قم؛ شهر علم و معنویت
امروز هم قم مرکز است. در اینجا در طول سالهای متمادی، ده ها هزار پروانه ی عاشق، گرد شمع معارف اهل بیت حرکت میکنند، علم می آموزند، معرفت می آموزند، با مشکلاتِ بسیار دست و پنجه نرم میکنند، هدفهای عالی و معنوی را در نظر میگیرند و بدون توجه به این مشکلات پیش میروند. شاید در دنیا کمتر شهری سراغ داریم، شاید هم سراغ نداریم که این تعداد عظیم، انسانهای دنبال فراگیری دانش دین و معرفت و معنویت و سلوک جمعی، از زن و مرد مشغول تلاش و کار باشند و شب و روز مجاهدت معنوی و علمی و فرهنگی کنند.
«بیانات مقام معظم رهبری در جمع طلاب و فضلای حوزه علمیه قم»
نقش آفرینی قمی ها در دو مقطع
من دو مقطع مهم را یادآوری میکنم، که در این دو مقطع مهم قمی ها حقیقتاً نقش ایفاء کردند؛ نقشهای مؤثر و ماندگاری را مردم قم در این دو مقطع به وجود آوردند: یکی مقطع عاشورای سال 42 و پانزده خرداد که دو روز بعد از عاشورا بود. روز عاشورا در همین مدرسه ی فیضیه مردم قم جمع شدند، فریاد و غریو امام را شنیدند، جانهاشان را لبریز کردند و دو روز بعد که خبر دستگیری امام بزرگوار را شنیدند، در صحن مطهر اجتماع کردند. این حرکت عظیم آنها موجب شد که نهضت روحانیت به رهبری امام بزرگوارمان در حصار حوزه محبوس و محصور نماند؛ بیاید وارد جامعه شود. پیشرو این کار، قمی ها بودند و این کار بزرگ را انجام دادند.
مقطع دیگر، مقطع سال 56 است که عمق توطئه ی دشمن را در اهانت به امام بزرگوار درک کردند؛ فهمیدند مسئله چیست؛ صرفاً این نیست که خواسته اند به امام بزرگوار اهانتی بکنند. در شهر قم، اولین تظاهرات مردمیِ گسترده علیه آن حرکت خائنانه به وجود آمد. خون جوانان قمی در این خیابانها، در همین خیابان ارم، در خیابان چهارمردان بر روی زمین ریخته شد؛ جان دادند؛ با خون خودشان صدق سخن خودشان را اثبات کردند. در طول این سی سالِ بعد از پیروزی انقلاب، باز در همه ی مقاطع، این مردم مردمی هستند که با اخلاص، با صدق و صفا و با بصیرتِ مثال زدنی وارد میدان شدند. دشمن برای قم برنامه داشت، طرح داشت؛ اگر مردم قم بیدار نبودند، بابصیرت نبودند، طرحهای دشمنان درباره ی قم، طرحهای خطرناکی بود. بیداری مردم و حضور حوزه ی علمیه در این شهر موجب شده است که این شهر پایگاه بصیرت باشد.
(بیانات مقام معظم رهبری در جمع باشکوه و عظیم مردم قم)
قم خاستگاه انقلاب
قم خاستگاه انقلاب است. مذهبی ترین شهر کشور، پایگاه و خاستگاه بزرگترین انقلاب دوران معاصر شد. این معنایش چیست؟ این معنایش این است که همه ی دنیا بدانند این انقلاب، یک انقلاب دینی و مذهبی است؛ هیچ تفسیر به رأیی، هیچ تفسیر مادی ای از این انقلاب نمیشود کرد؛ خاستگاهش قم است؛ رهبرش یک فقیه، یک فیلسوف، یک عالم بزرگ، یک روحانی معنوی است. شناسنامه ی انقلاب، اینجور در همه ی دنیا شناخته شده است. این یک نکته است.
دنباله ی این نکته این است که دشمنان این انقلاب وقتی خواسته اند در طول این مدت به این انقلاب و این نظام صدمه ای وارد کنند، آماج حملات آنها چه بوده است؟ آماج حملات دشمنان، دو نقطه ی اساسی است: یکی دین، یکی مردم و وفاداری آنها. میدانند که اگر این انقلاب، یک انقلاب دینی نبود، قدرت مقاومت نداشت؛ چون دین است که پیروان خود را از تسلیم شدن در مقابل ظلم منع میکند، به مقابله ی با ظالم تشویق میکند؛ عدالت و آزادی و معنویت و پیشرفت را به زندگی انسانها پیشنهاد میکند. این، خصوصیت دین است. پس آن نظامی که بر مبنای دین باشد، معنی ندارد که تسلیم فشار و زور دشمنان و زورگویان و زیاده طلبان بشود. اگر عنصر دین در این انقلاب نبود، ممکن بود مسئولین انقلاب و سرکردگان انقلاب با گرفتن یک امتیازی در مقابل دشمن کوتاه بیایند و راه را برای سلطه ی دوباره ی دشمن باز کنند؛ اما چون دین ستون فقرات این انقلاب است، چنین چیزی تاکنون پیش نیامده است و بعد از این هم پیش نخواهد آمد.
(بیانات مقام معظم رهبری در جمع باشکوه و عظیم مردم قم)
جوانان قم
من در خصوص جوانهای قم، هم خاطرات دارم، هم اطلاعات متعدد و فراوانی دارم. اگرچه در بین دانشجویان، جوانانی هستند که از شهرهای دیگر در اینجا حضور دارند، لیکن اکثریت یا نزدیک به همه، جوانهای قمی هستند. قبل از آنکه مبارزات در سال 41 و 42 اوج بگیرد، اینجا ما نشانه ی زیرکی جوانان قم و هوشمندی آنها را مشاهده کردیم. من فراموش نمیکنم؛ در همین جلوی کوچه ی حرم یا آن طرف خیابان، کوچه ی ارگ، کیوسک روزنامه فروشی بود؛ خبرهای روزنامه ها را در آنجا میزدند. ماها از درس که برمیگشتیم، می ایستادیم تیتر این روزنامه ها را نگاه میکردیم. وقتی در مسئله ی انجمنهای ایالتی و ولایتی، دولت طاغوت مجبور به عقب نشینی شد و آن تصویب نامه را باطل کرد، من دیدم این جوانهائی که حول و حوش همین کوچه ی حرم و توی خیابان ارم بودند - که این جوانها را غالباً میدیدیم و هیچ تصور نمیکردیم که اینها با اندیشه ی سیاسی و مسائل سیاسی سر و کاری داشته باشند - آمدند به ما گفتند ما موفقیت روحانیت را در مقابل دولت طاغوت به شما تبریک عرض میکنیم. جوانان قمی که به حسب ظاهر برکنار بودند، به ما طلبه ها، که هیچ آشنائی هم با هم نداشتیم، می آمدند تبریک میگفتند.
من از همان وقت به ذهنم رسید که این چه روحیه ای در جوان قمی است - دانشجو که آن وقت در قم نبود؛ جوان دانش آموز یا حتّی غیر دانش آموز؛ جوان بیکار - که نسبت به مسئله ی مبارزه و نهضت و پنجه درافکندن روحانیت با دولت طاغوت، اینجور حساس است.
(بیانات رهبر معظم انقلاب در در دیدار دانشجویان و جوانان استان قم)