یا روزهای متفاوت طیفی از تغییرات طبیعی خلق را تجربه می کنند. این تغییرات از غمگینی تا شادی متفاوت است، اما آن چه تغییرات خلقی مرتبط با بیماری را از نوسانات معمولی خلق مجزا می کند، شدت هیجان تجربه شده، کم تر بودن وابستگی آن به موقعیت ها و عدم توانایی کنترل این هیجان است.
ناراحتی احساس افسردگی نسبت به غمگینی با شدت بیش تری همراه است و شادی یا نشئه نیز از شادی معمولی، متفاوت حس می شود. ممکن است خود فرد این تفاوت خلق را حس کند اما چون کودکان توانایی کمی برای بیان احساسات و هیجانات خود دارند و نوجوانان نیز ممکن است خلق خود را ابراز نکنند، والدین که مشاهده گر بیرونی هستند، تنها از طریق رفتارها و گفتار آن ها این تغییرات را متوجه می شوند. در تغییرات طبیعی خلق از جمله شادی، تحریک پذیری و عصبانیت، ناامیدی یا احساس غمگینی که معمولاً به دنبال یک واقعه یا فکر مشخص اتفاق می افتد این طور نیست که فرد به طور مداوم توان کنترل هیجانات خود را از دست بدهد؛ اما در اختلال خلقی در بسیاری از موارد، تغییرات شدید خلق بدون هیچ دلیلی ایجاد می شود و فرد قادر به کنترل هیجان خود نیست و نمی تواند از بروز آن جلوگیری کند.
در کودکان طبیعی به دلیل تواناییِ کم تر در کنترل هیجاناتشان، رفتارهایی مشاهده می شود که برای سن آن ها طبیعی است از جمله: شادی بیش از حد در برخورد با موقعیت های خوشحال کننده یا زمانی که آن چه را می خواسته به دست آورده اند یا هنگام دیدن افرادی که دوست شان دارند. به همین ترتیب قشقرق و پا به زمین کوبیدن در کودک 2 یا 3 ساله ای که آن چه را می خواهد به دست نمی آورد یا گریه و قهر کودکی که از رسیدن به خواسته اش ناکام می شود، طبیعی است.
اما در اختلال خلقی، طوفان های عاطفی و حملات قشقرق یا پرخاشگری، بیش از حد معمول و حتی با محرک های بسیار کوچک اتفاق می افتد و برخلاف کودکِ طبیعی که این حملات با عدم توجه فروکش می کند، به راحتی پایان نمی پذیرد؛ این حملات در محیط های مختلف اتفاق می افتد و شدت و تعداد دفعات ایجاد آن ها بیش از آن است که والدین بتوانند تمام این حملات را به ناکامی های کودک در مقابل خواسته هایش ارتباط دهند؛ در ضمن چندین نشانه ی اختلال خُلقی در کودک- به طور مثال تغییر در خواب، اشتها، انرژی و سایر نشانه ها - هم زمان دیده می شود و وجود یک علامت به تنهایی بیانگر اختلال دوقطبی نیست.
نوجوانی، دوران کسب استقلال، لذت و تجربه های تازه، زیر سؤال بردن قوانین و جست و جوی قوانین جدید برای رسیدن به معنای هویت و بزرگی است. در این دوره نوجوانان طبیعی در جست و جوی استقلال، درباره ی قوانین خانه، مدرسه و جامعه بحث می کنند؛ به سختی پذیرای محدودیت ها می شوند و به راه و روش دوستان و هم سالان بیش از روش بزرگ ترها پای بندی نشان می دهند. آنان به طور طبیعی در جست و جوی پذیرش هم سن و سال ها به گونه ای رفتار می کنند که مورد قبول جمع هم سالان باشند. به دلیل افزایش ناگهانی هورمونهای جنسی، به طور طبیعی غریزه ی جنسی در آن ها شدت می گیرد و می کوشند مورد توجه جنس مخالف باشند و درباره ی خود و جنس مخالف کنجکاوی های طبیعی جنسی دارند.
نوجوانان نیازمند احترام به آزادی آن ها و داشتن حریم خصوصی هستند و ممکن است هر زمان که احساس کنند تحریم خصوصی آن ها توسط والدین یا دیگران نادیده گرفته می شود، واکنش های عصبی یا تحریک پذیری نشان دهند.
در خانواده هایی که از ابتدا چارچوب مشخص اخلاقی و رفتاری و قانونمندی و ارتباط مثبت و احترام به فرزند وجود داشته است، این دوران سخت برای نوجوان و خانواده با کم ترین آسیب روانی یا بدون هیچ آسیبی طی می شود.
در خانواده هایی که ارتباط مثبت، احترام به حقوق نوجوان و قانونمندی مشخص وجود ندارد یا تنش و استرس در خانواده زیاد است، این دوران گذار بسیار سخت تر طی خواهد شد و ممکن است این نوجوانان اشتباهات بیشتری را مرتکب شوند؛ اما در نهایت با طی این دوره اکثر آنان به ارزش های فرهنگ و جامعه ی خود باز می گردند.
اما در اختلال خلقیِ نوجوانی، تغییرات خلقی بیش از آن چه حد معمول سایر نوجوان ها در موقعیت های مشابه است، دیده می شود و با حالات بحران بلوغ قابل توجیه نیست؛ نشانه های تغییرات خواب و اشتها و انرژی و اُفت عملکرد تحصیلی یا ارتباطی ایجاد می شود و نادیده گرفتن قوانین به طور مکرر و کنجکاوی بیش از حد معمول درباره ی تجربه ی تازه ها اتفاق می افتد.
در خانواده های پراسترس اگر نوجوان راه حل فرار، خودکشی، مصرف مکرر مواد، پرخاشگری های مکرر منجر به آسیب خود یا دیگران را برمی گزیند، در روابط مکرر و متعدد جنسی درگیر می شود و دچار کم خوابی یا تغییرات واضح خواب و اشتها و انرژی است، پیش از آن که خانوده بخواهند درباره ی شخصیت او قضاوت کنند یا به اشتباه این نشانه ها را تنها حاصل موقعیت پراسترس محیطی بدانند، لازم است او را برای ارزیابی به روان پزشک کودک و نوجوان ارجاع دهند تا درصورتی که نوعی از بیماریهای این سنین یا اختلال دوقطبی وجود داشته باشد، تشخیص داده شود و در پی آن درمان شود.
تغییرات رفتاری خفیف تر از مثال های فوق در نوجوان در صورتی که منجر به تغییر در عملکرد تحصیلی، شغلی، ارتباط با دوستان و خانواده شده باشد نیز باید ارزیابی شود.
اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوانان به دلایلی از جمله مشابهت علایم آن با سایر اختلالات، سیر تدریجی تغییرات نموی در این سنین و تفاوت های آن با اختلال در بزرگ سالی به سختی و کم تر از آن چه واقعاً وجود دارد تشخیص داده می شود. بنابراین تعیین وجود یا عدم وجود آن به عهده ی روان پزشک کودک و نوجوان یا روان پزشک بزرگ سالانی است که در زمینه های تشخیص و درمان این اختلال تجربه ی کافی دارد.
با توجه به این که ممکن است نشانه های اختلال دوقطبی در کودکی و اوایل نوجوانی بسیار تدریجی شروع شود و به راحتی قابل افتراق از نشانه های متناسب با سن نباشد، مهم است که هرگاه خانواده احساس کند رفتار کودک یا نوجوان برای خودش یا دیگران آزاردهنده است یا باعث کاهش عملکرد مثبت او می شود، نظر متخصص را در این باره جویا شود؛ در صورتی که آن رفتارها ناشی از روند طبیعی رشد باشد، با این مشاوره، خانواده با خیالی آسوده تر برای برخورد با تغییرات طبیعی سن روش هایی را فرا می گیرد و به کار می بندد و در صورتی که رفتارهای فرزندش ناشی از بیماری باشد، می تواند به موقع به درمان آن بپردازد.
منبع مقاله:
خادمی، مژگان، (1389) اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوانان، تهران: نشر قطره، چاپ اول.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر