"روز گذشته خبر تجاوز به دختران کمتوان ذهنی در یکی از مراکز نگهداری بهزیستی روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت؛ خبری که حسین نحوینژاد، معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور، درباره آن اینطور میگوید: وجود آزار و اذیت سازمانیافته را در مراکز بهزیستی تکذیب میکنم؛ اما معتقدم نمیشود گفت این مسئله به صورت کلی در مراکزی از این دست وجود ندارد و نخواهد داشت."
به گزارش ، شرق نوشت: انتشار این گزارش واکنشهای متفاوتی را در پی داشته است. نگاهی که به مراکز بهزیستی وجود دارد، در تمام این سالها مثبت نبوده؛ نوع نگهداری کودکان و همچنین رهاکردن یکباره آنها در ١٨سالگی آنهم بدون پشتوانه، همیشه محل اعتراض بوده است. در گفتوگویی که روزنامه «شرق» با پسران ترخیصی از بهزیستی در سال گذشته انجام داد، آنها مدعی بودند برخی مددکاران حاضر در مراکز اعتیاد دارند؛ اما نمیشود این مسئله را به همه کارمندان سازمان و البته تمام مراکز بهزیستی تعیمم داد. هرچند نمیتوان تکذیب کرد که در برخی مراکز بهزیستی کودکان سالم و معلول آزار و اذیتهایی را تجربه کردهاند.
بلافاصله پس از انتشار گزارش یادشده، سازمان بهزیستی بیانیه خود را نیز در اختیار رسانهها قرار داد. در بخشهایی از این بیانیه آمده است: «نظارت بر عملکرد مراکز فوق از محورهای اساسی برنامههای سازمان بوده و خواهد بود و بازرسیها از سوی کارشناسان تخصصی توانبخشی شهرستان، استانها، دفاتر تخصصی ستاد، دفاتر بازرسی، حراست و تشکلهای خانوادهای افراد دارای معلولیت صورت میپذیرد و دستورالعملهای جامع عمومی و تخصصی مراکز مذکور، راهنما و ملاک عمل کارشناسان در بازدیدها میباشد. بر اساس آنچه که از خبر مذکور استنباط میشود، نگارنده بر اساس گفتار و نقلقولهای شنیدهشده، اقدام به درج خبر کرده که گاها مشخص نیست آیا این نقلقولها از سوی اشخاص معتبر بیان شده باشد و حتی در صورت صحت خبر، نباید زحمات خیل عظیم افراد خدمترساننده و دارای انگیزه به معلولان را در بخشهای دولتی و غیردولتی زیر سؤال برده و همه را با یک نگاه انتقادی برنده، از دمِ تیغ گذراند و آینده شوم و سیاهی را در مقابل حداقل ٥٠ هزار ساکن مراکز نگهداری تحت نظارت سازمان ترسیم کرد.
خاطرنشان میسازد سازمان بهزیستی علیرغم ادعای اثباتنشده دراینباره، بهجد پیگیر موضوع بوده و در صورت اثبات با متخلفان از طریق مراجع قضائی برخورد کرده و مدافع احقاق حقوق معلولان در همه امور مربوطه خواهد بود». حسین نحوینژاد در گفتوگو با «شرق»، درباره جزئیات نگهداری کودکان معلول و گزارش منتشرشده، توضیحاتی ارائه میکند که در ادامه خواهید خواند.
آیا وجود آزار و اذیت را در مراکز نگهداری سازمان بهزیستی میتوان به صورت کامل رد کرد؟
انسان تا زمانی که در زمین وجود دارد، جرم و جنایت و انحراف از قانون هم وجود دارد. وجود اینهمه پرونده جنایی و مشکلاتی از این قبیل، شاهدی بر این ادعاست بنابراین هیچ مدیری در هیچکجای جهان نمیتواند بگوید دستگاه تحت نظارت من بری از هر خطا و اشتباه است. حتی دادگاهی تحت عنوان دادگاه کارکنان دولت داریم یا مثلا کمیته تخلفات اداری یا کمیته انضباطی در دانشگاهها را داریم که این نشان میدهد همهجا ممکن است انحرافهایی صورت بگیرد؛ اما نکته مهم این است که مسئولان در حوزه کاری خود، به نحوی فعالیت کنند که اولا قوانین، قواعد و مقرراتی را داشته باشند که تا حد امکان مسائل انحراف از معیار را پیشبینی کند و هم تا حد امکان، زمینهای را ایجاد کند که پس از هرگونه انحرافی، امکان مداخله بههنگام را برایشان فراهم و با انحراف برخورد کند.
به صورت مشخص، درباره مراکز نگهداری از افراد کمتوان ذهنی چه میگویید؟
من درباره مراکز نگهداری میتوانم این ادعا را بکنم که در دوره کاری من، اگر اتفاقی افتاده است، به آن پاسخ دادهام. دفاعی که من از مراکز میکنم، به این معنا نیست که وقوع انحراف را تکذیب کنم، نخیر؛ مثل هرجای دیگری میتواند هرگونه انحرافی در سیستم ما نیز رخ بدهد. در آموزشوپرورش، نیروی انتظامی، قوه قضائیه و شهرداری رخ میدهد و در بهزیستی و سازمانهای تابعه هم رخ میدهد. اما این دعا را هم میتوانم بکنم که با توجه به قواعد و مقرراتی که ما داریم، با توجه به سختگیریهایی که در زمینه اعطای مجوزها به افراد حقیقی و حقوقی داریم، با توجه به اینکه بسیاری از مراکز بزرگ نگهداری ما تحت نظر هیئت امنای مردمی که افراد معتمد هستند اداره میشوند و با توجه به اینکه سیستم نظارتی ما چندلایه است و بر یک فرد و یک واحد نظارت نمیکنیم و بخشهای مختلفی نظارت میکنند، ضریب خطا نسبت به مراکز مشابه در مرکز ما کمتر است، همچنین امکان بروز خطای سیستماتیک و مداوم تقریبا صفر است؛ یعنی ممکن است در جایی معلولی مورد آزار و ضربوشتم قرار بگیرد، اما اینکه این آزار بهصورت مداوم در تمامی مراکز ما و جود داشته باشد امکان ندارد. این ادعا را ثابت میکنیم که این مسئله بهصورت سیستماتیک در بهزیستی وجود ندارد.
کسانی که به استخدام این مراکز درمیآیند آیا از فیلترهای مشخصی عبور میکنند؟
تا چند سال پیش خودمان با مدیران مصاحبه میکردیم، الان گزینش ما روی خود افراد هم مؤثر است، یعنی حراست و گزینش ما روی افرادی که در این مراکز کار میکنند مؤثر است. افراد استخدامی باید تحت آموزش قرار بگیرند، پروندههای این افراد در بهزیستی وجود دارد و نظارت لازم انجام میشود که فرد روانی و مجرم وارد سیستم نشود.
این گزارش درباره مرکز مورد بحث کدهای مشخصی میدهد، نام مرکز را میدانید؟
ما دقیقا میدانیم که گزارش از کدام مرکز صحبت میکند.
صحت این مسئله را تأیید میکنید؟
گزارشگر خودش اسم مرکز را به ما نگفت، اما از بررسیهایی که ما انجام دادیم، متوجه شدیم صحبت درباره یکی از مراکزی است که بهصورت دولتی اداره میشود، البته با ترکیب هیئت امنایی. در این مرکز فردی مدتها پیش مدعی شده بود که یکی از پرسنل آنجا با یکی از معلولان رابطه جنسی برقرار کرده است، به همین منظور حوزه بهزیستی شهرستان تهران و حراست به موضوع ورود پیدا کردند ولی این مسئله اثبات نشد. فرد به پزشکی قانونی ارجاع داده شد و مسئلهای مشخص نشد؛ اما با توجه به اینکه شایعاتی دراینباره مطرح شده بود، تغییرات مدیریتی در آنجا اعمال شد، ولی چون جرمی اثبات نشده بود، این را به مراجع بالاتر گزارش نکرده بودند و احساس کردند مسئله در شهرستان تهران حلوفصل شده، حالا آن فرد خبر خود را به رسانه مربوطه رسانده است. این خبرگزاری هم یک مصداق را در دست داشته و آن را کاملا به کل مراکز نگهداری سازمان تعمیم داده، دوم اینکه بین مراکز نگهداری پرورشگاهی و نگهداری معلولان خلط مبحثی شده و وقتی شما گزارش را میخوانید احساس میکنید درباره مراکز نگهداری کودکان و دختران صحبت میشود. اما وقتی مطلب را کامل میخوانید متوجه میشوید درباره معلول ذهنی صحبت میکند. نکته دیگر اینکه به نظر میرسد گزارش تشویش اذهان عمومی است، چون درباره گزارشی صحبت میکند که اثبات نشده و اگر اثبات هم شود، آیا باید زحمات افراد خیر را زیر سؤال ببریم؟ ١٤ هزار نفر از افرادی که نزد ما نگهداری میشوند با حکم قضائی نگهداری میشوند، یعنی یا سرپرست مؤثر نداشتهاند یا مجهولالهویه هستند و در خیابان سرگردان بودهاند، اگر اتفاق اثباتشده یا اثباتنشدهای در مرکزی به وقوع پیوست، آیا درست است آن را به تمامی مراکز منتصب کنیم؟
این مورد نه اولی است و نه آخری آقای دکتر...
مورد و مصداق بیاورید.
عرض بنده این است که این اتفاق میافتد، شما نمیتوانید آن را انکار کنید. ساماندهیشده نیست، اما نمیشود گفت اصلا چنین مسئلهای وجود ندارد...
من هم آن را انکار نمیکنم.
خب چه باید کرد؟
همین کاری که ما میکنیم. دستورالعمل نظارتی و ایمن ما در حد یک کتاب است و بهویژه در سال ٩٥ و ٩٦ تأکیدات ما گسترده بود. تأکید ما به مراکز این است که هر حادثهای را به محض وقوع به مرکز توانبخشی کشور گزارش دهند.
این دختری که درباره آن در گزارش صحبت شده، شما وجودش را تأیید میکنید؟
بله. فردی است که در آن مرکز وجود دارد و بهزیستی شهرستان به وضعیتش رسیدگی کرده. براساس آخرین اطلاعی که ما درباره وضعیت او کسب کردیم، هیچگونه مسئلهای درباره کودک ثابت نشد و پزشکی قانونی هم مسئله آزار جنسی را رد کرد؛ اما اقدامات انجام شده. شاید تنها انحرافی که خارج از معیار بوده، این است که باید گزارش عملکرد را به معاونت توانبخشی بهزیستی کشور ارائه میکردند که نکردند.
به نظر میرسد مراکز توانبخشی و نگهداری آنطور که باید معرفی نشدهاند و البته نگاه سیاهی را که به این مراکز وجود دارد نمیشود منکر شد، این مسئله البته به خود سازمان برمیگردد که نتوانسته است آنطور که باید از هویت خود دفاع کند، نظر شما دراینباره چیست؟ از طرفی این مراکز را نمیتوان از هر جهت عاری از مشکل دانست. نمیشود بهصورت صدرصدی تمامی مسئولان این مراکز را از نظر روانی سنجش قطعی کرد، چه توضیحی درباره این دو نکته دارید؟
اصولا نگاه ما به مراکز نگهداری هم منفی است، چون اعتقاد ما این است که این مراکز آخرین راهکار است، هدف ما هم در ١٥سال گذشته افزایش مراکز روزانه و گسترش طرح مراقبان و خدمات در منزل بوده است. ما خدمات نگهداری را آخر خط میدانیم، بنابراین هیچگونه تبلیغی درباره آن نداریم؛ مگر مراکزی که برای کمکگرفتن از مردم دست به تبلیغات میزنند. ما محدودیت حضور مردم در مراکز نگهداری را هم داریم چراکه حفظ اسرار این بیماران هم برعهده ماست، نمیتوانیم اجازه دهیم عکسهای آنها پخش شود. بخشی از این افراد هم اصلا بیمار روانی هستند و امکان حضور مردم در کنار آنها وجود ندارد بنابراین اینکه ما بخواهیم درباره آنها تبلیغ کنیم، اصلا هدف ما نیست، ولی روی خروجی سازمان همیشه تبلیغ میکنیم. مراکز ما مراکزی خدمترسان هستند که به افراد تهخطی سرویس میدهند. این را هم بگویم در برخی از مراکز ما سرویسهای اجباری داده میشود، شاید برخی از افراد اصلا نباید در مراکز حضور داشته باشند، ولی با حکم قضائی مجبور به پذیرش هستیم. بارها هم اخطار در اینباره دادهایم و از خطرناکی ماجرا گفتهایم، همیشه هم بحث تجاوز نیست. هفته پیش دعوایی در این مراکز رخ داد که فرد روانی با فرد دیگری درگیر شد، دو نفر برای دخالت و جمعکردن دعوا وارد شدند و یک نفر کشته شد. قاتل قبلا نیز سابقه قتل داشته است. ما مجبور به پذیرش این فرد بودیم، درحالیکه در همه دنیا مراکز حفاظتشده قضائی وجود دارند.
در این گزارش درباره متجاوز بهعنوان فردی نام برده شده که در مرکز مذکور در بخش تأسیسات کار میکرده است. این مطلب را تأیید میکنید؟
من الان درباره اسم و رسم او اطلاع دقیقی ندارم. اولین خبر به من این است که رسیدگیها انجام شده و دوربینهای مداربسته هم چیزی ثبت نکرده و کسی شهادت نداده و چون صرفا ادعا بوده، از طریق پزشکیقانونی هم به اثبات نرسیده است.
الان این فرد در آن مرکز هنوز مشغول به کار است؟
خیر.
گفته شده این فرد کارمند تأسیسات است، چطور کارمند تأسیسات میتوانسته اینقدر با بچهها ارتباط نزدیک داشته باشد؟
برای همین خیلی برای ما قابلباور نیست، اما بالاخره در یک مرکز بزرگ میشود خیلی راحت در لحظه به هر کسی دسترسی پیدا کرد.