اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک مِنْ مُلْکک بِافْخَره وَ کلُّ مُلْکک فاخِرٌ؛ اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک بِمُلْکک کلِّه.
تصرّف و ربوبیت تشریعی و تکوینی
خداوند در عالم هستی دو نحوه ملک دارد: یکی «تصرف تکوینی» که به آن «ربوبیت» تکوینی هم می گویند و معنای تدبیر امر و تأثیر پروردگار عالم در ما سوی اللَّه است قرآن می فرماید: «تَبارَک الَّذی بِیدِهِ الْمُلک وَ هُوَ عَلی کلِّ شیء قَدیرٌ؛[1] بزرگوار است آن که فرمان روایی به دست اوست و او بر هر چیزی قدرت دارد» و دیگر، «تصرف شریعی» است که به آن «ربوبیت تشریعی» هم می گویند. خداوند در عالم هستی ربوبیت تشریعی دارد؛ یعنی تدبیرِ امرِ ما سوی الله به دست خداست. قرآن می فرماید: «قُلِ اللَّهُمَّ مالِک الْمُلْک تُؤتِی الْمُلْک مَن تَشاءُ؛[2]بگو، پروردگارا! تویی که فرمان فرمایی، هر آن کس را که خواهی فرمان روایی بخشی.» در روز قیامت هم خدا خطاب می کند: «لِمَنِ الْمُلْک الْیوْمَ لِلّهِ الْواحِدِ الْقَهّارِ؛[3]در این روز تصرف حقیقی از آن کیست؟ برای خداوندِ واحد و قهّار.» در این روز امر و نهی دست کیست؟ دست خدایی که شریک ندارد، و بر ماسوی اللَّه غلبه دارد. در این جمله مراد از «ملک» ربوبیت تشریعی است، زیرا همان طور که قبلًا گفته شد، جمله «اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک مِنْ سُلْطانِک بِادْوَمِه» مربوط به تصرف و ربوبیت تکوینی بود. «فخر» به معنای مباهات است. انسان به چیز خوبی که در او باشد می بالد و مباهات می کند. ملک پروردگار عالم به نسبت عالم ملک، فاخر و به نسبت عالم ملکوت، افخر است.
شرح عرفانی
عارف وقتی به ربوبیت تشریعی خدا توجه کند و ببیند که پروردگار عالم در عالم ملک و ملکوت تصرف تشریعی دارد، می گوید: «اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک مِنْ مُلْکک بِافْخَره؛ خدایا! به درخانه ات آمده ام، توجّهم به ربوبیت تشریعی توست، توجهم به این است که تو بر ماسوی اللّه حاکم هستی، و تو را به مفتخرترین آن ملک ها قسم می دهم؛ یعنی تو را به آن تسلطی که در عالم ملکوت داری قسم می دهم.» عارف وقتی توجه می کند که تصرف پروردگار عالم «فخر» است، می گوید: «وَ کلُّ مُلْکک فاخِرٌ اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک بِمُلْکک کلِّه؛ خدایا! تو را به ربوبیت تشریعی ات در عالم ملک و ملکوت قسم می دهم.»
درس ولایی
عارف وقتی توجه داشته باشد به این که ملک خداوند در این عالم عطایی به اهل بیت علیهم السلام است و تصرف تشریعی ائمه اطهار و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله را در این عالم می بیند، در این نظر می گوید: «اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک مِنْ مُلْکک بِافْخَره؛ خدایا! به درخانه ات آمده ام، توجّهم به اهل بیت توست که ملک و تصرف تشریعی دارند. خدایا! تو را به فاخرترین ملک هایت قسم می دهم؛ یعنی تو را به حقیقت محمد صلی الله علیه و آله که تشریع تو در دست اوست قسم می دهم.» اما وقتی توجهش به این باشد که تصرف اهل بیت در تشریع همه مثل هم است، زیرا قرآن فرموده است: «اطیعُواللَّهَ وَ اطیعُوا الرَّسُولَ وَ اولِی الامْرِ مِنْکم»؛[4]از خدا و پیغمبر او و اهل بیت اطاعت کنید. و اطاعت پیغمبر، اطاعت اهل بیت است و اطاعت اهل بیت، اطاعت پیغمبر است، در این نظر می گوید: «وَ کلُّ مُلْکک فاخِرٌ؛ خدایا! آن ربوبیت تشریعی که به اهل بیت عنایت کرده ای همه اش موجب مباهات است.» «اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک بِمُلْکک کلِّه؛ خدایا! به درخانه ات آمده ام، و تو را به آن تصرف تشریعی که به اهل بیت داده ای قسم می دهم.»
تذکر اخلاقی
در بسیاری از آیات و روایات، ربوبیت تشریعی مختص ذات باری تعالی است. قرآن می فرماید: «انِ الْحُکمُ الّا لِلَّهِ؛[5] حکومت در عالم هستی مختص ذات خداست.» گاهی پرودگار عالم این حکومت را به بعضی عنایت می کند، هم چنان که به انبیا، اهل بیت علیهم السلام و پیغمبر صلی الله علیه و آله داده است. طبق آیه اطاعت، پیغمبر اکرم و اهل بیت از طرف خدا حکومت تشریعی دارند، چنان که اهل بیت پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله این حکومت را به مجتهد جامع الشرایط داده اند؛ بنابراین کسی که بدون اذن خدا در این عالم، حکمرانی و تصرف می کند تصرف اش در ربوبیت تشریعی است. خود این تصرف، شرکت است، و کسی که تصرف می کند بت است و کسی که از او تبعیت می کند مشرک است. قرآن می فرماید: «وَ مَنْ لَمْ یحْکمْ بِما انْزَلَ اللَّهُ فَاولئِک هُمُ الْکافِرُونَ»؛[6]کسانی که به موجب آن چه خدا نازل کرده حکم نکنند، آنان خود، کافرانند. «وَ مَنْ لَمْ یحْکمْ بِما انْزَلَ اللَّهُ فَاولئِک هُمُ الظّالِمُونَ»؛[7]کسانی که به موجب آن چه خدا نازل کرده حکم نکنند، ظالم اند. «وَ مَنْ لَمْ یحْکمْ بِما انْزَلَ اللَّهُ فَاولئِک هُمُ الْفاسِقُونَ»؛[8]کسانی که به موجب آن چه خدا نازل کرده حکم نکنند، فاسق اند.
یک تقاضا
فتوای بدون علم ندهید. با ظنّ و تخمین به پیش نروید. در احکام الهی تصرف نکنید. از خدا، پیغمبر، اهل بیت، مجتهد جامع الشرایط و رهبر پیروی کنید. روایات زیادی داریم که اگر کسی از پیش خود و با ظنّ و تخمین فتوا دهد گناه کار و جایگاهش جهنّم است. کسی که قرآن را به رأی خود و با ظن و تخمین تفسیر کند و در چهار چوب تخصصی مفسر تفسیر نکند، جایگاهش در آتش است: «مَنْ فَسَّرَ الْقُرآنَ بِرَأیه فَلْیتَبَوّءْ مَقْعَدُهُ مِنَ النَّارِ.»[9] اگر در احکام الهی با ظن و تخمین تصرف کنیم موجب بدبختی است. وقتی که جمله«اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک مِنْ مُلْکک بِافْخَره، وَ کلُّ مُلْکک فاخِرٌ، اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک بِمُلْکک کلِّه» را می خوانید توجه داشته باشید که ربوبیت تشریعی مخصوص خدا و کسی است که خدا این ربوبیت را به او داده باشد؛ یعنی در زمان حضور به پیغمبر و اهل بیت و در زمان غیبت، به مجتهد جامع الشرایط اختصاص دارد. اگر کسی در غیر چهار چوبی که برای او تعیین شده حکم کند ظالم، فاسق و کافر است؛ بنابراین ما باید در گفتار و کردارمان، خود محور نشویم و با فکر خودمان با نداشتن تخصص در اسلام، در احکام اسلام تصرف نکنیم.
پی نوشت ها:
[1] ملک، آیه 1.
[2] آل عمران، آیه 26.
[3] غافر، آیه 16.
[4] نساء، آیه 59.
[5] یوسف، آیه 40.
[6] مائده، آیه 44.
[7] مائده، آیه 45.
[8] مائده، آیه 47.
[9] احیاء علوم الدین، ج 1، ص 37، س 21 و ص 289، س 1؛ عوالى اللآلى، ج 4، ص 104.