امروزه درمان اعتیاد به مواد مخدر و الکل اهمیت روزافزونی پیدا کرده، از اینرو رویکردهای مختلفی برای درمان سوءمصرف مواد طراحی و تدوین شدهاند. این برنامههای درمانی دامنهای از برنامههای کمکرسانی به دانشآموزان در مدرسه و کلینیکها یا مراکز مشاورهی وابسته به مدرسه تا برنامههای درمان جمعی و بیمارستانهای شبانهروزی دارد. هدف این بخش مرور بر پیوستار خدمات قابل دستیابی و نتایج تحقیقات انجامشده برای درمان اعتیاد به مواد مخدر و الکلیسم است.
برنامههای کمکرسانی به دانشآموزان
اگرچه این برنامهها رایجترین برنامههای مدرسهمدارند، اما به خوبی مورد ارزشیابی قرار نگرفتهاند. این برنامهها بر ارائهی مداخلههای اولیه به دانشآموزانی که مواد مخدر مصرف میکنند، تأکید دارند. این مداخلهها شامل راهبردهای درمانی مانند فراهمساختن حمایت اجتماعی و افزایش مهارتها و ظرفیتهای فرد برای مقابله با دامنهای از مشکلات زندگی است. وجه مشترک مهم این برنامه، درگیرکردن همسالانی است که اغلب نقش فعالی در این برنامهها دارند. نقش همسالان شامل مدیریت و حل بحران، تسهیلکنندهی گروههای کوچک و عاملهای ارجاعدهنده است. به طور معمول در این برنامهها از بزرگسالان هم به عنوان مشاور و تسهیلکننده استفاده میشود. این برنامهها شامل فعالیتهایی مانند مشاورهی گروهی برای نوجوانان دارای والدین مشکلدار، مشاورهی فردی برای دانشآموزانی که الکل یا مواد مصرف میکنند، مشاورهی فردی و گروهی برای نوجوانانی که پیشرفت تحصیلی ضعیفی دارند و در معرض خطر مصرف مواد قرار دارند و آموزش خانوادهها برای برآوردهکردن نیازهای فرزندانشان است. تحقیقات زیادی در مورد کارایی این برنامهها صورت نگرفته، اما نتایج برخی پژوهشها نشاندهندهی کارایی این برنامههاست (کلاینمن (1) و همکاران، 1992؛ به نقل از دیکلمنت، هانسن و پانتون، 1996).
کلینیکها یا مراکز مشاورهی مدارس
دربارهی مداخلههای گروهی مانند برنامههای همیاری دانشآموزان مشکلاتی وجود دارد. نگرانی اصلی این است که احتمالاً در گروه درمانی، افرادی که مشکل کمی دارند، در عمل با برقراری ارتباط با افرادی که مشکلات زیادی دارند، به طرف مصرف مواد کشیده شوند. راهحل دیگر این مشکل، طراحی راهبردهای خدمات مراقبتی انفرادی است. خدمات اجتماعی مختلفی در مدارس ارائه میشوند که ممکن است به طور مستقیم یا غیرمستقیم مشکل مصرف مواد را حل کنند.
سازمانهای اجتماعی، خدماتی را در اختیار مدارس قرار میدهند تا به مربیان برای حل مشکلات اجتماعی و سلامت دانشآموزان کمک کننند؛ مشکلاتی چون اختلالات قابل انتقال، مصرف مواد، خشونت و افسردگی. این کار نشان میدهد که بسیاری از مشکلات بهداشتی و اجتماعی دارای رابطهی متقابلاند (آنها با هم رخ میدهند) و علل و راههای درمانی مشترکی دارند. مراکز مشاورهی وابسته به مدارس و دیگر مراکز خدماتی نوجوانان ایجاد شدهاند تا خدمات اجتماعی و سلامتی جامعه، یکپارچه و یکمرحلهای را ارائه کنند.
کلینیکهای وابسته به مدارس به دلایل خاصی راهاندازی شدهاند؛ نخست اینکه گروه نوجوانانی که در محلهها و مناطق فقیرنشین و محروم زندگی میکنند و به تسهیلات مراقبتی بهداشتی دسترسی کمی دارند، روزبه روز زیادتر میشوند. در اینباره بریندیس (2) و همکاران (1993، به نقل از دیکلمنت؛ هانسن و پانتون، 1996) مشاهده کردند تعداد نوجوانانی که در فقر به سر میبرند، از 15 درصد در سال 1979 به 19 درصد در سال 1986 افزایش یافتهاند؛ دوم اینکه، شیوع خشونت، بارداری در نوجوانی و مصرف مواد مخدر بسیار گسترده است. در بسیاری از موارد، حل این مشکل مستلزم مداخلهی اجتماعی و دارویی است. در پاسخ به این نیازها، دامنهی وسیعی از فعالیتها زیر پوشش خدمات بهداشتی و اجتماعی وابسته به مدارس قرار میگیرند. این خدمات بسیاری از مشکلات را هدف قرار میدهند و شامل ترویج و توسعهی تحول همراه با سلامت، پیشگیری از رفتارهای بسیار خطرناک، تشخیص و درمان بیماریها و مداخلات اولیهای برای گسترهی کاملی از مشکلات پزشکی، بهداشتی و اجتماعیاند. الگوهای خدمات اجتماعی وابسته به مدرسه شامل خدماتی میشوند که به طور مستقیم توسط کارکنان مدرسه، از جمله مشاوران ارائه میشوند، همچنین شامل خدماتی که دامنهی کاملی از خدمات را توسط سازمانهای خارج از مدرسه، ارائه میکنند. ارائهدهندگان این خدمات ممکن است مشاوران، روانشناسان، مددکاران اجتماعی، پزشکان، دستیاران پزشکان و پرستاران بهداشت عمومی باشند.
دادههای پژوهش مختلف نشان دادهاند که مراکز مشاورهی وابسته به مدارس منبعی ضروری برای مراقبتهای بهداشتی و حمایت اجتماعیاند (بریندیس و همکاران، 1993). اما تاکنون ارزشیابی دقیقی از کارایی این کلینیکها به عمل نیامده است؛ بویژه در زمینهی نقش این مراکز در درمان اعتیاد به مواد مخدر و الکلیسم در نوجوانان. محققان علاقهمند به این حوزه باید در مورد نتایج و سازوکارهای این برنامهها، بویژه برنامههای خدماتی به مطالعه و تحقیق بپردازند.
برنامههای خانوادگی
در سالهای اخیر محققان به بررسی درمان اعتیاد با استفاده از برنامههایی علاقهمند شدهاند که والدین در آنها فعالانه درگیر میشوند. برای مثال برای (1988، به نقل از دیکلمنت، هانسن و پانتون، 1996) از برنامههایی که شامل خانوادهدرمانی برای تشخیص دانشآموزان در معرض خطر زیاد بودند، گزارشی ارائه کرده است. نوجوانانی که در این برنامههای خانوادهدرمانی شرکت کرده بودند، در مقایسه با آنهایی که فقط مداخلههای مبتنی بر مدرسه را دریافت کرده بودند و معلم از راهبردهای تقویت رفتاری برای آنان استفاده کرده بود؛ نمرههای تحصیلی بهتری دریافت کردند. همچنین مشاهده شد که نوجوانان شرکتکننده در خانوادهدرمانی رفتاری توانسته بودند مقدار مصرف مواد مخدر را در سطحی ثابت و بدون افزایش نگاه دارند، در حالی که نوجوانان گروه کنترل مقدار مصرف مواد خود را طی این دوره افزایش داده بودند. مطالعات موردی هم نشاندهندهی تأثیر خانوادهدرمانی در کاهش مصرف مواد است. در این مطالعات به والدین آموزش میدهند با مشکلاتی که سبب افزایش تمایل نوجوانان به مصرف مواد میشود و با بحرانهای مختلف با استفاده از روش حل مسئله برخورد کنند.
رویکردهای جدیدتر خانوادهدرمانی، بر آموزش مهارتهای شناختی، شناخت باورهای غیرمنطقی و انتظارات نادرست و جایگزینی آنها با افکار و انتظارات واقعگرایانه و منطقی به همراه استفاده از فنون رفتاری مانند استفاده از تقویتکنندههای مثبت تأکید دارند. این رویکرد به خانوادهدرمانی شناختی- رفتاری مشهور است که استفاده از آن برای مبارزه با اعتیاد نوجوانان نیازمند تحقیق و شناخت بیشتری است (خوانندگان علاقهمند به رویکردهای جدید خانوادهدرمانی در درمان اعتیاد نوجوانان میتوانند به کتاب خانوادهدرمانی شناختی- رفتاری اختلالات کودکان و نوجوانان تألیف خدایاری فرد و عابدینی (زیرچاپ) رجوع کنند).
برنامههای دوازدهمرحلهای
بسیاری از رویکردهای درمانی از راهبردهای درمانی ویژهی بزرگسالان برای نوجوانان نیز استفاده میکنند. یکی از رایجترین این رویکردها، برنامههای دوازدهمرحلهای است که بعد از برنامههای ناشناسهای الکلی و ناشناسهای مصرفکنندهی مواد طراحی شده است. دو بُعد مهم این برنامه، یکی مربوط به فلسفهی دارابودن 12 مرحله و دیگری مربوط به شکل ملاقات است که شامل راهبرد کلی برای حمایت اجتماعی است.
فلسفهی مبتنی بر درمان الگوی رفتاری به عنوان یک اختلال بوده و بر این باور است که اگر اختلال بدون درمان رها شود، شدیدتر میشود. این برنامهها مستلزم این هستند که به فرد معتاد اجازه داده شود احساس کند قدرت کنترل استفاده از مواد مخدر را دارد. به علاوه، برنامه مستلزم این است که فرد شرکتکننده در آن تعهد دهد که هرگز بار دیگر به مصرف مواد روی نخواهد آورد. بخشی از این رویکرد اعتقاد به این ایده است که فرد معتاد میتواند خودش را در جهت نزدیکشدن به قدرت برتر سوق دهد. این قدرت برتر خداوند است، اما در این برنامهها به هیچ مذهب خاصی تأکید نمیشود.
اعتقاد مهم دیگر این برنامهها این است که فرد معتاد در درون گروه همیاری مورد نیاز خود را پیدا خواهد کرد. در این برنامهها آزادبودن از قید هرگونه دارو یا مادهای، به وضوح از هر رابطهی شخصی مهمتر است. به دلیل عدم اطمینان از بازگشت مصرف مواد و به دلیل فقدان برگشتپذیری شخصی، فرض میشود که میزان تهدید بازگشت ثابت است. برنامههای دوازدهمرحلهای به طور معمول برای بیان این مفهوم از شعار «روزیروزگاری» استفاده میکنند. در نهایت، باور قدرتمندی مبنی بر این موضوع وجود دارد که فقط افرادی میتوانند به معتادان کمک کنند که خودشان بهبود یافته و اعتیاد را ترک کردهاند.
افرادی که وارد برنامههای دوازدهمرحلهای میشوند، یک همدست یا شریک کاری را برای راهنمایی خود برای طی مراحل به منظور رسیدن به بهبود انتخاب میکنند. این همدست فردی است که خود پیش از این، این مراحل را پشت سر گذاشته و در حال حاضر پاک است و از مصرف مواد پرهیز میکند. این همدست تا زمانیکه فرد جدید پاک شود و به طور کامل ترک کند و راه درست زندگی را در پیش گیرد، با او کار میکند. با این حال، تأثیر برنامههای دوازدهمرحلهای حتی برای بزرگسالان معتاد به مواد مخدر مورد ارزشیابی قرار نگرفته است. انتظار میرود میزان تأثیر این برنامهها از گروهی به گروه دیگر متفاوت باشد. البته برای تجویز این برنامهها برای تمام نوجوانان باید تاحدودی محتاط بود. در چنین موقعیتهایی بر بازبینی و نظارت دقیق بر نوجوانان بسیار تأکید میشود.
درمان شبانهروزی
در بعضی برنامهها باید نوجوانان معتاد به مواد مخدر از خانوادهی خود و محیط زندگی روزانهاش جدا شود و در محلی که دارای تسهیلات درمانی خاصی است، به طور شبانهروزی سکونت کند. بیشتر این برنامهها برای نوجوانان و جوانان طراحی شدهاند. دو نوع رایج از این برنامهها وجود دارد؛ نخستین مورد، بیمارستان یا مرکز تسهیلات درمانی است که در وهلهی اول شروع به سمزدایی میکند و سپس برای فرد جلسات درمانی انفرادی یا گروهی تدارک میبیند. در این نوع برنامهها، تأکید زیادی به آموزش برای ترک اعتیاد میشود. به دلیل پرهزینهبودن این برنامهها، نمیتوان پیشبینی کرد که آیا این برنامهها در اینده هم تداوم خواهند داشت یا نه؛ دومین نوع برنامه، به «جامعهدرمانی» مشهور است. به طور معمول، هدف این برنامه جامعهپذیری مجدد و کامل فرد است. در این برنامه توجه کمی به موضوعهای روانشناختی خاص مصرف مواد میشود، ولی در عوض فرد فرایندی را طی میکند تا بتواند مهارتهای شخصی و اجتماعی لازم برای کارکردن به عنوان یک فرد طبیعی جامعه را کسب کند. این برنامه شامل نظارت و بازرسی شدیدی است و اعطای آزادی فقط زمانی امکانپذیر است که فرد رفتارهای همراه با مسئولیت و تعهد از خود نشان بدهد. جوامع درمانی ممکن است فقط افرادی را بپذیرند که در زمان معرفیشدن پاکاند و از مواد مخدر استفاده نمیکنند. کارایی و تأثیر این برنامهها تا حدودی ارزیابی شده است. در پژوهشی که بدین منظور انجام شد، اطلاعات به دستآمده نشاندهندهی تأثیر خاصی نبودند (هستر و میلر (3)، 1988).
چگونه از مصرف مواد جلوگیری کنیم؟
بسیاری از نوجوانها، ممکن است گاه از طرف دوستانشان برای مصرف مواد مخدر تحت فشار قرار بگیرند. در این وضعیت، آنها باید تصمیم بگیرند که از این مواد استفاده کنند یا نه. اگرچه اتخاذ این تصمیم با آنهاست، اما شما حتماً باید پیشاپیش کاری کنید که آنها از خطر واقعی داروهای روانگردان حتی در حد امتحان کردن، اطلاع پیدا کند. بله، اگرچه این داروها به ظاهر میتوانند راهی برای گریز از فشارهای دورهی نوجوانی باشند، اما هر کسی باید مشکلات اجتنابناپذیر دورهی رشد را تجربه کند تا بتواند فردی بالغ، رشدیافته و مسئول شود و مواد مخدر، مانع این تجربه نشوند. داروها از طریق ایجاد مسائل مختلف، از انزوای اجتماعی گرفته تا کاهش انگیزه، فرایند رشد را حتی از آنچه هست، مشکلتر و پیچیدهتر میکنند. به طور کلی، آنچه اهمیت دارد، این است که قبل از آنکه داروها مشکلی ایجاد کنند، کاری کنید. از طریق اقدامهای زیر این احتمال را افزایش میدهید که وقتی به نوجوان شما دارو تعارف شود، او بگوید "نه".
• به طور مرتب در مورد مسائل مرتبط با زندگی نوجوانها با او صحبت کنید؛ از جمله مسائل مربوط به مواد مخدر، و اینکه نوجوان چگونه میتواند به شکلی صحیح در میان دوستانش محبوبیت پیدا کند. حقایق مربوط به خطرهای داروها را به او بگویید و به او یاد دهید که خودش به طور مستقل تصمیم بگیرد و کاری نداشته باشد که دوستانش چه میگویند، یا چه میکنند. بگذارید بداند شما در مورد داروها چه عقیده و احساسی دارید.
• به او یادآوری کنید راههای متعددی برای کنارآمدن با عواطف و احساسات وجود دارد، بدون آنکه گرایش به داروها در آن جایی داشته باشد. مهمتر از همه، شرایطی فراهم کنید که او بداند شما همیشه در زمان بروز مشکلات، آمادهاید به او کمک کنید.
• از هر فرصتی که پیش میآید استفاده کنید تا اعتماد به نفس او را افزایش دهید، او را برای کارهایی که انجام میدهد، تشویق کنید و از عیبجویی بیش از حد بپرهیزید.
• او را تشویق کنید که در فعالیتهای لذتبخش و سالم و بیخطر شرکت کند. این کار او را از استفاده از داروها به منظور رفع خستگی برحذر خواهد داشت. بگذارید او بفهمد که میتوان شاد و سرخوش بود و به شادمانی دست یافت، بدون اینکه از داروها استفاده کرد.
• بگذارید نوجوان شما بداند اگر از داروها استفاده کند، او را از بعضی امتیازهای ارزشمند، مانند استفاده از اتومبیل خانواده محروم خواهید کرد.
• اگر نوجوان شما در سن رانندگی است، با اصرار تأکید کنید که هرگز نباید بعد از نوشیدن الکل رانندگی کند، حتی اگر مقدار کمی هم مصرف کرده باشد، زیرا حتی نوشیدن کم هم میتواند مهارت رانندگی او را مختل کند. بعضی از والدین سیاست آزادی تلفنکردن به خانه را در پیش میگیرند، به این معنا که اگر نوجوانشان بیرون از خانه از الکل استفاده کند، میتواند با خانه تماس بگیرد تا دنبال او بروند، بدون ترس از اینکه در آن شب عقوبتی منتظرش باشد و روز بعد والدین در مورد این مسئله با او بحث و گفتگو خواهند کرد.
• نوجوان شما نه تنها باید از خطرهایی که مواد مخدر برای سلامتی او ایجاد میکند آگاه باشد، بلکه باید از عواقب قانونی دستگیرشدن همراه مواد مخدر هم مطلع باشد.
• خود شما، با محدودکردن استفاده از الکل و مواد مخدر، الگوی مناسبی برای او باشید. اگر به دلیل مشکل طبی، دارو مصرف میکنید، لازم است که این مسئله را به نوجوانتان توضیح بدهید. اگر در خانه الکل مینوشید، حد اعتدال را رعایت کنید و به نوجوان خود توضیح دهید که از الکل به عنوان راهی برای کنارآمدن با مشکلات استفاده نمیکنید.
چگونه باید مصرف دارو را ترک کرد؟
اگر فهمیدید که نوجوانتان به داروها یا الکل معتاد است، ممکن است پذیرش این مسئله برای شما مشکل باشد. تعدادی از پدر و مادرها، حتی وقتی که نشانهها، بشدت نشاندهندهی وجود این مسئلهاند، آنها را انکار میکنند و نادیده میگیرند و این وضعیت اغلب مدتها ادامه مییابد. اما تشخیص فوری اعتیاد، ضرورت دارد. از هر چهارنفری که به مراحل پیشرفتهی اعتیاد میرسند، یعنی به طور فعال در جست و جوی مواد برمیآیند و گرفتار آنها میشوند، سه نفر هرگز بهبودی کامل و موفقیتآمیزی پیدا نمیکنند. بنابراین، مشورت و درمان بموقع حیاتی است.
سخنرانیهای محکم و کوبنده، فایدهی چندانی نخواهد داشت. به جای آن سعی کنید بفهمید چرا نوجوانتان از داروها استفاده میکند. با کمک همدیگر تلاش کنید تا راهی بیابید که بتواند به شکل سازندهای بر مشکلات غلبه کند و عشق و حمایت خود را متوجه او کنید و اگر فقط گاهی از مواد استفاده میکند، دورهای را به طور آزمایشی در نظر بگیرید، برای مثال دو هفته یا یک ماه. در این مدت، او قبول کند از مواد پرهیز کند و شما قبول کنید که در حل موقعیتهای خاص و دشوار زندگی به او کمک کنید. اگر او در مرحلهی پیشرفتهتر اعتیاد باشد، مشکل خود و حتی درگیرشدن با این موارد غیرقانونی را بشدت انکار خواهد کرد، اما اگر علائم هشداردهندهای را که ذکر شد در او میبینید، باید علت زمینهای آن را پیدا کرده و به او کمک کنید.
حتماً از روانشناس و روانپزشک راهنمایی بگیرید، تشخیص اعتیاد اغلب نیازی به آزمونهای تشخیصی مواد مخدر (از طریق آزمایش ادرار) ندارد، اما ممکن است روانشناس و روانپزشک پیشنهاد بدهند که با نوجوان شما مصاحبه کنند و ببینند آیا اعتیاد، مشکلات جسمی برای او به وجود آورده است یا نه، سپس ممکن است نوجوانتان را به سمت برنامههای ترک اعتیاد یا مشاورانی که در این زمینه کمک میکننند، ارجاع دهند.
اگرچه در این نوشته به طور عمده، در مورد الکل و اعتیاد به سایر داروها بحث شده است، اما سیگار هم به همان اندازه اهمیت دارد. بر اساس پژوهشی که انجام شده است، 21 درصد دانشآموزان سالهای آخر دبیرستان روزانه سیگار میکشند (گریدانوس، ترجمه فروشانی و مطهری، 1383).
نوجوان شما با وجود استفادهی گسترده از سیگار، احتمالاً تمام مطالب ضروری را در مورد خطرهای سیگار میداند. در رسانهها و روی هر پاکت سیگار، به وضوح گفته میشود که سیگار کشیدن به بیماریهای قلبی و سرطان ریه منجر میشود. سیگار غیرقابل اجتنابترین دلیل مرگ در جامعه است. هر سال حدود 350 هزار فرد بالغ، بر اثر سیگارکشیدن دچار مرگ زودهنگام میشوند. اما ممکن است نوجوان شما نداند که گذشته از بیماریهای مزمن و اغلب کشنده (حتی در خلال نوجوانی)، فرد سیگاری ممکن است مبتلا به سرفهی مزمن، عفونت ریهها، کوتاهی نفس و تنفس صدادار (ویزدار) شود. همچنین، بیماریهای ریوی که از قبل وجود داشتهاند. مانند آسم، ممکن است بدتر شوند. همچنین، سیگارکشیدن ممکن است مشکلاتی برای زنان حامله به وجود بیاورد، مانند سقط ناگهانی، رشد کم جنین یا حتی مرگ جنین. شواهد و مدارک بسیار زیادی برای اثبات تمامی مواردی که ذکر شد، در دسترس است.
اعتیاد جسمی به تنباکو، مشکل بزرگ دیگر برای کسانی است که سیگار میکشند. غلبه بر این اعتیاد بسیار مشکل است. علاوه بر آن، سیگارکشیدن آثار سویی بر زیبایی افراد دارد، مانند رنگ زرد دندانها و بوی بد دهان. با وجود این همه مطلب منفی در مورد سیگار، عجیب است که چرا مردم باز هم سیگار میکشند، البته به استثنای جنبهی اعتیادآور سیگار، که توجیهکنندهی تداوم مصرف افراد است.
اگرچه سیگار عمدهی توجه ما را به خود جلب میکند، اما از شکلهای بدون دود تنباکو، نباید غافل شد که شامل انفیه (تنباکویی که به صورت ریز خرده شده است) یا تنباکوی جویدنی (یا برگ) است. مصرف کردن این مواد، هم تنفس را بدبو و هم دندانها را رنگی میکند. جوانان به گونهای فزاینده از آنها استفاده میکنند. هر دو این مواد ممکن است موجب اعتیاد به نیکوتین شوند، به پوشش دهان و گلو صدمه بزنند و بدتر از اینها، ممکن است به سرطان دهان و گلو و همچنین، بیماریهای لثه منجر شوند. از اینرو این مواد هم مانند سیگار، خطری جدی برای سلامتی انسان محسوب میشوند.
آگهیهای بازرگانی در روزنامه و مجلهها و تابلوهای تبلیغاتی، افراد جوان خوشاندامی را به تصویر میکشند که اغلب توسط افراد جذابی از جنس مخالف احاطه شدهاند، و میتوانند نقش فریبدهندهای داشته باشند و نوجوانان را متقاعد کنند که استفاده از تنباکو، نه تنها قابل قبول، بلکه نشانهی مد و جذاببودن است. رفتار والدین هم میتواند همین اثر را داشته باشد؛ اگر شما سیگار بکشید، واقعبینانه نیست از نوجوانتان انتظار داشته باشید این کار را نکند. در حقیقت، نوجوانانی که در خانوادهشان سیگار کشیده میشود، دوبار بیشتر از دیگران، احتمال دارد سیگار بکشند. پس اگر میخواهید به نوجوانتان لطفی کنید، همین الآن زمان مناسبی برای ترک سیگار به شمار میرود، تا نوجوانتان را متقاعد کنید که او هم همین کار را انجام دهد.
تأثیر خودتان را بر نوجوان از نظر مصرف سیگار، مواد مخدر و سایر جنبههای زندگی دستکم نگیرید. شما میتوانید نیروی وادارکننده باشید. در مورد مواد مخدر و داروهای محرک، بعضی از نوجوانها به واقعیت گوش کردهاند. بیشتر دانشآموزان سالهای آخر دبیرستان، عقیده دارند سیگارکشیدن موجب میشود نوجوان بیثبات به نظر برسد، نه جذاب. بنابراین باوجود اینکه به نظر میرسد دنیای نوجوانها دور از استرس است، سعی خودتان را بکنید. به عنوان والد، میتوانید تأثیر خیلی مهمی بر انتخابهای نوجوانتان داشته باشید و اگر دارای ثبات باشید، پیام شما منتقل خواهد شد. اگر اعتیاد به مواد خانوادهی شما را گرفتار کرده، کمکهایی در دسترس است. متخصصان گوناگون مراقبتهای بهداشتی در این زمینه مهارت و تخصص دارند.
پینوشتها:
1. Kleinman
2. Brindis
3. Hester & Miller
منبع مقاله :
خدایاریفرد، محمد، عابدینی، یاسمین؛ (1391)، مشکلات سلامتی نوجوانان و جوانان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم