علل بروز چاقی

عوامل متعددی در بروز چاقی نقش دارند که در این جا به بعضی از آن ها اشاره می شود: یکی از این عوامل «عدم احساس سیری» است

علل بروز چاقی

عوامل متعددی در بروز چاقی نقش دارند که در این جا به بعضی از آن ها اشاره می شود:
یکی از این عوامل «عدم احساس سیری» است. وقتی ذخیره ی غذایی بدن ( در خون یا معده ) کاهش می یابد، فرد احساس گرسنگی می کند، بعد از خوردن غذا کمبود غذایی در دستگاه گوارش و خون جبران شده و فرد احساس سیری می کند. کسانی که چاق هستند دیرتر از معمول به احساس سیری می رسند و حتی در مواردی هیچ وقت احساس سیری نمی کنند. لذا در این حالت باید بر اساس حجم و میزان کالری برنامه ی غذایی خود را تنظیم کنند نه بر اساس احساس سیری. یعنی منتظر نباشند که احساس سیری کنند بعد دست از غذا خوردن بکشند. مقدار معینی غذا در بشقاب بریزند و همان را بخورند و از سر میز بلند شوند. به خصوص این افراد باید از مصرف غذاهای پر کالری اجتناب کنند، زیرا یکی از عوامل مؤثر در احساس سیری، حجم غذاست. بنابراین اگر مثلاً قبل از غذای اصلی سالاد زیاد مصرف کنند ( بدون سس ) بدون این کالری بیش از حدی را دریافت کرده باشند، احساس سیری می کنند.
عامل دوم، ژنتیک ( ارثی ) می باشد. بعضی از کودکان به صورت ذاتی استعداد چاقی دارند. افرادی که جنبه ی ژنتیک در چاقی آنان مؤثر است در اقوام نزدیک آن ها هم چاقی مشاهده می گردد.
عامل سوم، عامل رشد است. بدین معنا که از ابتدا سلول های چربی بیش تر و به اندازه ی بزرگ تر رشد می کنند. تعداد سلول های چربی در سال های بعدی تغییر نمی کند ولی اندازه ی آن ها تغییر می کند. لذا چاقی در کودکان ممکن است به علت افزایش رشد تعداد سلول های چربی در دوران رشد کودکی باشد؛ ولی در چاقی بزرگسالان تنها اندازه ی سلول های چربی بزرگ تر می گردد. ضمناً سلول های چربی در ناحیه ی کمر و پهلو و شکم فعال تر ( از نظر متابولیکی ) از ناحیه ی باسن و ران هستند. بنابراین مشاهده می شود افراد لاغر و با وزن طبیعی که بعداً چاق می شوند، اغلب چاقی شکمی و دور کمر ( چاقی مرکزی ) پیدا می کنند.
چاقی شکمی در پسرها شایع تر است و عوارض قلبی- عروقی بیش تری دارد. در دخترها چاقی بیش تر در ناحیه ی ران و باسن است.
عامل چهارم، فعالیت فیزیکی است که قبلاً توضیح داده شد. در این مورد میزان دریافت کالری روزانه بیش از سوخت و ساز آن است. پشت میز نشستن، زیاد خوابیدن، تماشای زیاد تلویزیون، استفاده ی زیاد از کامپیوتر و با اتومبیل به مدرسه رفتن ( به جای استفاده از دوچرخه یا پیاده رفتن ) همگی عواملی هستند که منجر به کاهش سوخت و ساز ( متابولیسم ) و چاقی می شوند.
عامل پنجم، آسیب مغزی است. تخریب قسمت هایی از هیپوتالاموس در مغز ممکن است منجر به چاقی گردد. البته این جزء علت های بسیار نادر چاقی است.
عامل ششم، بیماری هاست. در بعضی بیماری ها نظیر کم کاری تیروئید، سندرم کوشینگ و کمبود هورمون رشد، چاقی دیده می شود که با درمان این بیماری ها، چاقی هم برطرف می شود. در بعضی بیماری های روانی نظیر افسردگی هم ممکن است چاقی دیده شود. مصرف بعضی داروها به خصوص مصرف دراز مدت استروئیدها و بعضی داروهای اعصاب و روان هم منجر به افزایش وزن می شود.
عامل هفتم، روان شناختی و فرهنگی است. مکانیسم تنظیم غذا به عوامل محیطی، فرهنگی، خانوادگی و روانی حساس است. کیفیت های غذایی شامل طعم، رنگ، بو و ظاهر غذا در میزان مصرف غذا نقش دارد. در نژادها و فرهنگ های مختلف، تعداد وعده های غذایی، زمان صرف غذا، نحوه ی صرف غذا متفاوت است. مثلاً اگر صبحانه صرف نشود یا کم مصرف شود و به جای آن برای شام غذای زیادی به خصوص در آخر شب صرف شود، فرد دچار چاقی می گردد. با عجله غذا خوردن و وقت کمی برای غذا صرف کردن هم می تواند منجر به افزایش وزن شود. فاصله ی زیاد بین وعده های غذایی باعث می شود که فرد در وعده ی غذایی ( ناهار یا شام ) اشتهای بیش تری داشته باشد و غذای بیش تری بخورد. حذف میان وعده های غذایی هم می تواند منجر به افزایش وزن شود. توصیه می شود که صبحانه به طور کامل صرف شود و شام متشکل از غذاهای سبک و حاضری باشد و موقع غروب یا اوایل شب میل گردد.
پرخوری ممکن است یک ویژگی فرهنگی یا خانوادگی باشد. کودکان و نوجوانان در موقع اضطراب و هیجان اقدام به پرخوری می کنند.
تنوع غذایی و در دسترس بودن انواع تنقلات می تواند منجر به گرایش کودکان به انواع غذاهای پر کالری گردد. نمونه هایی از این غذاها عبارتند از: چیپس، پفک، بستنی های رنگارنگ، نوشابه های گازدار، لواشک، شکلات، همبرگر، پیتزا، سوسیس، کالباس، که باید مصرف آن ها محدود شود.
منبع مقاله :
عطاری، عباس؛ (1387)، اختلالات تغذیه ای (مشکلات رفتاری تغذیه در کودکان)، تهران: نشر قطره، چاپ اول
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر