آخر الزمان و حیات اخروی در یهودیت و مسیحیت(۵)

اخبار وحشتناک آخرالزمان   در مسیحیت گفته می شود هنگامی که شیطان در آخرالزمان آزادی مجدد به دست می آورد،(۱) آشوب و ناامنی جهان را فرا می گیرد و ستمکارانی ظاهر می شوند و جنگ های خونینی را در سراسر جهان به راه می اندازند

آخر الزمان و حیات اخروی در یهودیت و مسیحیت(5)

اخبار وحشتناک آخرالزمان
 

در مسیحیت گفته می شود هنگامی که شیطان در آخرالزمان آزادی مجدد به دست می آورد،(1) آشوب و ناامنی جهان را فرا می گیرد و ستمکارانی ظاهر می شوند و جنگ های خونینی را در سراسر جهان به راه می اندازند. سخن از آخرالزمان و اخبار وحشتناک آن، در اناجیل نیز آمده است:
پس عیسی از هیکل بیرون شده، برفت و شاگردانش پیش آمدند تا عمارت های هیکل را بدو نشان دهند. عیسی ایشان را گفت: آیا همه این چیزها را نمی بینید؟ هر آینه به شما می گویم: در اینجا سنگی بر سنگی گذارده نخواهد شد که به زیر افکنده نشود و چون به کوه زیتون نشسته بود، شاگردانش در خلوت نزد وی آمده، گفتند: به ما بگو که این امور کی واقع می شود و نشان آمدن تو و انقضای عالم چیست؟ عیسی در جواب ایشان گفت: زنهار کسی شما را گمراه نکند؛ از آن رو که بسا به نام من آمده، خواهند گفت که من مسیح هستم و بسیاری را گمراه خواهند کرد و جنگ ها و اخبار جنگ ها را خواهید شنید؛ زنهار مضطرب نشوید؛ زیرا که وقوع این همه لازم است، لیکن انتها هنوز نیست؛ زیرا قومی با قومی و مملکتی با مملکتی مقاومت خواهند نمود و قحطی ها و وباها و زلزله ها در جای ها پدید آید؛ اما همه اینها آغاز درد زه است.(2)
پس چون مکروه ویرانی را که به زبان دانیال نبی گفته شده است، در مقام مقدس برپا شده بینید، هرکه خواند، دریافت کند؛ آنگاه هرکه در یهودیه باشد، به کوهستان بگریزد و هر که بر بام باشد، به جهت برداشتن چیزی از خانه به زیر نیاید و هرکه در مزرعه است، به جهت برداشتن رخت خود برنگردد؛ لیکن وای بر آبستنان و شیردهندگان در آن ایام.پس دعا کنید فرار شما در زمستان یا در سبت(3) نشود؛ زیرا که در آن زمان چنان مصیبت عظیمی ظاهر می شود که از ابتدای عالم تاکنون نشده و نخواهد شد، و اگر آن ایام کوتاه نشدی، هیچ بشری نجات نیافتنی؛ لیکن به خاطر برگزیدگان، آن روزها کوتاه خواهد شد.(4) و فوراً بعد از مصیبت آن ایام، آفتاب تاریک گردد و ماه نور خود را ندهد و ستارگان از آسمان فرو ریزند و قوت های افلاک متزلزل گردند.(5)

بازگشت مسیح
 

مسیحیت براساس رستاخیز و بازگشت حضرت عیسی(ع)، شکل گرفت. مسیحیان از عصر رسولان، پیوسته در شوق بازگشت دوباره ی آن حضرت روزگار را سپری کرده اند. بازگشت عیسی در عهد جدید بسیار اهمیت دارد و در کتاب های آن بیش از سیصد بار به این موضوع اشاره شده است.
در مسیحیت برخی از کتاب های مکاشفه یهودیان دست کاری، و با آرمان های مسیحیان هماهنگ شد. آنان کتاب های مکاشفه ی تازه ای نیز نوشتند. انتظار و شوق بازگشت میسح در بخش هایی از عهد جدید مانند رساله ی اول و دوم به تسّالونیکیان و مکاشفه ی یوحنا بیشتر منعکس شده است و مسیحیان به کتاب مکاشفه یوحنّا در پایان عهد جدید بسیار اهمیت می دهند. برخی از رساله های عهد جدید مانند رساله اول و دوم به تیموتاؤس، رساله به تیطس و رساله های پطرس به تشکیل جامعه ی مسیحی و زندگی در این جهان اهتمام دارند.
با مطالعه ی عهد جدید درمی یابیم که حضرت عیسی (ع)بنا داشت جامعه ی بنی اسرائیل را متحول کند و دگرگونی هایی را در آن به وجود آورد. او گاهی خود را برای یاران نزدیک خویش، ماشیح موعود معرفی می کرد و از آنان می خواست که این راز را برای کسی فاش نکنند. بنا بود ماشیح موعود با ایجاد حکومت خود، زمینه ی نجات بنی اسرائیل را فراهم سازد. هنگامی که پیروان حضرت عیسی دیدند که وی پیش از تحقق این آرمان از میان آنان رفت، در انتظار بازگشت او به سر بردند.
به عقیده ی مسیحیان، رستاخیز عیسی و بازگشت نهایی وی به جهان برای پایه گذاری پادشاهی خدا بر زمین، دنباله تحقّق پیشگویی های مربوط به رنج کشیدن او بود. بر این اساس، بخشی از آرمان مسیحایی در زمان عیسی تحقّق یافت؛ ولی تحقّق کامل آن در آخرالزمان خواهد بود. جامعه ی مسیحی در آغاز باور داشت که حضرت عیسی (ع)به زودی با شکوه تمام بازمی گردد و به این دلیل، بی صبرانه منتظر روز پایانی بود؛ زیرا از آن حضرت نقل می شد که درباره ی خود گفته است:« پسر انسان خواهد آمد، در جلال پدر خویش به اتفاق ملائکه خود، و در آن وقت هرکس را موافق اعمالش جزا خواهد داد. هر آینه به شما می گویم که بعضی در اینجا حاضرند که تا پسر انسان را نبینند که در ملکوت خود می آید، ذائقه ی موت را نخواهند چشید.»(6)
این انتظار چند قرن در کلیسا ادامه یافت. سرانجام اکثر مسیحیان با گذشت زمان دانستند که بازگشت مسیح نزدیک نیست. از قرن چهارم میلادی، این باور و انتظار از رونق افتاد و در قرون وسطا به نهایت رکود و کاهش خود رسید.

دجال
 

دجال که پیش تر از آن سخن گفتیم، در مسیحیت نیز مطرح می شود. دجال کسی است که در برابر مسیح مقاومت می کند و خود را در جای او قرار می دهد. عهد جدید با اشاره به سابقه ی اعتقاد به دجال در یهودیت می گوید: و هر روحی که عیسی مسیح مجسم شده را انکار کند، از خدا نیست. و این است روح دجال که شنیده اید که او می آید و الآن هم در جهان است. (7) ای بچه ها، این ساعت آخر است و چنان که شنیده اید که دجال می آید، الحال هم دجالان بسیار ظاهر شده اند و از این می دانیم که ساعت آخر است.»(8)
بیش ترین عملکرد دجال در مسیحیت، گمراه کردن افراد و دروغ گویی است:« زیرا گمراه کنندگان بسیار به دنیا بیرون شدند که عیسی ظاهر شده در جسم را اقرار نمی کنند. آن است گمراه کننده و دجال.(9) دروغ گو کیست جز آنکه مسیح بودن عیسی را انکار کند. آن دجال است که پدر و پسر را انکار می نماید.»(10) همچنین در عهد جدید آمده است که دجال به وسیله ی عیسی کشته خواهد شد:« آنگاه آن بی دین ظاهر خواهد شد که عیسی خداوند او را به نفس دهان خود هلاک خواهد کرد و به تجلی ظهور خویش، او را نابود خواهد ساخت؛ که ظهور او به عمل شیطان است با هر نوع قوت و آیات و عجایب دروغ».(11)

توقیت و هزاره گرایی
 

عهد جدید از انتظار و دعوت به هوشیاری و آمادگی برای بازگشت مسیح سخن می گوید؛ اما زمان مشخصی را برای بازگشت تعیین نمی کند:
کمرهای خود را بسته، چراغ های خود را افروخته بدارید و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می کشند که چه وقت از عروسی مراجعت کند تا هر وقت آید و در را بکوبد، بی درنگ برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید، ایشان را بیدار یابد.(12)
اما از آن روز و ساعت هیچ کس اطلاع ندارد، حتی ملائکه آسمان جز پدر من و بس... پس بیدار باشید؛ زیرا که نمی دانید در کدام ساعت خداوند شما می آید. لیکن این را بدانید که اگر صاحب خانه می دانست در چه پاس از شب دزد می آید، بیدار می ماند و نمی گذاشت به خانه اش نقب زند. لهذا شما نیز حاضر باشید؛ زیرا در ساعتی که گمان نبرید، پسر انسان می آید.(13)
بر پایه عقیده ای مشترک میان یهودیان و مسیحیان، پیش از فرارسیدن ملکوت خداوند، بدی به اوج خود می رسد و شیطان فرمانروایی می کند. براساس کتاب مکاشفه، در پایان 1000 سال شیطان باز خواهد گشت و نیروهای خود را برای نبرد نهایی بسیج خواهد کرد. از این رو، شور و هیجان، امید به ظهور و بازگشت حضرت عیسی هنگام نزدیک شدن سال 1000 و 2000 میلادی میان مسیحیان اوج گرفت. اکنون که آنان سال 2000 را پشت سر گذاشته اند و مسیح نیامده است، جمعی به دوهزارمین سال مصلوب شدن و برخاستن وی از قبر یعنی حدود سال 2030 میلادی دل بسته اند. پیرامون بازگشت عیسی و دوره ی هزار ساله، سه دیدگاه وجود دارد:
1. مکتب پیش هزاره(14) یا اعتقاد به بازگشت مسیح قبل از دوره ی هزارساله و حکومت وی در طول آن دوره؛
2. مکتب پس هزاره(15) یا اعتقاد به بازگشت مسیح پس از سپری شدن دوره ای هزار ساله که شیطان در طی آن گرفتار می شود. سپس او از بند رهایی می یابد و به گمراه کردن مؤمنان می پردازد. آنگاه مسیح می آید؛
3. مکتب نفی هزاره(16) یا اعتقاد به اینکه دوره ی هزارساله نمادین است و به 1000 سال واقعی دلالت نمی کند.(17)

معاد جسمانی و روحانی
 

مسیحیان بر این باورند که شخص دارای ایمان در موقع مرگ به حضور مسیح وارد می شود و در حضور او باقی می ماند تا اینکه در زمان رستاخیز بدن خود را دریافت کند. شخص بی ایمان در موقع مرگ به حالت آگاه و پرعذابی وارد می شود و پس از رستاخیز به دریاچه ی آتش افکنده می شود. در انجیل یوحنّا حضرت عیسی رستاخیز مردگان را برای همگان از نیک و بد می داند؛ « و از این تعجب مکنید؛ زیرا ساعتی می آید که در آن جمیع کسانی که در قبور می باشند، آواز او را خواهند شنید، و بیرون خواهند آمد. هرکه اعمال نیکو کرد، برای قیامت حیات و هرکه اعمال بد کرد، به جهت قیامت داوری».(18)
اعتراف به حشر اجساد مردگان(19) در قدیمی ترین قانون های ایمان، مانند اعتقادنامه رسولان دیده می شود.(20) در اناجیل همنوا مطلبی درباره ی رستاخیز آمده است که نشان می دهد در مسیحیت، معاد روحانی نیز مطرح است؛ در اناجیل می خوانیم:
و درهمان روز صدوقیان که منکر قیامت هستند، نزد او آمده، سؤال نموده و گفتند: ای استاد! موسی گفت اگر کسی بی اولاد بمیرد، می باید برادرش زن او را نکاح کند تا نسلی برای برادر خود پیدا نماید. باری در میان ما هفت برادر بودند که اول زنی گرفته، بمرد و چون اولادی نداشت، زن را به برادر خود ترک کرد و همچنین دومین و سومین تا هفتمین و آخر از همه آن زن نیز مرد. پس او در قیامت، زن کدام یک از آن هفت خواهد بود؛ زیرا که همه او را داشتند؟ عیسی در جواب ایشان گفت: گمراه هستید؛ از این رو، که کتاب و قوت خدا را درنیافته اید؛ زیرا که در قیامت نه نکاح می کنند و نه نکاح کرده می شوند؛ بلکه مثل ملائکه خدا در آسمان می باشند؛ اما درباره ی قیامت مردگان آیا نخوانده اید کلامی را که خدا به شما گفته است، من هستم خدای ابراهیم و خدای اسحاق و خدای یعقوب؟ خدا خدای مردگان نیست، بلکه خدای زندگان است.(21)
دیداخه( تعلیم) دوازده رسول(22) از آثار مهم صدر مسیحیت به شمار می رود. در این رساله، از آخرالزمان سخن به میان آمده و نشانه های بازگشت مسیح ذکر شده است:
اگر در آخرالزمان کامل نباشید، کل زمان ایمانتان برای شما سودی نخواهد داشت؛ زیرا در روزهای آخر انبیای دروغین و مفسدان زیاد خواهند شد و گوسفندان گرگ خواهند شد و محبت به نفرت تبدیل خواهد شد.(16: 2-3)
و در آن زمان نشانه های حقیقت ظاهر خواهد شد. نشانه ی اول گشوده شدن آسمان، نشانه ی بعد صدای صور و نشانه سوم رستاخیز مردگان؛ اما نه همه مردگان، بلکه چنانکه گفته شده است: خداوند و همه ی مقدسان با او خواهند آمد.(16: 6-7)

پی نوشت:
 

*دانش آموخته حوزه و پژوهشگر ادیان.
1. مکاشفه یوحنا 20: 3.
2. متی 24: 1-9.
3. بر مبنای شرع یهود، در روز شنبه نباید بیش از یک کیلومتر سفر کرد. حضرت عیسی مسیح(ع) احکام تورات را قبول داشت و در متن بالا حکم سبت را تا زمان بعد از خود در نظر گرفته است.
4. متی 24: 15-22.
5. متی 24: 29.
6. متی 16: 27-28.
7. رساله اول یوحنا 4: 3.
8. رساله اول یوحنا 2: 18.
9. رساله دوم یوحنا 7.
10. رساله اول یوحنا 2: 22.
11. رساله دوم به تسالونیکیان 2: 8-9.
12. لوقا 12: 35-37.
13. متی 24: 36، 42-44.
14. Premillennialism.
15. Postmillennialism.
16. Amillennialism(Nunc- millennialism,Realized Millennialism).
17. جیمس انس الامیر کانی، نظام التعلیم فی علم اللاهوت القویم، ج 2، ص 508؛ هنری تیسن، الهیات مسیحی، ترجمه ی ط. میکائیلیان، ص 376.
18. یوحنّا 5: 28-29.
19. جیمس انس الامیر کانی، نظام التعلیم فی علم اللاهوت القویم، ج 2، ص 510-514.
20. همان، ج 1، ص 121-122.
21. متی 22: 23-32.
22. این رساله در فصلنامه هفت آسمان شماره 44 توسط خانم فاطمه توفیقی معرفی و ترجمه شده است.
 

منبع: نشریه معرفت ادیان شماره 2
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر