درمان
پس از تشخیص افسردگی مهم ترین پرسش این است که چطور افسردگی را درمان کنیم.یک نکته در این بین هست که مربوط به بیماری های جسمی والدین شما می شود.گاهی پدر و یا مادر از بیماری جسمی که خوب درمان نشده،و وضعی بی ثبات داشته و یا از علایم گوناگون دیگری رنج می برد که این می تواند به خودی خود باعث افسردگی شده یا علایم افسردگی را تشدید کند.پس، وقتی درمی یابید که پدر یا مادر شما افسرده شده است، از ثابت بودن وضعیت بیماری های جسمی او اطمینان حاصل کنید. دقت کنید که آیا او داروهایش را مرتب می خورد یا آزمایش های لازم را به موقع انجام داده است.گاهی با تخفیف علایم جسمی و ثابت و مناسب بودن وضعیت بیماری جسمی علایم افسردگی تخفیف می یابد.ولی، در هر حال مراجعه به روانپزشک ضروری است.همه درمان های شناخته شده افسردگی درباره سالمندان هم قابل اجرا است؛ ولی، باید پیش از درمان با توجه به وضعیت جسمی آنها ملاحظات گوناگونی را در نظر گرفت.
ورزش
محققان مرکز پزشکی دانشگاه دوک طی پژوهشی روی علایم افسردگی عمیق دریافته اند که ورزش می تواند همانند یک داروی ضد افسردگی علایم افسردگی را کاهش دهد. ولی، درباره سالمندان این مشکل هست که آنها نمی توانند ورزش های شدید و سنگین را انجام دهند چرا که بسیاری از آنها مشکلات حرکتی دارند و از آرتروز یا بیماری های مشابه در رنج هستند.البته، ورزش به صورت محدود برای تخفیف علایم افسردگی خفیف مفید؛است ولی، درباره علایم افسردگی شدید مفید واقع نمی شود.
روان درمانی
درباره این درمان هم سالمندان با مشکلاتی روبه رو هستند.افراد متعلق به نسل های قدیمی تر عادت ندارند، درباره احساسات خود صحبت کنند و این درمان برایشان ناآشنا و برای بسیاری از آنها ناراحت کننده است.این مشکلی است که شما باید حل کنید و با صحبت با پدر و یا مادر بیمارتان به آنها توضیح دهید که با صحبت با روانپزشک درباره احساسات شان و خوردن داروهای مناسب می توانند افسردگی شان را درمان کنند و این درمان در کنار دارو درمانی می تواند مفید واقع شده و روند درمان را تسریع کنند.داروها می توانند بی نظمی های مواد شیمیایی مغز را دوباره تنظیم کنند؛ ولی،اگر آنها با روانپزشک یا روان درمان درباره احساسات شان صحبت کنند، می توانند مواردی که افسردگی شان را تشدید می کند بشناسند و در معرض آنها قرار نگرفته، از تأثیر آنها بکاهند.دکتر گری کندی، مدیر بخش روانپزشک سالمندان در مرکز پزشکی مونت فیور در نیویورک سیتی، می گوید:
«داروهای ضد افسردگی وضعیت یک بیمار افسرده را به ثبات می رساند؛ ولی، روان درمانی بیمار را در آن وضعیت ثابت حفظ می کند.»
گاهی سالمندان افسرده در پذیرش درمان مشکل دارند و پس از مراجعه به روانپزشک و تجویز درمان
از قبول و انجام آن خودداری و در مقابل آن مقاومت می کنند.هر درمانی که روانپزشک تجویز کند، شما باید با روانپزشک یک همکاری دو جانبه داشته تا پدر یا مادر بیمار شما آن را بپذیرد و درمان را شروع کند.به طور معمول،بسیاری از سالمندان افسرده و مضطرب در ابتدا با درمان دارویی و روان درمانی مخالفت می کنند. این جاست که شما باید با نشان دادن عشق و محبت بی شائبه خود و حرف های منطقی و صادقانه این مشکل را حل کنید.سالمندا با وجود محدودیت هایی که دارند، بسیار به حفظ استقلال خود علاقه مند هستند؛ به همین خاطر برای او توضیح دهید که در مان افسردگی آسان نیست و شما به تنهایی نمی توانید از پس مراقبت از او برآیید. برای او شرح دهید که اگر به دستورات پزشک عمل کند، داروها را به موقع و مرتب بخورد و به طور منظم در جلسات روان درمانی شرکت کند علایم او بهبود می یابد و به کمک اضافی و مراقبت بیشتر شما نیاز خواهد داشت.وقتی پدر یا مادر بیمار شما درمان را شروع کرده و نخستین علایم بهبودی را در خود مشاهده کند، ار درمان استقبال خواهد کرد و به ادامه آن علاقه مند خواهد شد. فقط فراموش نکنید که موفقیت درمان به تعامل دو طرفه بین شما و روانپزشک بستگی دارد. او باید درمان مناسب را در پیش گرفته و این شما هستید که باید از اجرای درمان اطمینان حاصل کنید.
یک شبکه حمایتی تشکیل دهید
پدر یا مادر افسرده شما افزون بر محبت و حمایت فرزندانش به روابط اجتماعی هم نیاز دارد. دوستان، همسایگان و افراد فامیل کسانی هستند که می توانند به او کمک کنند تا روند درمان را سریع تر پشت سر بگذارد.با همسایگانی که پدر و مادر شما به آنها اطمینان دارند، معاشرت کنید و وضعیت پیش آمده را برایشان توضیح دهید.اگر محل زندگی شما با پدر و مادرتان خیلی فاصله دارد، می توانید از آنها بخواهید هر از چندی به دیدن پدر و مادرتان بروند و از حال آنها جویا شوند.شماره تلفن خود را در اختیار آنها قرار داده و از آنها بخواهید شماره تلفن خود را در اختیار شما قرار دهند تا در مواقع لزوم و اضطرار بتوانید با هم تماس بگیرید.دقت کنید که تنهایی افسردگی را بدتر می کند. معاشرت با دوستان و همسایگان مورد اعتماد و همراه می تواند جلوی بدتر شدن افسردگی را بگیرد. سالمندانی که تنها زندگی می کنند، خوب غذا نمی خورند، به همین دلیل اگر می توانید و محل زندگی یا کارتان چندان از منزل پدر و مادرتان دور نیست، چند بار در هفته به دیدن آنها بروید و با آنها غذا بخورید.بکوشید برایشان غذا ببرید و غذاهایی مقوی و سالم برای آنها درست کنید که با وضعیت جسمانی و بیماری های زمینه ای آنها متناسب باشد و وضعیت جسمانی آنها را به خطر نیندازد.
او را از خانه بیرون ببرید
اگر پدر یا مادر شما بدن سالمی دارند؛ ولی، زندگی اش بی تحرک و غیرفعال است، او را از خانه بیرون ببرید و از وی بخواهید که در کلاس های یوگا و ورزش های سبک شرکت کند.فواید این کار را برایش توضیح دهید و به وی بگویید که با انجام یوگا و ورزش آرامش بیشتری خواهد داشت و زودتر بهبود خواهد یافت.چند بار در هفته او را برای پیاده روی و رفتن به بازار و مراکز خرید بیرون ببرید و بکوشید وضعیتش طوری باشد که به او سخت نگذرد و از این گردش لذت ببرد.دقت کنید که اگر افسردگی او شدید است و میلی برای خارج شدن از خانه ندارد، بی جهت اصرار نکنید چون با بیرون رفتن اجباری او بیشتر مضطرب و افسرده خواهد شد.
به حرف هایش گوش کنید
بسیاری از سالمندان علاقه دارند از گذشته های خود حرف بزنند و از همسر از دست رفته شان یا روزهایی که بچه ها کوچک و خودشان سالم و سرحال بودند، صحبت کنند. اگر پدر یا مادر افسرده شما هم این طور است با صبر و حوصله به حرف هایش گوش کنید و هرگز به او نگویید که حرف هایش را بارها شنیده اید.صحبت کردن از احساسات درونی آنها گام خوبی برای بهبودی افسردگی است و اگر آنها از خودشان برای شما حرف می زنند با گوش دادن نشان دهید که دوست شان دارید و از آنها حمایت می کنید.
در اینجا چند باور نادرست درباره افسردگی سالمندان را می خوانید
1-اگر مادرم افسرده باشد، خودش به من می گوید.او از این که از احساساتش با من حرف بزند خجالت نمی کشد.
واقعیت این است که بسیاری از پدر و مادران سالمند از این که دیگران بفهمند مشکل روانی دارند، خجالت می کشند و می کوشند علایم خود را پنهان کنند آنها در دوره ای زندگی می کردند که داشتن بیماری روانی یک موضوع خجالت آور و شرم آور شمرده می شده و نسبت به بیماری روانی چنین احساسی دارند. بنابراین، افسردگی برای آنها یک راز شخصی است که سعی در پنهان کردن آن دارند.
2-افسردگی جزء عادی سالمندی است.از آن گذشته سالمندی پر از اتفاقات ناخوشایند است.از دست دادن همسر، افسوس خوردن درباره فرصت های از دست رفته، بازنشستگی و محدود شدن توان حرکتی، مقدار کمی غمگینی و اندوه طبیعی است؛ ولی افسردگی، عادی و طبیعی نیست.غم و اندوه های کوتاه مدت در واکنش به اتفاقات ناخوشایند طبیعی است؛ ولی، افسردگی یک روند ادامه دار و تکرار شونده است که باید درمان شود و اگر درمان نشود می تواند عواقب خطرناکی داشته باشد.
3- پزشک عمومی نشانه های بیماری را در خواهد یافت
پزشکان عمومی نمی توانند به خوبی علایم افسردگی را تشخیص دهند و بیماری های روانی را درمان کنند تشخیص و درمان آنها برای سالمندان مشکل تر است به همین خاطر برای افسردگی در سالمندان مراجعه به روانپزشک ضروری است.
منبع:ماهنامه دنیای سلامت، شماره ی 50.