از دید بدن شما، سن طبیعی به هیچوجه طبیعی نیست. سن چیزی است که شما با روش زندگیتان آنرا تعیین می کنید. یک روش این است که شما به سلول هایتان بگویید تا برای ساخت یک بدن قوی و ذهنی خلاق، رشد کنند. بیایید به سن استاندارد آمریکایی ها نگاهی بیاندازیم. باربارا د.، در سن 34 سالگی صاحب بچه می شود، ورزش را ترک می کند و 50 پوند به وزنش افزوده میشود. باربارا خسته و ناامید، تصور می کند که جوانی، انرژی و اعتماد بنفس همگی در چهره ای که از خود در آینه می بیند، تعریف می شوند. جان م. 55 ساله در سراشیبی تند و لغزان یک زندگی بد گرفتار شده بود. از فشار کار و ساعات کاری طولانی گرفته تا خوردن شیریهای چاق کننده. او در وزن 255 پوندی، از درد زانو و کمردرد شکایت داشت. بعلاوه به فشار خون بالا و دیابت نیز مبتلا شده بود و زندگیش خیلی بد به نظر می رسید.
جان و باربارا به سن پیری نرسیده اند اما آنها باعث فرسودگی بدنشان شده بودند. بیشتر افزایش سنها حاصل فرسودگی است که ما با عدم تحرک در زندگی، خوردن غذاهای فاقد ارزش غذایی و اضطراب به سلول هایمان تحمیل می کنیم. بله ما خودمان را پیر می کنیم و سرانجام خودمان را می کشیم. اما بدن ما طوری طراحی شده که بطور طبیعی به کندی فرسوده می شود و می خواهد سالم باشد. بیشتر آن چیزی که ما می بینیم و از آن هراسانیم فرسودگی است اما فرسایش یکی ازانتخابها در روش زندگی است. رشد انتخاب دیگر است.
بعد از دو سال ناراحتی، باربارا شروع به ورزش کرد و اکنون به بهترین تناسب اندام در طول زندگیش رسیده است. او اکنون یک دوره بدنسازی را با انجام ورزش های شنا، دوچرخه و دو، تمام کرده و در سن 37 سالگی احساس می کند که 20 ساله است. جان شروع به خوردن غذای بهتر و ورزش نمود که در ابتدا روند کندی داشت ولی به تدریج به آن عادت کرد. تا به حال 50 پوند وزن کم کرده و درد پاها و کمرش ناپدید شده و دیابتش از بین رفته است. جان اکنون 60 ساله است اما سلامتی بدن او مانند 30 ساله هاست. او روزی خواهد مرد اما احتمالأ تا آن زمان مانند یک مرد جوان زندگی خواهد کرد.
حقیقت بیولوژی بدن ما این است که برای حرکت ساخته شده. ورزش، سیستم اصلی فرستنده پیغامی است که به سلول ها می گوید که بجای نابود شدن رشد کنند. وقتی که ورزش می کنیم روند رشد به همه سلول های بدن ما میرسد و بطور عملی ما را جوان نگه می دارد. نه کمی جوان، بلکه بسیار جوان. افزایش سن بیولوژیکی طبیعی یک روند بسیار کند است. اگر تصمیم بگیرید که بدنتان را بکار بیندازید، شما می توانید در طول تمامی عمر خود با بدنی قدرتمند و سالم زندگی کنید.
بیایید یک قدم به عقب برگردیم و ببینیم که ورزش در رده سلولی چه کاری انجام می دهد. بدن شما از تریلیون ها سلول با حداکثر عمر چند هفته یا ماه ساخته شده اند که سلولهای قدیمی پس از مرگ، توسط سلول های جدید در یک چرخه پابان ناپذیر جایگزین می شوند. برای مثال سلول های چشایی به مدت چند ساعت، گلبول های سفید خون برای 10 روز، و سلول های ماهیچه در حدود سه ماه زندگی می کنند. حتی استخوان های شما به طور دائم حل و جایگزین می شوند. تعداد محدودی از سلول های اولیه کلیدی هر ارگان و سلول های مغز شما تنها سلول هایی هستند که ثابت می مانند. بقیه سلول های بدن بطور دایم جایگزین می شوند.
شما روزانه حدود 1% سلول های خود را جایگزین می کنید. این بدین معنی است که 1% بدن شما امروز کاملاً نو شده و فردا 1% دیگر آن نو میشود. اگر بدین ترتیب فکر کنید نتیجه می گیرید که بعد از سه ماه، کل بدن شما جایگزین(نو) میشود. این موضوع اگر چه کاملاً دقیق نیست اما به واقعیت بسیار نزدیک است. با این دید نگاه کنید: شما بدنی دارید که در مقایسه با سه ماه قبل ریه جدبد، کبد جدید، ماهیچه جدید و پوست جدبدی دارد. به پاهایتان نگاه کنید و بدانید که 3 ماه بعد شما صاحب پاهای جدیدی می شوید. نتیجه اینکه شما با روش زندگییتان تعیین می کنید که واقعاً جوان باشید یا پیر!
شما تعیین می کنید که آن سلول های تازه جایگذین شده، قوی یاشند یا ضعیف. شما تعیین می کنید که آنها بعد از جابجایی، روند رو به رشد داشته باشند یا رو به نابودی. برای سلول ها فرقی نمی کند که شما چه تصمیمی بگیرید. آنها راهی را دنبال می کنند که شما امر کرده اید: اگر ورزش کنید سلول هایتان قوی میشوند و اگر دست رو دست بیاندازید و بنشینید، شاهد نابودیشان خواهید بود.
سیستم بدنی برای بیلیونها سال در محیط طبیعت در حال روند تکاملی بوده است ، در محیطی که تمامی حیوانات با دو مسأله مهم سلولی روبرو بوده اند. اول اینکه بسرعت رشد کنند و قوی شوند تا در فصل بهار که منابع غذایی و انرژی فراوانی را برای تأمین سوخت مورد نیاز ماهیچه ها، استخوان ها و مغز فراهم میشود آماده باشند. دوم اینکه در فصل زمستان لازم است این سلولها بسرعت رو به نیستی بروند زیرا منابع غذایی و انرژی ناپدید می شوند و نجات از گرسنگی کلید زنده ماندن است. شما ممکن است فکرکنید که غذا تعیین میکند سلولها چگونه رفتار کنند اما اینطور نیست. تحرک عاملی است که چگونگی عملکرد سلولها را مشخص میکند .
اگر چه ما امروزه در خانه های خود زندگی میکنیم و زندگی بسک انسانهای اولیه را پشت سر گذاشته ایم، اما سلول های ما هنوز فکر می کنند که ما مثل انسانهای اولیه در صحرا و کوهستان زندگی میکنیم و هر روز برای زنده بودن تلاش می کنیم. در محل زندگی انسانهای اولیه هیچ یخچال، ماکروفر و یا سوپرمارکتی وجود نداشت. او برای گرسنه نماندن باید به شکار میرفت و یا هر روز بدنبال غذا میگشت. بدنبال یک روند تکاملی، تمامی این تحرک ها پیام رشد را به سلول ها می فرستند. بنابراین امروز وقتی ورزش می کنیم ماهیچه های ما موادی را ترشح می کنند و از طریق جریان خون به همه سلول ها می رساند تا به انها بگوید که رشد کنند. عدم تحرک نیز سبب ترشح موادی می شود که بطور پیوسته فرمان مرگ و فرسودگی را به سلول ها می رساند.
مردانی مثل جان، که پس از بی تحرکی با تلاش و حرکت خود به تناسب اندام رسیده اند، احتمال حمله قلبی خود را در طول 5 سال، به میزان 75% کاهش داده اند و زنان میزان این خطر را که بزرگترین عامل مرگشان است به 80% کاهش داده اند. هم زنان و هم مردان میتوانند با ورزش میزان قدرت پاهایشان در طی سه ماه، دو برابر کنند و بسیاری از ما میتوانیم در سه ماه بعد از آن، قدرت پاهایمان را مجددأ دو برابر کنیم. این حقیقت بدون توجه به اینکه شما 30 ساله هستید یا 90 ساله، صدق می کند. این یک معجزه یا معما نیست بلکه ویژگی بیولوژیکی بدنی است که شما فرمانده آن هستید!
احساسات پیام اصلی دیگری میباشند که سلول هایمان از آن فرمان میبرند و از لحاظ اهمیت برابر و یا حتی در جهاتی مهمتر از ورزش میباشد. یکی از کشفیات دهه اخیر این است که احساسات از همان طریقی سلول های بدن را تغییر می دهند که ورزش میدهد. عصبانیت، اظطراب و تنهایی پیام هایی برای نابودی سلول ها و بروز بیماریهای مزمن هستند. این احساسات منفی به همانند بیحرکتی بدن را ذوب میکنند. در عوض، خوش بینی، عشق و اجتماعی بودن باعث آغاز فرایند رشد میشوند و بدن، قلب و ذهن چدیدی را برای ما می سازند.
مردانی که پس از یک حمله قلبی، به آغوش خانواده برمیگردند، چهار بار کمتر احتمال دارد به حمله قلبی دومی دچار شوند. زنانی که در حال مبارزه با بیماریهای قلبی و سرطان هستند، در تعامل با دوستان و خویشاوندانشان بهتر بهبود پیدا میکنند. احتمال زنده ماندن بچه هایی که در آی سی یو هستند و بیشتر لمس میشوند، بیشتر است. در هر کجا بنگریم تأثیر احساسات را در بیولوژی بدنمان مشاهده می کنیم. همانند ورزش ما این انتخاب را داریم که با کسب احساسات عاطفی مثبت باعت رشد و توانمندی سلولهای خود شویم.
بله، هر روز ورزش کردن مشکل است و با وجود مشغله زندگی، یافتن وقت و انرژی برای حفظ روابط اچتماعی و عاطفی حتی از ورزش کردند هم سخت تر است. اما اگر عواقب سوء را در نظر بگیریم، واقف میشویم که ارزش انجام دادنشان را دارند. قدم بزنید و یا دو بروید و در مورد اینها فکر کنید. از نظر ژنتیکی، سلولهای ما بگونه ای طراحی شده اند که برای رشدشان لازم است که ما ورزش کنیم و رابطه عاطفی مثبتی با اچتماع اطراف خود داشته باشیم. مردم کم کم دارند به این حقایق میرسند ولی شما شاید نخواهید بیش از این صبر کنید. به باربارا، جان و میلیون ها انسان دیگری بپیوندید و زندگیتان را در جهت خوبی تغییر دهید. از امروز شروع کنید. سلول های بدنتان گوش به فرمان شما هستند.
ارسال توسط کاربر محترم سایت : farzane58