ماهان شبکه ایرانیان

برخی عوامل مؤثر بر افزایش خودکشی

چه ارتباطی بین تأهل، وضعیت شغلی، سابقه ی سوء استفاده ی جسمی یا جنسی و خودکشی وجود دارد؟ متأهل بودن ممکن است یک عامل حفاظتی در مقابل خودکشی باشد، اگرچه ماهیت ارتباط زناشویی باید در نظر گرفته شود

برخی عوامل مؤثر بر افزایش خودکشی

چه ارتباطی بین تأهل، وضعیت شغلی، سابقه ی سوء استفاده ی جسمی یا جنسی و خودکشی وجود دارد؟

متأهل بودن ممکن است یک عامل حفاظتی در مقابل خودکشی باشد، اگرچه ماهیت ارتباط زناشویی باید در نظر گرفته شود. ازدواج های دارای تعارض یا نامناسب ممکن است خطر خودکشی را افزایش دهند.
میزان خودکشی در میان بالغان مجرد دو برابر بالغان متأهل است و در میان آن هایی که طلاق گرفته، یا بیوه اند 4 تا 5 برابر بالاتر از افراد متأهل است.
بی کاری و مشکلات قانونی و اقتصادی رابطه ی مستقیمی با افزایش خطر خودکشی دارند. برای تعدادی از افراد، بی کاری همراه با عوامل دیگری در زندگی ممکن است خطر خودکشی را افزایش دهند.
برای مثال، از دست دادن شغل ممکن است استرس های هیجانی، زناشویی، بین فردی و مالی را ایجاد کند. از طرفی از دست دادن کار یا شکست در حفظ و نگهداری شغل، می تواند انعکاس از دست دادن کفایت در نتیجه ی یک اختلال روانی یا فیزیکی (جسمی)، ویژگی های شخصیتی ناسازگار (که مخرب کار با دیگران است) یا شرایط نا به سامان اجتماعی مثل فقر باشد. بدین ترتیب رابطه ی بین بی کاری و خودکشی ممکن است دو طرفه باشد.
به نظر می رسد که متخصصان مراقبت بهداشتی به خصوص پزشکان و دندان پزشکان نسبت به سایر گروه های حرفه ای با خطر بیش تری در این مورد مواجه باشند که علت آن شناخته نشده است. میزان خودکشی در افرادی که سابقه ی سوء استفاده ی فیزیکی یا جنسی در دوران کودکی داشته اند، حداقل ده برابر افزایش می یابد. این میزان خودکشی هم چنین در افرادی که مورد سوء استفاده ی همسر خود هستند، بیش تر است. خطر اقدام به خودکشی برای افرادی که در معرض خشونت خانوادگی همسر خود (شریک جنسی) هستند، چهار تا هشت برابر بیش تر از کسانی است که چنین وضعیتی ندارند.

چه ارتباطی بین خودکشی و اختلالات جسمی وجود دارد؟

ابتلا به بیماری های جسمی ممکن است خطر خودکشی را افزایش دهد، به خصوص اگر با اختلال عملکرد، اختلال شناختی، درد، بدشکلی، افزایش وابستگی به دیگران و کاهش بینایی و شنوایی همراه باشد. اختلالات نورولوژیک مانند صرع، ام.اس، بیماری هانتینگتون، صدمه ی طناب نخاعی و مغز خطر خودکشی را افزایش می دهد.
سایر اختلالات فیزیکی (جسمی) که با افزایش خطر خودکشی همراه هستند عبارتند از:
- ایدز، بدخیمی ها، زخم های گوارشی، لوپوس سیستمیک، دیالیز، بیماری قلبی، بیماری های انسدادی مزمن ریوی و بیماری پروستات.
خطر خودکشی یا اقدام به خودکشی در زمینه ی بیماری های فیزیکی بستگی زیادی به وجود بیماری روانی (به خصوص افسردگی) یا علایم روانی دارد (مانند ناامیدی). هم چنین به شخصیت بیمار، روش سازش، دسترسی به حمایت اجتماعی، وجود فشارهای روانی اجتماعی، سابقه ی قبلی رفتارهای انتحاری و عواقب بیماری بستگی دارد.
زمانی که افسردگی در فرد مبتلا به بیماری مزمن یا تهدید کننده رخ می دهد، باید به طور مناسبی درمان شود و لازم است این افراد برای تفکر، تمایل و نقشه ی خودکشی دقیقاً ارزیابی شوند. متأسفانه افسردگی همراه با فکر خودکشی، در این بیماران کم تر تشخیص داده می شود.

