وام دادن

یکی از سفارش های اسلام، رفع نیاز مالی مسلمانان با قرض است. صدقه حلوانی می گوید: که در میانه طواف بودم. یکی از دوستان از من دو دینار (اشرفی طلا) وام خواست. گفتم: «بنشین تا طوافم را تمام کنم.» پنج دور زده بودم، در شوط ششم بودم که امام صادق(ع) را زیارت کردم! ایشان دستش را روی شانه ام گذاشت و در معیت آن حضرت به طواف ادامه دادم. من شوط هفتم را تمام کردم؛ ولی همراهی با حضرت را رها نکردم و در طواف آن حضرت شرکت کردم تا ایشان به من تکیه دهند؛ ولی هر بار که با آن مرد روبه رو می شدم به خیال آنکه من حاجت او را فراموش کردم، با دست به من اشاره می کرد. آن حضرت فرمود: «چرا او با دستش اشاره می کند؟» گفتم: «قربانت شوم، چشم به راه است که من طوافم به پایان رسد و نزد او بروم و مقداری پول به او بدهم؛ ولی چون شما به من تکیه کردید، نخواستم شما را تنها گذارم. آن حضرت فرمود: «من را رها کن و حاجت او را برآورده ساز».
صدقه حلوانی می گوید: «چون فردا و پس فردا شد و نزد آن حضرت رفتم با یارانش در گفتگو بود و چون مرا دید، حدیث خود را برید و به من فرمود: اگر حاجت برادرم را برآورده سازم، نزد من بهتر از آن است که هزار برده آزاد کنم و هزار اسب را با زین و لگام در راه خدا واگذارم.»[1]
با تمام سفارشاتی که اسلام بر حل مشکلات مالی، به ویژه به صورت قرض و وام دارد؛ اما بر گرفتن شاهد، رسید معتبر و یا کسی که پرداخت این پول را تضمین کند، تأکید کرده است.
 
امام صادق(ع) دربارة اهمیت این موضوع می فرماید: «أربَعَةٌ لَا یُستَجَابُ لَهُم دَعوَةٌ أحَدُهُم رَجُلٌ کانَ لَهُ مَالٌ فَاذَانَهُ بِغَیرِ بَینَةٍ یقُولُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ ألَم آمُرکَ بِالشَّهادَة؛[2]
 
چهار کس، دعایشان مستجاب نمی شود: یکی از آنها، مردی است که مالی داشته باشد و آن را بدون گرفتن شاهد، قرض دهد. خداوند عزیز و جلیل می فرماید: آیا تو را به گرفتن شاهد امر نکردم؟»
 
پی نوشت:
[1]. بحار الانوار، ج71، ص315
[2]. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، قم، مؤسسه آل البیت:، 1409 ق، ج 18، ص 338.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر