تاریخ خبر : 1392/9/16 –
خبرگزاری میراث فرهنگی – گردشگری – چند خانه کوتاه به رنگ خاک کویر، بی هیچ حصاری؛ چند زمین زراعی و چند شتر و تا دور دست خاک خدا…، روستای فرحزاد در منطقه خور و جندق را تا چندی پیش میشد چنین توصیف کرد. توصیفی که گردشگران بسیاری را به سوی خود کشانده است. گردشگرانی که ابتدا با فیلم خیلی دور خیلی نزدیک و پس از آن به واسطه اقامتگاه سنتی بارانداز و علی ساربان با منطقه آشنا شدند و هر سال به این منطقه سفر میکنند. اما اکنون بنایی به شکل قلعههای نظامی با آجرهای قرمز رنگ ساخته شده که نه تنها با فضا ناهمگون است بلکه خشونت و اضطراب را نیز به مهمانان فرحزاد القا میکند.
«سید هاشم طباطبایی»، صاحب بارانداز میگوید: «روستای فرحزاد قابلیت ثبت ملی را داشت اما با این شکل ساخت و ساز، دیگر ممکن نیست. 400مترمربع زمین مشاء روستا را هم گرفتهاند. اعتراض کردهایم اما در سطح شهرستان دستمان به جایی بند نیست.»
گردشگران چه نظری دارند؟
«میترا قاسمی» که خانوادهای اهل سفر دارد و از سال 87 دست کم سالی یک بار به فرحزاد میرود، میگوید: «شاید برخی یک بار به یک منطقه سفر کنند اما ما به جاهای خوب چند بار سفر میکنیم تا خاطرات خوبمان تکرار شود. این بار که رفتیم فرحزاد با این بنای قلعهمانند روبهرو شدیم. همان ابتدا شباهت به بناهای نظامی و قرمز بودن آن که شباهتی به رنگ خانههای کویری فرحزاد ندارد به چشم میآید. بهعلاوه ساختمان را جایی ساختهاند که راه ورودی اصلی روستا را تغییر داده و حالا ماشینها ناچارند دور بزنند و از پشت به بارانداز بروند.»
وی تأکید دارد: «رنگ قرمز این ساختمان در مقایسه با رنگ خاک منطقه و خانههای فرحزاد خیلی آزاردهنده است. مصالح ساختمانی آن هم با خانههای اطراف فرق دارد و از طرف دیگر شکل آن یعنی برج و بارو باعث میشود آدم احساس کند منطقه نظامی است.»
«رضا یوسفی» راهنمای گردشگری است که از سال 86 دست کم سال یک بار با گروه یا شخصی به فرحزاد سفر میکند، میگوید: «وقتی در سفر اخیر وارد روستا شدم، تعجب کردم! این بنا منظره روستا را به هم زده است. رنگ آن به محیط نمیخورد. شکل آن که شبیه دژ نظامی است احساس خیلی بدی به گردشگران و مهمانان فرحزاد میدهد. به علاوه راه ورودی سواری یا اتوبوس را به روستا مسدود کرده است.»
وی میافزاید: «در موردی مشابه در روستایی ساختمان با بلوک سیمانی ساخته شد، مسافران خیلی ناراحت شدند و دیگر علاقهای به سفر به آن روستا نداشتند. در این مورد هم میگویند ما به اینجا میآییم تا حس سنتی و کویری را تجربه کنیم، اگر دنبال جای شیک و مدرن بودیم، مقصد دیگری را انتخاب میکردیم.»
«پالیزبان» مهندس نفت و گاز، طبیعتگردی که مناطق مختلف ایران را پیموده، میگوید: «جزو اولین دوستان طبیعتگرد خانواده طباطبایی هستم. جاهای مختلف ایران چادر زدهام، کمک گرفته و کمک کردهام. خانواده طباطبایی در فرحزاد یکی از خانوادههایی هستند که بدون تحصیلات خاصی و بدون دنیاگردی در جهت توسعه پایدار قدم برمیدارند. به نظرم توسعه پایدار در آنها نهادینه شده است. حتی یک در که میخواهند نصب کنند تمام شرایط را بررسی میکنند. نحوه زباله جمع کردن در کویر را به من شهری یاد میدهند.»
وی میافزاید: «وقتی جای خوبی در ایران میبینم، نگران میشوم که کی خراب میشود. 20 سال پیش وقتی میرفتید جنگلهای عباسآباد از سوئیس زیباتر بود اما الان سریع رد میشوم تا از منجلابی که درست شده زودتر عبور کنم. هر جا آسفالات و دم دست میشود که پراید هم میتواند برود، خراب میشود.»
این مهندس نفت و گاز میگوید: «یک زمانی به آقای طباطبایی پیشنهاد دادم که خانههای کناری را بخرد، ابتدا قصد نداشت، بعد از آن وقتی که خواست بخرد، نشد و یکی دیگر آنجا را خرید، مبارکش باشد! اما با این سبک که دارد جلو میرود، نمونه بارز توسعه ناپایدار است.»
پالیزبان یادآور میشود: «برج و بارویی که بنا کرده، مشابه پاسگاه نیروی انتظامی لب مرز است. جای تعجب دارد که طرح هادی روستا چگونه اجازه داده بنایی به شکلی متفاوت با معماری منطقه ساخته شود. در آهنی با طرح کوروش و داریوش هخامنشی چه ربطی به کویر دارد؟ از طرف دیگر مطابق معمول رفتم پشت بام صبحانه بخورم و کویر را تماشا کنم، دیدم دور تا دور پشت بام را سیم خاردار کشیده، منظره خیلی بدی بود.»
وی تأکید میکند: «این بنا هنوز وارد چرخه کار نشده و پای توریست را باز نکرده است اما با این روند که در پیش گرفته، مشخص است که حول ورش داشته و به دنبال کار کردن با گردشگر انبوه است و این یعنی تخریب منطقه. میدانید ایران با طبیعت زیبا و بکری که دارد با فاصله زیادی، از دیگر کشورها جلوتر است اما چون طبیعت صاحب ندارد، زود نابود میشود.»