عوامل مؤثر در افزایش خطر خودکشی در بیماری ایدز

دمانس ایدز (HIV) غالباً با نوسان خلق، عدم مهار رفتاری، قضاوت مختل و تکانشگری همراه می شود. سایر عوامل که باعث افزایش خطر خودکشی در این بیماران می گردد شامل موارد زیر می شود:
- وجود اختلال روانی، سوء مصرف مواد، اقدامات انتحاری قبلی، افسردگی، وجود علایم بیماری های متعدد، تنهایی، حمایت نشدن، سن کم، فشارهای اخیر (بی کاری، سوگواری و ...) عملکرد تطابقی ضعیف و ناامیدی.

چه ارتباطی بین خودکشی و اختلال شخصیت وجود دارد؟

طبق برخی از مطالعات که در این زمینه انجام داده شده، داشتن اختلال شخصیت به خصوص شخصیت مرزی یا ضد اجتماعی ممکن است عامل بیش از 5 درصد خودکشی ها باشد. میزان خودکشی در طول عمر برای این نوع اختلالات، طیفی از 3 تا 9 درصد را در بر می گیرد. میزان رفتارهای آسیب به خود و اقدامات خودکشی در این بیماران بالاست.
سایر عوامل خطر خودکشی موفق در اختلالات شخصیتی شامل بی کاری، مشکلات اقتصادی، اختلافات خانوادگی، تعارضات بین فردی، از دست دادن (فقدان) و تکانشگری می شود.
چیزی به عنوان شخصیت انتحاری وجود ندارد. به هر حال ویژگی های شخصیتی خاص یک بیمار، توانایی جهت مدیریت درد هیجانی و روان شناختی، مهارت های حل مسئله، پاسخ های گذشته به استرس و توانایی استفاده از منابع داخلی و خارجی در طی بحران ها عوامل مهمی هستند که ممکن است باعث افزایش یا کاهش خطر خودکشی شوند. افرادی که فاقد راهکارهای سازشی سالم جهت رو به رو شدن با مشکلات زندگی هستند، ممکن است در خطر بالاتری برای خودکشی باشند.
مهارت های سازشی سالم و خوب رشد یافته، به کاهش وقایع پراسترس زندگی کمک می کنند و اجازه می دهند تا فرد به منابع خارجی و داخلی در طی بحران ها دسترسی پیدا کند. خطر خودکشی ممکن است با ویژگی های شخصیتی غیرانعطاف پذیر (سخت)، وابسته به درمانده در رابطه باشد.
خطر بالاتر خودکشی ممکن است شامل کسانی باشد که تفکر غیرانعطاف پذیر همه یا هیچ دارند. این افراد غالباً در حل مسئله در زمان های استرس مشکل دارند. این ها حتی اگر در مورد خودکشی دودل باشند، ممکن است به آن به عنوان تنها راه بنگرند، زیرا قادر نیستند راهکارهای دیگری را بیابند. به علاوه، افراد ایده آلیست (کمال طلب) با انتظارات شخصی بالا، ممکن است در خطر بالاتری برای خودکشی باشند، به خصوص زمانی که با تحقیر یا شکست رو به رو می شوند. و هم چنین افرادی که ناامیدی مداوم و رویکرد بدبینانه یا جبری نسبت به زندگی دارند نیز ممکن است در خطر بالاتری باشند.

نقش عوامل بیولوژیک در خودکشی چیست؟

علاوه بر شواهد ژنتیکی در مطالعات مربوط به خودکشی در دوقلوها، تعدادی از عوامل بیولوژیک در ارتباط با خودکشی مشخص شده است. برای مثال، در مطالعات نوروبیولوژیکال یافت شده که سطوح متابولیت های سروتونین در مایع مغزی - نخاعی قربانیان بالغ خودکشی کاهش یافته است. سروتونین در تنظیم خلق و شناخت دخیل است. ناهنجاری های عملکرد سروتونین مغز، در بیمارانی که از بیماری های مختلف روانی، به خصوص افسردگی، رنج می برند نشان داده شده است. اخیراً افزایش در تعداد گیرنده های A2 سروتونینی مغز و ناهنجاری های ژنتیکی سیستم سروتونینی (پلی مورفیسم ژن گیرنده سروتونین 2) به نظر می رسد مستقل از ناهنجاری های سروتونینی یافت شده در افسردگی بدون خودکشی باشند.
مطالعات هم چنین تغییر در محور آدرنال، هیپوفیز، هیپوتالاموس و پاسخ هورمون رشد به آپومورفین شیمیایی در افراد در خطر خودکشی را نشان داده اند.
علاوه بر این، تحقیق درباره ی نوروتروپین ها (مولکول هایی که در پلاستیسیتی سیناپس مغز و حفظ و رشد سلول های عصبی مهم هستند) ناهنجاری هایی را در تعدادی از این ترکیبات تشخیص داده اند. (مانند BDNF، نوروتروپین 3، عامل رشد عصبی NGF در مناطق خاصی از مغز مثل هیپوتالاموس و کورتکس پره فرونتال). به علاوه، مطالعات تظاهر ژنی بافت مغز، بعد از مرگ، تفاوت های بیولوژیکی در افرادی که
خودکشی موفق دارند را مشخص می کند، حتی زمانی که برای وجود اختلال افسردگی کنترل صورت می گیرد. در کل، این مطالعات نشان می دهند که یک ارتباط بین سیستم های نوروترانسمیتری درگیر در افسردگی و خودکشی وجود دارد، اما افرادی که خودکشی می کنند، ممکن است استعداد ژنتیکی زمینه ای اضافه ای داشته باشند که خطرشان را افزایش می دهد. این تحقیقات در ابتدای راه است و هنوز امکان تشخیص افرادی که ممکن است این خطر ژنتیکی افزایش یافته را حمل کنند وجود ندارد.
در آینده نوروبیولوژی ممکن است یکی از عوامل مهم خطر خودکشی باشد.

وجود چه عواملی در سابقه ی خانوادگی خطر خودکشی را بالا می برد؟

تعدادی از عوامل در تاریخچه ی خانوادگی بر افزایش خطر رفتارهای انتحاری و خودکشی موفق اثر می گذارد.
سابقه ی خودکشی (به خصوص در وابستگان درجه ی یک) و سابقه ی اختلال روانی در خانواده خطر خودکشی را افزایش می دهد. به علاوه خشونت خانوادگی، سوء استفاده یا بی توجهی ممکن است همراه با خطر باشد.
دوقلوهای تک تخمکی (هم سان) به طور شاخصی خطر خودکشی موفق و اقدام به خودکشی بالاتری نسبت به دوقلوهای دوتخمکی دارند. بدین ترتیب عوامل ژنتیکی در این زمینه نقش دارند. مطالعات درباره ی فرزندخواندگی (فرزند پروری) نیز این موضوع را تأیید کرده است. به طوری که کودکان به فرزندی پذیرفته شده خطر خودکشی قابل مقایسه با والدین بیولوژیک شان (اصلی شان) دارند (نه خانواده ی پرورش دهنده شان).

چگونگی پرسش درباره ی سابقه ی خانوادگی خودکشی

سابقه ی خانوادگی خودکشی یا اقدام به خودکشی خصوصاً در وابستگان درجه ی یک، سابقه ی خانوادگی بیماری روانی و نیز موارد سوء مصرف مواد باید مشخص شود. هم چنین مواردی مثل میزان درگیری بیمار و سن او در زمان خودکشی باید مورد توجه قرار گیرد.
سابقه ی خانوادگی تعارض یا جدایی، مشکلات قانونی والدین، سوء مصرف مواد، خشونت های خانگی و سوء استفاده های جنسی یا جسمی ممکن است خطر خودکشی را افزایش دهد. از آن جا که ما می دانیم اقدام به خودکشی و خودکشی موفق در خانواده ها رخ می دهد (الگوی خانوادگی) خیلی مهم است که مشخص کنیم چه رفتارهای انتحاری یا حوادثی در خانواده های بیمار رخ داده است. در تعدادی از موارد بیمار ممکن است از این اطلاعات آگاه نباشد، در سایر موارد ممکن است بیماران از حوادث آگاه باشند اما از بیان آن امتناع کنند، به دلایل مختلفی مانند خجالت، ترس از آنگ (برچسب خوردن) و نیاز به حمایت خانواده.
برقراری ارتباط با بیمار امری اساسی است. استفاده از یک رویکرد آرام، صبورانه، بدون قضاوت و هم دردانه کمک خواهد کرد تا محیط امن و راحتی برای بیمار ایجاد کنیم و این کار خود افشاگری را تسهیل خواهد کرد. به یاد داشته باشیم خودکشی یک موضوع بی نهایت حساس در هر فرهنگی است. ذهنیت ها، انگ ها، مخفی کاری های معمولی و خجالت باعث می شود که در خانواده ها انگیزه ای قوی برای مخفی نگه داشتن این خطر وجود داشته باشد.
آرام باشید و به بیمار اطمینان دهید که اطلاعات به دست آمده محرمانه است و شما تجربه و کفایت آن را دارید که با چنین موضوعات حساسی رو به رو شوید. برای مثال می توانید بگویید:
- رفتارهای مربوط به خودکشی در خانواده ها نادر نیست. من قبلاً با این موضوع و با افراد و خانواده های بسیاری سروکار داشته ام و خوب است که در مورد این موضوع با من صحبت کنید، همه ی گفت و گوهای ما در این جا محرمانه می ماند.
- ما می دانیم که بعضی بیماری ها و حتی رفتارها مثل خودکشی ممکن است در خانواده ها اتفاق بیفتد (الگوی خانوادگی دارد) آیا در بین خویشاوندان تان (والدین، مادر بزرگ، پدر بزرگ، عمه، عمو، خاله، برادر، خواهر) کسی تاکنون اقدام به خودکشی کرده است؟
- آیا می توانی بگویی درباره ی آنچه می دانی؟
- این مسئله چه قدر روی شما تأثیر داشته؟

آیا فرهنگ و عقاید مذهبی بر خطر خودکشی اثر دارند؟

عقیده درباره ی زندگی، مرگ و حیات بعد از مرگ به طوری قوی تحت تأثیر فرهنگ، مذهب و اجتماع است. نگرش و عقاید درباره ی زندگی و خودکشی که تحت تأثیر فرهنگ های مختلف است، می تواند اثر بارزی بر میزان خودکشی موفق و اقدام به خودکشی داشته باشد. فرهنگ هایی که به طور آشکار یا پوشیده خودکشی را یک راه حل قابل قبول جهت مقابله با تحقیر، بیماری جسمی یا استرس می دانند، نسبت به فرهنگ هایی که خودکشی را گناه یا یک عمل جنایی محسوب می کنند، کم تر مانع خودکشی می شوند. بدین ترتیب زمانی که لازم است خطر خودکشی را در فردی بررسی کنیم، فهم عقاید مذهبی و فرهنگی و اجتماعی درباره ی مرگ و خودکشی مهم است. به عنوان مثال برای افراد با عقاید مذهبی قوی، مذهب ممکن است یک عامل حفاظتی در برابر خودکشی باشد.
توانایی فرد جهت تشخیص دلایلی برای زندگی ممکن است یک عامل حفاظتی در برابر خودکشی باشد. دلایلی از قبیل وجود بچه ی کوچک در خانه، حاملگی، حس مسئولیت در قبال خانواده و ...

دیدگاه دین اسلام درباره ی خودکشی

همان گونه که در کتب فقهی ما آمده در مواردی که انسان احتمال ضرر جانی می دهد احکام هم نسبت به انسان تغییر می کند. در دین اسلام چنان چه یک حکم باعث ضرر جزئی به انسان شود، حکم واجب تبدیل به حرام می شود و هرگز در قبال جان انسان بی تفاوت نیست. خودکشی از گناهان کبیره است و فرقی بین کشتن خود و دیگران است.

آیا با شناختن عوامل خطر می توانیم از خودکشی بیماران جلوگیری کنیم؟

هیچ عامل یا عوامل خاصی مشخص نشده است که بر اساس آن بتوان همواره خطر خودکشی را پیش بینی کرد، تشخیص بخشی از عوامل خطر اجازه ی پیش بینی کاملاً دقیق را نمی دهد. معیارهای ما برای ارزیابی خودکشی که بر اساس طبقه ی عوامل خطر انجام می شود، اگرچه کمک بالینی مفیدی در ارزیابی خطر خودکشی هستند، اما نمی توانند به طور موقتی جهت پیش بینی این که چه کسی خودکشی خواهد کرد مورد استفاده قرار گیرند.
به هر حال این ها می توانند به درمانگر نشان دهند که این عوامل خطر چه قدر اهمیت دارند و چه مداخلات پیشگیرانه ای باید شروع شود. بدین ترتیب معیاری مانند ابزار سنجش خطر خودکشی (که در بخش بعدی توضیح داده می شود) می تواند ابزار مفیدی برای ارزیابی بالینی بیماران باشد.
پیشگویی دقیق آینده بسیار مشکل است و پیشگویی صحیح آینده ی دور اساساً امکان پذیر نیست.
به یاد داشته باشید اکثر بیمارانی که افکار خودکشی در سر دارند یا درگیر رفتارهای انتحاری هستند، لزوماً با خودکشی نخواهند مرد. اغلب به جای مرگ، زندگی را انتخاب خواهند کرد. خودکشی امری پیچیده است که تحت تأثیر عوامل زمینه ای متعددی قرار دارد. تعدادی از این عوامل به مداخلات هدفمند به طور مناسب پاسخ خواهند داد.
به خصوص این موارد برای افراد که از یک اختلال روانی رنج می برند، درست است. متخصصان سلامتی با گرفتن اطلاعات و ارزیابی بالینی و با توجه به قوت ها و ضعف های فردی، موقعیت اقتصادی - اجتماعی و تاریخچه ی زندگی آنان می توانند خطر خودکشی را حدس بزنند، و هدف اولیه ی کاهش خطر و احتمال مرگ به وسیله ی خودکشی را تعیین کنند. برای مثال، تشخیص و درمان یک اختلال روانی می تواند به طور شاخصی خطر خودکشی فرد را کاهش دهد.
منبع مقاله :
سپهرمنش، زهرا؛ (1388)، پشگیری از خودکشی(راهنمای عملی ارزیابی و پیشگیری از خودکشی)، تهران: نشر قطره، چاپ اول
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان