شناسه : ۳۹۸۴۷۷ - جمعه ۶ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۰۵:۱۲
تأملات کلامی
بدان که فرق میانه کرامت و معجزه و سحر و شعبده بسیار است و هر گاه اندک فهم و بصیرتی باشد و آدمی دیده بینش را بگشاید، مطلقا به یکدیگر مشتبه نمی شوند و اصل آن فعل، تفاوت عظیم دارد؛ چنانکه سَحَره فرعون با وجود مهارت در ظهور امور عجیبه، به مجرد دیدن، فعل الهی را دانسته و اقرار آوردند.
از معجزه تا سحر
بدان که فرق میانه کرامت و معجزه و سحر و شعبده بسیار است و هر گاه اندک فهم و بصیرتی باشد و آدمی دیده بینش را بگشاید، مطلقا به یکدیگر مشتبه نمی شوند و اصل آن فعل، تفاوت عظیم دارد؛ چنانکه سَحَره فرعون با وجود مهارت در ظهور امور عجیبه، به مجرد دیدن، فعل الهی را دانسته و اقرار آوردند.
گاه هست که خوارق عادات ـ از جانب الهی ـ نسبت به بعضی مؤمنان کامل و أخْیار ـ برای ظهور جلالت قدر ایشان، یا غیر آن به ظهور می رسد و بر این قسم، بیشتر اطلاقِ کرامت می شود ـ چنانکه بر آنچه از پیغمبر یا امام صادر شود، بیشتر اطلاقِ معجزه می شود.
و آنچه گاهی نسبت به بعضی مرتاضین از کفار و ملاحده چون جوکیان هند و امثال ایشان ـ به عمل می آید؛ و به ظاهر، اِخبار از غیب می نمایند و امور غریبه و اعمال عجیبه به ظهور می آورند، آن است که جناب اقدس الهی بنابر عموم فیض و کرمی که دارد، هیچ کس را از درگاه خود محروم و مأیوس نمی گرداند. چون ایشان ریاضت می کشند و اعمال شاقه ای چند را در صورتِ عبادت به عمل می آورند و به سبب عدم ایمان و بطلان در آخرت مطلقا ثواب و جزای خیری ندارند؛ بلکه مؤاخذه و عقاب دارند، در دنیا جزای ریاضات و اعمال ایشان را به ایشان می رسانند و مطالب و مقاصدی که دارند، حاصل می کند؛ هر چند اکثر آنها فریبِ ناس و سِحر و شعبده و کذب است. و بعضی، مستند به آثار و خواص بعضی اعمال و اموری است که حق تعالی به حکمت خود در آنها قرار داده است و ایشان به آن پی برده اند و آن خاصیت را یافته اند و هر که آن عمل را بداند و به فعل آورد، البته آن اثر را می بخشد و مطلقا علامت کرامت و رتبه او نیست.
در مرتبت پیامبران و امامان
جناب اقدس الهی به لطف و تفضُّل خود، بنابر مصلحت و مرحمت به عباد، بعضی را که قابل باشند از عالمیان، ممتاز و به مرتبه پیغمبری یا امامت و قُربِ خود سرافراز گرداند و ایشان را به معجزات و علامات اختصاص داده، به دیگران بشناساند و دیگران را به اطاعت و انقیاد و تعظیم و احترام ایشان امر فرماید؛ که در این صورت، تعظیم و اطاعت آنها بنابر فرموده الهی لازم است و اگر اشخاص دیگر را مقرر می فرمود، این امور را نسبت به آنها بایست به عمل آورد و فی الواقع، اطاعت و تعظیمِ آنها، اطاعت و تعظیم الهی است و حالِ سایر مخلوقات، دیگر خود معلوم است.
جناب اقدسِ او، بنا بر مصلحتی به خصوص، چیزی را به حکمت خود امتیاز داده، بندگان را امر به احترام آن بنماید. چنانکه به سبب روی آوردن خلق به درگاه حقیقتی او، کعبه را درگاه مجازی خود گردانیده است و امر به روی آوردن به آن فرموده و به سنگِ مخصوصِ معیّنی آن را امتیاز و تخصیص داده است که بر احدی مشتَبَه نتواند شد. به محض فرمان برداری و امتثال امر الهی، لازم است احترام آن نمودن، روی به آن کردن.
و اگر مکان دیگر و سنگ دیگر را مقرر می فرمود، هر آینه، احترام آن بایست نمود و روی به آن بایست آورد و از خصوص این مکان و محض این سنگ، مطلقا بدون امر خدا نفع و ضرری متصوَّر نیست.
و سایر مساجد، خود مکانی است از برای عبادت الهی و به سبب آنکه عبادت خدا در آنجا کرده می شود، لازم است احترام آنها.
و هر مکانی که چنین باشد، این احترام دارد؛ گو به لغتِ دیگر نامِ دیگر داشته باشد؛ و اِلاّ آن مکان و خشت و گِل را مطلقا امتیازی نیست.
و زیارت ضَرایحِ مقدسه و مَقابِر مشرَّفه پیغمبران خدا و ائمه هدی ـ صلوات اللّه علیهم ـ خود معلوم است که به سببِ تقرب به آن أحْیاز مطهره و اماکن منوره آنها ـ و ادراک فیوضات و انوارِ متکثّره ـ که همواره بر آن مراقِد معطره نازل می شودـ و سعادت ملازمت پیغمبر و امام و پیشوای خود است، چون در ایصالِ فُیوض و اکثرِ امور، فی الواقع حیات و ممات ایشان تفاوت ندارند. و آن نیز به سبب امتثال امر الهی است و حقیقةً عبادت خداست.
وقت مرگ مؤمن
ای عزیز!
بدان که به مدلول آیاتِ صریحه بسیار و احادیث و اخبارِ صحیحه متواتره بی شمار، ثابت شده است که چون وقتِ احتضارِ مؤمن می شود، حضرات رسول خدا و ائمه طاهرین، خصوص حضرت امیرالمؤمنین ـ صلوات اللّه و سلامه علیهم اجمعین ـ را می بیند؛ بلکه نزد او حاضر می شوند و اعانتِ او در شدایدِ مرگ و سفارش در باب مراعات او به ملک موت فرموده، او را بشارت و نوید به نعیمِ بهشت و رحمت الهی می دهند و آنچه از خاطرش رفته باشد ـ از عقایدِ حَقّه، به سبب ترس و اَهْوالِ مردن ایشان ـ به خاطرش می آورند و تلقین به او می فرمایند.
و مَلَکِ موت، به احسنِ وجهی بر او ظاهر شده، در کمال رفق و مدارا و راحت و خوشی، قبض روح او می نماید.
و بعد از دخولِ قبر، دو ملَکِ مسمّی به بشیر و مبَشِّر، به احسنِ صُوَر نزد او آمده، بعد از سؤال از او، از خدا و پیغمبر و امام او و جواب او موافق حق، او را بشارت به خلود در جنان و رضوانِ مَلِکِ مَنّان داده، قبر او به قدر آنچه چشم کار کند، وسیع و اعمال حسنه او در خوب ترین صورتی مصوَّر و انیس او گردیده، دری از بهشت به قبر او می گشاید.