ماهان شبکه ایرانیان

حکم بوسیدن ضریح معصومین و امامزاده ها

قبور و ضریح ائمه معصومین علیهم السلام برای شیعیان از حرمت بالایی برخوردار است. آیت الله مکارم شیرازی، با ارائه مستنداتی بر پایه قرآن و روایات به برخی پرسش ها در این مورد پاسخ گفته است.

قبور و ضریح ائمه معصومین علیهم السلام برای شیعیان از حرمت بالایی برخوردار است. آیت الله مکارم شیرازی، با ارائه مستنداتی بر پایه قرآن و روایات به برخی پرسش ها در این مورد پاسخ گفته است.

بر اساس نظر فقهی متن سوال و پاسخ ایشان با موضوع بوسیدن و لمس کردن در و دیوار و ضریح معصومین و امام زاده ها از نظر خوانندگان عزیز می گذرد.

سؤال: بوسیدن و لمس کردن در و دیوار و ضریح معصومین و امام زاده ها چه حکمی دارد؟

پاسخ: درباره بوسیدن و لمس کردن در و دیوار و ضریح معصومین و امام زاده ها و اشیای متعلق به آنان باید گفت: این کار نه تنها بدعت و حرام نیست بلکه به دلیل متبرک بودن آنها ریشه در رفتار پیامبران پیشین نیز دارد. در قرآن مجید آمده است که وقتی حضرت یوسف خود را به برادرانش معرفی نمود و آنها را مورد عفو و بخشش قرار داد، به آنها گفت: «اذْهَبُوا بِقَمِیصِی هذا فَأَلْقُوهُ عَلی وَجْهِ أَبِی یأْتِ بَصِیراً»؛ (پیراهنم را با خود نزد پدرم ببرید و بر صورتش افکنید تا دیدگانش بینا گردد).[i] سپس در جای دیگری از همین سوره آمده است: «فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشِیرُ أَلْقاهُ عَلی وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیراً»؛ (چون مژده دهنده نزد پدر آمد، پیراهن را بر صورت پدر افکند و یعقوب بینایی خود را بازیافت).[ii] آیا می توان رفتار این دو پیامبر الهی- یوسف صدیق که توصیه به مالیدن پیراهن بر چشمان پدرش نموده و یعقوب که آن را انجام داده است- را شرک به خدا و حرام دانست؟ آن هم داستانی که از زبان قرآن مجید نقل شده است؟

بوسیدن حجر الاسود توسط پیامبر

علاوه بر این، در صحیح بخاری از عبداللَّه بن عمر نقل شده است که: «پیامبر را در حالی دیدم که حجرالاسود را لمس می کرد و می بوسید».[iii] بر همین مبنا است که کلیه مسلمین جهان به هنگام زیارت خانه خدا، برای لمس کردن و بوسیدن حجرالاسود مدتها به صف می ایستند.

حال که بوسیدن حجرالاسود و لمس کردن پیراهن یوسف و مالیدن بر چشم مجاز می باشد، بدیهی است که می توان در و دیوار و ضریح امامان را لمس نمود و بوسید، زیرا تفاوتی بین اشیا (از جهت متبرک بودن آنها) وجود ندارد؟!

باید توجه داشت بوسیدن قبور ائمه از روی «محبت» است نه از روی «عبودیت»، و آیا هرکسی را که از روی محبت بوسیدند، عبادت کرده اند؟!! و آیا بوسیدن فرزند، بوسیدن عکس و یا وسائلی که یادگار فرزندی است که به مسافرت رفته و یا از دنیا رفته، شرک است؟! وقتی آنها شرک نباشد بوسیدن قبور اولیاء از روی محبت نیز شرک نمی باشد.

علمایی از اهل تسنن که بوسیدن قبر اولیا را جایز دانسته اند

ضمن اینکه برخی از علمای اهل سنّت بوسیدن قبر و تبرک جستن به قبر اولیاء را جایز دانسته اند از جمله:

1. عبداللَّه فرزند احمد بن حنبل می گوید از پدرم سؤال شد که مس منبر رسول اللَّه و تبرک به آن و بوسیدن قبر شریف به قصد ثواب چه حکمی دارد؟ پدرم گفت اشکالی ندارد.[iv]

2. رملی شافعی: تبرک به قبر پیامبر و یا علما و یا اولیا جائز است و بوسیدن و استلام آن اشکالی ندارد.[v]

3. محب الدین طبری شافعی: بوسیدن قبر و دست گذاشتن بر روی آن جایز است و سیره عمل علماء و صالحان بر آن است.[vi]

4. علامه احمد بن محمد مقری مالکی، متوفی در سال 1041 ه در «فتح المتعال بصفه النعال» به نقل از ولی الدین عراقی گفته است: حافظ ابو سعید بن علا گفته است: در گفتار احمد بن حنبل در جزوه قدیمی با خط ابن ناصر[vii] و دیگر از حفاظ دیده ام که: از امام احمد در مورد بوسیدن قبر و منبر رسول خدا سؤال شد، فرمود: مانعی ندارد. او می گوید: گفتار احمد را به ابن تیمیة نشان دادیم بسیار تعجب کرد و گفت: تعجب می کنم، احمد نزدم مرد بزرگی است اما نمی دانم این گفتار اوست یا معنی گفتار اوست؟!

او می گوید: چه تعجبی در این گفتار است در صورتی که از احمد برای ما نقل شده که: جامه شافعی را شسته و آبش را خورده است.[viii]

وقتی که او از اهل علم تا این اندازه احترام کند، پس نسبت به صحابه و آثار انبیاء (علیهم السلام) چگونه احترام خواهد نمود؟

و چقدر نیکو سروده است از قول مجنون نسبت به لیلی:

امر علی الدیار دیار لیلی

 

اقبل ذا الجدار و ذا الجدارا

و ما حب الدیار شغفن قلبی

 

و لکن حب من سکن الدیارا

«از دیار لیلی می گذرم، این دیوار و آن دیوار را می بوسم، علاقه به دیار لیلی دلم را تسخیر نکرده، آن کسی که در آن سکونت دارد مرا مفتون خود ساخته است».

5. شیخ مشایخ شافعی ها، شافعی کوچک محمد بن احمد رملی، متوفی در سال 1004 ه در شرح «المنهاج» گفته است: مکروه است که تابوتی که روی قبر قرار دارد بوسیده و یا لمس شود، و بوسیدن اعتاب مقدسه، هنگام دخول برای زیارت اولیاء نیز مکروه است؛ آری اگر قصد تبرک داشته باشد کراهت ندارد چنان که مرحوم والد به آن فتوی داده است. چنانکه تصریح کرده اند[ix] که: هر گاه از دست زدن به حجر الاسود عاجز باشد، مستحب است با عصائی به آن اشاره کند آنگاه عصا را ببوسد.[x]

6. طیب ناشری از محب الدین طبری شافعی نقل کرده که: بوسیدن قبر و لمس کردنش جائز است، آنگاه گفته است، روش علماء شایسته چنین بوده و این شعر را خوانده است:

لو رأینا لسلیمی اثرا

 

لو رأینا لسلیمی اثرا[xi]

«اگر اثری از سلیمی ببینیم، هزار هزار بار برای آن سجده می کنیم».

7. شیخ ابراهیم باجوری شافعی، در حاشیه اش بر شرح ابن قاسم عزی بر متن شیخ ابی شجاع در فقه شافعی، جلد 1 صفحه 286 گفته است: بوسیدن قبر و مس کردن آن مکروه است و مثل آن است تابوتی که روی آن قرار می دهند و همچنین است بوسیدن آستانه ها هنگام داخل شدن برای زیارت اولیاء، مگر آنکه قصد تبرک به آنها را داشته باشد که در این صورت، کراهت نخواهد داشت. و اگر از آن به خاطر ازدحام و امثال آن مثل اختلاط زن و مرد، ناتوان باشد، چنانکه در زیارت آقایم احمد البدوی واقع می شود، در این گونه موارد در مکانی توقف کند و از دعاء و قرآن، آنچه که می تواند بخواند و با دستش یا چیز دیگر اشاره به قبر کند، پس آن را ببوسد. علماء تصریح کرده اند که اگر از مس حجر الاسود ناتوان باشد، مستحب است که با دستش و یا عصا به سوی آن اشاره کند آنگاه آن را ببوسد. و....[xii]

در نتیجه بوسیدن در و دیوار و عتبه و آستانه مقدّسه أئمّه معصومین (علیهم السلام) نیز شرک نمی باشد چون زائر برای اظهار أدب و تبرک، آنها را می بوسد.

پی نوشت:



[i]  یوسف (12): 93.

[ii]  یوسف (12): 96.

[iii]  مسند احمد، ج 1، صص 16 و 26؛ صحیح بخاری، ج 2، ص 160 «رأیت رسول اللَّه یستلمه و یقبّله».

[iv]  وفاء الوفا، ج 4، ص 1414.

[v]  کنز المطالب، ص 219

[vi]  اسنی المطالب، ج 1، ص 331

[vii] او حافظ محمد بن ناصر ابو الفضل بغدادی است که در سال 550 ه وفات کرده است.

[viii]  ابن جوزی آن را در مناقب احمد صفحه 455 و ابن کثیر در تاریخش ج 10 ص 331 آورده است.

[ix]  حمیدی، در جمع بین الصحیحین و ابو داود، در مسندش آورده اند: رسول خدا با عصایش به حجر الاسود اشاره فرمود آنگاه آن را بوسید

[x]  الشبر املسی شیخ ابی الضیاء، متوفی در سال 1087 ه در حاشیه «المواهب اللدنیة» و حمزاوی در «کنز المطالب» ص 19 آن را نقل کرده اند.

[xi]  وفاء الوفاء سمهودی جلد 2 صفحه 444.

[xii]  ترجمه الغدیر، ج 9، ص: 258.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان