انواع شیوه های فرزند پروری

اهمّیّت خانواده به عنوان اولین جایگاه اجتماعی و مهم ترین عامل تعیین کننده ی رفتارهای فرزندان بر کسی پوشیده نیست

انواع شیوه های فرزند پروری

اهمّیّت خانواده به عنوان اولین جایگاه اجتماعی و مهم ترین عامل تعیین کننده ی رفتارهای فرزندان بر کسی پوشیده نیست. در خانواده، کودکان می آموزند چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است و خانواده نقش قابل توجّهی در شکل گیری شخصیّت و رفتار کودک دارد.
ارتباط والدین و فرزندان از موارد مهمی است که سال ها نظر متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. شیوه های فرزند پروری یک عامل تعیین کننده و اثرگذار بر روی شخصیت کودکان است که نقش بسیار مهمی در رشد روحی و روانی آنان می گذارد.
شیوه های فرزند پروری، به روش هایی گفته می شود که والدین برای تربیت فرزندان خود به کار می گیرند و بیان گر نگرش هایی است که آنان نسبت به فرزندان خود دارند و هم چنین شامل قوانینی است که برای فرزندان خویش وضع می کنند.
« بامریند » (1) در زمینه ی شیوه ی فرزند پروری تحقیقات گسترده ای انجام داده و نشان داده است که شیوه ی فرزند پروری والدین دو بُعد گرمی و کنترل دارد." بامریند " بر اساس تحقیقاتش سه شیوه ی فرزند پروری مستبدانه، سهل گیرانه و مقتدرانه را تشخیص داد (بامریند 1971).

1- شیوه مستبدّانه ( کنترل زیاد، محبّت کم )

در این شیوه، والدین قدرت زیادی داشته و بر کنترل کودک و حرف شنوی وی تأکید دارند و اغلب اختیارات کودک را محدود کرده و رفتار مناسب را برای وی تعیین می کنند. معمولاً والدین خواستار تبعیت بدون پرسش کودکان هستند. چرا که معتقدند سخت گیری نسبت به فرزندان بهترین روش تربیتی است و باعث موفقیت آنان در آینده است. در این شیوه ی فرزند پروری، کودک در صورت اظهار نظر در هر موردی، تنبیه شده و در واقع هیچ حقی برای بیان نظرات خود ندارد.
ابراز محبّت در این شیوه بسیار کم است و والدین هم دلی و هم دردی کمی نسبت به فرزندان خود ابراز می کنند.
تحقیقات نشان می دهد که شیوه ی فرزند پروری مستبدانه باعث عزّت نفس پایین و کاهش شادمانی فرزندان شده و هم چنین باعث افزایش اضطراب آنها می شود ( وُلفرادت (2) و همکاران 2003).

2- شیوه سهل گیرانه ( کنترل کم، محبّت زیاد )

والدین سهل گیر کنترل کم تری بر کودکان خود اعمال می کنند و به ندرت به کودکان خود اطلاعات صحیح یا توضیحات دقیق ارائه می دهند و در برابر بهانه جویی و شکایت کودک تسلیم می شوند. والدین سهل گیر اجازه می دهند که فرزندانشان طبق میل خود با کمترین نظم و انضباطی رفتار کنند (بامریند 1991). هیچ نظارتی بر اعمال او ندارند و کودک برای خود تصمیمات زیادی می گیرد.
تحقیقات نشان می دهد که شیوه ی فرزند پروری سهل گیرانه باعث می شود کودکان نافرمانی و سرکشی کرده و پرتوقع شوند. هم چنین وابسته بار بیایند و عملکرد ضعیفی در مدرسه از خود نشان دهند (ساگانو (3) و همکاران 2001). این کودکان دارای اعتماد به نفس پایینی هستند و رفتارهای بزهکارانه از خود نشان می دهند.
مطالعات زیادی نشان می دهد که حمایت کم والدین از کودکان، خطر افسردگی آنها را افزایش می دهد (یوشیدا (4) 2005).

3- شیوه مقتدرانه ( کنترل زیاد، محبت زیاد )

والدینی که این سبک را به کار می برند توجه خوبی به فرزند خود نشان می دهند این والدین در ابراز محبت و مهربانی به کودک کوتاهی نمی کنند و به علایق فردی و ویژگی های خاص کودک خود نیز آگاهی دارند. هم چنین علاقه مند به صحبت کردن و راهنمایی فرزندان خود هستند و در موقع مناسب به کودک اجازه اظهار نظر می دهند.
در این شیوه ی فرزند پروری، کنترل مناسب و محبت به کودک کافی است. کودکان این والدین سرزنده و شاداب و دارای عزت نفس بالا هستند (ساگانو و همکاران 2001). محقّقان به این نتیجه رسیده اند، دانش آموزانی که والدین با اقتدار دارند در مدرسه بهتر از دانش آموزانی هستند که والدین آنها پیرو شیوه های دیگر فرزند پروری هستند ( کتل 1994).
والدین با به کارگیری شیوه های صحیح فرزند پروری می توانند فرزندانی شایسته و سالم را تربیت کنند.

پی نوشت ها :

1- Baumrind
2- Wolfradt
3- Sugano
4- Yoshida

منبع مقاله :
احمدی دارانی، امیر؛ (1392)، چگونه با کودکان دبستانی رفتار کنیم؟ تهران: ورای دانش، چاپ اول
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان