واژه ی رمانتیسم ابتدا برای توصیف نخستین نشانه های اندیشههای جدید در نقاشی و ادبیات در اواخر قرن هجدهم استفاده شد و بعدها توسط موسیقیدانان به کارگرفته شد تا تغییرات سبکی موسیقی در آغاز قرن بعد را توصیف نماید.
هدف آهنگسازان کلاسیک برقراری تعادلی در موسیقی میان بیان احساس و ساختار رسمی قطعه بود. آهنگسازان رمانتیک این موازنه را برهم زدند. آن ها در جست و جوی آزادی بیشتری در فرم و طرح اثر موسیقی خود و بیان عمیق تر احساسی بودند که غالبا درونیترین افکار و عواطف و حتی رنجهایشان را به نمایش میگذاشت. البته ما میتوانیم تقریبا در هر موسیقی ای بیان احساس را صرف نظر از اینکه موسیقی به چه دوره و سبکی تعلق دارد, دریابیم. اما این بیان احساس در موسیقی رمانتیک درمقایسه با دیگر موسیقیها بسیار شدیدتر است.
اغلب آهنگسازان رمانتیک اهل مطالعه بودند, علاقه شدیدی به هنر نشان میدادند و روابط نزدیکی با نویسندگان و نقاشان داشتند. الهام بخش آهنگساز رمانتیک برای تصنیف یک اثر, غالبا تابلو نقاشی ای بود که دیده بود یا کتاب شعری بود که خوانده بود.
تخیلات, تصورات و میل به ماجراجویی از عناصر مهم سبک رمانتیک هستند. از میان ایده های بسیاری که جذابیت زیادی برای آهنگسازان رمانتیک داشت میتوان به این موارد اشاره کرد: سرزمینهای دوردست و گذشته های دور, رویاها, شب و مهتاب, رودخانهها, دریاچهها و جنگلها, طبیعت و فصلها, شادی و اندوه عشق (بهخصوص عشق جوانی), افسانهها و قصههای پریان, چیزهای مرموز, جادو و پدیده های فوق طبیعی."