ماهان شبکه ایرانیان

ویژگی های سیاسی پاکستان

1- چگونگی ورود استعمار: در آغاز، استعمارگران انگلیسی به عنوان بازرگان وارد شبه قاره هند شدند (21) و به تدریج نیرومند شدند. در سال 1757/ 1171 ه. ق انگلیسی ها به رهبری رابرت کلاویو (Robert - Clive) که در کمپانی هندشرقی کار می کرد در جنگ پلاسی (Plassey) بنگاله را از دست مسلمانان خارج کرد، به دنبال آن کلکته نیز به اشغال انگلیسی ها درآمد. در سال 1799 / 1214 ه. ق حکومت سلطان تیپو، مهاراجه فارسی دان که دشمن انگلیسی ها بود در جنگی نابرابر به وسیله انگلیسی ها سقوط کرد و ایالت پنجاب زیر تسلط سیک ها قرار گرفت. در سال 1803 / 1218 ه. ق انگلیسی ها به دهلی رسیدند و عملا نیابت حکومت هند را در دست گرفتند. در آستانه قرن 19 / اوایل قرن 13 ه. ق، یالت سند به تصرف انگلیسی ها درآمد و در نیمه قرن 19 /13 ه. ق، پاکستان و هندوستان به هند انگلیس معروف شدند. در این زمان حکومت استعمارگر برای تصرف هر چه بیشتر سرزمینهای مسلمانان و هندوان از سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» استفاده کرد. بدین ترتیب هند و پاکستان عملا به امپراتوری انگلستان پیوستند و آخرین پادشاه تیموری به رانگون تبعید شد. بعد از جنگ 1857 / 1274 ه. ق مسلمانان از عرصه فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کنار نهاده شدند و کلیه مقامهای حساس دولتی را از دست دادند. قدرت اقتصادی آنان نیز بشدت تضعیف شد. در این شرایط بود که زبان انگلیسی به صورت زبان آموزشی مطرح شد و مورد استقبال جامعه هندو مذهبان قرار گرفت.
مسلمانان پس از مدتهای مدید دور ماندن از تمام مناصب بالای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شبه قاره هند در آغاز قرن بیستم / چهاردهم ه. ق به تدریج در امور سیاسی حضور یافتند و طی ملاقاتی با لردمنتو (Lord Minto) نایب السلطنه هند، خواستار حقوق جداگانه مسلمانان شدند و سرانجام توانستند در دسامبر1906 / 1324 ه. ق حزب مسلم لیک سراسر هند: را در داکا تاسیس کنند. این حزب که برای حمایت از منافع مسلمانان شبه قاره هند به وجود آمد، بعدها به رهبری محمدعلی جناح استقلال پاکستان را به ارمغان آورد.
در جریان برگزاری اجلاس 1930 حزب مسلم لیگ در الله آباد، علامه محمد اقبال لاهوری برای اولین بار ضرورت تشکیل سرزمین جداگانه برای مسلمانان را مطرح کرد. ارتباط نزدیک محمدعلی جناح با محمد اقبال لاهوری و تاثیر تعیین کننده اندیشه های اقبال بر جناح، رهبر پاکستان را به آرمان تشکیل سرزمینی مستقل برای مسلمانان رهنمون ساخت. در سال 1933 / 1312 ه. ق چوهدری رحمت علی طی بیانیه ای برای اولین بار نام پاکستان را برای سرزمینهای تحت نفوذ مسلمانان به کار برد. این نام ترکیبی از حروف اول و یا آخر استانهای این کشور است به این ترتیب که حرف «پ» نماینده ایالت پنجاب، حرف «الف» نماینده ایالت شمال غرب (که مسلمانان آن را افغان می نامند). حرف «ک» نماینده کشمیر و حرف «س» نماینده ایالت بلوچستان می باشد. 
2- حکومت، پایتخت و شهرهای مهم: کشور پاکستان بنابر اعلامیه 1947 م /1326 ه. استقلال هند، به صورت دومینیون و تحت نظارت یک فرماندار کل استقلال یافت. محمدعلی جناح نخستین فرماندار کل و لیاقت علی خان نخست وزیر شد. پاکستان از همان اوان استقلال با مشکلات بسیار روبرو شد.(22) بخشی از آنها میراث دوره استعمار طولانی انگلستان بود. استعمار انگلیس که با استقلال هند و سپس پاکستان منافع خود را در خطر می دید، دست به تحریکات زیادی از قبیل دامن زدن اختلافهای قومی و دینی علیه کشور تازه به استقلال رسیده پاکستان زد. که تا حدودی نیز موفق شد. برخی از این مشکلات ناشی از مناقشه هایی است که از همان اوان تشکیل کشور به وجود آمد ولی استعمار انگلیس در رشد، توسعه و تبدیل آن به اختلافات عمیق سیاسی نقش عمده ای داشت، مانند اختلافات بنگالی ها و پاکستانی ها در موارد زیر:
الف: وجود پایتخت در پاکستان غربی.
ب: رسمی نبودن زبان بنگالی.
ج: انتخاب مقامهای بلندپایه سیاسی از پاکستان غربی.
د: پایین بودن سطح دستمزدها و درآمد سرانه در پاکستان شرقی.
بدون تردید عواملی چون فاصله جغرافیایی زیاد بین دو بخش پاکستان، تحریک انگیزه های قومی و ناسیونالیستی بنگالی توسط عوامل خارجی و توافق ابر قدرتها برای درهم شکستن قدرت کشور جدید اسلامی پاکستان در این زمینه نقش عمده ای داشته است.
بعد از استقلال شبه قاره هند، بیشترین منابع و ثروتهای بازمانده از استعمار در اختیار کشور هندوستان قرار گرفت و ایالتهای بلوچستان و شمال غربی که از جمله عقب مانده ترین نواحی شبه قاره بودند، در اختیار کشور جدید پاکستان قرار گرفت.(23) پنجاب و بنگال تقسیم شدند. در زمینه مالکیت کشمیر بین دو کشور اختلافات زیادی بروز کرد. مهاجرتهای وسیع و دسته جمعی مسلمانان از سراسر شبه قاره به سوی کشور جدید پاکستان و نابسامانی وضع اقتصادی ناشی از قطع ورود مواد اولیه از طریق هند بر مشکلات موجود افزود. تنها ثروت مهم این کشور کشاورزی بود: کنف در پاکستان شرقی و پنبه در پاکستان غربی، با استقلال این کشور دیگر محصول کنف از طریق بندر کلکته در هندوستان نمی توانست صادر شود و امکان مصرف پنبه های تولید شده نیز در کارخانه های نساجی احمدآباد و بمبئی وجود نداشت.
اختلافات پاکستان با هند عمدة ناشی از خطوط استعماری تعیین شده توسط کمیسیون رادکلیف (Radcliffe) بر سر مساله جامو و کشمیر می باشد. همچنین تعیین خط تقسیم آبهای محلی (خط الراس) در کوههای هیمالیای غربی بین هند و پاکستان از جمله مسایل تشنج زا بین این دو کشور می باشد. مساله جامو و کشمیر باعث بروز سه جنگ گسترده بین هند و پاکستان شده است.(24) از جمله در سال 1965م در زمان حکومت ایوب خان جنگ گسترده ای شروع شد که بسرعت به سایر نقاط مرزی سرایت کرد و سرانجام به ابتکار اتحاد جماهیر شوروی (سابق) در ژانویه 1966م، کنفرانس تاشکند شالوده مناسبات دو کشور را تعیین کرد.(25) چشم انداز حل مسالمت آمیز مساله کشمیر در آینده ای نزدیک بعید به نظر می رسد.
از ابتدای تاسیس پاکستان تا به امروز پنج پیش نویس قانون اساسی تهیه شده است، که سه پیش نویس آن در مقاطعی خاص تصویب شده و به اجرا درآمده است. قانون اساسی فعلی این کشور در 10 آوریل 1973 اعلام و در 14 اوت همان سال به تصویب رسید. به موجب این قانون، شیوه حکومت پارلمانی جای خود را به شیوه حکومت جمهوری داد و «جمهوری اسلامی پاکستان» به عنوان کشوری که در آن مسلمانان شبه قاره امکان یافته اند تا بر اساس موازین اسلام زندگی کنند اعلام موجودیت کرد. حکومت این کشور مشتمل بر دو مجلس سنا و ملی است و قوه مجریه تحت نظارت رئیس جمهور و نخست وزیر قرار دارد.
براساس آخرین تقسیمات کشوری، پاکستان به چهار ایالت، یک ناحیه کرسی اسلام آباد، نواحی قبیله ای و کوچ نشین ها که زیرنظر حکومت فدرال قرار دارند تقسیم می شود. ایالت ها در اداره امور داخلی مستقل هستند ولی فرماندار هر ایالت را رئیس جمهور انتخاب می کند. وزیر اعلی یا سروزیر هر ایالت که در واقع نخست وزیر آن ایالت می باشد توسط مجالس ایالتی انتخاب می گردد. مجالس ایالتی دارای تشکیلات خاصی هستند که نمایندگان آن از طریق انتخابات عمومی برای مدت پنج سال برگزیده می شوند.
ایالتهای پاکستان عبارتند از: 
1- ایالت پنجاب با 8/25 درصد وسعت و 1/54 درصد جمعیت کشور، مرکز، شهر لاهور؛ 
2- ایالت سند با7/17 درصد وسعت و 24 درصد جمعیت کشور، مرکز بندر کراچی؛ 
3- ایالت شمال غربی (سرحد) با 4/9 درصد وسعت و 1/13 درصد جمعیت کشور، مرکز شهر پیشاور؛ 
4- ایالت بلوچستان با6/43 درصد وسعت و7/5 درصد جمعیت کشور، مرکز شهر کویته؛ 
5- ناحیه فدرال و اسلام آباد با 1 درصد وسعت و پنج دهم درصد جمعیت کشور؛
6- منطقه قبایلی فاتا با 4/3 درصد وسعت و 8/2 درصد جمعیت کشور.
مهم ترین شهرهای پاکستان عبارتند از:
- کراچی (Karachi): بزرگترین بندر و شهر دیدنی پاکستان است و بیش از 9 میلیون نفر جمعیت دارد. پیروان همه ادیان و مذاهب در این شهر پرستشگاه های خاص خود را دارند. دارای جنبه های گوناگون ساختمانی قدیم و جدید و بسیار مدرن می باشد که از جذابیت خاصی برخوردار است.
- اسلام آباد (Islamabad): پایتخت کشور، شهری جدید و زیبا است، قریب به 400 هزار نفر جمعیت دارد. این شهر که در چهارده کیلومتری شمال غرب راولپندی قرار دارد از سال 1959 م به عنوان پایتخت انتخاب شد و برای نشان دادن مبانی و اصول حکومت پاکستان «اسلام آباد» نامیده شد. بنای شهر از سال 1961 م و با کمک برجسته ترین معماران جهان، برنامه ریزان و مهندسان شهری آغاز گردید، در این مدت پایتخت موقتا به راولپندی منتقل شد. بدین ترتیب از سال 1947 تا1959 شهر کراچی پایتخت بود و از سال 1961 پایتخت به اسلام آباد انتقال یافت.
- لاهور(Lahore): با بیش از 5/3 میلیون نفر جمعیت؛ شهری است قدیمی و پایتخت سلاطین مغول بوده است. دارای آثار تاریخی مانند مسجد پادشاهی و وزیرخان، باغ شالمیار، قلعه سرخ، قصر شاهی، مقبره جهانگیر است. لاهور دارای چهار بخش به نامهای لاهور، قصور (Kasur) ، اوکاره (Okara) ، و شیخوپوره (Sheikhupura) است.
- پیشاور (Pishawar): با بیش از 600 هزار نفر جمعیت، بر سر راه بازرگانی افغانستان و مشرف به تنگه معروف خیبر می باشد، این شهر دارای استحکامات نظامی است.
- راولپندی (Rawilpindi): با بیش از 800 هزار نفر جمعیت، یکی از مراکز مهم جمعیتی پاکستان می باشد و مدتی نیز پایتخت کشور بوده است.
- لیالپور (Lyallpur): که در پاکستان لائیل پول نامیده می شود و بیش از یک میلون نفر جمعیت دارد. نام جدید آن فیصل آباد می باشد.
سایر شهرهای مهم پاکستان عبارتند از حیدرآباد، مولتان، سیالکوت، بهاولپور، کویته
پاکستان دارای مراکز فرهنگی و علمی بسیار است از جمله دانشگاه های پنجاب، لاهور، کراچی و قائد اعظم.
اولین مؤسسه آموزش عالی در آسیای جنوب غربی با عنوان دانشکده دولتی لاهور (Government College) در سال 1864 م در لاهور تاسیس شد که از نظر علمی و فرهنگی در بخش غربی شبه قاره پیشتاز بوده است. این دانشگاه بتازگی از استقلال علمی و اداری نیز برخوردار شده است. در سال 1870 دانشکده خاورشناسی لاهور تاسیس شد که در سال 1882 م به دانشگاه پنجاب تبدیل شد. اولین کتابخانه عمومی پاکستان در سال 1884 م و اولین موزه کشور در سال 1855 م در لاهور پایه گذاری شد.
شهر لاهور، مرکز تحول علمی، فرهنگی بخش غربی شبه قاره هند محسوب می شود. این شهر در زمینه های آموزش پزشکی، کشاورزی، مهندسی، مسایل هنری، فیلم، چاپ و انتشارات پیشینه ای دیرینه دارد. در پاکستان مدارس علمیه به سبک ایران نیز وجود دارد و از جمله آنها مدرسه المنتظر در لاهور و جامع اهل بیت در اسلام آباد را می توان نام برد. کتابخانه های این کشور از نظر داشتن نسخ کهن فارسی و عربی اهمیت بسزایی دارد.

پی نوشت:
21- آخوندزاده، محمد مهدی، تجزیه شبه قاره هند و استقلال بنگلادش، تهران، وزارت امور خارجه، دفتر مطالعات سیاسی، 1365، ص 42.
22- رضوی، سیدسجاد، بحران کشمیر، تهران، انتشارات مؤسسه کیهان،1367، ص 92-82.
23- جمعی از نویسندگان معاصر شوروی سابق، جهان معاصر، ترجمه غلامحسین متین، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ دوم، ص 52.
24- مؤسسه مطالعات و پژوهشهای وزارت بازرگانی، بررسی مسایل کشورها، پاکستان، ص 77.
25- جهان اسلام، ج 2، ص 207.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان