دعا برای دوستداران خود

امام زمان علیه السلام همواره، بر دوستداران خود دعا می کند . صاحب مکیال المکارم در اثبات این مدعا، چنین می گوید:
چون مقتضای شکر احسان، همین است . و دلیل بر آن، فرمایش مولی صاحب الزمان علیه السلام در دعایی است که در مهج الدعوات می باشد:
«و کسانی که برای یاری دین تو، از من پیروی می کنند، نیرومند کن و آنان را جهادگر در راه خودت قرار ده، و بر بدخواهان من و ایشان، پیروزشان گردان ،
بدون شک، دعا کردن برای آن حضرت و برای تعجیل فرج آن جناب، تبعیت و نصرت او است; چون یکی از اقسام نصرت حضرت صاحب الزمان علیه السلام یاری کردن به زبان است، و دعا برای آن حضرت، یکی از انواع یاری کردن به زبان می باشد .
و نیز دلیل بر این معنا است که در تفسیر علی بن ابراهیم قمی، ذیل آیه ی شریفه «واذا حییتم بتحیة فحیوا باحسن منها او ردوها» (21) ; و هرگاه مورد تحیت [بدرود و ستایش ] واقع شدید، به بهتر یا نظیر آن، پاسخ دهید .» گفته است: «سلام و کارهای نیک دیگر . »
واضح است که دعا، از بهترین انواع نیکی است، پس اگر مؤمن، برای مولای خود، خالصانه دعا کند، مولایش هم برای او خالصانه دعا می کند، و دعای آن حضرت، کلید هر خیر و داس هر شر است .
شاهد و مؤید این مدعا، روایتی است که قطب راوندی، در خرایج آورده که گفت:
«جمعی از اهل اصفهان، از جمله ابوالعباس احمد بن النصر و ابوجعفر محمد بن علویه، نقل کردند که: شخصی به نام عبدالرحمان، مقیم اصفهان شیعه بود . از او پرسیدند: «چرا به امامت حضرت علی النقی 7 معتقد شدی؟» . گفت: «چیزی دیدم که موجب شد من این چنین معتقد شوم . من مردی فقیر، ولی زباندار و پر جرات بودم . در یکی از سال ها، اهل اصفهان مرا با جمعی دیگر برای شکایت به دربار متوکل بردند، در حالی که بر آن دربار بودیم دستوری از سوی او بیرون آمد که علی بن محمد بن الرضا احضار شود . به یکی از حاضران گفتم: «این مرد کیست که دستور احضارش داده شده؟» گفت: «او، مردی علوی است که رافضیان، معتقد به امامت اش هستند .»
سپس گفت: «چنین می دانم که متوکل، او را برای کشتن احضار می کند .» گفتم: «از این جا نمی روم تا این مرد را ببینم چه گونه شخصی است؟» گوید: «آن گاه او، سوار بر اسب آمد و مردم از سمت راست و چپ راه، در دو صف ایستاده به او نگاه می کردند . هنگامی که او را دیدم، محبت اش در دل ام افتاد . بنا کردم در دل برای او دعا کردن که خداوند، شر متوکل را از او دفع کند، او، در بین مردم پیش می آمد و به کاکل اسب اش نگاه می کرد، و به چپ و راست نظر نمی افکند، من در دل پیوسته برایش دعا می کردم . هنگامی که کنارم رسید صورتش را به سویم گردانید . آن گاه فرمود: «خداوند، دعایت را مستجاب کند، و عمرت را طولانی، و مال و فرزندات را زیاد» .
از هیبت او، بر خود لرزیدم و در میان رفقایم افتادم . پرسیدند: «چه شد؟» گفتم: «خیر است .» و به هیچ مخلوقی نگفتم .
پس از این ماجرا، به اصفهان برگشتیم . خداوند، به برکت دعای او، راه هایی از مال بر من گشود، به طوری که امروز، من، تنها، هزار هزار درهم ثروت در خانه دارم، غیر از مالی که خارج از خانه، ملک من است، و ده فرزند دارا شدم، و هفتاد و چند سال از عمرم می گذرد . من، به امامت این شخص معتقدم که آن چه در دل ام بود، دانست و خداوند، دعایش را درباره ام مستجاب کرد» .
می گویم: ای خردمند! نگاه کن چه گونه امام هادی علیه السلام دعای این مرد را پاداش داد به این که در حق او دعا کرد به آن چه دانستی، با این که در آن هنگام او از اهل ایمان نبود، پس آیا چه گونه درباره ی حضرت صاحب الزمان علیه السلام فکر می کنی؟ به گمان ات اگر برای اش دعا نمایی، او دعای خیر در حق ات نمی کند، با این که تو از اهل ایمان هستی؟ نه! سوگند به آن که انس و جن را آفرید، بلکه آن جناب برای اهل ایمان دعا می کند، هر چند که خودشان از این جهت غافل باشند، زیرا که او، ولی احسان است .
در تایید آن چه در این جا ذکر شد، یکی از برادران صالح، برای ام نقل کرد که آن حضرت علیه السلام را در خواب دیده، آن حضرت، به او فرموده اند:
«من، برای هر مؤمنی که پس از ذکر مصائب سید الشهداء، در مجالس عزاداری، دعا کند، دعا می کنم .»
از خداوند، توفیق انجام دادن این کار را خواهان ایم که البته، او، مستجاب کننده ی دعاها است ».
آمین بر دعاهای دوستداران خود
امام مهدی (عج) بر دعاهای ما «آمین » می گوید . امام امیرالمؤمنین علیه السلام به زمیله می فرماید: ای زمیله! هیچ مؤمنی نیست که بیمار شود، مگر این که به مرض او مریض می شویم، و اندوهگین نشود مؤمنی، مگر این که به خاطر اندوه او، اندوهگین گردیم، و دعایی نکند مگر این که برای او آمین گوییم، و ساکت نماند مگر این که برای اش دعا کنیم .»
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان