ماهان شبکه ایرانیان

راز زن موقرمزِ اورهان پاموک چیست؟

احتمالا با دیدن نقاشی روی جلد کتاب «زنی با موهای قرمز» خوانندگان از خود می پرسند این نقاشی که گویی با پاستل گچی ترسیم شده است، چه چیز را می رساند؟

هفته نامه کرگدن - ترجمه مژده الفت: احتمالا با دیدن نقاشی روی جلد کتاب «زنی با موهای قرمز» خوانندگان از خود می پرسند این نقاشی که گویی با پاستل گچی ترسیم شده است، چه چیز را می رساند؟

تمام کسانی که اورهان پاموک را می شناسند از علاقه او به نقاشی آگاهند و می دانند هنر نقاشی در زندگی و رمان های او جایگاه خاصی دارد. خود او در این باره می گوید: «از هفت سالگی دمل می خواست نقاش شوم و خانواده ام هم این را پذیرفته بودند. همه شان فکر می کردند من یک نقاش مشهور می شوم؛ اما بعدها نقاشی را کنار گذاشتم و بلافاصله نوشتن اولین رمانم را شروع کردم... وقتی نقاشی و طراحی می کنم خوشحال ترم، اما وقتی می نویسم احساس می کنم باهوش ترم.»
 
 راز زن موقرمزِ اورهان پاموک چیست؟

احتمالا با دیدن نقاشی روی جلد کتاب «زنی با موهای قرمز» خوانندگان از خود میپرسند این نقاشی که گویی با پاستل گچی ترسیم شده است چه چیز را می رساند؟ این نقاشی در سال 1860 توسط «دانته گابریل روستّی» ترسیم شده است. نقاشی زنی با گل بنفشه ای در دست چپ. نام لاتین نقاشی «Regina Cordiuam» یا به زبان انگلیسی «Queen of Hearts» (ملکه قلب ها) است.

برای کشف ارتباط بین طرح جلد و محتوای کتاب به زن روی کارت های بازی فکر کردم که زنی خوشخو است، ملکه است و در فال ها نماد آب، اصالت، زیبایی و گاه نماد زدن متاهل است. در این کتاب هم حفر چاه به منظور رسیدن به آب است، قهرمان زن این رمان نیز زنی متاهل است با عشقی ممنوع و آن طور که کاراکتر اصلی رمان، جم، می گوید زیبا و اصیل است. زن نقاشی روستّی، الیزابت سیدّال است. او که مدل نقاشی روستّی بوده، بعد از رابطه ای عاشقانه با او ازدواج می کند. قهرمان زن رمان (گل جهان) سی و سه ساله است و الیزاب سیدّال در سی و سه سالگی خودکشی کرده است!

 خط اصلی رمان پاموک رابطه اوستامحمود و شاگردش است؛ اما هدف اصلی بیان رابطه پدر و پسر با تیکه بر افسانه ها بوده است. افسانه شرقی رستم و سهراب و افسانه غربی شاه اودیپ. نویسنده اتفاقات زندگی واقعی و افسانه ها را در هم می پیچد تا روایتی تو درتو  و جذاب بسازد.

گل جهان این نقاشی را در مجله ای می بیند، به نظرش آن زن شبیه خود او است. برای همین نقاشی را از مجله جدا می کند و به دیوار خانه اش می چسباند. سال ها بعد پسرش، انور، که به راز مادر پی برده است آن را پاره می کند چون به نظرش نه تنها چهره مادر که زندگی اش نیز شبیه آن زن است.

گل جهان نقاشی پاره شده را می چسباند و بعدها، یعنی وقتی پسرش تصمیم می گیرد ماجراهای زندگی شان را بنویسد، به او می گوید: «از این که شنیدم رمانت را خواهی نوشت خیلی خوشحالم! وقتی تمام شد روی جلدش این نقاشی را می گذاری و کمی هم از زیبایی مادرت وقتی جوان بوده تعریف می کنی. نگاه کن این زن کمی به من شبیه است.
 
البته خودت بهتر می دانی رمانت را چطور شروع کنی، اما کتابت باید مثل مونولوگ های من روی صحنه هم از عمق وجود باشد، هم مثل قصه. باید هم مثل ماجرایی که زندگی شده واقعی باشد، هم مثل یک افسانه، آشنا. آن وقت نه فقط قاضی بلکه همه تو را می فهمند. فراموش نکن پدرت هم دوست داشت نویسنده شود.»

پاموک که همیشه تمایل داشته مخاطبانش فقط به خواندن کتاب ها بسنده نکنند و به کشف لایه های زیرین روایت نیز بپردازند، این بار عمق دادن به رمانش را از روی جلد شروع می کند. کار او هرگز با نوشتن رمان پایان نمی یابد، او در مورد طراحی هم نظر خاص خود را دارد، حتی گاه خودش نقاشی می کند و این بار با انتخاب خلاقانه این طرح برای جلد کتاب مخاطب را بیش از پیش تحت تاثیر قرار می دهد.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان