مکانیزم جریان عصبی در اصل به صورت خودکار و اغلب بدون دخالت مستقیم و آگاهانه ی افراد عمل می کند. در نتیجه گاهی افراد در حالت روحی مثبت، با نشاط و سرشار از انرژی هستند و گاهی در حالت روحی منفی، ضعف و بی حوصلگی قرار می گیرند. بیش تر انسان ها چون دلایل این حالت ها را نمی دانند، برای تغییر و یا مهار آن ها هم نمی توانند کاری انجام دهند.
با توجه به این که احساس و حالت های روحی ما تحت تأثیر افکارمان قرار دارد، برای این که با نشاط، فعال و سرشار از شور و شوق باشیم، می بایست افکار خود را مهار کنیم و اندیشه های مان را در مسیر مثبت قرار دهیم.
اندیشه های سازنده و مثبت، احساس و روحیه ی شاد و سرشار از انرژی را می سازند، و افکار بازدارنده و مخرب، احساس و روحیه ی منفی را در افراد به وجود می آورند. اما آیا می توان آگاهانه خود را در مسیر اندیشه های مثبت قرار داد و روحیه ی بهتر و عالی تری ساخت؟
حوادث و رویدادهای بیرونی، خارج از اختیار و کنترل ما هستند، ولی چگونگی برداشت از آن ها در اختیار ماست و هر کسی با توجه به دانش، تجربه، هدف، معیار، آگاهی، وضعیت جسمانی و پیش داوری های خود از حوادث و رویدادهای بیرونی برداشت هایی متفاوت از دیگران دارد و متناسب با آن، واکنش های ویژه ای بروز می دهد.
به طور یقین، افراد خوشبخت اهداف شفافی دارند، می دانند چه می خواهند و باور دارند که آن را با تلاش و کوشش به دست خواهند آورد. آن ها از رویدادها و محرک های بیرونی برداشت هایی آگاهانه دارند که در جهت تقویت و عالی شدن روحیه شان برنامه ریزی شده است. در واقع، فرق بین افراد خوشبخت و دیگر افراد در چگونگی کنترل و برداشت های مغز از محرک ها و رویدادهاست. افراد خوشبخت خود را عامل مهار کننده ی روحیه ی قوی یا ضعیف خود می دانند، نه تابع بی اختیار رویدادها و محرک ها. در حالی که سایر افراد نمی توانند روحیه ی خود را مهار کنند، و تحت تأثیر افکار منفی، از حوادث به طور خودکار برداشت های منفی و یأس آوری دارند.
به طور کلی، وقتی موضوع و مسئله ی شاد و زیبایی را در نظر بیاوریم، از نظر روحی و جسمی سرحال و شاد می شویم، در حالی که اگر همان مسئله را از بُعد دردناک و ناراحت کننده ای تجسم کنیم، بر روان و جسم خود اثر منفی گذاشته، غمگین و ناراحت خواهیم شد. به عنوان مثال: شما با کسی قرار ملاقات گذاشته اید ولی او به هر دلیل سر قرار حاضر نشده است، تأخیر او برحسب این که شما چگونه فکر کنید بر چگونگی برخوردتان با موضوع تأثیر خواهد گذاشت. اگر در خیال خود دیر آمدن یا نیامدن او را به دلیل تصادف اتومبیل تجسم کنید یا این که تصور کنید او با تأخیرش خواسته به شما بی احترامی کند و به این علت سر موقع حاضر نشده است، بدون شک واکنش و برخورد شما با آن شخص بسیار متفاوت خواهد بود.
نظر به این که رفتار، کردار و بروز احساس های هر فرد ناشی از برداشت هایی است که از دنیای پیرامون خود دارد و با علم به این که باورها، اندیشه ها، پندارها و تصویرهای ذهنی، اساس رفتار، عملکرد و احساس های افراد را شکل می دهند، و هم چنین تصویرهای ذهنی افراد - مثبت یا منفی- بر اثر تکرار، شکل واقعیت به خود می گیرند، هر کس با عشق و علاقه ی زیاد و با تلاش و کوشش فراوان می تواند وارد عمل شود و دگرگونی های اساسی در خود به وجود آورد و می تواند افکار خود را مهار، اندیشه های مثبت را جذب و افکار منفی خود را دفع نماید و در نتیجه، دارای روحیه ای بهتر باشد و از زندگی خود بیش تر لذت ببرد.
منبع مقاله :
امیری، شاهرخ؛ (1387) خوشبختی- بدبختی انتخاب با توست! تهران: نشر قطره، چاپ اول.