ماهان شبکه ایرانیان

مراد از جنبش نرم افزاری در حوزه دین

معرفت: آیا به نظر شما، مراد از جنبش نرم افزاری در حوزه دین، به معنای انقلاب در دین است یا انقلاب در نگاه به دین؟ لطفا نظر خود را بیان کنید.
دکتر مصباح: با توجه به توضیحاتی که عرض کردم، شاید بتوان گفت: هیچ کدام. در واقع، ما باید دین را به صحنه عمل بیاوریم، و «جنبش نرم افزاری» به معنای این است که آن مبانی و اصول را به صورت کاربردی به متن حیات جامعه وارد کنیم. البته کاربردی بودن علوم و نظریات هم مراتب و مراحلی دارد. بعضی از آن ها ریشه ای ترند؛ از عمل دورتر و به نظر نزدیک ترند، و بعضی در تماس مستقیم با واقعیت عملی جامعه هستند. همه این مراحل باید به ترتیب منطقی طی شوند و به جایی برسند که آن نظریات، آرمان ها و باورها را به عمل واقعی و ملموس متصل کنند، به گونه ای که این عمل دقیقا برآمده از آن باورها باشد، و بدانیم عملی را که تصویب و تجویز می کنیم برای رسیدن به کدام یکی از اهداف متوسط است، و آن هدف متوسط برای رسیدن به هدف غایی طراحی شده باشد، نه این که التقاطی از سیستم های مختلف به وجود بیاوریم که رابطه اجزا با هدف تعریف شده نباشد، و مشخص نباشد عملی که ما امروز در بخشی از یک اداره تجویز می کنیم چه ربطی به نزدیک شدن انسان به خدا دارد. باید این تعریف شده باشد. و در صورتی این تعریف خواهد شد که به طور طبیعی از آن برآمده و نتیجه آن باشد. این کاری است که شاید بتوان گفت دست کم در حد یک یا دو قرن کار فکری همراه با تجربه عملی لازم دارد تا نقاط ضعف، کمبودها و نقصان هایش مشخص شود، و با نظریات جدید و الگوهای جدید اداره جامعه این خلأها پر شود.
معرفت: جناب آقای دکتر فنائی! نظر شما در این مورد چیست؟
دکتر فنائی: بحث انقلاب در دین مطرح نیست، ما از یک مسأله بسیار عادی و طبیعی سخن می گوییم که از یک سو، عادی و طبیعی است و از سوی دیگر، ضروری و حیاتی. ما باید انسان هایی خلّاق، پویا و مولّد باشیم. این ذاتی فکر انسان است. منتها باید موانع را کنار زد و زمینه را فراهم کرد. اگر موانع خلّاقیت و رشد را دفع کنیم و زمینه را مهیّا سازیم، این درخت این ثمرات را خواهد داشت. ما برای این که این کار را بکنیم، باید در وجود خودمان انقلاب ایجاد کنیم، افکار و آمالمان را تصحیح کنیم، ابتدا تحول انفسی در خودمان ایجاد کنیم، بعد تحول اجتماعی، اما نه تحول در دین. به قول مولوی:
کرده ای تأویل حرف ذکر را               خویش را تأویل کن نی ذکر را
باید خودمان را باید تصحیح کنیم. کسانی آمدند و گفتند: چون ما در کشورهای اسلامی با مشکل مواجهیم و در جهان سوم عقب ماندگی می بینیم، برای این که جوامع اسلامی مشکلاتشان حل شود و عقب ماندگی هایشان برطرف شود باید دین را عوض کنند. این مثل آن است که سر انسانی در خمره ای گیر کند، یک مشکل این است که سر انسانی در خمره ای گیر کرده، یک مشکل هم خود خمره است. یک راه حل این است که بیاییم سر انسان را ببریم و قضیه را به این طریق حل کنیم، ولی این گونه حل نخواهد شد؛ سر او را ببریم باز آن سر در خمره می افتد، دوباره باید خمره را شکست. به نظر من، کسانی که می گویند: باید دین را عوض کنیم، عینا همین کار را می خواهند بکنند. مشکل ما از دین نیست، ما اگر دین را عوض کنیم، مشکلمان باقی خواهد ماند، مشکل از خمره است، مشکل از خود ماست. اگر ما دین را باور داشته باشیم که الهی است، دین خداست، طبیعتا دین خدا مشکلی نخواهد داشت. مشکل در فهم دین است و بالاتر از فهم، مشکل در اجرای تعالیم این دین است. در این دو عرصه، اگر انقلابی لازم باشد، باید انقلاب کنیم و البته گفتیم بحث «جنبش نرم افزاری» منحصر به دین هم نیست و منحصربه علوم دین هم نیست؛ بحث عامی است برای تحوّل در علم و فکر به طور عام، و در حوزه دین به طور خاص.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان