فلسفه صبر، رسیدن به هدف های عالی و تکامل انسان است. در سایه سار بردباری، تلاش فرد برای بروز علاقه و استعدادش بالا می رود. صبر جوهره همه خوبی هاست. صبر، آدمی را از هر نوع خودباختگی و شکست روحی در امان می دارد و جلو سرکشی و کجروی او را می گیرد. صبر نشان از اراده قوی آدمی است، ولی چون گاهی برخلاف خواست و احساسات درونی اوست، بسیار ناگوار می نماید. صبر، دلالت بر تحمل مشکلات ورضا به قضای الهی و پذیرش رنج برخویشتن درآزمون ظرفیت وجودی خویش است.
صبر تلخ آمد ولیکن عاقبت |
میوه شیرین دهد پرمنفعت |
گندمی را زیر خاک انداختند |
پس ز خاکش خوشه ها برساختند |
مولوی
صبر به معنای شکیبایی است و صبور کسی است که، در برابر رخدادهای زشت و زیبای زندگی، پایداری خود را از دست نمی دهد و ناخوشی ها وی را از میدان آزمایش خارج نمی سازد.
صبر، سرآمد صفات پسندیده انسانی است و با صبر می توان به جمیع کمالات دست یافت. بنابراین، آدمی باید در کسب هر صفت پسندیده ای بکوشد و چنانچه با کوشش و صبر گوهر گران بهایی به دست آورد، در حفظ آن کوتاهی نکند تا به آسانی از دستش ندهد.
صابری کردیم تا بند فرج بگشاد صبر |
راست گفت آن کس که گفت الصبر مِفتاح الفرج |
مولوی
پیام متن:
کسب صفت ارزشمند صبر و نیز تلاش در به کارگیری آن.