ماهان شبکه ایرانیان

قیاس

قیاس اگرچه اولین بار در زمان خلیفه دوم[۱] بر سر زبان ها افتاد، ولی دوران اوج خود را در قرن دوم و در دوران ابوحنیفه تجربه کرد تجربه ای که گاه به مرز افراط هایی می رسید که در چارچوب اصلی قیاسی که در گذشته رایج بود نیز نمی گنجید. ابوحنیفه این روند را تا آن جا پیش برد که از آن در دو مورد زیر استفاده کرد:

قیاس اگرچه اولین بار در زمان خلیفه دوم[1] بر سر زبان ها افتاد، ولی دوران اوج خود را در قرن دوم و در دوران ابوحنیفه تجربه کرد تجربه ای که گاه به مرز افراط هایی می رسید که در چارچوب اصلی قیاسی که در گذشته رایج بود نیز نمی گنجید. ابوحنیفه این روند را تا آن جا پیش برد که از آن در دو مورد زیر استفاده کرد:

 

یکم. در ارزیابی روایات: او گاه در بهره گیری از قیاس از مرز غیر منصوصات گذر می کرد و از آن در ارزیابی روایات بهره می گرفت. در واقع به جای آن که روایات صرفا نقطه عزیمت عمل قیاس و محلّ دریافت علت باشند، پاره ای از خود این روایات به محلی برای اعمال ارزیابی توسط قیاس تبدیل شدند؛ به این معنی که اگر فرضا از روایتی علتی استنباط می شد، این علت خود به معیاری جهت ارزیابی روایتی دیگر و احیانا طرد آن بدل می گشت. روایت مربوط به «کفایت یک شاهد به همراه یمین» از این دسته است .

 

دوم. تسری دادن حکم برآمده از قیاس به زیر مجموعه پاره ای از روایات: تاکید بر قیاس در قرن دوم گاه تا آن جا امتداد می یافت که رأی گرایان پس از دریافت وجه شبه از یک روایت، آن را به مواردی تسری می دادند که تحت پوشش روایت دیگر قرار داشتند و این هم خود یک نوع طرد روایات بود.

 

بدین سان دراین قرن نوعی افراطی گری و بی محاباگری در اعمال قیاس به چشم می خورد. ابوحنیفه با کاربرد گسترده ای که برای قیاس قایل بود و با گردن نهادن بر لوازم این کاربرد گسترده، به نفی پاره ای از احادیث نبوی(ص) پرداخت. بازتاب این نوع رفتار مقاومت هایی بود که در جامعه اهل سنت برانگیخته شد و ابوحنیفه را متهم به مخالفت با روایات کرد.

 

«اوزاعی» که یکی از عالمان زیرمجموعه مکتب رای است، در نقد ابوحنیفه می گوید:

 

ما بر او خرده نمی گیریم که چرا به رأی عمل می کند، بلکه بر او خرده می گیریم که چرا به خاطر رای، احادیث را کنار می گذارد!؟

 



[1] .  قیاس به عنوان یک راه حل جهت پاسخ گویی به مسائل جدید بعد از زمان پیامبر(ص) مطرح شد.خلیفه دوم در نامه. خود به یکی از قاضیان آن دوره عمل به قیاس را به او گوشزد می کند. او در نامه خود می گوید: «اعرف الامثال و الاشباه ثم قس الامور عند ذلک...» سنن دار قطنی، ج 4، ص 132.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان