ماهان شبکه ایرانیان

مبادلات پزشکی میان چین و جهان اسلام

غالباً چنین فرض کرده‌اند که نبرد ِنزدیک تلس (۱) که در آن ترکهای غربی و اعراب سپاه چین را منهدم کردند، نشانه‌ی پایان نفوذ مستقیم چین در آسیای مرکزی و غربی بوده، اما باید در این فرض تجدید نظر کرد

مبادلات پزشکی میان چین و جهان اسلام

غالباً چنین فرض کرده‌اند که نبرد ِنزدیک تلس (1) که در آن ترکهای غربی و اعراب سپاه چین را منهدم کردند، نشانه‌ی پایان نفوذ مستقیم چین در آسیای مرکزی و غربی بوده، اما باید در این فرض تجدید نظر کرد.
دو مجرای اصلی تماس میان چینی‌ها و مسلمانان در طول سده‌های میانه یکی «جاده‌ی ابریشم» بود که از شمال غرب چین به سوی غرب می‌رفت. دیگری، «راه ابریشم اقیانوسی» بود که ساحل جنوب غربی چین را به هند و ایران می‌پیوست. این مسیر دوم خصوصاً برای مبادله‌ی داروهای گیاهی و دانش پزشکی به کار می‌رفت. این موضوع تا جایی که به چین مربوط است، در کتاب‌های یائو بن تسائو (2) («مفردات پزشکی از راه اقیانوس») نوشته‌ی لی شون (3) مشهود است. لی شون، ایرانی‌ای بود که زبان چینی را خوب می‌دانست و به عنوان شاعری چینی نیز شهرت یافت. او در سده‌ی نهم/ دهم میلادی می‌زیست. بسیاری از انواع گیاهان دارویی که از ایران و دیگر کشورهای مسلمان وارد چین می‌شد و نیز نام‌های گیاهان دارویی چینی که به این کشورها صادر می‌شد در سونگ خوی یائو (4) («گزارش‌های تاریخی سلسله‌ی سونگ» ) ثبت شده است. استفاده‌ی گسترده‌ی پزشکان مسلمان از گیاهان دارویی چین در قراباذین کِندی (سده‌ی سوم/ نهم) مشهود است.
دیری نگذشت که پزشکیِ چین نفوذ فزاینده‌ای یافت. ابن سینا در القانون فی الطب، هفده گیاه دارویی را ذکر و تجویز کرده است که، به گفته‌ی او، «از چین آورده می‌شود» («یؤتی مِن بِها [تُجلَب] بِلاد الصّین»). این شاهد دیگری از مبادله‌ی گیاهان دارویی میان چین و جهان اسلام در آن روزگار است. در حالی که پزشکان دوره‌ی اسلامی عموماً پیرو مکتب جالینوس بودند، نظریه‌ی نبض ابن سینا و تشخیص او از روی نبض به تشخیص بیماری به سبک چینی از روی نبض که وانگ شو- هه (5) در کتاب مای جینگ (6) («رساله در انواع نبض»، سده‌ی دوم میلادی) بیان کرده است نزدیک‌تر بود. شباهت‌های بسیاری میان قانون ابن سینا و نظریه‌های پزشکی چینی وجود دارد. مثلاً: این نظریه که تنِ آدمی کلّی است که عملکرد آن با اجزای آن متفاوت است؛ اصول ترکیب داروهای گیاهی؛ فرایند پیری؛ نقش مایعات بدن؛ درمان با تغذیه، و جز این‌ها.
پزشکی چینی را به ویژه مورخ بزرگ، رشیدالدین فضل الله (حدود 645-718) که صدر اعظم سه سلطان ایلخانی بود، ترویج کرد. رشید الدین که خود پزشک نیز بود، به پزشکی چین علاقه و با پزشکان چینی تماس داشت. او به یکی از شاگردانش دستور داد به چین برود و کتاب‌های پزشکی چینی را گرد آورد. سپس دستور ترجمه‌ی این کتاب‌ها را به فارسی داد، آنها را ویرایش کرد، پیشگفتار مفصلی بر آنها نوشت و نام آن را تنسوق نامه [تنسوخ نامه] گذاشت؛ عنوان فرعی رشیدالدین برای این اثر «گنج نامه‌ی علوم چینی ایلخان» [؟] بود. فقط یکی از چهار کتاب (مقاله‌ی) این اثر، با مقدمه‌ی رشیدالدین به جا مانده که نسخه‌ی خطی یگانه‌ی آن در استانبول است [مؤسسه‌ی انتشارات دانشکده‌ی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران آن را منتشر کرده است].
بخش عمده‌ی این کتاب را شرحی بر شرح مای جوئه (7)، یعنی «منظومه‌ی ضربان نبض»، دانسته‌اند که در چین در دوره‌ی سلسله‌های سونگ و یین یوان (8) (سده‌های هفتم- هشتم/ سیزدهم- چهاردهم) بسیار محبوب بود. در آن زمان مای جوئه را به اشتباه به وانگ شو- هه نسبت دادند. هرچند نام صحیح مای جوئه در تنسوق نامه نیز ذکر شده است، اما این اشتباه را رشیدالدین نیز تکرار کرده است. مطالب منقول از مای جوئه به صورت اصل چینی آنها در تنسوق نامه گنجانده شده و همراه با توضیحاتی با حروف عربی آوانگاری شده است. نسخه‌ی خطی تنسوق نامه همچنین حاوی چندین نقاشی با کیفیت عالی از اندام‌های داخلی، مدار زندگی- انرژی و محاسبات اختربینی است. از این رو، هرچند فقط بخشی از این اثر بازمانده است، اما اهمیت بسیاری برای تاریخ پزشکی چینی دارد، زیرا، تا آنجا که می‌دانیم، نخستین نسخه از آثار پزشکی چین است که به غرب اسلامی منتقل شده است.

پی‌نوشت‌ها:

1. Talas
2. Hai yao ben cao
3. Li Xun
4. Song Hui Yao
5. Wang Shu-he
6. Mai jing
7. Mai jue
8. Yin- Yüan

منابع مقاله :
Henri Fouquet, Essai sur le pouls, par rapport aux affections des principaux organes, avec des figurues qui représententles cataèrs du pouls, dans ses affections..., Montpellier 1767.
G. E. von Grunebaum, Der Islam in seiner klassichen Epoche, Berlin1963, Eng. tr. Classical Islam, a history 600-1258, London 1970.
H. W. Hausing, Die Geschichte Zentralasiens und der Siedenstrasse in islamischer zeit, Darmstadt 1988.
K. Jahn, "Wissenschaftliche Kontake zwischen Iran und China in der Mongolenzeit", Anzeiger der öster, Akad. Der Wiss., phil.- hist Kl. CVI (1971), 199-211.
F. Klein- Franke and Zhu Ming. "Rashīd" ad- Dīn as a transmitter of Chinese medicine to the West", Le Muséon, CIX (1996), 395-404.
J. Needham, Science and civilization in China, I: Intoductory orientation, Cambridge, 1954.
Jutta Rall, "Zur persischen Übersetzung eines Mo- chueh, eines chinesischen medizinischen Textes", Oriens Extremus, VII (1960), 152-157.
A.süheyl Ünver, Recent researches on the Wang Shu Ho text, in Tib Fakültesi Mecmuas, Istanbul 1944.
___, Tansuknamei Ihan der fununu ulumu hatayi mukaddemesi, Istanbul 1939. Fan Xingzhuen, "Historical facts of the interchanges between Chinese and Arabic medicines", Jnal of medical hist., IV (1952 in Chinese).
Yue Jia-ming, "Chinese medicine in Iran", ibid. (1984), 28-30 (in Chinese).
اسمیت، امیلی سوج ... ‍[و دیگران]؛ (1390)، تاریخ پزشکی در ایران و تمدن اسلامی (1)، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان