ممکن است برای شما این سؤال تا کنون مطرح شده باشد که آیا دعا و درخواست از خدا، وسیلهای است برای رسیدن به نیازهای مادی ومعنوی؟ یعنی آیا ما به این وسیله از خداوند متعال درخواست میکنیم تا نیازهایمان برطرف شود؟ به عبارت دیگر آیا چون انسان موجودی وابسته است، به اقتضای این وابستگی از خدا درخواست و دعا میکنیم؟
فرض دیگر این است که: دعا کردن به خودی خود مطلوب باشد و بدون در نظرگرفتن نیاز ما، به عنوان یک ارزش برای بشر تلقی شود.
در این فرض، شایسته است که ما در مواقع مختلف برای اظهار بندگی، به درگاه خداوند بزرگ روی آوریم و به نیایش و دعا و راز و نیاز با او بپردازیم.
در پاسخ این سؤال خواهیم گفت که دعا علاوه بر آنکه وسیلهای برای رسیدن به مطلوب است، ذاتاً هم مطلوب میباشد.
دعا به عنوان وسیله
بشر مادی از آغاز تا پایان خلقت و در تمام مراحل دنیوی واخروی- مادّی و معنوی مطلقاً محتاج و نیازمند به درگاه خدای بی نیاز است. او قادر است و انسانْ ضعیف؛ او عالم است و انسانْ جاهل؛ او غنی است و انسانْ فقیر. باید در تمامی امور متوجه خدا بود و نیازهای مادی و معنوی خود را از او خواست:
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَی اللَّهَ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ»[1]
«ای مردم! شما به خدا نیازمند هستید و فقط خدای متعال بینیاز و شایسته ستایش است.»
بهترین وسیلهای که میتوان نیازمندیهای خود را به وسیله آن از خدا طلب کرد، دعا و درخواست از اوست. خداوند راهی و دری به نام دعا و نیایش به روی بندگانش گشوده تا بر این اساس تمام نیازهای بشر را تأمین کند و به بندگانش اعلام فرموده که: بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را.[2] این درخواست شامل هر نوع نیاز میشود تا آنجا که به حضرت موسی فرمود: ای موسی هر آنچه میخواهی- حتی علف گوسفندت را- از من بخواه و به کسانی که دچار یأس شدهاند اخطار داده است که مبادا بجز خدا از دیگری درخواست و یا به غیر او امیدی داشته باشند.
پس چون خداوند قادر و غنی مطلق است و هر آنچه غیر اوست نیازمند و ضعیف، باید همه خواستههایمان از خدا باشد. به فرموده امام صادق علیه السلام: دعا کلید بخشش خداوند و وسیله رسیدن به هر حاجت است.[3]
نیایش ذاتاً مطلوب است
دعا به خودی خود مطلوب و پسندیده است، بلکه لازم است که انسان قسمتی از اوقات شبانهروز خود را به دعا و مناجات با پروردگار یکتا به سر بَرَد و رابطهای بین خود و خدا برقرار نماید. این مطلب از بعضی روایات و دعاها استنباط میشود؛ مثلا در دعای کمیل میخوانیم:
«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الُّذنوُبَ الَّتی تَحْبِسُ الدُّعاءَ»[4]
«پروردگارا! گناهانی را که باعث حبس دعا میشود بر من ببخش.»
این جمله زیبای امیر عارفان حضرت علی علیه السلام پیامآور آن است که صِرف دعا کردن، مسئلت نمودن از درگاه خداوند و راز و نیاز با حضرت حق، به خودی خود مطلوب است و باید از گناهانی که باعث میشود توفیق دعا کردن را از ما سلب کند یا دعای ما را بی اثر سازد، پرهیز کنیم.
اینکه در بعضی دعاها از گناهانی که باعث میشود حال دعا و نیایش از انسان گرفته شود درخواست عفو میکنیم، نشان دهنده این نکته است که از دست دادن حال دعا و نیایش خسارتی جبرانناپذیر است.
متأسفانه جمع زیادی از این حقیقت غافلاند و خیال میکنند که تنها در زمان گرفتاری و نیازمندی باید روی به درگاه خداوند تعالی آورد و تصور میکنند که اجابت دعا فقط دستیابی و رسیدن به درخواستهای مادّی است. حال آنکه این حقیقت بر ارباب معرفت واضح است که نیایش در همه حال و در همه جاست. انسان هنگام نیایش، توفیق مییابد که در کمال آرامش با عزیزترین موجود عالم هستی ارتباط پیداکند و در آن حال بالاترین موهبت الهی شامل حال او شده است.
اجابت دعا نه تنها به دست آوردن چیزی است که انسان از خدا خواسته بلکه اجابت برتر، همین رابطه و انس میان انسان و معبود خود است. بالاترین اجابتها همین است که خدا اجازه داده و پذیرفته است که ما با او سخن بگوییم.
دعای بنده عین اجابت خداست
مولوی گوید: مردی بود که همیشه با خدای خودش راز و نیاز میکرد و پیوسته اللَّه گویان بود. زمانی شیطان بر او ظاهر شد و وی را وسوسه نمود و کاری کرد که این مرد خاموش شد. به او گفت: ای مرد! این همه که تو اللَّه اللَّه میگویی و سحرگاهان با این سوز و گداز خدا را میخوانی، آیا یک بار جواب (لبیک) هم شنیدهای؟ تو اگر به درِ هر خانهای رفته بودی و این همه فریاد کرده بودی، لا اقل یک دفعه پاسخ تو را میدادند.
این سخن به نظر مرد، منطقی آمد؛ دهانش بسته شد و دیگر اللَّه اللَّه نگفت. در عالم رؤیا هاتفی به او گفت: چرا مناجاتِ خدا را ترک کردی؟ گفت: میبینم با اینکه این همه مناجات میکنم و با این همه درد و سوزی که دارم، یک بار هم در جوابْ به من لبیک گفته نمیشود.
هاتف به او گفت: اما من از طرف خدا مأمورم تا جواب تو را بگویم.
خداوند میگوید: ای بنده من! همین سوز و گداز و حال نیایش و دعا را من به تو دادهام و همان اللَّه گفتن تو لبیک ماست.
آن یکی اللَّه میگفتی شبی
|
|
تا که شیرین گردد از ذکرش لبی
|
گفت شیطانش خمش ای سخترو
|
|
چند گویی آخر ای بسیار گو
|
این همه اللَّه گفتی ای عتو
|
|
خود یکی اللَّه را لبیک کو
|
مینیاید یک جواب از پیش تخت
|
|
چند اللَّه میزنی با روی سخت
|
او شکسته دل شد و بنْهاد سر
|
|
دید در خواب او خِضِر را در خَضَر
|
گفت: هین! از ذکر چون وا ماندهای؟
|
|
چه پشیمانی از آن کش خواندهای؟
|
گفت لبیکم نمیآید جواب
|
|
زآن همی ترسم که باشم ردّ باب
|
گفت خِضرش که خدا گفتا به من
|
|
که برو با او بگو ای ممتحَن
|
بلکه آن اللَّه تو لبیک ماست
|
|
وآن نیاز و درد و سوزت پیک ماست
|
نی ترا در کار، من آوردهام؟
|
|
نه که من مشغول ذکرت کردهام؟
|
حیلهها و چارهجوییهای تو
|
|
پیک ما بوده، گشاده پای تو
|
درد عشق تو کمند لطف ماست
|
|
زیر هر یا ربّ تو لبیک ماست[5]
|
بالاترین توفیق آن است که انسان خاکی بتواند با خدای خویش انس بگیرد و با دلی شکسته او را بخواند:
«طُوبی لِلْمُنْکَسِرَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ أَجْلِ اللَّه»[6]
«خوشا به حال آنان که دلهایشان برای خدا بشکند.»
آنان که لذت مناجات و دعا و راز و نیاز با خدا را درک میکنند،
حاضر نیستند لحظهای مناجات با او را با دنیا و آنچه در آن است عوض کنند، چون بهترین لحظههای عمر آنان لحظاتی است که با دوست میگذرد و نسیمهای روحانی از جانب او جان آنان را لبریز از شوق و شعف میکند:
«إِنَّ للَّهِ فی أَیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحاتٍ أَلا فَتَعرَّضُوا لَها»[7]
«همانا برای خدا در روزگار شما نسیمهایی است، آگاه باشید تا در معرض آنها قرار گیرید.»
فرصت شمر طریقه رندی که این نشان چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست[8]
و مهمتر آن که خداوند سبحان نیز دوست دارد و مشتاق است که بندهاش هر چه بیشتر به درگاهش رو بیاورد و با او به دعا و راز و نیاز بپردازد.
شاهد این مطلب، کلام نورانی صادق آل محمد علیه السلام است که فرمود:
«إِنَّ الْمُؤمِنَ لَیَدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ فی حاجَةٍ یَقوُلُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ أَخِّرُوا إِجابَتَهُ شَوْقاً إلی صَوْتِهِ وَدُعائِهِ فَإِذا کانَ یَوْمَ القِیامَةِ قالَ اللَّهُ تَعالی عَبْدی دَعَوْتَنی فَأَخَّرْتُ إِجابَتَکَ وَثَوابَکَ کَذا وَکَذا»[9]
«گاه میشود که مؤمن خدایش را میخواند و حاجتی درخواست میکند و خداوند متعال اجابتش را به تأخیر میاندازد زیرا که علاقه دارد بنده مؤمن بیشتر او را بخواند و صدایش را بیشتر بشنود و چون روز قیامت فرا میرسد گوید: بنده من! اجابت دعای تو را به تأخیر انداختم و در مقابل آن ثواب فراوانی به تو خواهم داد.»
بزرگترین نعمت
یکی از نعمتهای بزرگ پروردگار به انسان این بوده که به بشر خاکی اجازه داده است با او ارتباط بر قرار نماید و دعا و راز و نیاز کند. اگر این اجازه و این نعمت نبود چگونه بشر میتوانست با او به نیایش بپردازد؟
(مَا لِلتُّرابِ وَرَبُّ الْأَرْباب) «چه نسبت خاک را با عالم پاک؟» او با لطف بیپایان خود و بدون هر گونه محدودیت زمانی و مکانی، باب دعا و راز و نیاز با خود را به سوی بندگان گشوده است.
«اللَّهُمَّ أَذِنْتَ لی فی دُعائکَ وَمَسْئَلَتِکَ فَاسْمَعْ یا سَمیعُ مِدْحَتی وَأَجِبْ یا رَحیمُ دَعْوَتی وَأَقِلْ یا غَفُورُ عَثْرَتی»[10]
«پروردگارا! تو اجازه دادی که من دعا کنم و از تو درخواست نمایم، پس نیایشم را بشنو و دعایم را اجابت کن و از لغزشهایم در گذر.»
و مهمتر اینکه خداوند مهربان با عنایت ویژه خود به انسان گنهکار اجازه داده که توبه نماید و به سوی او باز گردد و با او به مناجات بنشیند.
«إِلهی أَنْتَ الَّذی فَتَحْتَ لِعِبادِکَ باباً إِلی عَفْوِکَ سَمَّیْتَهُ التَّوْبَةَ»[11]
«خداوندا! تو آن کسی هستی که به خاطر بندگانت دری به سوی
عفو و گذشت گشودی و آن را توبه نامیدی.»
از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود:
«کسی که دَرِ دعا به رویش گشوده باشند حتماً درهای رحمت را نیز به رویش گشودهاند و در روایتی دیگر آن حضرت فرمود کسی که دَرِ دعا به رویش باز شود درهای بهشت به رویش باز شده است.»[12]
کدام نعمت بالاتر از اینکه خداوند متعال نعمتی را به نام دعا پیش روی بندگان گذاشته که به وسیله آن میتوانند توبه کنند، لغزشهای گذشته را جبران نمایند و رحمت و عنایات او را به سوی خود روانه سازند و کدام نعمت والاتر و بالاتر از اینکه به پیروی از مکتب انسانساز تشیع و رهبری و هدایت امامان معصوم علیهم السلام راه مناجات و دعا و چگونگی راز و نیاز با خدا را به ما آموختهاند. این همه دعا و مناجات که روش انس و ارتباط با خدا را به ما میآموزند، از افتخارات منحصر به فرد مکتب تشیع است. به وسیله این دعاهاست که میتوانیم نردبان ترقی و تعالی را تا بالاترین درجات و تا رسیدن به مبدأ کمال طی کنیم.
در سخنان امام خمینی آمده است:
اگر نبود در ادعیه جز دعای مناجات شعبانیه، کافی بود بر اینکه امامان ما امامان حقند، آنهایی که این دعا را انشاء کردند و تعقیب کردند؛ تمام این مسائلی که عرفا در طول کتابهای طولانی خودشان میگویند، در چند کلمه مناجات شعبانیه هست؛ بلکه عرفان اسلام از همین ادعیه و از همین دعاهایی است که در اسلام وارد شده است. اینهاست که به تعبیر بعض مشایخ ما قرآن نازل آمده است به طرف پایین و دعا از پایین به بالا میرود؛ این قرآن صاعد است.[13]
نه تنها خداوند متعال باب دعا و مناجات را به روی بندگان باز نموده بلکه او اشتیاق فراوان دارد که بندگان از دامن کبریایی او سؤال و درخواست نمایند؛ چنانکه در حدیث آمده است:
«وَاسْئَلوُا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنَّهُ یُحِبُّ أَنْ یُسْأَلَ»[14]
«فضل خدا را طلب کنید که خدا دوست دارد از او بخواهند.»
و در حدیث دیگر فرمود:
«ثَلاثُ خِصالٍ یُدْرَکُ بِها خَیْرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ الشُّکرُ عِنْدَ النَّعْماءِ وَالصَّبْرُ عِنْدَ الضَّرّاءِ وَالدُّعاءُ عِنْدَ البَلاءِ»[15]
«سه خصلت است که با داشتن آن خیر دنیا و آخرت نصیب انسان میشود، شکرگزاری هنگام نعمتها و صبر هنگام مصیبتها و دعا هنگام بلاها.»
پی نوشت ها:
[4] . اقبال الاعمال، ص 707
[7] . عوالی اللئالی، ج 1، ص 296
[9] . عُدّة الداعی، ص 201
[10] . اقبال الاعمال، ص 58
[11] . بحار الانوار، ج 91، ص 143
[12] . ترجمه تفسیر المیزان، ج 2، ص 60
[13] . صحیفه نور، ج 12، ص 240
[14] . مستدرک الوسائل، ج 5، ص 160
[15] . ارشاد القلوب، ج 1، ص 149