آخر الزمان و حیات اخروی در یهودیت و مسیحیت(۲)

ویژگی های ماشیح موعود   کتاب اشعیا یکی از برجسته ترین کتاب های پیشگویی در عهد عتیق است. یهودیان با استناد به این کتاب و در نظر گرفتن ویژگی های نمادین موعود خود، بر این باور بودند که ماشیح موعود باید از خاندان داوود و از زادگاه او یعنی شهر بیت لحم باشد؛ زیرا کتاب اشعیا نجات بنی اسرائیل را در شخصیت فرزندی از خاندان داوود می داند

آخر الزمان و حیات اخروی در یهودیت و مسیحیت(2)

ویژگی های ماشیح موعود
 

کتاب اشعیا یکی از برجسته ترین کتاب های پیشگویی در عهد عتیق است. یهودیان با استناد به این کتاب و در نظر گرفتن ویژگی های نمادین موعود خود، بر این باور بودند که ماشیح موعود باید از خاندان داوود و از زادگاه او یعنی شهر بیت لحم باشد؛ زیرا کتاب اشعیا نجات بنی اسرائیل را در شخصیت فرزندی از خاندان داوود می داند. اشعیا از نهالی سخن می گوید که از تنه ی یسی (پدر داوود) بیرون آمده، روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت. او مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به نفع مظلومان زمین به راستی حکم خواهد نمود.(1)
همچنین عالمان یهود براساس پیشگویی اشعیا نتیجه گرفته اند که ماشیح موعود باید « بلاکشیده» باشد و از طبقه رنج دیدگان محسوب شود:« لیکن او غم های ما را بر خود گرفت و دردهای ما را بر خویش حمل نمود و ما او را از جانب خدا زحمت کشیده و مضروب و مبتلا گمان بردیم. حال آنکه به سبب تقصیرهای ما مجروح، و به سبب گناهان ما کوفته گردید.»(2)

الیاس و ماشیح موعود
 

در پیشگویی ها، از شخصیت هایی مثبت در کنار ماشیح و شخصیت هایی منفی در برابر او نیز سخن به میان می آید. در یهودیت، شخصیت مثبتی که کنار ماشیح قرار می گیرد، الیاس(3) است. در عهد عتیق می خوانیم الیاس کسی است که در گردباد به آسمان صعود کرد. (4) در نوشته های پس از اسارت بابل، بازگشت الیاس نبی با آخرالزمان پیوند خورده است. او به منزله ی پیشاهنگ ماشیح مطرح می شود. الیاس در واداشتن یهود به توبه و پی ریزی صلح و آرامش میان طبقات مختلف و برگرداندن دل های پدران و فرزندان به یکدیگر نقش مهمی خواهد داشت. خداوند از زبان نبی خود ملاکی می گوید:« اینک من ایلیای نبی را قبل از رسیدن روز عظیم و مهیب خداوند نزد شما خواهم فرستاد و او دل پدران را به سوی پسران و دل پسران را به سوی پدران خواهد برگردانید؛ مبادا بیایم و زمین را به لعنت بزنم.»(5)
در اپوکریفای عهد عتیق نیز یشوع بن سیراخ خطاب به الیاس که به آسمان رفته است، می گوید:« در هشدارهای روزگار آینده نوشته شده است که تو خشم خداوند را پیش از انفجارش فرو می نشانی و قلب پدر را به سوی پسر باز می گردانی و صلح را میان فرزندان یعقوب برقرار می کنی. خوشا به حال کسی که تو را ببیند و در شوق تو بمیرد! ما نیز برای خود حیاتی خواهیم داشت.»(6)
امور ذیل را از جمله فعالیت های الیاس شمرده اند:
1. تنظیم همه ی مواد شریعت و تفسیر کتاب مقدس؛
2. تصحیح همه نسب نامه هایی که با گذشت زمان تغییر کرده است؛
3. به قتل رساندن سمائیل، یعنی شیطان، سرچشمه ی تمامی شرور؛
4. اجرای معجزات هفت گانه که یکی از آنها زنده کردن ماشیح بن یوسف(7) خواهد بود.(8)
در اذهان بنی اسرائیل و معاصران حضرت عیسی(ع) در دو هزار سال پیش نیز انتظار بازگشت الیاس وجود داشته است.(9) در اناجیل آمده است که حضرت عیسی(ع) یحیای تعمیددهنده را که به امر هیرودیس تیترارخ زندانی شده بود، با الیاس برابر می دانست.(10) البته خود حضرت یحیی (ع)به رهبران یهود گفته بود که وی الیاس نیست.(11)

دجال و ماشیح موعود
 

شخصیت منفی ای که در مقابل ماشیح قرار می گیرد، به دجال معروف است. واژه « دجل» در زبان عربی به معنای « دروغ» و دجال به معنای « بسیار دروغگو» است. از این رو، آب طلا که غیر واقع را واقع جلوه می دهد، « دجال» نامیده می شود. دجال لقب دغل باز و ستمگری است که در آخرالزمان مردم را گمراه خواهد کرد و سرانجام به دست ماشیح موعود کشته خواهد شد. یهودیان وی را « آرمیلوس» می نامند. آرمیلوس(12) موجودی است که در اسطوره ای از شیطان و تندیس مرمرین زنی در رم زاده می شود.یهود او را« زاده شیطان و سنگ» و « پادشاه خبیث» می خوانند.

مصادیق ماشیح در گذشته
 

در طول تاریخ یهود، صدها تن ماشیح خوانده شده اند. بعضی از آنان خود چنین ادعایی داشته اند و برخی، بدون اینکه ادعایی داشته باشند، دیگران آنان را ماشیح دانسته اند. موعود دروغین به زبان عبری « ماشیح شقر» خوانده می شود. یوسفوس مورخ مشهور یهود در مواردی از آثار خود شرح داده است که چگونه پیش از خرابی دوم معبد اورشلیم در سال 70 م، افرادی ادعا کرده اند همان نجات دهنده ای هستند که انبیا ظهور او را پیشگویی کرده اند. یهودیان عقیده دارند که حضرت عیسی (ع)یک ماشیح کاذب بوده است و تاریخ یهود مدعیان مانند وی را بسیار دیده است. حضرت عیسی (ع)توقعی را که یهودیان از ماشیح موعود داشتند، برنیاورد و آلام و مصائب قوم یهود را کاهش نداد.
در سال 131م، امپراتور هادریانوس در فرمانی ختنه و تعلیمات شریعت یهود را ممنوع کرد. به دنبال آن، یهودیان به رهبری « برکوخوا»( فرزند ستاره) در سال 132 م قیام کردند.
برخی از بزرگان یهود او را به عنوان ماشیح موعود پذیرفتند و بر این قیام مهر تأیید زدند. برکوخوا از خاندان داوود نبود، ولی پیروانش او را مصداق این آیه می دانستند:« ستاره ای ( در عبری:کوخاو) از یعقوب طلوع خواهد کرد»( اعداد 24: 17). در مقابل، کسانی وی را « برکوزبا»( زاده دروغ) می خواندند و می گفتند ماشیح فرزند داوود هنوز نیامده است.
در سال 755 م. ابوعیسی از یهودیان اصفهان در مقام ماشیح اعلام کرد که قوم یهود را از یوغ بیگانگان رهایی خواهد بخشید. او خود را خاتم پیامبران خواند و در مقابل خلافت عباسی شورش کرد. ابوعیسی تحت تأثیر مسیحیت طلاق را ممنوع دانست و خوردن گوشت و نوشیدن شراب و سوگواری برای ویرانی معبد را حرام کرد. شورش او پس از چند سال سرکوب، و ابوعیسی کشته شد. پیروانش اعلام کردند که ابوعیسی زنده، ولی از دیده ها پنهان شده است. پس از او، فرقه ی « عیسویه» یا « اصفهانیه» تأسیس شد و نزدیک به سه قرن پایدار ماند.(13) گفته می شود که یودغان و عنان بن داوود بنیان گذاران فرقه قرایی تحت تأثیر افکار و دیدگاه های ابوعیسی بوده اند.
یهودا یودغان اهل همدان نیز مدعی بود که او ماشیح موعود است. بسیاری از عقاید وی شبیه ابوعیسی بود. یودغان رعایت آداب و رسوم شنبه و اعیاد را برای یهودیان الزامی نمی دانست. یودغان عقیده داشت که انسان دارای اختیار است و اجباری در کارهای وی نیست. یودغان با گرایش به شیوه های تفسیری معتزله برای عهد عتیق، به ویژه بخش هایی که برای خداوند صفات انسانی قائل شده است، تفسیری باطنی ارائه می داد. وی بنیان گذار فرقه یهودی یودغانیه بود. پیروان یودغان تا سال ها پس از مرگ او به بازگشت وی معتقد بودند.(14)
شبتای صبی( 1626-1676م) در شهر ازمیر در غرب ترکیه به دنیا آمد. او پس از فراگرفتن آموزش های سنتی به تحصیل تورات و تلمود پرداخت. صبی پس از مطالعه و بررسی الاهیات و عرفان یهود در سال 1648م مدعی شد که ماشیح موعود است. او در سال 1665 م . وارد بیت المقدس شد. وی سوار بر اسبی با هواداران خود هفت بار در شهر بیت المقدس طواف کرد. صبی در سال 1666 م. به استانبول رفت و در آنجا بازداشت شد. پادشاه عثمانی از او خواست مسلمان شود. شبتای صبی پس از پذیرفتن اسلام با یک بانوی مسلمان ازدواج کرد. پیروان وی را « شبتین» یا « دونمه» ( مبدل شده) نامیده اند. آنان در ظاهر به سنت های اسلامی وفادار، و در باطن به آداب و سنن یهودی پایبند هستند. جمعی از آنان اکنون در ترکیه زندگی می کنند.

تعیین زمان ظهور ماشیح
 

در طی قرون متمادی، در کنار اندیشه ظهور موعود، همواره توقیت نیز مطرح بوده است. تخریب معبد و شرایط دشوار پس از آن، آرزوی بازگشت حکومت داوودی را میان قوم یهود تشدید می کرد؛ کسانی زمان آن را بسیار نزدیک می پنداشتند و حتی روز و ساعت آن را تعیین می کردند. در کتاب دانیال از دوران های مختلفی یاد شده است: « زمانی و دو زمان و نصف زمان»(7: 25)؛ « 2300 شب و روز» (8: 14)؛ « 1290 روز» (12: 11). « 1335 روز»( 12:12).
نمونه ای این توقیت های مبهم چنین است:
پس بدان و بفهم که از صدور فرمان به جهت تعمیر نمودن و بنا کردن اورشلیم تا( ظهور) مسیح رئس هفت هفته و شصت و دو هفته خواهد بود و ( اورشلیم) با کوچه ها و حصار در زمان های تنگی تعمیر و بنا خواهد شد و بعد از آن، شصت و دو هفته مسیح منقطع خواهد گردید و از آن او نخواهد بود، بلکه قوم آن رئیس که می آید، شهر و قدس را خراب خواهند ساخت و آخر او در آن سیلاب خواهد بود و تا آخر جنگ خرابی ها معین است.(15)
برای هریک از این توقیت ها، تفسیرها و تأویل هایی صورت گرفته تا با زمان های مورد نظر نویسندگان بعدی منطبق باشد و در نتیجه، از توقیت های مذکور، توقیت های تازه ای پدید آمده است. در تلمود نیز توقیت هایی دیده می شود که بیشتر آنها حدود پایان قرن پنجم میلادی را زمان ظهور مسیحا می داند:
الیاس نبی به یکی از دانشمندان گفت:« دنیا دست کم 85 یوول( یوبیل) دوام خواهد داشت و در یوول آخرین ماشیح فرزند داوود خواهد آمد.» آن دانشمند از الیاس پرسید» آیا ماشیح در آغاز آن یوول ظهور خواهد کرد یا در پایان آن؟ الیاس جواب داد: نمی دانم.(16) هر یوول 50 سال است و این پیشگویی سال های بین 440 تا 490 میلادی را دربرمی گیرد. در سال 4231 از آفرینش (سال 471 میلادی) اگر کسی به تو پیشنهاد کند که زمینی را که یک هزار دینار ارزش دارد به یک دینار خریداری کن، نپذیر.(17)
نویسنده کتاب گنجیه ای از تلمود، علت نهی را این دانسته که در آن وقت ماشیح ظهور خواهد کرد و ارزش زمین از بین خواهد رفت.(18)
در کتاب زوهر، با استفاده از محاسبات پیچیده ی حروف اسم اعظم خدا، زمان آمدن ماشیح تعیین شده است. از این محاسبات چنین برمی آید که نویسنده کتاب زوهر توقع داشته است ماشیح در سال 1300 م ظهور کند. در این کتاب، تاریخ های دیگری نیز برای آغاز مصر مسیحایی آمده است که شاید آنها را کسانی در زمان های بعد افزوده باشند تا هنگام ظهور را با عصر خود منطبق سازند.
در منابع یهودیت آمده است که هزاره های جهان با تعداد روزهای آفرینش تناسب دارد. خدا جهان را پیش از هزاره ی هفتم نوسازی نخواهد کرد و جهان در هزاره ی هفتم نابود خواهد شد. در بیشتر این محاسبات، از اعداد نمادین 7 و 40 استفاده شده است و در آنها بر باب دوازدهم کتاب دانیال تکیه می شود. با بی نتیجه ماندن این محاسبات علمای یهود هرگونه تعیین وقت را نادرست خواندند و زمان آن را از اسرار الاهی دانستند؛ زیرا این پیشگویی ها و محاسبات امیدهایی را در دل مردم پدید می آورد که پس از تحقق نیافتن آنها موجب نومیدی می شد؛ « لعنت بر کسانی باد که تاریخ پایان ذلت اسرائیل و ظهور ماشیح را محاسبه می کنند. زیرا ایشان چنین ادعا می نمایند که اگر تاریخ پایان ذلت فرا رسید و ماشیح نیامد، هرگز دیگر نخواهد آمد... لکن همواره منتظر ظهور او باش».(19)
در برابر دیدگاهی که براساس آن خداوند زمان مشخصی را برای آغاز دوران ماشیح در نظر گرفته است، دیدگاه دیگری نیز وجود دارد؛ براساس این دیدگاه زمان ظهور ماشیح از قبل معین نشده است؛ بلکه بنا بر رفتار و کردار مردم تغییر خواهد کرد. از این کلام که« من خداوند در وقت خودش آن را تسریع خواهم کرد».( اشعیا 60: 22) این گونه استنباط شده است که « اگر ( ملت اسرائیل) استحقاق آن را داشته باشد، نجات ایشان را تسریع خواهم کرد و اگر استحقاق نداشته باشد، در وقت خودش( آنان را نجات خواهم داد)»(20)
در تلمود می خوانیم :« توبه کاری عظیم است؛ زیرا که نجات را نزدیک می کند»؛(21) « ظهور او تنها به توبه مردم و کارهای نیکی که انجام می دهند، بستگی دارد».(22) « اگر ملت اسرائیل فقط یک روز توبه کند، بلافاصله( ماشیح) شنبه را به طور صحیح و کامل نگه دارد، بی درنگ فرزند داوود خواهد آمد.»(23)

پی نوشت:
 

*دانش آموخته حوزه و پژوهشگر ادیان.
1. اشعیا 11: 1-9.
2. اشعیا 53: 4-5.
3. نام این نبی در عهد عتیق، « ایلیا» و در عهد جدید، « الیاس» است.
4. کتاب دوم پادشاهان 2: 11.
5. ملاکی 4: 5-6.
6. حکمت یشوع بن سیراخ 48: 10-12.
7. کتاب اول پادشاهان 17: 17-24.
8. جولیوس گرینستون، انتظار مسیحا در آیین یهود، ص 63-64.
9. متّی 16: 13-14 و یوحنّا 1: 19-27.
10. متّی 11: 11-14، 17: 11-13.
11. یوحنا 1: 21.
12. Armilus.
13. عبدالوهاب المسیری، دائرة المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه، ج 5، ص 323.
14. جولیوس گرینستون، انتظار مسیحا در آیین یهود، ص 84.
15. دانیال 9: 25-26.
16. تلمود بابلی، سنهدرین، 97 ب.
17. همان، عوودا زارا، 9 ب.
18. دکتر، ا، کهن راب، گنجینه ای از تلمود، ص 356.
19. تلمود بابلی، روش هشانا، 11 الف.
20. همان، سنهدرین، 98 الف.
21. همان، یوما، 86 ب.
22. همان، سنهدرین، 97 ب.
23. تلمود اورشلیمی، تعنیت، 2 الف.
 

منبع: نشریه معرفت ادیان شماره 2
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر